موفقیت نیازمند بهاست، نه بهانه!
فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی
بعضی از افراد را دیدهاید اگر به خواسته یا مقصود از پیش تعیین خود که در مسیر رسیدن به آن هدفگذاری کردهاند، نرسند به زمین و زمان و اطرافیان و همه و همه بد و بیراه میگویند؟ یا آیا با آدمهایی برخورد کردهاید که صرفا یک هدفی را برای خود تعیین میکنند و منتظر میمانند تا امدادهای غیبی فرصت محقق شدن را برایشان فراهم آورند و بدون آنکه هیچ تلاشی بکنند چشم به دست دیگران میدوزند و منتظر میمانند تا فرصت و موقعیت بادآوردهای نصیبشان شود؟ یا افرادی را دیدهاید که با جون و دل برای آنچه که میخواهند وقت میگذارند و تلاش و تلاش میکنند و از اینکه در مسیر محقق ساختن اهداف، آمال و آرزوهای خویش با مانع روبرو شوند باکی ندارند و در راه رسیدن کمر همت بستهاند و ترس از دست دادن ندارند؟ تا به حال با چنین افرادی روبرو شدهاید؟ خود شما جزو کدامیک از افراد هستید؟ با برخورد با اولین مانع زانوی غم بغل میگیرید و دست از ادامه دادن میکشید و یا نه، پر قدرتتر از پیش در مسیر رسیدن اهتمام میورزید و خم به ابرو نمیآورید!
فرقی نمیکند جزو کدامیک از این اشخاص باشید؛ نکتهای که بسیار مهم است و ربطی به بزرگی و کوچکی اهداف آدمی ندارد این است که خیل عظیمی از افراد فراموش میکنند برای آنکه به مقصود نایل شوند، باید یک سری از چیزها را از دست بدهند؛ به عبارتی هر بدست آوردنی در گرو از دست دادن است؛ یعنی خیلی راحت و بدون زحمت نمیشود به مقصود رسید. متاسفانه بسیاری از افراد در درک همین نکته به ظاهر ساده عاجزند و ازاینرو عدم فهم همین مساله سبب بروز بسیاری از مشکلات روحی و روانی برای آنان شده است. بنابراین وقتی به یک آدم موفق برخورد میکنند بدون آنکه تلاشها، سختی کشیدنها و شبزنده داریهای وی را ببینند برچسبها و وصلههای ناجوری را به وی میزنند؛ البته ناگفته نماند روی سخن ما با آن دسته از عزیزانی است که به واسطه ژن خوب داشتن و شغل و منصب پدر به جایی رسیدهاند، نیست؛ بلکه سخن ما درباره آن دسته از عزیزان و بزرگانی است که تنها به واسطه تلاش، پشتکار و ایمانی که به خود داشتن، در مسیر محقق ساختن کاخ آرزوهای خویش از جنگیدن پا پس نکشیدند و خیلی فوری و زورکی نخواستند به اهدافشان نایل شوند.
ازاینرو باید خطاب به بعضی از افرادی که بدون آنکه بهایی بپردازند، فوری میخواهد به هدفشان برسند گفت: علاوه بر آنکه باور رسیدن به مقصود و اینکه سزاوار بهترینها هستند را نیاز است در خود پرورش دهند، باید انرژی و زمان زیادی را نیز در جهت برآورده کردن خواست خود صرف کنند.
ازاینرو باتوجه به مطالب مطرح شده و مطالعه زندگینامه افراد موفق باید خاطرنشان کرد یکی از مهمترین عواملی که میتواند موفقیت در هر زمینه را فراهم آورد این است که دست از تبلی باید برداشت! اغلب افراد تنبل هستند و خواب شیرین و دلچسب را به بیدار ماندنهای طولانی و زحمت کشیدنهای بسیار ترجیح میدهند. درواقع این دسته از افراد فراموش میکنند برای موفق شدن باید بهایی پرداخت و این بها گاهی نیز میتواند زودتر بیدار شدن، یا دست کشیدن از یک سری عادتها، و یا حتی تماشا نکردن برنامههای تلویزیونی دلخواه باشد!
نکته قابل تامل دیگر درخصوص موفقیت و پیشرفت این است که به هیچ وجه نباید صرفا زندگی را گذراند؛ بلکه باید خواستار ایجاد تفاوت بود. امروزه، اغلب افراد یک زندگی روتین و تکراری را انتخاب میکنند و همین که پولی بدست آورند تا فقط زندگیشان را بگذرانند، برایشان کفایت میکند. در حالیکه از این نکته غافل میشوند فردی میتواند پلههای موفقیت را یکی پس از دیگری طی کند و به اوج قله برسد که عاشق کاری که انجام میدهد باشد. به عبارتی فعالیتی را که روزانه یک سوم از عمرش را به آن اختصاص میدهد باید طوری برگزیند که هر روز عاشقش باشد و به عشق آن از خواب بیدار شود؛ حتی اگر در این کار، بارها شکست بخورد! به بیانی دیگر همه میخواهند کار کنند تا پول در بیاورند و به استقلال مالی برسند؛ همه اینها بسیار خوب هستند اما نباید دلیل کاری باشند که آدمی انجام میدهد! یعنی مؤلفه اصلی افراد برای انتخاب شغل و کاری که انجام میدهند، در درجه اول نباید «پول» باشد، بلکه باید «عشق و علاقه» باشد؛ زیرا عشق بی حدومرز به حرفه یا پیشهای که در آن مشغولند، خود پول و ثروت را بدنبال میآورد. البته نباید فراموش شود که ممکن است حتما در این مسیر شکست نیز تجربه شود و آدمی گاهی به فراخور موقعیتهایی که در آن قرار میگیرد شکست بخورد که این نیز هیچ اشکالی ندارد؛ زیرا شکست، بخشی از طبیعت زندگی است!
دیدگاه تان را بنویسید