نگاهی به روابط زناشویی در کودکهمسری
وقتی فقط یکروی سکه را میبینیم
حسام فیروزی، رواندرمانگر کودک، نوجوان و خانواده
درخصوص بحثی که امروز در فضای مجازی و رسانهها در مورد کودک همسری مطرحشده، لازم است بگوییم که قوانین مربوط به این موضوع مربوط به چند صدسال پیش است. طبیعتاً وقتی ما قوانین مربوط به چند صدسال پیش را با امروز مقایسه میکنیم، ممکن است که نهتنها قابلیت اجرا نداشته باشد، بلکه آسیبرسان هم باشد. مثل اینکه ما لباسهای تابستانمان را نمیتوانیم در زمستان بپوشیم، یا لباسهای زمستان را نمیتوانیم در تابستان بپوشیم و باید هر چیزی را در فصل و زمان خودش استفاده کنیم. قوانین هم از همین قانون پیروی میکند. در یک دورهای در بدو شروع ادیان، آنها نیاز به گسترش ایدئولوژی خودشان داشتند و سرباز برایشان مهم بود، افرادی که بتوانند این تفکر و ایدئولوژی را گسترش بدهند. بنابراین ادیان از هرگونه رابطه جنسی که منجر به تولیدمثل نمیشد، جلوگیری میکردند و هرگونه رابطهای که منجر به تولیدمثل میشد را تشویق میکردند.
به دلیل اینکه کیفیت روابط انسانی در آن دوره شاید به آن میزان برایشان مهم نبود. درصورتیکه امروزه برای ما کیفیت رابطه است که از اهمیت زیادی برخوردار است و اگر ما به کیفیت رابطه توجه نکنیم، معضلاتی را در جامعه خواهیم داشت. امروز ازدواج کاملاً چارچوبهایش با دنیای سنتی تغییر کرده و دیگر ایلی وجود ندارد که دو نفر را برای همدیگر انتخاب کند و خود ایل از آنها مراقبت کند یا یک خاندایی یا خانعمویی که کلامش فصلالخطاب است، به آنها عنوان کند که بروید و به زندگیتان برگردید. معمولاً در آن زمان ایل میتوانست زندگی را حفظ کند و نگه دارد درحالیکه امروزه نهتنها هیچ ایلی وجود ندارد، بلکه دنیای مدرن پر از گزینههای متعدد است و برای زندگی متعهدانه نیاز به بلوغ روانی و عاطفی وجود دارد و فرد زمانی که به آن بلوغ لازم نرسیده باشد، نمیتواند رابطه خوبی داشته باشد.
همانطور که امروز میبینیم تعداد طلاقها زیاد شده و مشکلاتی را بین زوجین به وجود آورده است. بر شمار بچههای طلاق سرگردان هم افزوده شده است. اگر ما به این فکر کنیم که قوانین سالهای قبل میتواند برای الآن صادق باشد، قطعاً آسیب خیلی زیادی را به جامعهمان وارد میکنیم. در جامعه ما هم ازدواج و هم طلاق مانند دو کالای بسیار گران و پرهزینه هستند. اگر ازدواج را به نوجوان یا کودکی که هنوز تعقل و تفکر لازم را ندارد و هنوز هویتش شکل نگرفته و امیال جنسی فقط او را به سمت یک ارتباط سوق میدهد تحمیل کنیم، آنوقت آسیبهایی که بعد از ارضای این نیاز برای آن فرد به وجود میآید برای جامعه است و هزینههایش را باید جامعه تأمین کند. بنابراین بیایید عمیقتر به این ماجرا فکر کنیم. نهتنها یک کودک یا یک نوجوان نمیتواند ازدواج کند، بلکه اگر یک بزرگسال هم به درجهای از تفکر نرسیده باشد که هویت خودش را شکل بدهد، او هم قابلیت ازدواج نخواهد داشت. بنابراین مراقب باشیم که وقتی مطلبی را در جامعه گسترش میدهیم، عواقبش دامن ما را خواهد گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید