به بهانه «روز» و «هفته»ی «تهران»
تهران شهرباغها بود؛ اما اکنون...
آسو محمدی
تیرماه 1395 یک فوریت طرح نامگذاری 14 مهر به عنوان روز «تهران» در تقویم عمومی کشور به تصویب رسید. علت این نامگذاری اصل چهارم قانون اساسی مشروطه است که 111 سال پیش، تقریبا یکسال و سه ماه پس از امضای فرمان مشروطیت ایران توسط مظفرالدین شاه قاجار، متمم قانون اساسی مشروطه در 14 مهرماه 1286 شمسی به امضای محمدعلی شاه قاجار رسید. طبق اصل چهارم این متمم پایتخت ایران «طهران» است.
تهران امروز، با طهران قدیم فاصلهای به درازای تاریخ دارد. حالا تهران12 میلیون نفری، کمتر نشانی از تهران قدیم دارد، جز چند ساختمان قدیمی که در انبوه برج و ترافیک و دود، یادآور سدههای رفتهاند. از تهران قدیم چنارهای بلند مانده و مردمان ساکت عکسهای قدیمی، و چند خانه فرو رفته در خود که ساعتشان در همان سالهای دور یخ زده است در تهران شلوغ امروز جا ماندهاند و سخت غریبی میکند. تهران امروز هر روز بزرگتر و رنگیتر میشود و از تهران سالهای سیاه و سفید، دورتر و دورتر... بسیاری، غریبی شهر تهران را به کوچ ساکنان اصلیاش گره میزنند و میگویند در طول تاریخ به وِیژه چهل سال اخیر بسیاری از ساکنان بومی و قدیمی این شهر، ناچار شهر را تنها گذاشتند و به دست غریبهها سپردهاند.
اما در تمام این سالها تهران با وجود موقعیت مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی دیاری فراموش شده است. حتی تنوع جاهای دیدنی تهران و جذابیتهای آنها نیز نتوانسته حداقل غبار و آلودگی را از چهره پایتخت پاک کند و این شهر در میان هیاهو، شلوغی و ترافیک خود غرق شده است.
به تهران چنارستان میگفتند
نصرالله حدادی، تهرانشناس و استاد دانشگاه درباره حال و روز این روزهای تهران در کانال تلگرامیاش نوشته است: «من برگزاری روز تهران و مراسم مرتبط با آن را بیفایده میدانم. به تهران از جنبه جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی باید توجه شود. از جغرافیای تهران چیزی باقی نمانده است. تهران شهر باغها بود و به آن چنارستان میگفتند اما خیانتی که از دهه 50 در حق تهران شد این جغرافیا را تغییر داد. ما در تهران بلند مرتبهسازی نداشتیم، چون زمین ارزش کاذب پیدا نکرده بود و زمینخواری وجود نداشت. در معماری گذشته ما هر چیزی در هر جایی که ساخته میشد دلیل داشت. در دوره پهلوی دوم و با دگرگونی زندگی معماری کاملاً درونگرای ما تبدیل شد به معماری بیحیای کاملاً برونگرا و تقلیدی.»
حدادی در ادامه توضیح داده: «در طرح تفصیلی تهران که سال 47 توسط عبدالعزیز فرمانفرماییان نوشته بود آمده بود که در مرکز تهران ساختمان بیشتر از 3 طبقه نباید ساخته شود اما امروز در تهران آسمان را نمیتوانید ببینید. از نظر فرهنگی هم در تهران آنچه را میتواند زایش فرهنگی داشته باشد از بین بردهایم. تمام تئاترهایی که برای مردم ملموس بود از بین رفت. به جای حرف زدن در روز تهران باید کار کنیم و فرهنگ و هویت تهران را احیا کنیم. زندگی مردم تهران بهدلیل همان معماری تغییر کرده و خانواده ها دچار گسست شدهاند.»
نمیشود هویت تهران
را بازیابی کرد
این استاد دانشگاه میگوید: «گاهی در دانشگاه از دانشجویان میپرسم مثلاً وقتی میگوییم کسی زیر سرش بلند شده یعنی چه؟ آنها نمیدانند و وقتی میگویم قدیم بانک وجود نداشت و مردم پول را زیر سرشان میگذاشتند میگویند: «چه جالب. نمیدانستیم.» اینها فرهنگ مردم تهران است. خیلی چیزها مثل اینها وجود دارد که از بین رفته و کسی از آنها خبر ندارد. ثبت و نگهداری آنها باید انجام شود اما نمیشود یا اگر هم میشود فرمایشی است و ابتر میماند. وجب به وجب خیابانهای قدیمی تهران تاریخ است. اگر از میدان راهآهن تا تجریش بروید کوچه به کوچهاش داستان دارد. در یک کوچه خانه عمران صلاحی است و در دیگری خانه فروغ فرخزاد. یک جا خانه روحالله خالقی و نزدیکش خانه برادران محجوبی است و میتوانی اینجا بگویی آنها کسانی هستند که «ای ایران» را ساختند اما ما اینها را نمیدانیم و این نامها و این تاریخ در جار و جنجال گم میشود.» حدادی معتقد است: «دیگر هم نمیشود هویت تهران را بازیابی کرد. بهدلیل حضور فضای مجازی و نسل بیمطالعهای که برایش خیلی چیزها مهم نیستند. مگر مهم است که هر کوچه چه داستانی دارد؟ از سوی دیگر مشکلمان این است که سیاست بر همه چیز سایه انداخته و بسیاری از بناها و آثار تاریخی تهران با همین نگاه از بین رفتهاند. ما بخش اعظم هویت تاریخی تهران را از این شهر گرفتهایم. در این شرایط برگزاری مراسمی برای روز تهران بدون اینکه کاری انجام شود چه فایدهای دارد؟»
میتوانیم تهران را شهری اسطورهای بدانیم
در این میان بهمن نامورمطلق، اسطورهشناس هم تهران را از منظر اسطورهشناسی بررسی کرده است. درباره تهران به ایسنا گفته است: «شهر میتواند آرمانشهر باشد، اما آیا اهالی تهران به شهرشان به عنوان یک آرمانشهر نگاه میکنند یا آن را یک شهر گریزناپذیر میدانند که به دلایل اقتصادی مجبور به تحملش هستند؟ در حالی که تحمل و زندگی کردن با هم تفاوت دارند.» این مدرس دانشگاه درباره اینکه آیا تهران ریشه و خاستگاه اسطورهای دارد، می گوید: «شهر میتواند با اسطوره سه گونه پیوند بخورد. یکی آنکه شهر اسطورهساز بوده باشد، به این معنا که آدمهای بزرگی را تربیت کرده باشد که همان افراد به اسطوره تبدیل شده باشند. برای مثال، شهری که بتواند در دل خود هنرمندان و سیاستمداران بزرگی را پرورش داده باشد، میتواند اسطورهای باشد.»
نامورمطلق میگوید: «برای مثال رم از «رموس» میآید، چون یک شخصیت اسطوره به ساختن آن منتسب شده، بنابراین اسطورهای است که دومین شکل بین اسطوره و شهر محسوب میشود. وقتی شهر مورد توجه قرار بگیرد که شهرهای دیگر بخواهند از آن تقلید کنند، شکل سوم اسطوره با شهر محسوب میشود، زیرا اسطوره به معنای شخصیت روایتدار، تکثیرپذیر یا الگویی است. اسطوره، یعنی الگوهایی که دیگران میخواهند شبیه آن شوند.» او بیان میکند: «برای بررسی اسطوره بودن شهر تهران باید به هنر و ادبیات مراجعه کرد. در واقع سهمیه و متنهای هنری و ادبی بهترین آینه هستند تا متوجه شویم آیا تهران اسطوره هست یا نه. با تماشای تصویر تهران متوجه میشویم که نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم. تهران در بسیاری از آثار سینمایی، تجسمی، شعر، ادبیات حضور دارد، پس تهران آنقدر در متنهای هنری و ادبی تکثیر شده که میتوانیم آن را به عنوان شهری اسطورهای در نظر بگیریم.»
این استاد دانشگاه توضیح میدهد: «تصویری که از تهران در اغلب آثار ادبی و هنری وجود دارد، تصویری نسبتا منفی است، یعنی تهران بیشتر شبیه یک هیولا به نمایش گذاشته شده که آدمها در آن سردرگم هستند و از آن وحشت میکنند. «تهران مخوف» جزء اولین رمانهایی بوده که مرتضی مشفق کاشانی آن را نوشت و هنوز هم آن تصویر مخوف بودن از تهران به صورت کامل زدوده نشد. تهران در عین حال که هیولا است، مظلوم است و تمام فشار ایران را تحمل میکند.»
نصرالله حدادی: مشکلمان این است که سیاست بر همه چیز سایه انداخته و بسیاری از بناها و آثار تاریخی تهران با همین نگاه از بین رفتهاند. ما بخش اعظم هویت تاریخی تهران را از این شهر گرفتهایم. به جای حرف زدن در روز تهران باید کار کنیم و فرهنگ و هویت تهران را احیا کنیم
برنامههای هفته تهران
امسال نیز با فرارسیدن 14 مهر و روز تهران برنامههای متنوعی در قالب هفته تهران از سوی نهادهای مختلف اعلام شده است. در این راستا، غلامحسین محمدی، رئیس مرکز ارتباطات و امور بینالملل شهرداری تهران، ضمن اعلام ویژه برنامههای روز تهران از برگزاری تورهای گردشگری خبر داد. طبق اظهارات محمدی هر روز هفته تهران با هدف بازشناسی هویت پایتخت بهترتیب یکشنبه 14 مهرماه «روز تهران»، دوشنبه 15 مهرماه «روز طبیعت و تاریخ تهران»، سهشنبه 16 مهرماه «روز پیادهراهها و گذرگاههای تهران»، چهارشنبه 17 مهرماه «روز هنر و معماری و شهرسازی» و پنجشنبه 18 مهرماه «روز تهران بزرگ، ایران بزرگ» نامگذاری شدهاند.
او ادامه داد: «از شاخصترین برنامههای هفته تهران میتوان به تهرانگردی از ری تا شمیرانات، همایش کوهنوردی خانوادگی، گردهمایی پاکسازی کوهستان، راهاندازی قطار گردشگری در قلب تهران، بازدید رایگان موزههای تهران و بازگشایی موزه دخانیات، آیین نکوداشت ری و معرفی آیینهای مذهبی تهران از ری تا شمیران، افتتاح سردر بازسازی شده اداره آگاهی شاپور به مناسبت روز نیروی انتظامی و نمایشگاه عکس آئینهای مذهبی در ایستگاههای مترو و برگزاری آیین نکوداشت روز تهران در ۲۲ منطقه تهران اشاره کرد.»
با تماشای تصویر تهران متوجه میشویم که نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم. تهران در بسیاری از آثار سینمایی، تجسمی، شعر، ادبیات حضور دارد و آنقدر در متنهای هنری و ادبی تکثیر شده که میتوانیم آن را به عنوان شهری اسطورهای در نظر بگیریم
با همه این صحبتها تهران برای خیلی از ما هنوز یک شهر خواستنی است. تهران را باید از دور دید و برای مظلومیتش به مناسبت روز تهران در تقویم آه کشید. تراکم زیاد خانهها، غبار غلیظی که روی شهر را گرفته، آسمانخراشهایی که تا شکم آسمان فرورفتهاند، همه و همه از روی بام شهر، داخل هواپیما و قله توچال دیدنی و غمانگیزتر هستند. اما هنوز هم اگر باران بزند و آسمان تمیز شود، قله دماوند را میتوان از میدان ونک دید.
دیدگاه تان را بنویسید