تاملی بر مشکلات فرهنگی تغییر جنسیت
ساکنان بـرزخ
افراد بسیاری از کشورهای دیگر بهویژه کشورهای همسایه برای تغییر جنسیت به ایران میآیند، برخی از آنها ایران را « بهشت ترنس ها » مینامند؛ زیرا بر اساس مسائل قانونی و فقهی و فتوای برخی علما، مجوز تغییر جنسیت به افراد متقاضی مشمول احکام صادره در کشور داده میشود، در حالی که در برخی کشورها، حتی کشورهای غیر مسلمان، این مجوز به سختی صادر میشود. بر مبنای آمارهای سازمان پزشکی قانونی، هر سال بر تعداد متقاضیان جراحی برای تغییر جنسیت، افزوده میشود. بر اساس آمارهای رسمی از میان متقاضیان تغییر جنسیت در ایران که مجوز دریافت میکنند، ۵۶ درصد میخواهند زن شوند و ۴۴ درصد قصد دارند با تغییر جنسیت به مرد تبدیل شوند ۱۵ سال پیش، پروفسور ساندرا کارسون، تحقیقات دقیق و جامعی در این زمینه انجام داد و براساس نتایج به دست آمده، مشخص شد هیچکدام از این روشها تاثیرقطعی در تعیین جنسیت جنین ندارند، اما متاسفانه هنوز هم بسیاری از مردم همچنان بر این باور هستند و از سوی دیگر بسیاری از پزشکان این روشها را به بیماران خود توصیه میکنند
آذر فخری، روزنامهنگار
تا مدتها از او خبری نداشتیم. دوست صمیمی و خوشصحبت و خوشمحضر ما بود که ناگهان گمش کردیم. حتی با خبر شدیم که خانوادهاش هم شهر را ترک کرده و به جای دیگری رفتهاند. خلاصه اینکه هر چه دنبالشان گشتیم، کمتر یافتیم. یکی دونفر البته بودند که خبرهایی داشتند، اما گفتند که یا ترجیح میدهند سکوت کنند یا قول دادهاند که سکوت کنند.
به این ترتیب ما تا سالها از ان دوست خوبمان خبری نداشتیم و کمکم داشتیم فراموشش میکردیم که روزی یکی از دوستان، با همه ما تماس گرفت و ما را به دیدن نمایشی دعوت کرد. هر چه پرسوجو و کنجکاوی کردیم که ماجرای تماشای این نمایش چیست و اصلا این نمایش چه ربطی به ما دارد هیچ توضیحی نداد.
شب موعود، همه ما در سالن نمایش حاضر بودیم. اما البته نه فقط به خاطر نمایش که مضمونش جندان برای مان مشخص نبود. بلکه می خواستیم بدانیم در پس و پشت ماجرای این نمایش و در واقع همایش دوستانه، قراراست چه اتفاقی بیفتد.
چه کسی انتخاب می کند؟
واقعیت جنسیت ما، تا سالها به این شکل بود که تقریبا و به طور معمول، نه والدین و نه خودمان، نمیتوانستیم نقشی در انتخاب آن داشته باشیم. هر چند برخی شایعات و یا حتی اخبار واقعی هم وجود داشتند که میگفتند میشود جنسیت جنین را انتخاب کرد. این روش ها تا سال ها متکی بر تجربه و روشهای خاص تغذیهای بود. اما امروزه با استفاده از پیشرفتهای علمی و تکنولوزیکی، تقریبا میتوان گفت که بله، والدین میتوانند با صرف هزینه و زمان، جنسیت فرزند خود را تعیین کنند. بعضی ها هم تصور میکنند مصرف برخی از غذاها، و زمان بندی های خاص، میتواند در تعیین جنسیت جنین نقش داشته باشد. این نوع طرز فکر به حدود ۵۰ سال پیش برمیگردد.
۱۵ سال پیش، پروفسور ساندرا کارسون، تحقیقات دقیق و جامعی در این زمینه انجام داد و براساس نتایج به دست آمده، مشخص شد هیچکدام از این روشها تاثیرقطعی در تعیین جنسیت جنین ندارند، اما متاسفانه هنوز هم بسیاری از مردم همچنان بر این باور هستند و از سوی دیگر بسیاری از پزشکان این روشها را به بیماران خود توصیه میکنند.
در این مورد، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران، دکتر ملک منصور اقصی میگوید :« در حال حاضر فقط با روش IVF یا باروری آزمایشگاهی همراه با تکنیک PGD که با آن کروموزوم های جنسی مشخص می شود، می توان به تعیین جنسیت قطعی رسید.
PGD یعنی تکه برداری از جنین و ارسال یک سلول برای تعیین وضعیت کروموزومی یا ژنی. تقریبا در ایران از سال ۱۳۸۳ این کار انجام می شود و زوج ها برای پیشگیری از ابتلا به بیماری های وابسته به جنس در فرزندانشان یا داشتن فقط یک فرزند پسر یا دختر (تک فرزندی) یا یک جنس معین (وقتی چند فرزند با جنس دیگر دارند)، مراجعه میکنند. در این روش بعد از تشکیل جنین به کمک روش IVF، از هر جنین (که مثلا ۵ عدد است)، یک سلول جدا و سپس هسته سلول در مرکز ژنتیک رنگ آمیزی خاصی میشود. هسته هر سلول جنین ۲۳ زوج کروموزوم دارد و متخصص ژنتیک سراغ کروموزوم های جنسی میرود و بعد از رنگآمیزی، با دقت بسیار بالا، اعلام میکند که کدام جنین دختر یا پسر است. پس از این تعیین جنسیت، جنین موردنظر داخل رحم مادر قرار میگیرد.»
می پرسیم ایا استفاده از این روش ها، خطری برای مادر و یا جنین دارد و ایا اصلا این استاد دانشگاه، توصیه به استفاده از این روش صرفا برای تعیین جنسیت دلخواه، می کند یا نه؟ دکتر اقصی اینطور ادامه میدهد:« تعیین جنسیت با روش IVF، علاوه بر پرهزینه زیاد و وقتگیر بودن، ممکن است موفق هم نباشد. مصرف داروها، بیهوشی برای برداشتن تخمک و... هم ممکن است خطرهایی در پی داشته باشد. باید پذیرفت که هر کدام از مراحل این کار، در پزشکی تهاجمی محسوب میشوند و عاقلانه نیست که یک فرد سالم، فقط برای کنجکاوی و رسیدن به علاقه شخصی، تصمیم به تعیین جنسیت جنین و انجام آنها بگیرد. در واقع باید گفت این کار آنقدر راحت نیست که مثلا بتوان با خوردن یک قرص جنسیت جنین را تعیین کرد. بسیاری از مراجعه کنندگان تصور درستی از این قضیه ندارند. برای این کار فرد باید دلایل محکمی داشته باشد و اگر این دلیل قانع کننده نبود، پزشکان تلاش میکنند او را از این کار منصرف کنند. بسیاری از متقاضیان پس از این صحبتها، از تصمیم خود منصرف میشوند، اما به هر حال این امکان علمی و تکنیکی وجود دارد.»
فقه پزشکی وارد می شود
حجتالاسلام حسین ابراهیمی، مدیر گروه فقه مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی، می گوید: « افراد بسیاری از کشورهای دیگر بهویژه کشورهای همسایه برای تغییر جنسیت به ایران میآیند، برخی از آنها ایران را « بهشت ترنس ها » مینامند؛ زیرا بر اساس مسائل قانونی و فقهی و فتوای برخی علما، مجوز تغییر جنسیت به افراد متقاضی مشمول احکام صادره در کشور داده میشود، در حالی که در برخی کشورها، حتی کشورهای غیرمسلمان، این مجوز به سختی صادر میشود.
حجت الاسلام ابراهیمی میافزاید بر اساس آمار رسمی حدود 300 هزار نفر در کشور متقاضی تغییر جنسیت هستند و برای این کار به پزشکی قانونی مراجعه میکنند. وی ادامه داد: آمار غیر رسمی متقاضیان تغییر جنسیت در کشور بیشتر از این رقم و حدود 2 برابر آن تخمین زده میشود. حجت الاسلام ابراهیمی با بیان اینکه حوزه های علمیه وظیفه خود را درباره پاسخگویی به مسائل فقهی و شرعی مرتبط با مسائل پزشکی مانند ترا جنسی ها انجام دادهاند، تاکید می کند که لازم است اطلاع رسانی گستردهای درباره آن از سوی رسانهها صورت گیرد.
تغییر جنسیت
چراها و اماها
بر مبنای آمارهای سازمان پزشکی قانونی، هر سال بر تعداد متقاضیان این عمل جراحی برای تغییر جنسیت، افزوده میشود. بر اساس آمارهای رسمی از میان متقاضیان تغییر جنسیت در ایران، که مجوز دریافت می کنند، 56 درصد می خواهند زن شوند و 44 درصد قصد دارند با تغییر جنسیت مرد شوند.
از میان مبتلایان به اختلالات جنسی، دو گروه تمایل بیشتری به تغییر جنسیت نشان میدهند؛ افراد تراجنسی و دو جنسی.
تراجنسی یا ترنس سکچوال (transsexual) به کسانی گفته میشود که به دلیل نارضایتی از جنس خود، خواستار تغییر جنسیتشان هستند؛ زیرا جنسیتی که در روانشان حس میکنند با جنسیت جسمشان متضاد است. این افراد از زمانی که خود را میشناسند، احساس میکنند به جنس دیگر تعلق دارند و در کالبدی اشتباه به دنیا آمدهاند. در واقع مبتلایانبه «اختلال هویت جنسی» دچار نارضایتی از جنسیت خود هستند، بیآنکه هیچگونه ناسامانی یا مشکلی در جسم آنان مشاهده شود.
دکتر علیرضا کاهانی، عضو کمیته ساماندهی به اختلال هویت جنسی، می گوید: «با اینکه تا به امروز علت پزشکی روشنی برای این اختلال مشخص نشده است، احتمال میرود در مغز این بیماران تغییراتی نسبت به افراد عادی رخ داده که در آنها تمایلات و حالاتی مربوط به جنس مخالفشان ایجاد میکند چرا که بررسیها و معاینات از جنبههای مختلف نشان میدهد این افراد اختلال جسمی ندارند اما تحقیقات گسترده محققان هلندی در سال 1996 جهت دستیابی به علت نارضایتی جنسی در این بیماران این ادعا را مطرح میکند که در این بیماران بخشی از غده هیپوتالاموس، که در برگیرنده خصوصیات جنسی است، شبیه به جنس مخالف است.»
فردی که دچار نارضایتی جنسی است اگر نتواند با جنسیت خود کنار بیاید، در اثر تضاد بین روحیه و جسم و ظاهرش به مرور دچار اضطراب و افسردگی میشود و در نهایت با تمایل به خودکشی از سوی او مواجه خواهیم شد.
این در حالی است که جراحی تغییر جنسیت سالهاست که از نظر علم، فقه و شرع قابل انجام است و از طریق این جراحی میتوان جلوی مشکلات ناشی از برخی اختلالات جنسی را گرفت.
روند قانونی و پزشکی
تغییر جنسیت در ایران
دکتر فروتن،روانپزشک، درباره روندی که برای تشخیص نیاز به تغییر جنسیت باید طی شود میگوید: «تشخیص و اطمینان از وجود تضاد بین جسم و روان به کمک حداقل دو روانپزشک، سپس مراجعه به دادگاه و اعلام درخواست برای تغییر جنسیت، و بعد رجوع به پزشکی قانونی برای تایید اختلال جنسی توسط پزشکان و روانپزشکان معتمد پزشکی قانونی و در نهایت مراجعه به مراکزی که از طرف وزارت بهداشت برای انجام عملهای تغییر جنسیت معرفی شدهاند. با طی این مراحل تلاش میشود این افراد به آنچه در اصل هستند
بازگردند.»
بعد از تغییر جنسیت
فرد، پس از این جراحی، با هویتی دگرگون روبهرو می شود. دکتر فروتن درباره نحوه واکنش اطرافیان چنین میگوید: «اینجا بحث آموزش به خانواده این افراد مطرح میشود. میدانیم جامعه ما پذیرش بالایی نسبت به مسئله تغییر جنسیت ندارد. اینکه فردی که تا دیروز برادر شما بوده و نامی مردانه داشته است یکباره خواهرتان شود و شما بتوانید وظایف و انتظاراتی متناسب با جنسیت جدیدش برای او طرح کنید مسئله دشواری خواهد بود.
بنابراین خانوادهها هم باید توسط روانپزشکان و مشاوران توجیه شوند که عزیز آنها، جسم و روانی متضاد داشته است؛ یعنی بدانند جنسیت مغز این بیماران با جنسیت فیزیکی آنها در تضاد بوده است و آنچه در روانشان حس میکنند با جسم شان در تناقض است، به همین دلیل ضروری است که این عمل جراحی روی آنها انجام شود.
خانوادهها باید با این مسئله مانند هر بیماری دیگری برخورد کنند. بیماری باید درمان شود و اطرافیان باید در این پروسه پشتیبان و یاور بیمار باشند و او را در مسیر درمان همراهی کنند تا همه اعضای خانواده و نزدیکان آن فرد بتوانند به لحاظ رفتاری و روانشناختی با این زندگی تازه کنار بیایند.»
نمایشی که ما تماشا کردیم
حقیقت ماجرا این است که ما در نمایش، با افرادی آشنا شدیم که مشکل جنستی داشتند. نمایش آنها تلاشی بود برای فهماندن این مسئله که فرد تراجنستی، مشکل هویتی دارد. نیاز به درک و کمک دارد. و حتی اگر در نهایت بتواند مجوزهای لازم برای رسدن به جنسیت حقیقیاش را به دست آورده و زن یا مرد واقعی بشود، بازهم خانواده و جامعه اش با او مشکل دارد. و در پذیرش او دچار چالشهای فراوان و گاه دردناکی میشود.
ما دوست گم شدهمان را در آن نمایش شناختیم و بالاخره پیدایش کردیم؛ در حالیکه تغییر جنسیت داده بود و کسی شده بود که در ذات و نهادش، واقعا بود.
حضور او و ما و خانوادهاش در نمایش، دقیقا برای رسیدن به این درک و همدلی بود. ما باید میتوانستیم هویت و شخصیت جدید او را بپذیریم. ما باید با این آدم جدید، کنار میآمدیم و خانواده و دوستانش باقی میماندیم.
ما می دانستیم که با این تعقیب و گریزها و پنهان شدنها، مشکلات دوست ما هر روز عمیقتر و تنهایی او بیشتر میشود. پس باید دست به کار میشدیم و شدیم. وقتی تمام موانع فقهی و شرعی و پزشکی این مسئله به این راحتی قابل حل است؛ چرا فرهنگها و سنتها باید بازدارنده ما باشد. ما به دوستیهای خود ادامه میدهیم و خانواده اش او را میپذیرند. عاشقانه میپذیرند...
دیدگاه تان را بنویسید