گدایی یک شغل است؛ آن‌را جدی بگیرید

سازمان بهزیستی، فرمانداری، شهرداری، استانداری، نیروی انتظامی، دادگستری و مراکز بهداشت، کمیته امداد، اداره کار و فنی حرفه‌ای در مورد متکدیان مسئول هستند و تازه کار به همین سازمان‌ها ختم نمی‌شود و برای جمع‌آوری متکدیان دستگاه‌های دیگری هم باید به کار ورود کنند. همین باعث شده دستگاه‌های مختلف کار را به یکدیگر پاس دهند و هیچ سازمانی خود را در قبال جمع‌آوری متکدیان مسئول نداند. بنابراین جایی وجود ندارد که متکدیان جمع‌آوری‌شده به آنجا منتقل شوند و مرکزی وجود ندارد که این افراد را سروسامان دهد. طبیعی است که با بروز مشکلات عدیده اقتصادی، تکدی‌گری هر روز فراگیرتر می‌شود. حضور متکدیان به‌طور گسترده در عرصه شهری، چهره شهر را افسرده‌تر از آن‌چه هست می‌نماید و به اتمسفر شهری، حس ناامیدی و ناامنی تزریق می‌کند جامعه‌شناسان، تکدی‌گری را نوعی انحراف اجتماعی می‌دانند که غالبا با سرقت، اعتیاد، فحشا و فروش مواد مخدر همراه است. البته گاهی به‌عنوان یک شغل انحرافی تلقی و در سه سطح آبرومندانه، غیرآبرومندانه و حرفه‌ای طبقه‌بندی می‌شود

آذر فخری، روزنامه‌نگار

کارش را از همین دو سه ماه پیش شروع کرد. درست زیر تابلوی ایستگاه تاکسی، روبه‌روی ورودی مترو. اوایل یک ورق روزنامه می‌گذاشت زمین، روی آن می‌نشست و با دستمال یزدی دستش را روی پیشانی‌اش می‌گذاشت و کسی را نگاه نمی‌کرد. حالتی داشت که نه می‌شد برایش دل سوزاند و نه می‌شد بی‌خیال از کنارش رد شد.

بعد، رفته‌رفته، دست و دستمال را از پیشانی‌اش برداشت، یک زیرانداز مناسب تهیه کرد و همان‌طور تکیه داده به تیرک تابلوی ایستگاه تاکسی، نشست و به رفت و آمد و البته دست مردم خیره شد.

حالا اما داستان این مرد نه‌چندان پیر و نه‌چندان از کار افتاده، فرق می‌کند. با راننده‌های تاکسی حسابی گرم گرفته، با آن‌ها بحث سیاسی و اقتصادی می‌کند و البته بساط گدایی‌اش هم‌چنان به راه است. مردمی هم که هر روز از آن‌جا عبور می‌کنند، گاهی با او چاق سلامتی می‌کنند، گاهی هم اگر پول درشت داشته باشند، او برای‌شان خرد می‌کند! انگار که این کار هم مثل هزاران کار دیگر است. کاری که صرفا در آن، یک جا نشسته‌ای، هر از گاهی سکه‌ای یا اسکناسی روی بساطت می‌افتد و تو مشغول چای خوردن با راننده‌های تاکسی، و گپ‌وگفت با آن‌ها هستی. واقعا هم دیگر شکل و شمایل گداها را ندارد. اصلا با این طرز رفتارش، تعریف و مفهومی دیگر از گدایی، ارائه کرده است! آن را از قبح درآورده و جامه آبرومندانه یک شغل تمام وقت را به آن پوشانده است.

این داستان گدای در ورودی متروی محله ماست.

داستان گدای محله شما چیست؟

    

شاید هیچ شهری در هیچ کجای دنیا نباشد که در آن، گدایی وجود نداشته باشد؛ البته در همین کشور خودمان، ادعا می‌شود که مثلا تبریز، شهر بی‌گداست، اما این بی‌گدایی، به آن مفهوم نیست که شهر گدا ندارد، شهر گدا دارد، اما این گداها، اگر واقعی باشند، تحت حمایت قرار گرفته‌اند و اگر غیرواقعی باشند، از گردونه این فرآیند خارج شده‌اند. البته، این خبر مال چند سال پیش است، الان نمی‌دانیم که آیا واقعا هنوز هم تبریز شهری بدون گداست یا نه؛ به‌خصوص بعد از ماجرای خشک شدن دریاچه ارومیه و وزیدن بادهای نمکین و از بین رفتن مزارع و بی‌رونق شدن کشاورزی و افزایش مهاجرت...

گدایی وتکدی‌گری چیست؟

جامعه‌شناسان، تکدی‌گری را نوعی انحراف اجتماعی می‌دانند که غالبا با سرقت، اعتیاد، فحشا و فروش مواد مخدر همراه است. البته گاهی به چشم یک شغل انحرافی هم به آن نگاه می‌شود. شغل انحرافی که در سه سطح آبرومندانه، غیرآبرومندانه و حرفه‌ای طبقه بندی می‌شود.

فرد متکدی خود را از مسئولیت‎های اجتماعی معاف می‌‌داند و دیگران هم به‌طور خودکار این مورد را پذیرفته‌اند. او غالبا به خاطر این عملش مورد سرزنش قرار نمی‌گیرد و ضمن این‌که انتظار دارد دیگران به او کمک کنند، در تولید اجتماعی هیچ نقشی ندارد.

مردم چرا به این افراد کمک می‌کنند؟ چون یا احساس می‌کنند در این مورد وظیفه شرعی دارند، یا حس انسان‌دوستی‌شان تهییج می‌شود، یا نذر و نیازی دارند که آن را به متکدی پرداخت می‌کنند و یا فکر می‌کنند گدایی یک مشکل و نقص اجتماعی است و آن‌ها باید با کمک کردن به یک گدا، این نقص را برطرف کنند.  

محمدحسین فرجاد، آسیب‌شناس اجتماعی، در رابطه با تکدی‌گری در ایران، تاکید دارد که اغلب این موارد، در سطح غیر آبرومندانه و حرفه‌ای قرار دارند. و برای خود تشکیلات، باند و منطقه و محدوده مشخص کرده‌اند، و هیچ‌کدام از این باندها، حق ورود به محدوده دیگری را ندارد، چراکه ورود به منطقه دیگری، یعنی تعرض به حق! یک تشکیلات که این تعرض، عواقب ناخوشایندی مثل ضرب و شتم و حتی قتل به همراه دارد. به‌طور معمول این دسته از گدایان، با روش‌های مختلفی، رهگذارن را فریب می‌دهند؛ با ترفندهایی مثل نقص جسمانی مادرزادی یا اکتسابی و با ایجاد عمدی نقایص جسمانی، با نمایش دروغین بیماری لاعلاج خود یا اعضای خانواده خصوصاً فرزندان، با پوشیدن لباس‌های مندرس و پاره برای جلب ترحم.

معتادان هم در این میان داستان خاص خودشان را دارند، از آن‌جا که این‌ها شغلی ندارند و کسی هم آنان را به کار نمی‌گیرد، این افراد برای تامین هزینه‌های خرید مواد مخدر، چاره‌ای جز گدایی یا سرقت ندارند.

باندهای حرفه‌ای معمولا از زنان همراه با بچه، که عموما معتاد هستند یا می‌شوند، استفاده می‌کنند. این باندها، کودکان را از خانواده‌های فقیر یا می‌خرند و یا اجاره می‌کنند. و البته گاهی هم بچه‌ها را می‌دزدند. طبیعی است که این زنان و کودکان، در معرض انواع آسیب‌های جسمی و روحی قرار می‌گیرند و مورد تعدی و تعرض واقع می‌شوند.

تعداد متکدیان

 رو به افزایش است

اگر دقت کرده باشید، در چند ماه اخیر، به تعداد متکدیان شهر اضافه شده است. آنها در ورودی ایستگاه‌های مترو، روی پله‌ها، در داخل قطارها، پارک‌ها، کافه‌ها و خلاصه هر جا که عبور و مرور زیاد باشد، دیده می‌شوند و گاه برای گرفتن پول، متوسل به التماس و زور و فشار هم می‌شوند و اگر میزان دریافتی‌شان کم باشد؛ دهان به ناسزا باز می‌کنند!

طبیعی است که با بروز مشکلات عدیده اقتصادی، این پدیده هر روز چهره وخیم‌تر و فراگیرتری به خود می‌گیرد. حضور این افراد به‌طور گسترده در عرصه شهری، چهره شهر را افسرده‌تر از آن‌چه هست می‌نماید و به اتمسفر شهری، حس ناامیدی و ناامنی تزریق می‌کند.  

عبدالرضا مصری، نماینده دوره قبل مجلس که عضو کمیسیون اجتماعی مجلس هم بود، درمورد معضل اجتماعی تکدی‌گری، می‌گوید: بحث تکدی‌گری وابسته به قانون نیست و یک مسئله فرهنگی است، پس قانون نمی‌تواند در این زمینه کاری انجام دهد. به لحاظ قانونی ممنوع بودن یا نبودن این مساله تاثیری بر حل آن نمی‌گذارد و تا هنگامی که مردم به متکدیان کمک کنند این مساله ادامه پیدا می‌کند. ما نمی‌توانیم در هر خیابانی برای این کار مامور بگذاریم یا همه را دستگیر و جریمه کنیم زیرا این گونه اقدامات بسیار هزینه‌بر است. شهرداری و نیروی انتظامی، متکدیان را جمع‌آوری و آنها را به مقام قضایی ارجاع می‌دهند. اما این اقدامات تنها این افراد را از معابر اصلی به معابر فرعی و حتی در منازل می‌کشاند.  مصری می‌گوید اساسا نیازی نیست مجلس به این مساله ورود کند. تکدی‌گری حتی به وضعیت اقتصادی هم بستگی ندارد، زیرا بسیاری از مردم در فشارهای شدید اقتصادی هستند. اما گدایی نمی‌کنند.

درحالی که متکدیان درآمد بسیار خوبی دارند و حتی بعضی از آن‌ها منازلی در شمال شهر و اتومبیل دارند. اما دکتر فرجاد، در واکنش به این صحبت‌ها، می‎گوید اتفاقا تکدی‌گری، بنیان اقتصادی دارد که نمودهای آن می‌تواند به شکل فرهنگی دیده شود. درواقع ریشه تکدی‌گری را باید در اقتصاد یک کشور جست‌وجو کرد نه در فرهنگ آن کشور، شاید تکدی‌گری نمودهای فرهنگی داشته باشد، ولی مشکلات اقتصادی را نباید نادیده گرفت.

چه نهادی متولی

متکدیان است؟

مجید ابهری، مدیر طرح «شهر بدون گدایم آرزوست»، می‌گوید: نیروی انتظامی‌ در عرض 48 ساعت می‌تواند تمام متکدیان تهران را جمع کند. اما بعد باید آنان را کجا ببرد؟ آیا نباید مرکزی برای نگهداری متکدیان جمع‌آوری‌شده وجود داشته باشد؟

یک هنرِ سازمان‌های مختلف دولتی، پاس دادن کار به یکدیگر است. این ماجرا در بحث متکدیان رشته‌ درازی پیدا می‌کند و سازمان‌ها و نهادهای متعدد، هریک بی‌تعهدی و بی‌مسئولیتی خود را به گردن باقی سازمان‌ها می‌اندازند.

حقیقت این است که طبق مصوبه هشتاد و دومین جلسه عالی اداری کشور که در سال ۷۸ تصویب شده، سازمان بهزیستی، فرمانداری، شهرداری، استانداری، نیروی انتظامی، دادگستری و مراکز بهداشت، کمیته امداد، اداره کار و فنی حرفه‌ای در مورد متکدیان مسئول هستند و تازه کار به همین سازمان‌ها ختم نمی‌شود و برای جمع‌آوری متکدیان دستگاه‌های دیگری هم باید به کار ورود کنند.

 همین باعث شده دستگاه‌های مختلف کار را به یکدیگر پاس دهند و هیچ سازمانی خود را در قبال جمع‌آوری متکدیان مسئول نداند. بنابراین جایی وجود ندارد که متکدیان جمع‌آوری‌شده به آنجا منتقل شوند و مرکزی وجود ندارد که این افراد را سروسامان دهد.

ابهری در نهایت به این نکته حالب اشاره می‌کند که 70 درصد از متکدیان تهران در قالب یک گروه مافیایی فعالیت می‌کنند. اگرشما عضو یک گروه قوی نباشید، نمی‌توانید در چهارراه پول‌سازی مثل چهارراه دریای شهرک غرب، یا میدان توحید که کریدور شمال به جنوب است، گدایی کنید.

میانگین درآمد تکدی‌گری در تهران 3 میلیون تومان است و در برخی چهارراه‌ها این عدد تا 7 میلیون تومان بالا می‌رود.