یک گاندو دست دختربچه سیستانی را قطع کرد
حوا فقط «آب» میخواست
آسو محمدی
خبر کوتاه بود و به غایت دلخراش؛ «گاندو دست دختربچه 10ساله سیستانی را قطع کرد.» اما ماجرا چه بود؟ حوا رئیسی، دختر اهل روستای مولاآباد کشاری از توابع شهرستان سرباز در پاییندست سد پیشین رودخانه باهوکلات طعمه تمساح پوزه کوتاه (گاندو) شد اما زنده ماند. این کودک به همراه خانواده با هدف برداشت آب و شستشوی ظروف به رودخانه رفته و در کنار آب مشغول بازی بود که طعمه تمساح شد. پس از حمله تمساح بلافاصله همراهان او و بهویژه خواهرش با چوب و سنگ به تمساح حملهور شده و پس از چندین دقیقه جدال با گاندو، از کشیدن کودک به داخل آب جلوگیری کرده و این دختر خونآلود را از دهان گاندو نجات دادند.
در این میان مدیرکل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان نیز با تایید حمله تمساح به دختربچه گفت: متاسفانه مشکل قطع آب مصرفی در روستا و نزدیک شدن اهالی محلی به برکه محل زیست تمساح موجب وارد شدن آسیب جدی به دست دختربچه اهل روستای کشاری از توابع سرباز شد.
سیستان و بلوچستان دومین استانی بود که بیشترین رای را به دولت روحانی داد. اصلا 70 درصد رای مردم سیستان به روحانی به کنار! دولت در حد تامین آب آشامیدنی که نیاز ابتدایی مردمان این خطه است، نباید اقدامات اساسی انجام دهد؟
وحید پورمردان افزود: با توجه به فصل گرما و کمبود آب در مناطق روستایی، اهالی روستا بهرغم وجود تابلوهای هشداردهنده محیط زیست در منطقه و اطلاعرسانیهای مداوم متاسفانه جهت استفاده و برداشت آب به برکههای محل زیست تمساح نزدیک شده و این بار دختربچه اهل روستای کشاری مورد حمله جدی تمساح قرار گرفت و دستش قطع شد.
بلوچستان؛ جغرافیای رنج
سیستان و بلوچستان فقط یک تصویر جغرافیایی روی نقشه ایران نیست، بلکه دومین استان پهناور کشور است که غریب افتاده و درپی بیمهری مسئولین نفسی برای مردمش نمانده است. ساکنان آن که در حوادث و جریانهای مختلف ثابت کردند که صبورترین قوم ایرانی هستند، زیر بار بیتوجهی، فقر، بیآبی و نداشتن هوای سالم همچنان مهر سکوت بر لب زدهاند و کسی نیست به دادشان برسد.
مشکلات این جغرافیا که روزی آن را انبار غلات ایران میگفتند، در یک یا دو مورد خلاصه نمیشود و میتوان این استان را تابلویی کامل از فقرومحرومیت دانست. سیستان و بلوچستان که حدودا 11درصد از کل مساحت ایران به آن تعلق دارد، از سرمایه و امکانات کشور بهره چندانی نبرده و بسیار مهجور مانده است. بسیاری از مردمانش هوا ندارند، آب ندارند، شناسنامه ندارند، خانه ندارند، درآمد ندارند و بیشتر آنها در ابتداییترین وضعیت معیشتی به سر میبرند. در واقع زندگی برای بسیاری از آنان فقط به معنای زنده ماندن است نه زندگی کردن! از لیست بلندبالای فقر، محرومیت، تبعیض و نگاه امنیتی به این استان و همچنین نگاهی اشتباه که به غلط آنان را قاچاقچی مواد مخدر معرفی میکند که در فیلمها و سریالها نیز تجلی پیدا کرده است، صرفنظر میکنیم و به صورت اختصاصی به مشکل کم آبی روستاهای این استان میپردازیم.
حوا رئیسی، نه اولین و نه آخرین قربانی محرومیت و فقر در این منطقه است؛ آن هم در جوار چابهار که پیشانی توسعه کشور نام گرفته. چند کودک و چند انسان دیگر باید طعمه گاندو شود تا به خود آییم؟ بسیاری از مردمان سیستانوبلوچستان هوا ندارند، آب ندارند، شناسنامه ندارند، خانه ندارند، درآمد ندارند و بیشتر آنها در ابتداییترین وضعیت معیشتی به سر میبرند
51 درصد از جمعیت سیستان در روستاها زندگی میکنند
البته کمبود آب و نبود امکانات اولیه زندگی در برخی روستاهای سیستان و بلوچستان موضوع تازهای نیست. کمبود آب آشامیدنی و نبود امکانات ابتدایی زندگی در مناطق روستایی سیستان و بلوچستان به مشکلات لاینحل مردم این منطقه تبدیل شده است و در ظاهر کسی پایانی برای آن متصور نیست. قصه کمآبی بلوچها داستانی دنبالهدار است، برخی قدمت آن را به 40 سال پیش گره میزنند که سال به سال نیز تشدید میشود. در این سالها همواره مُسکنهای مقطعی برای مرتفع شدن این نیاز حیاتی تجویز شده، اما هیچ وقت کارساز نبوده است. مُسکنهایی مانند آبرسانی با تانکر یا «نذر آب» که از طرف سازمان هلال احمر و همچنین برخی سازمانهای مردمنهاد پارسال راهاندازی شد که بتوانند کام تشنه روستاییان این استان را برای مدت کوتاهی هم که شده سیرآب کنند. یک فعال اجتماعی ساکن زاهدان درباره بیآبی آمارهایی ارائه داد. آماری که بیش از هر چیزی گویای این واقعیت تلخ است که روستاهای سیستان و بلوچستان باوجود تمام مشکلات و کاستیهایی که دارند نه تنها از اولویت مسئولان خارج، بلکه در غبار فراموشی آنان گم شدهاند.
سه هزار روستا فاقد شبکه و لولهکشی آب هستند
الیاس بلوچزهی، با بیان این که 51 درصد از جمعیت سیستان و بلوچستان در روستاها زندگی میکنند، به «توسعه ایرانی» گفت: حدود روستای بالای 20خانوار در این استان قرار دارد که به گواه شرکت آبوفاضلاب روستایی سیستان و بلوچستان، چیزی بیشاز نصف روستاها، یعنی بیشاز سه هزار روستا فاقد هرگونه شبکه و لولهکشی آب هستند، در این شرایط بدیهی است که روستائیان برای تامین آب موردنیازشان دست نیاز به سمت برکهها و چشمهها دراز کنند که همیشه هم آب برداشت نمیکنند، بلکه برخی اوقات مانند جریان اخیر حمله تمساح به دختربچه، به قطعی دست آنان منجر میشود. البته فقط مردم روستاهای سیستان و بلوچستان نیستند که از بیآبی رنج میبرند، بلکه کمآبی و بیآبی در گستره این استان جولان میدهد، آن گونه که مطهره ریگی به همدلی گفت: سیستان و بلوچستان پایینترین شاخص دسترسی به شبکه آب در میان 31 استان ایران را دارد، بهگواه آمار و شاخصهای وزارت نیرو، میانگین سرانه دسترسی به شبکه آب در کشور حدود 90 درصد است که سیستان و بلوچستان در قعر جدول قرار گرفته و سرانه میانگین دسترسی به شبکه آب در این استان حتی 70 درصد هم نیست.
هوتگهایی برای زنده ماندن
این فعال اجتماعی با اشاره به آبرسانی سقایی که در چند سال اخیر در برخی روستاها صورت میگیرد، تصریح کرد: آبرسانی به این شیوه نیز نمیتواند نیاز مردم به آب را مرتفع کند، چرا که سرانه آبی که برای هزار روستا با آبرسانی سقایی وجود دارد، چیزی حدود 15 لیتر است که در مقایسه با میزان آبی که هر فرد برای نیازهای بهداشتی خود در روز نیاز دارد، بسیار کمتر است. براساس شاخصهای بهداشتی به طور معمول هر فرد در مناطق گرم و خشک برای امور بهداشتی خود روزانه 70 تا 80 لیتر آب نیاز دارد. ریگی با اشاره به بارندگیهای بهار امسال گفت: نمیتوان ادعا کرد که بارندگیهای بهار امسال تاثیری نداشته است، اما با این بارندگیها معجزه خاصی نیز اتفاق نیفتاده است، بارشهای امسال فقط روند خشکی را به مقدار خیلی کمی در یک مقطع زمانی کوتاه، کند کرد. اکنون مانند سالهای قبل چشم امید بسیاری از روستاییان فاقد شبکه آب یا در معرض خشک شدن، برای سیرآب کردن خود و دامهایشان به «هوتگ»ها است. در هر روستا فاقد شبکه در بلوچستان بهطور متوسط سه تا پنج هوتگ وجود دارد، اما چون آب این هوتگها از طریق سیلابها و بارندگی تامین میشود با کمبود بارندگی و خشکسالیهای پیدرپی در سالهای اخیر بسیاری از آنها خشکشدهاند و توانایی آبرسانی به مردم و احشام را ندارند.
با 30 میلیارد تومان مشکل حل میشود
لازم به ذکر است هوتِگ به گودالهای دستسازی گفته میشود که مردم روستاهای فاقد شبکه آب سیستان و بلوچستان سالهاست از آنها برای تامین آب بهداشتی، کشاورزی و در مواقعی حتی آشامیدنی خود استفاده میکنند. بیآبی روستاهای سیستان و بلوچستان که آنان را به سمت هوتگها یا چشمه و برکهها سوق میدهد، باعث بیماریهای عفونی زیادی نیز در آن مناطق شده است. به گفته ریگی استفاده انسانها و حیوانات از منابع آبی مشترک در بلوچستان باعث بیماری عفونی به ویژه بیماری روده شده است و آمار مبتلایان به بیماریهایی که زمینه بروز آن استفاده از آب غیربهداشتی است، در روستاهای این استان بسیار بالا است.
چندماه پیش نصرالله چاری، معاون اداره آب و فاضلاب روستایی استان سیستان و بلوچستان، با توجه به مشکل بیآبی استان سیستان و بلوچستان ادعا کرد که با 30میلیارد تومان مشکل بیآبی روستاهای این استان برطرف میشود. اگر ادعای این مسئول واقعیت داشته باشد، آیا تامین مبلغ 30 میلیارد تومان که کمتر از قیمت ویلاهای برخی از آقازادههای پایتختنشین است، برای وزارت عریض و طویل نیرو آن قدر دشوار است که نصف بیشتر مردم یک استان از کمآبی و بیآبی که مایه حیات است، رنج ببرند؟
آیا دولت نمیتواند همانگونه که از خزانه به حساب موسسههای متخلف پول ریخت، این بار به جای حمایت از موسسههای غیرقانونی، از مردم خونگرم و مهربان شرق کشور حمایت کند؟ این درحالی است که سیستان و بلوچستان دومین استانی بود که بیشترین رای را به دولت روحانی داد. اصلا 70 درصد رای مردم سیستان به روحانی به کنار! دولت در حد تامین آب آشامیدنی که نیاز ابتدایی مردمان این خطه است، نباید اقدامات اساسی انجام دهد؟ توقع زیادی نیست؛ آنها فقط «آب» میخواهند تا زندگی کنند.
حوا رئیسی، نه اولین و نه آخرین قربانی محرومیت و فقر در این منطقه است؛ آن هم در جوار چابهار که پیشانی توسعه کشور نام گرفته است. چند کودک و چند انسان دیگر باید طعمه گاندو شده و جانشان فدای تامین نیازهای حداقلی، بدیهی و اولیه انسانی شود تا به خود آییم، به عمق فاجعه پی ببریم و نگذاریم گاندو همچنان قربانی بگیرد؟
دیدگاه تان را بنویسید