گزارش اختصاصی «توسعه ایرانی» از موسسههای اعزام دانشجو به خارج از کشور
«برای همه کشورهای اروپایی پذیرش میگیریم»!
این روزها تب تند مهاجرت و ادامه تحصیل در خارج از کشور نه تنها کار موسسات مجاز را سکه نکرده، بلکه به افراد و موسسات غیرمجاز و فضای مجازی هم کشیده شده است. گروههای تلگرامی برای این کار درست شده و دانشجویانی را که متقاضی رفتن باشند، دور هم جمع میکند. در این گروهها افرادی با اسمها مختصر و ناقص فعالیت میکند که که از همان ابتدا میشود فهمید که کاسهایزیر نیمکاسه است. خانم ب، آقای الف و...
آسو محمدی
در سالهای اخیر مهاجرت تحصیلی یا اعزام دانشجو به خارج از کشور بسیار متداول شده است. نوجوانان و جوانان پس از گذراندن دوره ابتدایی و متوسطه با قبولی در دانشگاهها و کالجها به دنبال ارتقای سطح دانش و کسب تجربههای مختلف هستند. در این میان چگونگی اعزام دانشجو همواره پیچیدگیها و ابهامات خاصی به همراه دارد. قوانین و مقررات موجود در کشورهای مختلف نیز با هم متفاوت است و آشنایی با این قوانین، مستلزم صرف وقت زیادی از سوی دانشجویان است برای همین دانشجویان سادهترین راه را انتخاب میکنند و این پرسه را به موسسات اعزام دانشجو میسپارند؛ اما کدام موسسات؟ به یکی از این موسسات سری میزنم. طبقه چهارم یک برج در فرمانیه به محل رفتوآمد بدل شده؛ از لابی و نگهبانی که بگذرید و با آسانسور خودتان را به بالا برسانید، با دختران و پسرانی روبهرو میشوید که در یک سالن شیک، شیشهای و آراسته نشستهاند به انتظار. در باز میشود: «عزیزم چی شد؟ بالاخره کجا میری؟». دختر تقریبا 20سالش است و با لبخندی از سر رضایت جواب میدهد: «فرانسه». پشت در، اتاق مشاوره است. فردی که به او دکتر میگویند، نشسته و بابت هر چند دقیقه صحبت، مبلغی برای مشاوره مهاجرت میگیرد. دکتر شرایط آدمهای سالن که تقریبا همهشان زیر 30 سال هستند را میشنود و به آنها میگوید برای رفتن به کدام نقطه دنیا شرایط بهتری دارند، چقدر باید هزینه کنند و چطور کارشان انجام میشود. از پلههای کمنور که بالا بروید به یک دفتر کوچک میرسید که سردَرَش با چندین تابلو پوشانده شده، اما وارد که میشوید با یک موسسه که کلاسهای آموزشی حقوق برگزار میکند، روبهرو میشوید.
حسین 29 ساله، فارغالتحصیل مهندسی مکانیک است. او یک سال پیش در همین موسسه اعزام دانشجو پرونده تشکیل داد و قرار بود با پرداخت 1300یورو راهی فرانسه شود؛ «چون شاغل بودم و سرم شلوغ بود، به یکی از موسسات مورد تأیید وزارت علوم برای اعزام دانشجو رفتم؛ موسسه... اول برای مشاوره رفتم و بعد هم قرارداد بستم، دفتری قدیمی و کوچک بود در جنوب شهر. گفتند همان اول نصف پول را بده و همانجا 650 یورو پرداخت کردم. آن روزها نوسان ارز تازه شروع شده بود و یکماه بعد یورو چندین برابر شد.» او میگوید با اینکه در قرارداد هزینههای مختلف و اقداماتی که باید انجام دهند، قید شده بود، اما باز هم به بهانههای گوناگون از او پول میگرفتهاند؛ «طبق قرارداد هزینههایی مثل ترجمه و اپلیکیشن فیها (هزینه ثبتنام دانشگاهها) با من بود. اما هزینهتراشیهایی میکردند و من هم آن زمان سردرنمیآوردم؛ مثلا برای تأیید مدارک سفارت که رایگان بود از من پول گرفتند. برای صرفا ثبتنام در آزمون زبان، مبلغی برابر با هزینه همان آزمون را هم گرفتند؛ دو برابر هزینه اصلی.» اما جدای از این خرجتراشیها، مشکل حسین از زمانی شروع شد که تازه فهمید با گذشت چندینماه، موسسه هیچ کاری انجام نداده و اگر داده، درست نبوده است؛ «به ددلاینها (زمان مقرر) که نزدیک شدیم از مدرک زبانم ایراد گرفتند، اما گفتند میتوانند با همان مدرک یا بدون آن پذیرش بگیرند. هزینهای هم بابت اپلایها (ثبتنامها) گرفته شد. پس از مدتی هر چه اصرار میکردم مدارک ثبتنام را نشان دهید، عکس چند ایمیل و مکاتبه نامفهوم را نشانم میدادند. ددلاین دانشگاهها را بررسی کردم و دیدم مهلت ثبتنامشان در آن روز یا گذشته بوده و یا اصلا رشته من نبودند. من مانده بودم و وقت سفارتی که یکماه بعد بود.»
برو و هرکاری که میتوانی بکن
بعد از مواجهه با این مشکلات، وقتی حسین برای فسخ قرارداد دوباره به موسسه رفت با تغییرات گسترده آن روبهرو شد؛ «موسسه به گیشا نقل مکان کرده بود. دفتر تقریبا تمیز و شیک بود؛ نقطه مقابل دفتر نمور و قدیمی قبلی. متقاضیانی از شهرهای دور برای مشاوره به انتظار نشسته بودند. متقاضی همهچیز هم بودند، ویزای کار، شینگن، دانشجویی؛ از ترکیه گرفته تا اروپا و کانادا. آن روز هم قرارداد فسخ نشد و به جلسه دیگر کشیده شد. بعد از تقریبا یکماه تماس گرفتند و آدرس یک دفتر را در شمال شهر دادند، در یک برج. دیدن تفاوت این ساختمان با جایی که روز اول دیده بودم، شگفتزدهام کرد؛ البته طبیعی هم بود که با بالا رفتن قیمت ارز، کارشان سکه شود. اولش سعی کردند به ادامه کار ترغیبم کنند اما من قبول نکردم. برای بازگرداندن پول خندیدند و گفتند یورویی بازگشت داده نمیشود، مگر به قیمت ریالِ همان روز. وقتی اعتراض کردم آقایی به اسم «ر» که اتفاقا رئیس موسسه هم بود، گفت من موسسه حقوقی دارم، اگر شکایت کنی تا چند سال پولی دستت را نمیگیرد. خانمی هم آنجا بود که کارهای مالی را انجام میداد. او گفت که ما پشتمان گرم است، برو و هرکاری که میتوانی بکن.» آقای «الف» در اصفهان، خانم «میم» در مشهد، آقای «ب» ساکن اروپا، گروه «م» در تهران و... تنها بخش کوچکی از موسسههایی هستند که با تبلیغات گسترده تلاش میکنند تا متقاضیان مهاجرت بیشتری را برای تشکیل پرونده به سوی خود بکشانند، آن هم در شرایطی که قیمت دلار و یورو اوج گرفته و کار و کاسبی آنها هم سکه است. اگر قصد ادامه تحصیل در آن سوی آبها را داشته باشید و سری به گروههای تلگرامی یا دیگر شبکههای اجتماعی بزنید، این نامها پای ثابت مکالمهها هستند. اگرچه معدود کسانی با راهنمایی این افراد موفق شدهاند به خواستههایشان برسند، اما تعداد قربانیها بسیار بیشتر از کسانی است که در نهایت ویزای دانشجویی دریافت کردهاند. شیوه کار این افراد مشخص است؛ پذیرشها یا از دانشگاههای نامعتبر گرفته میشود و یا مشروط به چیزی که عمدتا مدرک زبان است. متقاضی بنابر قرارداد پول را پرداخت میکند و در مرحله بعد که با مشکلات سفارت مواجه میشود، متوجه کلاهی میشود که بر سرش رفته است.
از ناآگاهی من سوءاستفاده کرد
لیلا یکی از کسانی است که گرفتار خانم «میم» شده. 31ساله است و کارشناسی ارشد مهندسی عمرانش را از دانشگاه امیرکبیر گرفته؛ «برای انجام کاری به پاساژ کنار سفارت آلمان رفته بودم. با آقایی به نام «گ» آشنا شدم که مدعی بود با سفارت در ارتباط است و برای انجام کارها خانم «میم» را معرفی کرد. آن خانم دفتر کار مشخصی نداشت و هربار که به تهران میآمد یک جا قرار میگذاشتیم. 750یورو بابت وقت سفارت و 750یورو برای پذیرشم گرفت.» این دانشجو بعد از اینکه فهمید خانم «میم» کاسهای زیر نیمکاسهاش است، تلاش کرد تا ردی از او بهدست بیاورد؛ «من از روند کار اطلاعی نداشتم اما بعدها متوجه شدم برای من با مدرک لیسانس اقدام به پذیرش کرده است. اگر با ارشد اقدام کرده بودم دیگر نیازی به گرفتن وقت سفارت نبود، اما از ناآگاهی من سوءاستفاده کرد و برای گرفتن وقت سفارت که تنها رفتن در سایت بود و ثبتنامم، 750یورو گرفت. پذیرش هم دانشگاه بوخوم در آلمان بود که درواقع پذیرش در آن مشروط است و باید یک سال اول آنجا زبان بخوانید، بدون اجازه کار دانشجویی. با همین مدارک به سفارت رفتم و بهدلیل راهنمایی اشتباه این خانم ریجکت شدم.» علیرضا 30 ساله هم یکی دیگر از کسانی است که از طریق دوستش با خانم «میم» آشنا و گرفتار شد. او ساکن شیراز است و معماری خوانده و همان بلای لیلا بر سرش آمده. «یکی از دوستانم خانم «میم» را معرفی کرد و گفت این شخص میتواند از هر کشور اروپاییای پذیرش دانشگاهی بگیرد. با اینکه ساکن مشهد بود، بهصورت تلفنی و آنلاین با هم صحبت کردیم و به توافق رسیدیم. قراردادی برایم فرستاد و گفت امضا و اسکنش کن. قرارداد را که دیدم شک کردم چون نه آدرسی در آن بود و نه اسم کامل خانم «میم». در تمام قرارداد ذکر شده بود: خانم «میم»، بدون قید نام کوچک و تنها نام خانوادگی فعالت میکرد. با این حال چون آن زمان نمیدانستم روند پذیرش دانشگاهی چطور است، قبول کردم. پس از مدتی یک پذیرش به من داد و 1400یورو را پرداخت کردم. آن موقع نمیدانستم که پذیرش این دانشگاه مشروط است و اصلا رشته دیگری است، همین شد که در نهایت از طرف سفارت هم ریجکت شدم.» تلفن خانم «میم» در تلفن همراه متقاضیان با شمارههای مختلفی ذخیره شده است. پس از تماسهای مکرر با شمارههای مختلف او، بالاخره خودش به یکی از شمارهها زنگ میزند. مردد است و تقریبا چند دقیقه طول میکشد تا اعتماد کند:
-چهکسی مرا معرفی کرده؟
-علیرضا، یکی از متقاضیانتان.
-اسمش را یادم نیست. کارش انجام شده بود؟
-از روند کار راضی بود و در انتظار وقت سفارت است.
-بله من برای همه کشورهای اروپایی پذیرش تحصیلی میگیرم. بسته به سلیقه شما. آلمان، سوئد، دانمارک، فرانسه، اما کشوری که برای شما مناسبتر باشد بهنظرم آلمان است. تمام کشورهای اروپایی ترمی 4000یورو هزینه شهریهشان است اما آلمان رایگان. هزینه کارهای پذیرش 1500یورو میشود. 50درصد را قبل از شروع کار باید بدهید، 50درصد دیگر را پس از انجام کار. اگر نتوانستم پذیرش بگیرم 250یورو از پولتان بابت حقالزحمه کسر میشود. او در پاسخ به آدرس مراجعه، نشانی یک دارالترجمه در غرب تهران را میدهد، البته درصورت توافق و ارائه مدارک برای ترجمه؛ «دفتر اصلی ما مشهد است، اما شما اگر قصدتان قرارداد بستن است به فلکه دوم صادقیه بیایید. آدرس را برایتان میفرستم.»
شیوه کار این موسسات مشخص است؛ پذیرشها یا از دانشگاههای نامعتبر گرفته میشود و یا مشروط به چیزی که عمدتا مدرک زبان است. متقاضی بنابر قرارداد پول را پرداخت میکند و در مرحله بعد که با مشکلات سفارت مواجه میشود، متوجه کلاهی میشود که بر سرش رفته است
قرارداد ما 600یورو است و یکجا باید پرداختش کنید
اصفهان، پاساژ «ن»، دارالترجمه «پ». اگر قصد ادامه تحصیل در اروپا را داشته باشید و عضو گروههای تلگرامی، احتمالا اسم آقای «الف» را زیاد شنیدهاید. چیزی که بین متقاضیانش مشترک است پذیرشهای مشروط و انگیزهنامههای تکراری است. همین دو عامل باعث شده بیشتر کسانی که بهخصوص از سفارت آلمان بهاصطلاح ریجکت شدهاند، از متقاضیان آقای «الف» باشند. آقای «الف» سابقهاش در این کار زیاد است و با یک جستوجوی ساده اینترنتی شماره دفتر او بهدست میآید. آن طرف خط زنی جواب میدهد. اطلاعات اولیه را میگیرد و وقتی مطمئن میشود شرایط لازم را دارید، شما را به آقای «الف» وصل میکند. او با لحنی بیحوصله شرایط را بازگو میکند؛ «قرارداد ما 600یورو است و یکجا باید پرداختش کنید. گفتید رشته تحصیلیتان چیست؟ علوم ارتباطات؟ یعنی چه رشتهای؟ مهندسی کامپیوتر؟» او اصلا نمیداند چه پذیرشی برای این رشته باید گرفت ولی با خونسردی و اعتماد بهنفس میگوید:« در این مدت که ما تلاش میکنیم و وقت سفارتتان حاضر میشود زبان بخوانید تا پذیرشتان را آماده کنیم.»
مجوز نداریم اما این کار را میکنیم
او در توجیه نداشتن مجوز میگوید قانونی وجود ندارد که بگوید کار نکن؛ «مجوز نداریم اما این کار را میکنیم. قراردادها هم در دفترمان ثبت میشود. هیچ کجای قانون نگفته اگر کسی آمد و به ما گفت برای من پذیرش بگیرید ما بگوییم نه پذیرش نمیگیریم. ما کارمان ترجمه است و در کنارش این کار را هم انجام میدهیم». پاسخ او برای اشتباه احتمالی هم جالب است؛ «در طول قرارداد، شما خدماتی میگیرید و ما هم نمیتوانیم در نهایت سفارت را تضمین کنیم. اگر پذیرش بگیرید ربطی به سفارت ندارد، تلاش ما بوده است. اگر پذیرش نگیرید، 50درصد قرارداد به شما برمیگردد.» او هرگونه نوشتن انگیزهنامه را هم دروغ میداند و میگوید اگر هم تا به حال بوده برای کمک انجام شده و وظیفهای نداشتهاند؛ «ما خدماتی برای سفارت ارائه نمیدهیم. کاری برای انگیزهنامه انجام نمیدهیم. این بحث اخلاقی است.» آقای «الف» دیدن متن قرارداد را به حضور در دفتر اصفهان منوط میکند و در پاسخ به ارسال از طریق ایمیل یا شبکههای مجازی شماره موبایل غلطی میدهد و تلفن را قطع میکند. آقای «ب» ساکن فرانکفورت آلمان است. پدرش موسسهای غیرمجاز زده و به نمایندگی از او، قراردادها را بهاصطلاح سروسامان میدهد. کارش فرستادن دانشجو به اروپاست؛ البته از طریق ویزای کاری هم چند نفر را بلاتکلیف گذاشته. در این بین مادرش هم تاجایی که میتواند از بین دوستان و آشنایان متقاضی جمع میکند.
چند سال است که بلاتکلیفم
علی 25 ساله است، هنرستان رفته و فوق دیپلم دارد. او یکی از مراجعهکنندگان آقای «ب» است و از طریق آقای «گ» که دفتر کارش در کوچه برلن (کوچه کنار سفارت آلمان) است، با او آشنا شده. افراد برای گرفتن وقت سفارت به آقای «گ» مراجعه میکنند؛ «دو سال پیش با آقای «ب» قرارداد بستم. 60 درصد قرارداد، یعنی 1800یورو را اول کار گرفت. به من گفت وقت سفارتات ششماهه میرسد، تا آن موقع مدرک زبان آلمانیات را بگیر. مدرکم را گرفتم، انقضایش هم تمام شد، اما هنوز کاری برایم انجام نداده است.» علی با پدرش به دفتر موسسهای که پدر آقای «ب» در تهران راهاندازی کرده، مراجعه میکنند، اما چیزی نصیبش نمیشود؛ «با پدرم رفتیم موسسهای که پدر آقای «ب» به نمایندگی از او راهاندازی کرده و کارها را انجام میدهد. نگهبان گفت آقای «ب» شبانه اسباب و اثاثیه را جمع کرده و رفته. این حرف درست مثل آب یخی بود که روی سرمان ریختند. دیگر نه پدرش و نه خودش جوابم را نمیدهند. پول را که گرفته و معلوم نیست اصلا کاری انجام داده یا نه، چند سال است که بلاتکلیفم.»
رضا 24 ساله، ترم آخر کارشناسی تربیتبدنی، یکی دیگر از متقاضیان اعزام دانشجویی است که آقای «ب» برایش پرونده تشکیل داده و پیگیر کارش است. مادر آقای «ب» با مادرش آشناست و به او گفته دست پسرش به جایی بند است و میتواند رضا را بدون سربازی با گرفتن پذیرش دانشگاه به آلمان بفرستد؛«روزی که قرارداد را امضا کردیم، یورو 17هزارتومان بود. مبلغ قرارداد 3000 یورو بود و 60 درصد را گرفت. گفت اگر نتواند پول را پس میدهد، ما هم فکر کردیم به هرحال با خانواده ما آشناست و سرمان کلاه نمیگذارد. به من گفت وقت سفارت را خودم باید بگیرم، من هم که بلد نیستم و فکر میکنم نکند خودم کاری انجام بدهم که اشتباه باشد و به کل مشکل درست کنم. قرار است پاسپورت را بگیرم و شمارهاش را به او بدهم. البته برای ادامه راه مشکل مالی دارم اما باید هر طور شده پول را جور کنم و به دستش برسانم.»
تعداد مؤسسات لغو مجوز شده و مؤسسات مجاز
خبرگزاری مهر آبانماه گذشته لیست تعداد مؤسسات لغو مجوز شده و مؤسسات مجاز را منتشر کرد.
در این فهرست 107 موسسه و شرکت لغو مجوز شده اعزام دانشجو و 129 موسسه مجاز اعزام دانشجو به خارج منتشر شد. از فهرست 129 موسسه مجاز اعزام دانشجو، زمان مجوز برخی از موسسات به اتمام رسیده که تمدید مجوز آنها در دست بررسی است. موسسات لغو مجوز شده اعزام دانشجو با توجه به ضوابط و مقررات، اجازه هیچگونه فعالیت در خصوص اعزام دانشجو از قبیل مشاوره، عقد قرارداد و... نخواهند داشت. در هر حال دانشجویانی که متقاضی هستند باید حواسشان به این کلاهبرداریها باشد و در جاهای مطمئن اقدام کنند. براساس لیستی که خردادماه 98 سازمان امور دانشجویان منتشر کرده، 119 موسسه مجاز به اعزام دانشجو به خارج هستند. لازم دانشجویانی که اقدام میکنند به این لیست حتما مراجعه کنند.
دیدگاه تان را بنویسید