ناسزا میگویم، پس دیده میشوم
فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی
این ایام بیش از گذشته شاهد از بین رفتن انسانیت، اخلاق و فرهنگ ناب ایرانی در سطح جامعه حقیقی و مجازی هستیم. شنیدن فحش و ناسزا از دهان دو عابر در دعواهای خیابانی سطح شهر، درست در محلی که زنان و کودکان در حال گذار هستند آنقدر رواج یافته که قبح این عمل ناپسند فروریخته است بطوریکه دیگر نسبت به این نزاعها واکنشی نشان نمیدهیم. درحقیقت در عصر حاضر هم در فضای حقیقی زندگی و هم در دنیای مجازی با رشد فزاینده افراد دارای اختلالات روانی و ناراحتیهای روانشناختی روبرو هستیم که همچون غدههای سرطانی با سرعت نور در حال تکثیر هستند. ناگفته نماند «فضای مجازی» به نوبهخود بدلیل نداشتن نظارت و قوانین مناسب برخورد با متخلفان و ناسزاگویان آنلاین نیز سهم بسزایی در از بین بردن و فروپاشی فرهنگ اصیل ایرانی داشته است. بیدروپیکر بودن شبکههای اجتماعی شرایطی را فراهم آورده که در این فضای نامرئی شاهد از بین رفتن هنجارهای اجتماعی و بوجود آمدن ناهنجاریهایی باشیم که نابودی و ازبین بردن روح و روان آدمی را نشانه گرفتهاند. درواقع بهتر است بگوییم یکی از همین ناهنجاریهای جدید که تاحدودی هم به آن خوگرفتهایم پدیده «فحاشی در فضای مجازی» است. رشد روزافزون اینترنت، تکنولوژی و بوجود آمدن برنامههای اجتماعی مختلف همچون «اینستاگرام» باعث شده بسیاری از کاربران خیلی حق به جانب، بیدلیل به سمت صفحات دیگر کاربران حمله کنند و از طریق فحاشی، تهمتهای ناروا و انتقادهای توهینآمیز سبب رنجش و آزردگیخاطر بسیاری از آنان شوند.
از منظر روانشناسی انسان عصر حاضر در زندگانی خویش محصور به سه فضای بیرونی (محیط پیرامون و محل زندگی)، درونی (فضای ذهنی و روانی فرد با خویشتن) و مجازی (شبکههای اجتماعی) است. براین اساس افرادی که در دو فضای دیگر تجارب ناکامکننده، تعارضات و کشمکشهای درون-روانی حل نشدهای با خود داشتهاند، اکنون با شکلگیری فضای مجازی و پناه بردن به آن درصدد پرکردن خلاهای آسیبدیده خویش هستند؛ بطوریکه در این فضای نامرئی و پنهان، شخصیتهای متفاوت و هویتهای مختلفی را از خود بروز میدهند. بنابراین این افراد در چنین فضایی میدانند که در پشت نقابهای خویش خیلی راحتتر و آسودهتر میتوانند رفتارهای غیرمنطقی ازجمله پردهدری، هتک حرمت، فحاشی و انتقادهای توهینآمیز را ابراز کنند. سوال مهم در مواجهه با چنین اشخاصی این است که چه عواملی باعث میشود که این افراد شروع به فحاشی کنند؟!
براساس تحقیقات و پژوهشهای روانشناسی میتوان گفت ریشه اصلی تمام ضدهنجاریهای این دسته از افراد که در زندگی روزمره حقیقی گمشدهاند، در میل به «دیده شدن» نهفته است. درواقع تمایل به دیده شدن و مورد توجه بودن در همه افراد از دوران کودکی شکل میگیرد و تا لحظه مرگ هم در وجود آدمی پابرجا باقی میماند. البته شدت تخریب بوجود آمده از عدم ارضای این نیاز تا حدود بسیار زیادی به الگوی تربیتی والدین و میزان توجه و محبت آنان به فرزندشان در 5-6 سال ابتدایی زندگی بستگی دارد. درواقع این اوباشان مجازی «تشنه دیده شدن» هستند و براساس شدت آسیبی که از طرف خانواده در دوران کودکی و همچنین در دوران بزرگسالی از محل کسب وکار، تحصیل و اجتماع دیدهاند، راههای متفاوتی را برای نشان دادن خود به دیگران استفاده میکنند که فحاشی کردن یکی از آنهاست. به این ترتیب ظهور دنیایی مجازی، اینترنت و شبکههای اجتماعی بستری را برای این دسته از افراد فراهم آورده تا بخشی از شخصیت پنهان خویش را به شکل رفتارهای پرخاشگرانه و نامتعارف در قالب یک هویت جعلی به معرض نمایش بگذارند. این اشخاص مطمئن هستند در چنین فضای بیدروپیکری هیچ مواخذه و مجازاتی در انتظارشان نخواهد بود، ازاینرو بدون ترس به شکستن خطوط قرمز اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی ادامه میدهند.
باتوجه به مطالب مطرح شده میتوان اظهار داشت آمادگی و همچنین شرایط پذیرش فرهنگ حضور در دنیای مجازی و استفاده از این فضا، مستلزم فراهم آوردن بستری برای آموزش در حوزههای فردی و عمومی است. البته اشاعه فرهنگ استفاده از این قبیل شبکههای اجتماعی در کشور ما بدلیل زیرساختهای ضعیف قوانین مربوط به جرایم فضای مجازی با مشکلات عدیدهای روبرو است. همچنین بدلیل غفلت و نبود قوانینی در ارتباط با برخوردهای قانونی سختگیرانه با افراد خاطی و اوباشگران مجازی، این اشخاص گستاخانه به رفتار و اعمال زشت خویش ادامه میدهند. ازاینرو امید است مسئولان و نهادهای ذیربط به جای استفاده از روشهایی همچون «فیلترینگ» که فقط صورت مساله را پاک میکند به دنبال راهحلهایی کاربردی و سازنده باشند. لذا اگر این غدههای سرطانی را انکار یا نفی کنند نه تنها سبب تکثیر بیش از حد آنان در فضای مجازی میشوند بلکه زمینه را برای رشد بیحد و حصر آنها در دنیای حقیقی نیز فراهم میآورند بطوریکه دیگر برای مهار چنین شرایطی نمیتوان هیچ راهحلی را اتخاذ کرد. ازاینرو از مسئولان و وزارتخانههای مربوطه انتظار میرود با فراهم آوردن بستر آموزشی مناسب از طریق همکاری با رسانهها، صداوسیما و همچنین بهرهبردن از راهبردهای متخصصان جامعه روانشناسی در جهت افزایش آگاهی افراد و ریشهکن کردن «اوباشان مجازی» اقدامات اساسی را در پیش بگیرند تا به این ترتیب تحولات فرهنگی بنیادی را برای ایران عزیزمان بوجود آورند.
دیدگاه تان را بنویسید