طرح «ساماندهی کودکان کار و خیابان» ناکارآمد و آسیبزاست
افزودن باری مضاعف بر شانههایی نحیف
کودکان کار، واژه آشنایی که در سالهای اخیر زیاد آن را شنیدهایم و در هر کجای شهر که سرک بکشیم این کودکان جلوی چشممان هستند. پشت چراغقرمز، در مکانهای عمومی و خلاصه هر جایی که گذر انسانی بیافتد.
تا امروز آماری رسمی از کودکان کار در ایران در دست نیست، اما برخی تعداد آنها را در سال ۱۳۹۴ سه میلیون نفر اعلام کردهاند. آمارهای غیررسمی اما از ۷ میلیون کودک کار خبر میدهند. طبق آمار سازمان جهانی کار، سالانه ۱۲۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله وارد بازار کار میشوند که ۶۱ درصدشان در آسیا زندگی میکنند. کودکان کار و رشد سریع آنها به یکی از معضلات اجتماعی کشور تبدیل شده است تا آنجا که هرچند وقت یکبار طرحهایی برای ساماندهی آنها آغاز میشود؛ اما درنهایت تمام این طرحها با شکست مواجه و بعد از مدتی متوقف میشوند. حالا آخرین مشاهدات حاکی از آن است که طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان که فعالان مدنی و مددکاران آن را رودررویی با قشر مظلوم و آسیبدیده خواندهاند، پس از مدتی وقفه، باز به جریان افتاده است.
طرحی که هر از چندگاهی متوقف میشود
این طرح که در پاییز ۹۶ به خاطر اعتراضها متوقفشده بود، حالا چند وقتی میشود بار دیگر در پایتخت به اجرا درآمده است. این اقدام که ابتدا در مرداد ۹۶ و در چارچوب طرح جمعآوری متکدیان صورت گرفت، واکنش شماری از فعالان حوزه کودک و اعضای شورای شهر تهران را برانگیخت و رودررویی با یک قشر آسیبدیده و مظلوم تلقی شد.
پس از توقف طرح، مدیرکل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت رفاه گفته بود: «تلاش میشود با همفکری با سازمانهای مردمنهاد و صاحبنظران دانشگاهی و هماهنگی بیشتر بین دستگاههای اجرایی، روند حمایت اجتماعی از کودکان هدفمندتر شود.»
حالا و پس از حدود دو سال، طرح باز به جریان افتاده است؛ این دفعه به تصمیم سازمان بهزیستی و مشارکت یکی از انجمنهای مردمنهاد که درراستای حقوق کودکان فعالیت میکنند. به این صورت که مراکز بهزیستی برای کودکان کار و خیابان پروندهای جهت پایش اطلاعات مربوط به آنها تشکیل میدهند و هدف این پایش را ثبت و بررسی وضعیت خانوادههای کودکان کار و خیابان عنوان میکنند.
طرح جمعآوری کودکان خیابانی و کار از حدود ۴۰ روز پیش دوباره در تهران به جریان افتاده است. به گفته مقامهای مسئول، ۸۰ درصد این کودکان خارجی و ۵۰ درصد آنها بیسواد مطلق هستند
رها کردن دولت دلیل رشد آسیبهای اجتماعی
براساس مشاهدات تجربی و شنیدهها پس از جمعآوری کودکان؛ چه کودکان ایرانی و چه کودکان افغان، رفتار خوبی از طرف دولت و نهادهای وابسته با آنها صورت گرفته نمیشود و بیشتر این بچهها ترجیح میدهند بهجای سامان یافتن، دوباره در سطح شهر به کار مشغول شوند و همچنان هیچ مقام دولتی هم در اینباره اظهارنظر نکرده است و مثل همیشه فقط مسئولان برای پاسخ دادن به سؤالات بین یکدیگر پاسکاری میکنند. این در حالی است که فاطمه دانشور، رئیس سابق کمیته اجتماعی شورای شهر تهران با اشاره به موضوع آسیبهای اجتماعی (نظیر کودکآزاری، اعتیاد، کودکان کار، متکدیان و...) در مناطق مختلف ازجمله در محله هرندی، شوش و سایر مناطق حاشیهای تهران و دلیل اصلاح شرایط در جامعه گفته بود: این موضوع برمیگردد به اعمال سیاستهای انقباضی و انبساطی که در دولتهای ادوار مختلف پیش میگیرند. به گفته او در برخی مواقع دولتها این موضوعات را رها میکنند و این موارد شروع به رشد کردن در جامعه میکنند و چون اقشار فرودست جامعه درگیر این پدیدهها هستند و عمدتاً بهدلایل مختلف مشکل هویتی دارند علیالقاعده این موارد در آمارها نشان داده نمیشود. دانشور ضمن انتقاد از عملکرد دولت و مدیریت شهری در برخورد با آسیبهای اجتماعی ادامه داد: مثلاً یک دولت بر سر کار میآید به موضوع توجه میکند و دولت بعدی موضوع را رها میکند و یا اینکه شهرداری و شورایی بر سرکار میآید به موضوع میپردازد و شهرداری و شورای بعدی موضوع را رها میکند و همین امر منجر به حل نشدن معضلات اجتماعی میشود. او همچنین ضمن گلایه از عملکرد شورای شهر تهران در این دوره در حوزه مسائل و آسیبهای اجتماعی بیان کرد: در این دوره شاهدیم که اعضا نسبت به آسیبهای اجتماعی بیتفاوت بوده و اعضای شورای شهر تهران در این دوره اذعان میکنند که این موضوعات به ما ربطی ندارد و این موارد به شورای شهر تهران و شهرداری ارتباطی ندارد و مواردی است که باید بهزیستی پیگیری کند»! و چون این وضعیت یک حالت پیوستگی ندارد و یک سیاستگذاری مشخصی وجود ندارد که همه در ادوار مختلف از آن تبعیت کنند باعث این آشفتگی و بر جا ماندن معضلات میشود بهویژه اینکه ما در کشوری زندگی میکنیم که یک سند رفاه اجتماعی نداریم و حداقل رفاه برای اقشار مختلف تعریف نشده است و به همین خاطر هیچ برنامهای و هیچ دسترسی به حداقل خدمات برای اقشار آسیبدیده بهویژه کودکان پیشبینی نشده است و سند بالادستی قوی در این حوزه نداریم و در برنامه توسعهای این موضوع بهطورمشخص پیشبینی نشده است و فقط در برنامه ششم توسعه یکچیزی بهصورت کلی اضافه کردند که البته فاقد جامعیت کافی است.
مخالفت با طرحهای ضربتی ساماندهی
حالا دوباره چند وقتی میشود که بحث سامان دادن کودکان خیابانی داغ شده است و البته همانطور که پیشتر ذکر شد این طرح مخالفان خودش را هم دارد. چندی قبل مدیرکل دفتر آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی خبر داد که کودکان کار در هفتههای آتی با رویکردی جدید از خیابانها جمعآوری میشوند. در ادامه روزنامه همشهری در ۷ خرداد و به نقل از مدیرکل دفتر آسیبدیدگان اجتماعی بهزیستی، از اجرایی شدن طرح جمعآوری کودکان کار با رویکردی جدید خبر داد. بر این اساس همشهری نوشت که طرح با همکاری سازمانهای مردمنهاد و سازمانهای دولتی در هفتههای آتی عملیاتی میشود. از سوی دیگر «شبکه یاری کودکان»، گروهی متشکل از دهها انجمن حمایت از حقوق کودک، میگوید یک کلینیک مددکاری اجتماعی و یک سازمان غیردولتی پیمانکار اجرا کردن این طرح شدهاند: «طرح جمعآوری کودکان کار در خیابان، در جلسه سازمان بهزیستی، سازمانهای غیردولتی و کلینیکهای مددکاری اجتماعی در اردیبهشت 98 در سازمان بهزیستی، از طرف نماینده فرمانداری مطرح شد.» اطلاعیه تأکید میکند که انجمنهای عضو شبکه یاری کودکان در جلسه مربوطه حضور داشتند و با اینگونه «اقدامهای بیحاصل» مخالفت کردند: «متأسفانه در جلسه مذکور نه از سوی مجریان طرح و نه از طرف سازمان بهزیستی توضیحات کافی در مورد طرح و نحوه اجرای آن ارائه نشد.» در جهت مخالفت با این طرح، بیش از ۳۰۰ تن از اساتید دانشگاه، مددکاران، حقوقدانان، روزنامهنگاران و کنشگران حقوق کودک در پاییز ۹۶ در نامهای سرگشاده به رئیس بهزیستی، شورای شهر و شهردار تهران نوشته بودند: «این قبیل اقدامات ضربتی تنها معطوف به خارج کردن جمعیت آسیبدیده و مظلوم از حوزه دید جامعه بوده و نهتنها بهبودی در وضعیت اجتماعی و زندگی مردم فقیر بهویژه کودکان فراهم نمیکند بلکه منجر به آسیبدیدگی بیشتر و سلب اعتماد آنها از نهادهای حمایتی و هدر دادن سرمایههایی است که میتواند بهجای دامن زدن به تبعیضهای ناروای کنونی، صرف اقدامات مؤثرتری شود.» امضاکنندگان این نامه تأکید کرده بودند که کودکان کار و خیابان نشانه وضعیت نامطلوب اجتماعی و نیازمند حمایت و مراقبت هستند نه مبارزه. پساز این توقف طرح، روزبه کردونی، مدیرکل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت رفاه گفته بود: «تلاش میشود با همفکری با سازمانهای مردمنهاد و صاحبنظران دانشگاهی و هماهنگی بیشتر بین دستگاههای اجرایی، روند حمایت اجتماعی از کودکان هدفمندتر شود.»
آغاز طرح جدید ساماندهی کودکان کار و خیابان
این صحبتها در حالی گفته شد که طرح جمعآوری کودکان خیابانی و کار از حدود ۴۰ روز پیش دوباره در تهران به جریان افتاده است. به گفته مقامهای مسئول، ۸۰ درصد این کودکان خارجی و ۵۰ درصد آنها بیسواد مطلق هستند.
از سوی دیگر وزیر کشور هم از وضعیت نامناسب کودکان خیابانی و متکدی جمعآوریشده در تهران خبر داد و گفت، ۸۰ درصد آنان از اتباع دیگر کشورها بهخصوص افغانستان هستند. عبدالرضا رحمانی فضلی هم تصریح کرده که گزارشها نشان میدهد کودکان خیابانی و متکدی در وضعیت نامناسبی زندگی میکنند و مورد استثمار قرار گرفتهاند. وزیر کشور در رابطه با این طرح گفته است چون تعداد کودکان کار افغان در ایران زیاد شده است طرح ساماندهی دوباره شروع به کارکرده و تهدید کرد که در صورت عدم همکاری افغانستان، کودکان خیابانی افغان به آن کشور بازگردانده خواهند شد.
او تصریح کرده است: اکثر کودکان جمعآوریشده افغانستانی و غیرقانونی هستند، اگر سایر نهادها همکاری لازم را داشته باشند میتوانیم نسبت به ساماندهی کودکان خیابانی اقدامات مناسبی را انجام دهیم، اما اگر آنها همکاری نداشته باشند این کودکان را عودت خواهیم داد.
آمارهای غیررسمی از ۷ میلیون کودک کار خبر میدهند. طبق آمار سازمان جهانی کار، سالانه ۱۲۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله وارد بازار کار میشوند که ۶۱ درصدشان در آسیا زندگی میکنند
18 درصد کودکان جمعآوریشده ایرانیاند
فرماندار تهران هم تصریح کرده است که ۵۰ درصد از کودکان خیابانی جمعآوریشده بیسواد مطلق بوده و ۲۰ درصد آنها نیز فاقد والدین هستند. عیسی فرهادی همچنین میزان کودکان ایرانی در میان کودکان جمعآوریشده خیابانی را ۱۸ درصد عنوان کرد.
فرهادی درمورد کودکان خیابانی با والدین ایرانی گفت، چنانچه این کودکان «برای بار اول در این طرحها جمعآوریشده باشند، تنها از خانواده تعهد گرفتهشده و کودک به آنها تحویل داده میشود، اما چنانچه تکرار شود این اقدام جرم است».
به گفته فرماندار تهران اگر کودک از اتباع دیگر کشورها بوده و پدر و مادرش بهصورت قانونی در ایران حضورداشته باشند، برای بار اول باید تعهد داده و چنانچه تکرار شود نسبت به طرد آنها از کشور اقدام خواهد شد و اگر کودکی بهصورت غیرقانونی به همراه پدر و مادرش در ایران حضور داشته باشد و در این طرح جمعآوری شود در همان بار اول نسبت به طرد آن کودک به همراه خانوادهاش اقدام خواهد شد.
حالا باید دید با توجه به مخالفتهای زیادی که از سمت گروههای مردم و نهاد و حامی حقوق کودکان وجود دارد دولت تا چه میزان میتواند با این معضل مبارزه و آن را حل کند. آیا این بار دولت میتواند نقش مهمی در ساماندهی کودکان کار داشته باشد یا مثل همیشه طرحی ناکام باقی میماند.
دیدگاه تان را بنویسید