زنان، قتلهای ناموسی و خانهای که «پدری» نیست
الهه محمدی، کارشناس ارشد مطالعات زنان
فقط اینکه گفته شود او آبروی خانواده را برده، کافی است؛ او را میکشند چون «غیرتشان» اجازه نداده، چون آبروی خانواده لکهدار شده، چون آنها حق دارند جان خواهر، مادر یا همسرشان را برای حفظ این آبروی خانوادگی بگیرند.
حرف از قتلهای ناموسی است؛ موضوعی که این روزها با اکران فیلم «خانه پدری» و بعد توقیف دوباره آن بیشتر بر سر زبانها افتاده؛ هرچند گفته شد این فیلم به دلیل صحنههای خشونتآمیزش از پردهها پایین کشیده شده اما گفته میشود پرداختن به موضوع قتل ناموسی در این فیلم، دلیل اصلی برای توقیف این فیلم بوده است. قتلهایی که عموما توسط برادر، پدر، عمو، عموزادهها و یا دیگر نزدیکان به بهانه حفاظت از «ناموس» و شرافت خانواده صورت میگیرد و واقعیتی انکارناشدنی است. سالهاست که قتلهای ناموسی در شهرهای مختلف ایران اتفاق میافتد و تنها سوءظنی کافی است تا مردان خاندان دستبهکار شوند و زنی را به خاطر شک و به زعم خودشان زیرپا گذاشتن هنجارهای خانوادگی به قتل برسانند. طبق آمارها در سال ۱۳۹۲، ۱۸.۸ درصد از قتلها با انگیزههای ناموسی و منکراتی بوده و استان خوزستان، استان فارس، آذربایجان شرقی از جمله استانهایی هستند که بالاترین آمار این قتلها را داشتهاند. علاوه بر این، این قتلها در استانهای ایلام، کردستان، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، سیستانوبلوچستان، هرمزگان، لرستان، چهارمحالوبختیاری، همدان و آذربایجانغربی هم به چشم میخورد.
ابعاد خشونت علیه زنان در خانوادهها قابلانکار نیست. نوع و میزان این خشونت بسته به گروه، طبقه، ملیت و قومیت فرق میکند. آنطور که از پژوهشهای علمی برمیآید، زنان طبقه پایین، مهاجران یا زنانی که در مناطق عشیرهای ایران زندگی میکنند، تجربه خشونت جسمانی را حتی تا قتلهای ناموسی تجربه میکنند. اعمال خشونت علیه زنان مسالهای اجتماعی است و همه انواع خشونت به ویژه خشونتخانگی، علاوه بر تمام مشکلات روانی که برای زنان به وجود میآورد زمینهساز طلاق، فرار از خانه و قتلهای خانوادگی میشود. خشونتهایی که محصول فرهنگ پدرسالار است و از طریق مکانیسم روابط نابرابر قدرت میان زنان و مردان نهادینه میشود.
از نظر جامعهشناسی انحرافات، قتل یک مسئله اجتماعی تلقی میشود زیرا براساس ارزشها و هنجارهای حاکم بر جامعه به عنوان وضعیتی نامطلوب و مضر شناخته میشود که جان و امنیت افراد جامعه را به خطر میاندازد.
سالهاست که سازمانهای بینالمللی درباره موضوع خشونت علیه زنان برنامه تدوین میکنند و حتی بعضی از کشورهای درحالتوسعه در همین خاورمیانه هم به این برنامههای بینالمللی پیوستهاند تا از میزان انواع خشونت علیه زنان بکاهند. هرچند در ایران قوانینی درباره این نوع خشونت وجود دارد ولی آمار و ارقام خشونتها به ویژه خشونتخانگی علیه زنان نشان میدهد که نیازمند قانونی ویژه در این زمینه هستیم. گرچه لایحه تامین امنیت زنان که به تازگی بعد از سالها معطلی بالاخره از قوه قضاییه به دولت فرستاده شده تا بعد راهی مجلس شود، به این موضوع به صورت ویژه ورود کرده است، اما حتی معلوم نیست بعد از این همه سال تکلیف آن چه خواهد شد.
این درحالی است که آنطور که از پژوهشهای مختلف درباره قتلهای ناموسی در بعضی مناطق ایران برمیآید، ضعف و خلأهای قانونی، هنجارها و ارزشهای نابرابر جنسیتی موجود در جامعه، محیط خانواده، خرده فرهنگ و الگوهای نمادین بیشترین تأثیر را در پرخاشگری و در نتیجه بر وقوع قتلهای ناموسی دارند و در این میان آن چیزی که بیشترین تاثیر را در این سه گونه الگو دارد، ارزشها و هنجارهای نهادینهشدهای است که با ضعیف انگاشتن زنان، آنها را مستحق مجازات و مرگ میداند، اگر این هنجارها عدول کند.
بنابراین آنچه که در این میان راهگشاست، تدوین قوانینی در جهت حمایت از زنان خشونتدیده، فرهنگسازی برای متعادل کردن این فرهنگ جنسیتزده و آموزش برای زندگی برابر است. زندگیای که در آن هیچ زنی با یک سوءظن ساده راهی قبرستان نشود.
دیدگاه تان را بنویسید