آمار مرگ مغزی در کشور بالا و تمایل به اهدای عضو کم است؛
مرگ روزانه ۱۰نفر به دلیل نبود عضو پیوندی
ریحانه جولایی
روزانه 10 نفر در کشور به واسطه نبود عضو پیوندی از دنیا میروند. خبری تلخ و شوکهکننده که از سوی رئیس اهداى عضو بیمارستان دکتر مسیح دانشورى درحالی اعلام شد که ایران آمار سالانه بالایی در مرگ مغزی دارد.
این آمار درحالی ارائه شدهاند که به گفته سیدمحمد کاظمینی، رئیس مرکز مدیریت پیوند عضو وزارت بهداشت سههزار و 438 مورد پیوند عضو طی سالگذشته در کشور انجام شده که از این تعداد یکهزار و 274 مورد پیوند از افراد زنده و بقیه مربوط به افراد مرگ مغزی بوده است. در سالهای اخیر الگوی نادرست زندگی باعث افزایش بیماریهای قلبی، عروقی، کبدی و همچنین کلیوی در ایران شده است. در سنین بالا اعضایحیاتی بدن درصد قابلتوجهی از شهروندان از کار میافتد و آنها برای ادامه حیات نیازمند پیوند عضو هستند، حال آنکه میزان عضو اهدایی کم است و این افراد اگر موفق به خرید اعضای بدن از بازار سیاه نشوند ممکن است جان خود را از دست بدهند.
به گفته سیدمحمد کاظمینی، رئیس مرکز مدیریت پیوند عضو وزارتبهداشت سههزار و 438 مورد پیوند عضو طی سال 95 در کشور انجام شده که از این تعداد یکهزار و 274 مورد پیوند از افراد زنده و بقیه مربوط به افراد مرگ مغزی بوده است.
تمایل کم خانوادهها به اهدایعضو
در سالهای گذشته تبلیغات زیادی برای اهدایعضو در کشور صورت گرفته است. از ساخت سریالهای متنوع تا آموزشهای گروهی و چاپ کتاب و کاتالوگ در بیمارستانها، اما با تمام این اوصاف هنوز باتوجه به آمار بالایی که مرگ مغزی در ایران دارد همچنان تعداد قابل توجهی از هموطنان راضی به اهدایعضو عزیزان از دست رفتهشان نمیشوند.
یکی از تاثیرگذارترین اقداماتی که برای فرهنگسازی اهدایعضو در کشور انجام شده است کارتهای اهدای عضو است. با توجه به استقبال عمومی که از این کارتها و رضایتشخصی برای اهدایعضو شده است میتوان امید داشت نسل جدید به دور از احساسات به این موضوع نگاه میکنند.
اهداى عضو اهداى زندگى به بیماران نیازمند به پیوند عضو است. درکشور 30هزار نفر در فهرست انتظار پیوند هستند که روزانه 10 نفر آنان به دلیل نرسیدن عضو پیوندى فوت میکنند و ایندرحالى است که فقط 25درصد موارد فوت به علت مرگمغزى به اهداى عضو میرسند. به گفته کارشناسان هرمورد مرگ مغزى میتواند با اهداى یک قلب، یک کبد، دو کلیه، یک ریه، لوزالمعده و رودهها جان هشت بیمار را نجات دهد و با اهداى بیش از 50 بافت مانند قرنیه، دریچه قلب و استخوان سبب بینایى و بازتوانى بیماران نیازمند شود که با عدم رضایت خانوادهها به زیر خاک میروند و نابود میشوند.
بیش از 25 هزار نفر در نوبت دریافت عضو
در جمعیت 80میلیون نفری، PMP (تعداد اهدای عضو در میلیون) عدد 30 است ولی عدد ایدهآل باید 48 باشد. البته گفته میشود عدد 30 هم مطلوب است اما متاسفانه در کشور ما این میزان 57/11 است. آمارها میگویند سالانه 16هزار نفر در کشور بر اثر تصادفات جادهای و حوادث جان خود را از دست میدهند که از این تعداد 8000 نفر دچار مرگ مغزی هستند که میتوان اعضای بدن آنها را اهدا کرد. 2500 تا 4000 اهدا از این تعداد مرگ مغزی ممکن است اتفاق بیفتد اما در حال حاضر امر اهدا در کشور کمتر از هزار مورد است. در صورتی که 25 هزار نفر نیازمند پیوند در کشور وجود دارد. در بخشهای کلیه، قلب، کبد و سایر ارگانها بیمارانی هستند که نیازمند پیوندند.
با توجه به اینکه بالاترین مرگ مغزی در کشور ما ناشی از تصادفات است، افراد زیادی در لیست انتظار پیوند به سر میبرند که به دلیل نرسیدن عضو هر 5/2 ساعت یک نفر فوت میکنند. سالانه 6000 نفر مرگ مغزی در کشور داریم که نیمیاز آنها یعنی 3000 نفر از آنها قابلیت اهدای عضو دارند و هر مورد مرگ مغزی میتواند سه عضو خود را اهدا کند و جان سه نفر را نجات دهد. در این صورت 3000 نفر جان، 9000 نفر را از مرگ نجات میدهند، اما تنها یک چهارم از موارد قابل اهدای عضو که دچار مرگ مغزی شدهاند اهدای عضو میکنند. بنابراین این موضوع نشاندهنده لزوم نهضت اهدای عضو و ترویج این مساله که مرگمغزی غیرقابل برگشت است را نشان میدهد.
8600 بیمار کلیوی در انتظار نوبت پیوند
کلیه یکی از اعضای مهم در بدن است؛ همچنین این عضو آمار بالایی از پیوند را به نام خود زده است. ایندرحالی است که سال گذشته خبری از وجود 8600 بیمار کلیوی در انتظار نوبت پیوند هم منتشر شده بود. بر اساس این خبر سرپرست مرکز مدیریت پیوند و امور بیماریهای وزارت بهداشت گفت: تاکنون بیش از 50 هزار پیوند کلیه در کشور انجام شده است.
به گزارش ایسنا، مهدی شادنوش گفته بود: عمل پیوند، قله علم پزشکی دنیا است و در بسیاری از بیماریها با انجام عمل پیوند، کیفیت زندگی دگرگون میشود و ایران جزو کشورهایی است که جایگاه ویژهای در این زمینه دارد.
او با بیان اینکه در کشور پیوندها تحت حمایت دولت انجام میشود، اضافه کرد: برخی از داروهایی که پس از پیوند مورد نیاز است، توسط دولت، رایگان در اختیار بیماران قرار میگیرد و تاکنون بیش از 50 هزار پیوند کلیه در کشور انجام شده که 60 درصد آن از اعضای بیماران مرگمغزی است و مابقی نیز اغلب از فامیل درجه یک و تحت شرایط خاص است تا نگاه تجاری این امر کنار گذاشته شود و در حال حاضر نیز 8600 بیمار کلیوی در نوبت پیوند قرار دارند و بهبود آنها به همت مردم در توجیه خانوادههای بیماران مرگمغزی برای پیوند عضو است و هر بیمار مرگمغزی امکان اهدای هشت عضو را دارد.
پیشبینی 2500 تا 4000 مرگ مغزی در سال
به گفته شادنوش حدود 2500 تا 4000 مرگ مغزی در سال پیشبینی میشود اما کمتر از 1000 پیوند انجام میشود. برای مثال سال گذشته کمتر از 1000 پیوند یا به عبارت دقیقتر 926 پیوند انجام شده است.
با توجه به گفتههای سرپرست مرکز مدیریت پیوند و امور بیماریهای وزارت بهداشت یکی از سیاستهای وزارت بهداشت، اجتماعی شدن سلامت است یعنی اینکه همه مردم و سازمانهای مردمنهاد به سلامت اهمیت دهند و جامعه امروز ما نیاز به این فرهنگسازیها دارد. سلامت باید به یک پدیده اجتماعی تبدیل شود و در تحقق این امر مهم باید همه مردم برای دستیابی به آن وارد میدان شوند.
در کشور 30 هزار نفر در فهرست انتظار پیوند عضو هستند که روزانه 10 نفر آنان به دلیل نرسیدن عضو پیوندى فوت میکنند و ایندرحالى است که فقط 25درصد موارد فوت به علت مرگمغزى به اهداى عضو میرسند
البته لازم به یادآوری است آمار روزانهای که در چند سال اخیر اعلام شده شامل بیماران نیازمند پیوندعضوی که تابعیت ایرانی ندارند یا تابعیت آنها مخدوش است نمیشود و تعداد زیادی از آنها در این پروسه از بین میروند. به طور مثال، زن میانسالی که چند سال قبل در بیمارستان امام خمینی به دلیل عدم پیوند کبد و با بهانه افغان بودن فوت کرد، در حالی که مدارک او کامل بود اما در نهایت تابعیت ایرانی او را نپذیرفتند و این اتفاق مرگ او را رقم زد.
آمادهسازی خانوادهها برای رضایت
اهدای عضو امری بسیار ضروری است و از منظر اسلامی، دینی و انسانی کار بسیار پسندیدهای است که میتواند نجاتبخش باقی افراد جامعه باشد. در قرآن اشاره شده که اگر هر فرد جان یک انسان را نجات دهد همانند آن است که جان یک امت را نجات داده است. بنابراین اقدام به اهدای عضو از نظر دینی و انسانی فوقالعاده ارزشمند است، اما در مورد مساله اهدای عضو دو نکته قابل تامل وجود دارد که آن هم به عهده دولت و نهادهای وابسته است از جمله اینکه مردم باید اطلاعات لازم را درباره پدیده مرگمغزی داشته باشند تا این تصور را نکنند که در تشخیص مرگمغزی فردی ممکن است اشتباه صورت گیرد و فرد توان زندگی مجدد دارد. متاسفانه افراد از نظر روانشناسی در هنگام مواجهه با اخبار بد درصدد انکار آن برمیآیند و این از خصوصیات رفتاری بشر است.
برخی افراد به مدت طولانی خبر بد را انکار و از پذیرش آن امتناع میکنند. برای مثال برخی از اطرافیان بیمار مرگمغزیشده ممکن است تا یک هفته مرگ او را قبول نکنند. اگر بنا به اهدای اعضای بدن فرد مرگ مغزی شده باشد این اقدام زمانبر است و نقش کلیدی با اطرافیان فرد مرگمغزی است تا مرگ بیمار را باور کنند و واقعیت را بپذیرند. اطرافیان بیمار باید اقوام درجه اول او را درباره مرگ آن فرد توجیه و به سخنان پزشک معالج بیمار اعتماد کنند. از سوی دیگر اعلام مرگ مغزی بیمار کار یک پزشک نیست و مسئولیت این موضوع با مسئولانفنی بیمارستان است و قوانین و مقررات ویژهای شامل افراد مرگمغزی میشود. در واقع یک تیم از تخصصهای مختلف پزشکی تشکیل و تمام جوانب بررسی میشوند و نشاندهنده این موضوع است که دولت هم باید با اختصاص بودجه و نیروهای زبده در جلب رضایت خانواهها اقداماتی انجام دهد.
سالانه 6000 نفر مرگ مغزی در کشور داریم که نیمیاز آنها یعنی 3000 نفر قابلیت اهدای عضو دارند و هر مورد مرگ مغزی میتواند سه عضو خود را اهدا کند و جان سه نفر را نجات دهد
به هر حال برای بیماری که توسط میلههای تخت بیمارستان احاطه شده و هر روز و ساعت به مرگ فکر میکند مرگ یک بیمار مغزی نویدبخش یک زندگی تازه است. هرچند نگاه او به یک بیمار مرگ مغزی ظالمانه و دور از انسانیت مینماید، اما او برای بقا میجنگد و بازگشت سلامتی برای او به معنای بازگشت زندگی است، بنابراین حق دارد اندکی خودخواه باشد. در واقع اهدای عضو یک بیمار مرگ مغزی شده سالهای دور سلامتی و نشاط را به او برمیگرداند. بیمار مرگ مغزی زندگی تمام شدهای دارد؛ اما در امتداد این زندگی تمام شده قلب دیگری میتواند بتپد و انسان دیگری توان نفس کشیدن پیدا کند. انسانی که در حسرت روزهای واپسین زندگی خود ثانیهها را برای رسیدن به مرگ میشمارد.
دیدگاه تان را بنویسید