خشونت علیه زنان؛ مشکلی که جهان همواره با آن دستبهگریبان است؛
«وحشت هر روزه»*
ریحانه جولایی
دیروز 25 نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان بود. «خشونت علیه زنان» واقعیتی غیرقابلانکار در سراسر جهان است و حتی بسیاری از کشورهایی که داعیه حقوق بشر را دارند نیز با این آسیب اجتماعی مواجهاند. در ایران از گذشته به گوش زنان نجوا میشد که: «زن باید با لباس سفید به خانه شوهر رود و با کفن از خانه شوهر بیرون بیاید»، «صدای جروبحث زن را نباید همسایه بشنود» یا «هرچه بین زن و مرد میگذرد باید در خانه خودشان باقی بماند». زندگی در جامعهای سنتی که مبتنی بر آدابورسوم است از زن همین را میخواهد و کسی که غیرازاین رفتار کند وجهه خوبی در بین دیگران نخواهد داشت. همین موضوعات باعث شده تا همسرآزاری رتبه دوم تماسهای اورژانس اجتماعی را از آن خود کند. از همین رو در بسیاری از مناطقی که زنان در بافت سنتی آن بزرگ شدهاند، کمترین گزارشها از همسرآزاری به چشم میخورد که این امر به معنای اتفاق نیفتادن آن نیست بلکه وجود روحیه جمعگرایی در چنین مناطقی و اعتقاد به بیاهمیت بودن فردیت و فردگرایی در مقابل تصمیم عشیره و قبیله عامل اصلی پنهان ماندن خشونت علیه زنان است. در حقیقت در بسیاری از جوامع سنتی خشونت بهعنوان یک فرهنگ اجتماعی پذیرفته شده است و آسیب تلقی نمیشود و چرخه کتک خوردن و مورد خشونت قرار گرفتن در نسلها تکرار میشود.
زنان زیادی تجربه خشونت را دارند
بر اساس گفتههای مسئولان و پژوهشهای انجامشده در 28 استان کشور مشخص شد حدود 60 درصد از زنان ایرانی حداقل یکبار در زندگی زناشویی خشونت را تجربه کردهاند.
نبود آمارهای دستاول و عدم ارائه آن از سوی مسئولان باعث شده نتوانیم از آمار دقیقی از هرگونه همسرآزاری و خشونت علیه زنان داشته باشیم، اما براساس اظهارات فرید براتی، معاون پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، در تهران 27درصد از زنانی که موردتحقیق قرار گرفتهاند، بهنوعی دچار خشونت شده بودند. حدود شش درصد نیز خشونت جنسی و هشت درصد خشونت عاطفی و روانی را مطرح کرده بودند. درواقع میتوان گفت در تهران اغلب خشونتها، روانی است و از هر سه زن، یک زن دچار خشونت شده است. این در حالی است که در برخی استانها خشونت علیه زنان بیشتر از تهران است چراکه به لحاظ فرهنگی و سایر شرایط، وضعیت زنان در تهران خیلی بهتر از مناطق دیگر کشور است.
زنان تمایلی به طرح شکایت ندارند
به گفته حسین ناریان، بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب، زنان در ایران تمایلی به طرح شکایت در رابطه با خشونتهای اعمالشده بر آنها ندارند.
او یکی از دلایل خشونت علیه زنان را نگرشهای جامعه به زنان دانسته و گفته نوع نگاه مردسالارانه در جامعه موجب میشود که نگاه به روابط زن و مرد تحتتأثیر قرار بگیرد. وی همچنین دلایل مقاومت زنان در برابر شکایت و تشکیل پرونده را ناشی از شرم و حیا و گاهی ترس از سربار خانواده شدن پس از طلاق و گاهی ترس از انتقام همسر عنوان کرد.
ناریان در ادامه بیان کرد: مواجهشدن با موانع مختلف مانند حضانت، گروکشی، مهریه و نفقه هم میتواند علت این امر باشد. او همچنین گفت که ادله اثبات در این شکایتها بسیار سختگیرانه دنبال میشود. به گفته این بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب، هرگاه زنان برخلاف نقشهای زنانه و همسرانه و مادرانه نقشهایی را بپذیرند، بهگونهای مردان این نقشآفرینی را دوست نداشته باشند، دوستنداشتن را در رفتاری بروز میدهند که ممکن است به خشونت برسد.
زنان علیه زنان
چند سال پیش لایحهای برای حمایت از زنان در برابر خشونت تدوین شد و حالا نزدیک به هفت سال است که در انتظار تصویب مجلس شورای اسلامی به سر میبرد. این لایحه حمایتی زنان در طول این سالها دستخوش تغییرات زیادی شده است. از حذف برخی مواد آن به بهانههای «همپوشانی با مواد قانون مجازات اسلامی و آیین دادرسی» تا تغییر نام آن به لایحه «صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت».
لایحه مذکور مخالفان زیادی دارد و عجیب این است که برخی از این مخالفان سرسخت را زنان تشکیل میدهند. مخالفان این لایحه، اعتقاد دارند این لایحه ضربهای بر پیکر چارچوب خانواده و ازدواج در ایران است و تصویب این لایحه همراه با آسیبهای بسیاری در حوزه زندگی خصوصی افراد خواهد بود. همچنین آنها تصور میکنند با اجرایی شدن این لایحه در روابط معمول خانوادگی تغییرات اساسی رخ خواهد داد که درنهایت منجر به گشایش هزاران پرونده کیفری در مراجع قضایی میشود. آنها این لایحه را در مقابل فمینیسم غربی قرار میدهند که به باور آنان، علاقهای به پیوند زناشویی و تولیدمثل ندارد. حتی در بسیاری موارد این لایحه جدید سعی میکند خانواده را سببی برای خشونت علیه زنان تلقی کند. در یکی از این اظهارات که با جنجال بسیاری هم همراه شد، زهرا آیتالهی، از فعالان اصولگرا، در یادداشتی نوشته بود در صورت تصویب این لایحه، «زن که مظهر لطافت و محبت و آرامش است به موجودی بهانهجو، ایرادگیر و نازپرورده تبدیل میشود که میتواند هر اقدام مرد را به خشونت علیه خود تعبیر کند. حتی اگر توهم خشونت از رفتار مرد را داشته باشد قانون به او حق میدهد که مرد را محکوم کند و دادگاه را به وسط خانه بکشد.» برخی دیگر نیز این لایحه را به تضعیف جایگاه مردان در خانواده و در اجتماع تعبیر کردند.
حالا آخرین خبرها در رابطه با این لایحه از زبان معصومه ابتکار، معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده شنیده شد. به گفته او با پیگیریهای انجامشده، این لایحه هماکنون در کمیسیون لوایح دولت در دست بررسی است.
معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده درباره تأثیر لایحه مذکور در میزان کاهش خشونت اظهار کرد: این لایحه دارای دو جنبه بازدارندگی و آموزشی است. قانون فرهنگ را میسازد و میتواند به فرهنگ رعایت حقوق و توجه به امنیت کمک کند. موضوع امنیت زنان یا خشونت علیه زنان مسئلهای نیست که تنها خواسته کشور ما باشد.
یزد و زنجان بالاترین رتبه همسرآزاری
در رابطه با موضوع همسرآزاری و فراوانی آن در شهرهای مختلف ایران میتوان به این نکته اشاره کرد که استانهای زنجان، البرز، یزد، چهارمحال و بختیاری و تهران بیشترین میزان همسرآزاری را دارند. مثلاً در استان زنجان به ازای هر 150نفر در 100هزار نفر، همسرآزاری اتفاق افتاده است. از سوی مقابل، بوشهر، سیستانوبلوچستان، هرمزگان، قم و خراسان شمالی کمترین میزان همسرآزاری را دارند. همچنین استانهای خراسان رضوی، کرمان، کردستان، آذربایجان غربی و البرز بیشترین نرخ رشد میزان همسرآزاری را دارند. در این میان استان البرز در همسرآزاری شاخصترین است؛ هم بیشترین میزان رشد را دارد و هم جزء پنج استان سرآمد در همسرآزاری است.
از طرف دیگر آمار شهرستانها نیز در میزان همسرآزاری به تفکیک در اطلس مسائل اجتماعی ایران عنوان شده است. بدین ترتیب بر اساس هر یکصد هزار نفر در کشور، در شهرستانهای شمیرانات، دورود در استان لرستان، رباطکریم، بافت کرمان، شهریار، شهرکرد، چالوس، تربتحیدریه و تایباد در خراسان رضوی و یزد هم همسرآزاری رخداده است. بهعنوانمثال در استانهای زنجان و یزد که جزو بیشترین استانهای دارای همسرآزاری ثبتشده است، از هر صد هزار نفر 8/115تا 5/148نفر، همسرآزاری رخداده است. یا در سیستانوبلوچستان و هرمزگان که جزو کمترین استانهای همسرآزاری هستند، 9/16تا 9/34نفر، همسرآزاری ثبتشده است.
هرگونه رفتار اعم از تهدید، محروم کردن زن از دیدار با خانواده و نزدیکان، خرجی ندادن یا هر حرکتی که باعث شود فرد آرامش روحی و روانی خود را از دست دهد هم جزو مصادیق خشونت قرار میگیرد
زنان سنتشکن خشونت را اعلام میکنند
البته باید به این موضوع اشاره کرد که خشونت در تمام جهان نسبت به زنان اعمال میشود و این معضل تنها متعلق به کشورهایی ازجمله، ایران، افغانستان یا کشورهای درحالتوسعه نیست. اصلی که باید آن را بپذیریم این است که خشونت در کشورهای سنتی و جوامع در حال گذار تشدید میشود چراکه قوانین حمایتی معین در این جوامع وجود ندارد و خشونت از نوع خانگی بهوفور دیده میشود. مسائلی که خشونت خانگی را پوشش میدهند طیف گستردهای دارند که دلیل آن عدم آگاهی و تألیف نکردن مفاهیم است. در بیشتر مواردی که زنان تحت خشونت قرار میگیرند خودشان از خشونتی که بر آنها اعمال میشود خبر ندارند. هر فعل یا ترک فعلی که منجر به محرومیت و محدودیت فرد میشود شامل طیف گسترده خشونتهای خانگی میشود. هرگونه رفتار اعم از تهدید، اعمال خشونت، محرومیت دیدار زن با خانواده و نزدیکان، خرجی ندادن یا هرچیزی که باعث شود فرد آرامش روحی و روانی خود را از دست دهد هم جزو مصادیق خشونت قرار میگیرد. تحقیقها و پژوهشهای متعددی باید انجام شوند تا بتوان رفتار و تغییر رفتار را مقایسه و در رابطه با شدت و ضعف بروز پدیدهها صحبت و فعالیت کرد. همچنین زنان باید با مفاهیم و تعاریف جدید آشنا شوند و زنانی که در این جامعه سنتی حصارهای سنت را شکستهاند و ترسهایشان را دور ریختهاند، فرهنگ جدیدی برای سایر زنان بسازند.
تبعیض، خشونتی که بخشیده نمیشود
کارشناسان این حوزه معتقدند باید به دختران آموزشهای لازم را در رابطه با خشونت داد و به آنها یاد داد خشونت تنها مختص زن و شوهر نیست و پدر، برادر یا مادر هم میتوانند خشونت اعمال کنند.
مسئلهای که نباید فراموش کنیم این است که اولین نوع خشونتی که دختران با آن مواجه میشوند آزارهای کلامی در خیابان است که تا سنین بالا آنها را رها نمیکند و زنان و دختران جوان بهدفعات مورد اینگونه خشونتها قرارگرفتهاند.
نوع دیگری از خشونت که هیچگاه به چشم نمیآید «تبعیض» است. تبعیض جنسیتی از نهاد خانواده شروع میشود و سؤال اینجاست که آیا ما تبعیض را خشونت میدانیم؟ این مورد هم از سختترین نوع خشونتهاست. تبعیض باعث میشود زن فرصتها و امکاناتش را برای زندگی و حضور در جامعه از دست بدهد و این در زندگی اجتماعی او نمود پیدا میکند. در ایران بزرگترین مشکل زنان نداشتن قوانین حمایتی است و اینکه خشونت در قوانین ما تعریفنشده و نیاز مبرمی داریم تا قوانین برای زنانی که مورد خشونت قرارگرفتهاند تدوین شود.
خشونت در کشورهای سنتی و جوامع در حال گذار تشدید و خشونت از نوع خانگی بهوفور دیده میشود؛ چراکه قوانین حمایتی معین در این جوامع وجود ندارد
*بیمارستانی در میلان ایتالیا به مناسبت ۲۵ نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان، این روزها نمایشگاهی از عکسهای رادیولوژی زنان خشونتدیدهای که به این بیمارستان مراجعه کردهاند، برپا کرده است. پزشکی که به ابتکار او این نمایشگاه برپا شده، نام آن را «وحشت هر روزه» گذاشته است. او که خود جراح است گفته زنانی که به اورژانس این بیمارستان مراجعه کردهاند، از سوی همسر، یکی از اعضای خانواده یا آشنایانشان مورد خشونت فیزیکی قرار گرفتهاند و اکثر آنها در ابتدا برای خودشان معلوم نبوده که قربانی خشونت خانگی شدهاند. این جراح گفته این زنان اکثرا نمیدانستند چه بلایی بر سر بدنشان آمده است اما بدن آنها و جراحتشان به جای آنها حرف زده و این «وحشت هرروزه» را منعکس میکند.
دیدگاه تان را بنویسید