عصر دیجیتال، معتاد دیجیتالی
فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی
احتمالا شما هم این مساله را تجربه کردهاید و ممکن است برایتان به کرات اتفاق افتاده باشد که به جای گفتگو و صحبت با خواهر و یا برادری که باهم در زیر یک سقف زندگی میکنید، ترجیح دادهاید به فرستادن پیامی در یکی از پیامرسانهای اجتماعی همچون تلگرام، اینستاگرام، واتساپ و... بسنده و حرفهای خود را به صورت تلگرافی در چت مطرح کنید؛ درواقع به جای معاشرت رودررو در دنیای واقعی و لمس احساسات و روحیات یکدیگر، به فضای دیجیتال و مجازی پناه میبرید و آنقدر در آن غرق میشوید که به جای صدا کردن اعضای خانواده و گفتوگو با عزیزانی که با آنها همخانهاید، ترجیح میدهید سادهترین حرفها را نیز از طریق فرستادن پیامک در شبکههای اجتماعی منتقل کنید. حال سوال مهمی که مطرح میشود این است آیا هر فردی که از اینترنت برای وبگردی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی استفاده میکند، به عنوان فردی «معتاد به اینترنت» شناخته میشود؟
پیرو مطالب مطرح شده بهتر است بگوییم ورود هر نوع تکنولوژی و فناوری جدید باعث بوجودآوردن تغییراتی مثبت و منفی در زندگی انسانها میشود و بطور کلی فعالیتهای یومیه آنان را بطور شگرفی تحتالشعاع قرار میدهد. روانشناسان اظهار دارند پدیده «اعتیاد» معمولا به رفتارهای اجباری اشاره دارد که منجر به اثرات و پیامدهای منفی در زندگی افراد میشود. در اغلب اعتیادها، آدمی احساس میکند که مجبور است به انجام فعالیتهای خاص دست بزند که در اغلب مواقع آنها به یک عادت مضر تبدیل میشوند و در نهایت این عادتهای آسیبزننده سبب ایجاد تداخل و اختلال در ابعاد مختلف عملکرد زندگی شخصی- اجتماعی فرد میشود. در همین راستا بهتر است خاطر نشان کرد که یکی از مهمترین ابزارهای دهکده جهانی تکنولوژی، رسانههای اجتماعی به ویژه شبکههای مجازی و نرمافزارهای پیامرسان هستند که بدلیل جاذبههای شگفتانگیزی که دارند سبب شدهاند افراد ساعات طولانی از عمرشان را صرف گشتوگذار در صفحات رنگارنگ آنها کنند. از اینرو روانشناسان در این زمینه معتقدند استفاده بیمحابا از فناوریهای نوین همچون تلفنهای هوشمند علاوه بر ایجاد اختلال وابستگی میتواند، اثرات و پیامدهای مخرب دیگری را برای فرد به همراه داشته باشد.
بر همین اساس روانشناسان باور دارند «اعتیاد اینترنتی» نوعی اختلال روانشناختی- اجتماعی است که وابستگی رفتاری نظیر استفاده بیمارگون و وسواسی از اینترنت را به همراه دارد. درواقع «بیمار اینترنتی» دنیای مجازی را جایگزین دنیای واقعی خود کرده و تمام وقت خود را صرف ساختن این دنیای تهی میکند؛ چنین فردی بدلیل معتاد بودن به شبکههای اجتماعی مجبور است بطور مداوم به چک کردن صفحات مجازی بپردازد؛ ساعات زیادی از روز را صرف بالا و پایین کردن پروفایل خویش و سایر اطرافیان کند؛ و دائما فکر و ذهنش مشغول به روزرسانی مطالب پروفایل شخصی خویش باشد؛ براین اساس میتوان گفت چنین فردی علاوه بر مشکلات مربوط به انزواطلبی و محدود کردن خویش به دنیای مجازی، قطعا در تعامل و معاشرت با کودکان، والدین و سایر اعضای خانواده و همچنین در دوستیابی و روابط ازدواج نیز دارای اختلالات رفتاری و روانشناختی میباشد.
باتوجه به تحقیقات و پژوهشهای حوزه روانشناسی پدیده «اعتیاد به اینترنت و دنیای مجازی» در میان کودکان، نوجوانان و جوانان به عنوان یکی از بزرگترین و خطرناکترین مشکلات و آسیبهای عصر دیجیتال، مطرح شده است. معضل اعتیاد به گوشیهای هوشمند، اینترنت، بازیهای کامپیوتری، شبکههای اجتماعی پدیدهای است که بدلیل وابستگی بیش از حدی که بههمراه دارند، آنقدر فرد را در دنیای مجازی غرق میکنند که فرد دیگر مجالی برای انجام کارها و فعالیتهای روزمره خویش ندارد. براین اساس از منظر آسیب شناسی بهتر است بگوییم که استفاده افراطی از اینترنت و گوشیهای هوشمند از یک سو علاوه بر ایجاد اختلال وابستگی که به نوبه خود مخرب است و باعث ایجاد مشکلات و آسیبهای روانی- اجتماعی، تحصیلی و شغلی میشود از سویی دیگر همچنین سبب بروز مشکلات جسمانی و فیزیکی نظیر درد در نواحی کمر و گردن، آسیبهای بینایی، تغییر در الگوی خواب و تغذیه فرد را نیز به همراه دارد.
پیرو مطالب ذکر شده کاشناسان روانشناس باور دارند باتوجه به دیجیتالی شدن جامعه و همچنین گسترش روزافزون فضای سایبری و ظهور رسانههای جدید، اگر بستری برای آموزش و آگاهسازی افراد به منظور استفاده درست و مطلوب از اینترنت و فضای مجازی صورت نگیرد و همچنین راهبردهای اساسی در جهت اشاعه فرهنگ استفاده از رسانههای نوین اتخاذ نشود، قطعا شاهد فروپاشی کانون خانواده به عنوان یکی از نهاد های موثر و غنی در رشد و شکلگیری شخصیت روانی-اجتماعی کودکان، نوجوانان و جوانان خواهیم بود. به عنوان نکته آخر به والدین به عنوان اصلیترین پایه های نظام خانواده تاکید میشود بر میزان استفاده فرزندان از اینترنت و فضای مجازی نظارت و کنترل داشته باشند و از همان سال های ابتدایی کودکی متناسب با بستر شناختی-فرهنگی، شیوه های زندگی و رفتاری مطلوب را به کودک خویش آموزش دهند؛ همچنین به خانوادهها توصیه میشود به محض احساس وجود اعتیاد به اینترنت در میان فرزندان، مراتب را با روانشناسان و متخصصان مربوطه درمیان بگذارند تا به این ترتیب با بهرهبردن از راهبرها و مساعدت های رواشناسان از میزان پیشروی این اختلال و عواقب سوئی که بدنبال خواهد داشت جلوگیری کنند.
دیدگاه تان را بنویسید