فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی 

«از دیدن فلش‌های دوربین‌ها غرق در لذت می‌شوم! خوش به حالشان، ای کاش من جای آنها بودم! من هم می‌خواهم دیده شوم! در آرزوی این هستم روزی بتوانم چهره تبلیغاتی برندی مشهور باشم! از راه رفتن روی استیج همچون ستاره‌های هالیوودی و خیره شدن نگاه‌های تماشاگران به خودم غرق در شور و شعف می‌شوم؛ با مدل شدنم میتوانم پول، محبوبیت و زیبایی را یکجا با هم به دست آورم!» این‌ها جملات دخترها و پسرهای جوانی است که به عشق «مدلینگ» و مانکن شدن هزینه‌های هنگفتی برای قدم گذاشتن در این عرصه صرف می‌کنند. رویای ورود به دنیای فشن‌ها، خودنمایی و جلب توجه دیگران به قدری در ذهن آن‌ها رخنه کرده است که از هیچ تلاشی برای محقق شدن آرزوی خود و ورود به این دنیای پر زرق و برق فرو‌گذاری نمی‌کنند. 

دختران و پسرانی که صورت و بدن‌های خود را به تیغ‌های جراحی گوناگون می‌سپارند تا همچون ستاره‌های فشن‌شو،‌ زیبا و بی‌نقص در صحنه‌ها جلوه‌گری کنند و تماشاگر را به هیجان درآورند؛ اما افسوس که نمی‌دانند ورود به دنیای مدلینگ، راهی دشوار و بی‌انتها است؛ راه تاریکی است که جز فریب و گزند و آسیب‌های جسمی و روحی برای علاقمندان این حرفه، رهاورد دیگری ندارد.

از منظر روانشناسی باید خاطر‌نشان کرد میل به زیبایی و آراستگی در هر دو طیف زن و مرد تمام نا‌شدنی است بطوریکه هر انسانی بالفطره تمایل دارد توجه و تحسین دیگران را به خود جلب کند؛ نکته حائز اهمیت نوع تفسیر و درک افراد از زیبایی است که باعث بوجود آمدن تفاوت‌های متکثر و خلق شخصیت‌های متعدد با دید‌گاه‌ها، سلایق و نگاه‌های متفاوت و متنوع می‌شود. به واقع همین افراط و تفریط‌ها در تفسیر و درک زیبایی شناختی است که بعضا سبب می‌شود تا افراد تمایل بسیار شدیدی به کاهش یا افزایش وزن داشته باشند و پوشیدن  لباس‌هایی خاص را طلب کنند تا بتوانند در مسیر طولانی و سخت مدلینگ به آن ایده‌آلی که از نظر تیپ و اندام مد نظر معیار‌های این صنعت است نایل شوند. با یک واکاوی در نوع رفتار، ادبیات، گفتار و نحوه پوشش و صحبت کردن این اشخاص می‌توان گفت که اکثر این افراد (مانکن‌ها) با الگو قرار دادن یک هنرپیشه، ورزشکار یا خواننده‌ای خاص، در تلاش هستند با شبیه‌سازی خود، به بدیلی از آن الگو تبدیل شوند. از‌این‌رو با کپی‌برداری از الگوی انتخابی، به نوعی از خویشتن خویش یا به اصطلاح از «هویت خویش» دور می‌شوند؛ خود را به فراموشی می‌سپارند و از این منظر با آسیب‌های روحی بسیاری مواجه می‌شوند؛ این افراد با هر قدمی که بر‌می‌دارند اگر نتوانند به مقصود و هدف خود نزدیک شوند، نا‌امیدی، اضطراب و افسردگی بر زندگی‌شان سایه می‌افکند و آنها را بیش از پیش در بیماری‌های روحی و روانی علاوه بر مشکلات جسمانی گرفتار می‌کند.

از منظر آسیب‌شناسی نیز ذکر یک نکته ضرورت دارد: گاهی برخی والدین از روی نا‌آگاهی با تعریف و تمجید‌های بیش‌از‌حد و نابجا از زیبایی‌های ظاهری فرزند خویش به خصوص در سنین نوجوانی، او را در ورطه‌ای سوق می‌دهند که انتهایش ممکن است به مدلینگ ختم شود. لازم است والدین از این رویه اجتناب کنند؛ زیرا جز آنکه سبب شکل‌گیری اعتماد به نفسی کاذب در نوجوان و جوان شود، ممکن است او را به این برداشت برساند که می‌تواند یک مدل باشد! و بطورکلی این نکته را به فراموشی بسپارد که صرفا زیبا بودن دلیل بر این نیست که توانایی و قابلیت‌های مربوط به این حرفه را نیز دارد 

 به عنوان کلام آخر باید خاطر‌نشان کرد شاید حرفه «مدلینگ» از دور و به ظاهر خیلی فریبنده به نظر برسد اما دشواری و مشقت‌های بسیاری را نیز به همراه دارد که قطعا قربانی کردن سلامت جسم و جان یکی از آنها است که این، خود می‌تواند سبب پدید‌آیی اختلالات و آسیب‌‌های روانی شدید و عمیقی همچون اضطراب و افسردگی در افراد شود.