مرکز آمبولانسی که سلبریتیها را جابهجا میکرد، پلمب شد
خاموشی آژیر ویژههای اورژانس
آسو محمدی
روز گذشته رئیس سازمان اورژانس ایران از پلمب یک مرکز آمبولانس خصوصی خبر داد که از آمبولانسهای خود برای جابهجایی «سلبریتیها» استفاده کرده بود. پیرحسین کولیوند در این باره گفت: مرکزی که این تخلف را انجام داده بود شناسایی و بلافاصله مسئولینش را به سازمان اورژانس کشور دعوت کردیم؛ پس از اثبات موضوع نیز به طور موقت این موسسه را تعطیل کردیم.
ماجرا چه بود؟ اوایل مردادماه بود که مجتبی لهراسبی، رئیس اداره آمبولانس خصوصی کشور خبر داد برخی هنرپیشههای معروف و معلمان خصوصی کنکور برای گریز از ترافیک تهران با آمبولانس خصوصی رفتوآمد میکنند؛ در واقع سوءاستفاده از آمبولانسهای اورژانس برای منفعت شخصی.
پیش از این نیز علی عبدالعالی، استاد دانشگاه، در گفتوگو با ایسنا گفت: «عدهای از معلمان خصوصی با آمبولانس رفت و آمد میکنند. این معلمهای کنکور به آمبولانس خصوصی پول میدهند که آنها را از خط ویژه از کلاس اول به کلاس بعدی برساند.» عدهای دیگر این نظر را داشتند که نه تنها معلمان کنکور بلکه ثروتمندان دیگری چون بازاریان و سلبریتیها از آمبولانس خصوصی برای تردد در شهر استفاده میکنند. پخش شدن این خبر متعاقبا واکنشهایی را در پی داشت. رئیس آمبولانسهای پایتخت از این قضیه اظهار بیاطلاعی کرد و گفت حتما کنترل خواهد شد. رئیس سزمان اورژانس کشور هم گفت: این موضوع پیگیری شده و در حال بررسی است و در صورت اثبات تخلف، مجازات توبیخ تا لغو پروانه کاری برای متخلفان اعمال میشود.
آییننامه آمبولانسهای خصوصی چه میگوید؟
این اولین بار نیست که این سبک رفتارهای ناشایست در جامعه دیده میشود؛ بعضی از خیریهها با سوءاستفاده از عنوانشان پولشویی میکنند، سلبریتیها و معلمان خصوصی با آمبولانس اورژانس به سر کار میروند، دختری در اتوبان امام علی غوغای خودکشی راه میاندازد و با تمسخر به ریش مردم میخندد و صدها رفتار ضداجتماعی دیگر؛ اینها اگر تمسخر افکارعمومی و اجتماعی نیست، پس چیست؟ این وضعیت درحالی است که بر اساس ماده ۳ آئیننامه آمبولانسهای خصوصی، خروج آمبولانس از مراکز خدمات آمبولانس خصوصی و تردد در سطح شهر باید بر اساس ماموریت حمل بیمار و با داشتن برگه مأموریت با زمان مشخص باشد و استفاده از آمبولانس در سایر موارد غیرموجه ممنوع است. هر چند لهراسبی از دستور دادستانی برای توقیف آمبولانسهای متخلف خبر داد و حالا هم بهطور موقت این شرکت پلمپ شده، اما یک جامعه را چه میشود که به این سمتوسو میرود و این زیادهخواهیها از کجا میآید؟
هزینه هر مسیر۲۵۰هزار تومان و توقف هر ساعت ۶۰ هزار تومان
اما نرخ جایبهجایی در این آمبولانسها چقدر است؟ به گزارش «خبرآنلاین» یک شرکت آمبولانس خصوصی هزینه هر مسیر و توقف هر ساعت را برآورد کرده است. خبرآنلاین در گزارش خود آورده است: «در ابتدای مکالمه از ما خواستند تا با شماره دیگری تماس بگیریم و پس از چند دقیقه، مسئولی با یک شماره دیگر تماس گرفت و اطلاعات جزئیتری خواست مبنی بر این که آمبولانس را برای چه زمان و برای چه مسیری میخواهیم.
مسئول یاد شده حتی پرسید که ماشین را برای بیمار میخواهیم یا خیر؟ با شنیدن جواب منفی اما سوال خاصی نپرسید و قرار بر این شد که آمبولانس را به مدت هشت ساعت در اختیار ما قرار دهد تا رئیس یک شرکت (عنوان شد که از یک شرکت خصوصی تماس گرفته و خواهان جابهجایی رئیس شرکت هستیم) را به سه نقطه مختلف در
تهران ببرد.»
نرخ جابهجایی با آژانسهای آمبولانسنما عجیبتر از وجود چنین آمبولانسهایی است. به طوری که این شرکت آمبولانس خصوصی هزینه هر مسیر را ۲۵۰ هزار تومان و توقف هر ساعت را ۶۰ هزار تومان برآورد کرد. اما خبرآنلاین به همین یک جا اکتفا نکرد و با دیگر شرکتهای آمبولانس خصوصی نیز تماس گرفت. ظاهرا افشاگریای که در این مورد انجام شد باعث شده برخی از این شرکتها به خودشان بیایند یا حداقل برای کوتاه زمانی دست از قانونشکنی بردارند. این شرکتها آن چنان در نقش خود فرو رفته بودند که حتی باب نصیحت را باز کردند و یکی از آنها به خبرآنلاین گفته:«حتی کسانی که از آمبولانسها این طور سواستفاده میکنند باید دست از این کار بکشند چون موج بیاعتمادی را دوباره روانه جامعه میکنند.»
در نتیجه افزایش گسست اجتماعی، بیتفاوتی حاکم میشود، به حقوق دیگران تجاوز میشود و آشکارا باجگیری، رشوهخواری، اختلاس، زورگیری، رانتخواری، آقازادگی و... افزایش مییابد و افراد برای رسیدن به هدفهای خود به هر وسیلهای دست مییازند
چرا جامعه به این سمتوسو میرود؟
این روزها نقش بازی کردن در زندگی اجتماعی توسط خیلی از افراد در روابط اجتماعی، بدل به یک سبک زندگی شده است. شاید یکی از دلایل سستبنیانی روابط اجتماعی ما ایرانیان در این روزها، تفاوت بیش از ۱۸۰ درجهای رفتار ظاهری و باطنی ماست. تظاهرات گفتاری یا رفتاری برخی، برای رسیدن به سرمنزل مقصود و اهداف ایدهآل خود از در و دیوار میبارد؛ ویژگیها، رفتارها و کنشهایی که باعث سلب اعتماد در بین افراد با یکدیگر و نسبت به جامعه میشود.
از ماجرای این آمبولانسها که بگذریم، از دیگر سو، بیش از ۴۰۰۰ موسسه خیریه در کشور فعال هستند که این موسسهها حاضر به افشای صورتهای مالی، میزان منابع درآمدی و هزینههای خود نیستند. این موسسهها سالانه در قالب کمپینهای جمعآوری کمک مالی، مبالغ هنگفتی کمک نقدی و غیرنقدی دریافت میکنند.
بسیاری از مؤسسات خیریه با تأسیس شرکتهای تجاری و صنعتی به فعالیتهای اقتصادی نیز مشغول هستند تا درآمد حاصل از آن را صرف امور خیر و کمک به نیازمندان کنند، اما بسیاری از آنها از ارائه صورتهای مالی شفاف خودداری میکنند یا صورتهای مالیشان حسابرسی نمیشود و فاقد تأییدیه و اظهارنظر حسابرس هستند.
یا همین دو ماه پیش، خندههای دختر جوانی که قصد خودکشی روی پل پیروزی را داشت، جمعیتی ۳۰۰- ۴۰۰ نفری را پشت حفاظهای اتوبان جمع کرد و حدود یک ساعت، ترافیک سنگینی را در زیرگذر آنجا بهوجود آورد. دختر میخندید و روی پل قدم میزد، انگارنهانگار که تا همین چند لحظه پیش در حال پریدن بود. چند وقت یکبار هم از آن بالا نیروهای آتشنشانی را تهدید میکرد که خودش را پایین میاندازد. نیروهای آتشنشان تمام اقدامات خود را برای جلوگیری از وقوع حادثه بهکار بسته بودند؛ از تشک بادی گرفته تا روانشناسی که با استفاده از بالابر به دختر نزدیک شده بود تا او را از این کار منصرف کند. مردم دو دسته شده بودند. عدهای دختر را هو میکردند و میخواستند تا زودتر پایین بپرد و قال قضیه را بکند. حتی برخی به نیروهای امداد میگفتند تا دختر را پایین بیندازند؛ شده بود مضحکهای تمام عیار.
بر اساس ماده ۳ آئیننامه آمبولانسهای خصوصی، خروج آمبولانس از مراکز خدمات آمبولانس خصوصی و تردد در سطح شهر باید بر اساس ماموریت حمل بیمار و با داشتن برگه مأموریت با زمان مشخص باشد و استفاده از آمبولانس در سایر موارد غیرموجه ممنوع است
پیامدهای گسیختگی اجتماعی برای جامعه
اما حاکم شدن این وضعیت در جامعه چه پیامدهایی دارد؟ جامعهشناسان معتقدند که بیاعتمادی در حال حاضر به بیماری مزمنی در کشورهای در حال گذار درآمده است و اگر میزان آن شدید باشد جامعه را با بحران روبهرو میکند. در واقع این بحران باعث میشود که اعتماد تکتک افراد نسبت به یکدیگر و مجموعه آنها نسبت به جامعه سست شود و همبستگی بین فرد و جامعه از هم گسیخته شود.
در چنین وضعیتی هنجارهای اخلاقی نزول پیدا میکند و معیارهای اجتماعی نادیده گرفته میشود. در نتیجه این گسست، بیتفاوتی حاکم میشود، به حقوق دیگران تجاوز میشود و آشکارا باجگیری، رشوهخواری، اختلاس، زورگیری، رانتخواری، آقازادگی و... افزایش مییابد و افراد برای رسیدن به هدفهای خود به هر وسیلهای دست مییازند.
با این حال، شواهد بسیاری دال بر کاهش اعتماد اجتماعی در تمام ابعاد زندگی اجتماعی در روابط شهروندان و کنشگران در تمام سـطوح در جامعـه ایـران وجـود دارد. بسیاری از مطالعات در سطح کشور حاکی از کاهش نسبی اعتماد اجتماعی در نزد اقشار مختلف اجتماع دارد. پژوهشی که در مورد ارزشها و نگرشهای ایرانیها در سال ۱۳۸۰، توسط دفتر طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام گرفته، نشان میدهد که بهطور کلی، بیاعتمادی در بین افراد جامعه حاکم است. به گزارش دفتـر طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در همان دهه ۸۰، در رابطه با رواج دورویی در بین مردم بیشترین پاسخها زیاد و خیلی زیاد به ترتیب ۳۷.۴ و ۲۹.۴ درصد بـوده اسـت. قطعاً با گذشت دو دهه از نتایج این طرح، وضع بدتر از این هم شده است.
با این حال به یاد داشته باشیم که اعتمادسازی در هر جامعهای از درون گروههای کوچکتر به بزرگتر سرایت میکند؛ بنابراین باید توجه داشت که بازی کردن با افکار عمومی و این رفتارها، نتیجهای جز خیانت به اعتماد عمومی، روابط انسانی و اجتماعی ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید