بنا بر اعلام وزارت بهداشت و بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ از جمعیت ۷۹ میلیونی کشور، ۷میلیون و ۴۱۴هزار و ۹۱ نفر یعنی ۹.۲۸ درصد سالمند هستند. پیش‌بینی می‌شود که درصد سالمندان ایران تا سال ۲۰۲۵ میلادی (هشت سال دیگر) به ۱۰درصد و تا سال ۲۰۵۰ (۳۳ سال دیگر) به بیش از ۳۰ درصد برسد. بر اساس این پیش بینی در سال ۲۰۵۰ درصد جمعیت سالمند در ایران از میانگین جهان و آسیا بیشتر و از هر سه نفر، یک نفر سالمند خواهد بود. مهم‌ترین چالش اقتصادی کشور با افزایش سن جمعیت، افزایش فشار مالی در صندوق‌های بازنشستگی و بیمه است و افزایش هزینه‌های درمان نیز تبدیل به مشکلی برای سیاست‌گذاران کشور و جمعیت سالمندان خواهد شد چرا که هزینه‌ درمان برای هر سالمند سه برابر هزینه‌ درمان یک کودک است

آذر فخری، روزنامه‌نگار

حال پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های‌تان چه طور است؟ هم حال جسم‌شان را می‌پرسیم و هم حال دل‌شان را. اصلا آن‌ها را می‌بینید؟ چندوقت به چندوقت به سراغ‌شان می‌روید؟  خیلی‌ها هم هستند که این پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها، بلاواسطه، پدرها و مادرهای خودشان هستند.اگر از این دسته هستید، از حال این دو نفری که به پای شما پیر شده‌اند، خبر دارید؟

اصلا در کنارشان زندگی می‌کنید یا فرسنگ‌ها با آن‌ها فاصله دارید؟  اگر این همه فاصله دارید، سعی می‎کنید که گاه‎گاهی، در فاصله‎های نزدیک، مزاحم‌شان شوید یا نه؟! اگر مزاحم‌شان نمی‌شوید، اگر آن‌ها را تنها رها کرده‎اید یا به خانه سالمندان سپرده‌اید، برای‌تان خبرهای بدی داریم!

اول: آمار

 بنا بر اعلام وزارت بهداشت و بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ از جمعیت ۷۹ میلیونی کشور، ۷میلیون و ۴۱۴هزار و ۹۱  نفر یعنی 9.28 درصد سالمند هستند. پیش‌بینی می‌شود که درصد سالمندان ایران تا سال ۲۰۲۵ میلادی (هشت سال دیگر) به ۱۰درصد و تا سال ۲۰۵۰ (۳۳ سال دیگر) به بیش از ۳۰ درصد برسد. بر اساس این پیش بینی در سال ۲۰۵۰ درصد جمعیت  سالمند در ایران از میانگین جهان و آسیا بیشتر و از هر سه نفر، یک نفر سالمند خواهد بود.

در کشور ما جمعیت بالای 60 سال، تا 40 سال آینده بیش از 5 برابر خواهد شد. بنابراین کشور ما یک دوره بسیار فشرده از سالخوردگی جمعیت را پیش رو دارد. فشرده بودن دوره سالخوردگی کشور، یک اتفاق قابل پیش‌بینی و مورد انتظار و در عین حال اجتناب‌ناپذیر است.

دوم: تعریف سالمندی

سالمندی بنا بر تعریف سازمان بهداشت جهانی عبور از مرز شصت سالگی است و برای تمام افرادی که از حوادث و اتفاقات زندگی جان سالم به در برده‌اند و جوانی و میان‌سالی را پشت سر گذاشته‌اند، این دوران تحقق پیدا می‌کند.

در مباحث جمعیت‌شناختی آن‌چه اهمیت دارد، سالخوردگی جمعیت است. بنابراین، قبل از هر چیز باید مشخص کنیم که «سالخوردگی جمعیت»، مفهومی جمعیت‎شناختی و آماری است و با «سالخوردگی فردی» کاملاً تفاوت دارد. در جمعیت‌های سالخورده، علاوه بر این‌که بخش زیادی از افراد به سنین پیری می‌رسند، سهم این افراد از کل جمعیت نیز زیاد می‌شود. معنای «سالخوردگی جمعیت»، در ارتباط با تغییرات نسبت جوانان به سالمندان است. یک نکته مهم این است که افزایش تعداد سالمندان، لزوماً به معنای سالخوردگی جمعیت نیست. چه بسا ما شاهد افزایش تعداد سالمندان در جمعیت باشیم، اما سالخوردگی جمعیت حتی کمتر هم شود. نکته دیگر آن است که برداشت برخی افراد ناآشنا در مورد سالخوردگی جمعیت آن است که در جمعیت‌های سالخورده، بیشتر افراد جامعه سالمند هستند یا به عبارتی، تعداد سالمندان بیش از سایر گروه‌های سنی است. این موضوع نادرست است. تاکنون، سالمندان هیچ کشوری (و نه منطقه یا محل خاصی)، بخش غالب جمعیتی (به این معنا که بیش از نیمی از افراد جامعه، سالمند باشند) آن نبوده و بسیار بعید است که کشوری به این وضعیت برسد.  دکتر عظیمی، رییس اداره سلامت سالمندان وزارت بهداشت درباره روند سالمندی ایرانیان، در ادامه مطالبی که گفته آمد، می‌افزاید: در حال حاضر یکی از مهم‌ترین برنامه‌ها، در کشورهای توسعه‌یافته ارتقای آگاهی و افزایش توانمندی سالمندان برای مراقبت از خود است. در خدمات نوین سلامت سالمندان نیز دو برنامه «آموزش شیوه زندگی سالم در دوره سالمندی» و «مراقبت سالمندان» در نظر گرفته شده است.

اما متاسفانه واقعیت موجود گویای آن است که درگیری روزمره با مشکلات نسل جوان و میان‌سال فعلی برای مسئولان کشورهای در حال توسعه یا کشورهایی مانند ایران، چالش‌های فراوانی بر سر راه برنامه‌ریزی و ایجاد زیرساخت‌های لازم برای رفاه همین نسل در آینده سالمندی به‌وجود آورده است. به همین خاطر نیز مسئولان در این قبیل کشورها معمولا به بررسی مسائل مرتبط با پیرشدن جمعیت نمی‌اندیشند و در نتیجه برای آینده آن‌ها و کشور، پیش‌بینی‌های لازم نمی کنند. به این ترتیب، جامعه ایرانی به‌طور ناگهانی و به ناگزیربا پدیده سالمندی جمعیت و دشواری‎های آن روبه‌رو خواهند شد.

سوم: سالمندی

و چترهای حمایتی

کشور با سالمند شدن جمعیت، با چالش‌های اجتماعی مانند افزایش شکاف نسلی بین جوانان و سالمندان و جمع شدن چترهای حمایتی خانواده از سالمندان روبه‎رو خواهد بود.

عظیمی معتقد است: مهم‌ترین چالش اقتصادی کشور با افزایش سن جمعیت، افزایش فشار مالی در صندوق‌های بازنشستگی و بیمه است و افزایش هزینه‌های درمان نیز تبدیل به مشکلی برای سیاست‌گذاران کشور و جمعیت سالمندان خواهد شد چرا که هزینه‌ درمان برای هر سالمند سه برابر هزینه‌ درمان یک کودک است. از سوی دیگر در کشوری مانند ایران نظام‌های حمایت اجتماعی آن‌قدر وسیع نیست تا همه سالمندان را پوشش دهد و خانواده مهم‌ترین پشتوانه و بهترین منبع حمایت مالی و اجتماعی و معنوی برای سالمندان محسوب می‌شود در حالی که برای بسیاری از خانواده‌ها فراهم آوردن حداقل نیازهای سال‎مندان نیز با دشواریی‌های زیادی همراه است. به همین خاطر نیز کارشناسان تاکید دارند سال‎مند شدن جمعیت در ایران یکی از اساسی‌ترین چالش‌های نظام تامین‌اجتماعی است چراکه با سالخورده شدن جمعیت، بار مالی آن بر این نظام‌ها نیز افزون‌تر شده و باید برای آن تدبیری جدی اندیشیده شود.مهین عظیمی جامعه‌شناس، از سویی معتقد است که افزایش امید به زندگی دستاورد مثبت توسعه اجتماعی، اقتصادی در دنیا است، پیامد طبیعی افزایش امید به زندگی، سالخوردگی جمعیت است. تمام کشورهای جهان نیز با این پدیده روبه‌رو هستند و از سویی ابراز نگرانی می‌کند با توجه به این‌که هر سال امید به زندگی افزایش و مرگ و میر کاهش می‌یابد، روند سالخوردگی جمعیت برگشت‌پذیر نیست و پیری جمعیت چالشی دائمی در جهان خواهد بود.

چهارم: سند سالمندی

محسن سلمان نژاد رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان کشور، در باره این سند و اهداف آن، چنین توضیح می‌دهد: این سند برای هدایت سیاست‌گزاری‌ها، برنامه‌ها و فعالیت‌های آینده در امور سالمندان شامل شش هدف اصلی ارتقای سطح فرهنگی جامعه در خصوص پدیده سالمندی، توانمندسازی سالمندان،  حفظ و ارتقای سلامت جسمی، روانی و اجتماعی سالمندان، ارتقای سرمایه اجتماعی و حمایت‌های اجتماعی، توسعه زیرساخت‌های مورد نیاز در امور سالمندی و امنیت مالی نظام حمایت از سالمندان است.

سلمان نژاد یکی از اهداف مهم این سند را توانمندسازی سالمندان می‌داند: از طریق تأکید بر آموزش و یادگیری مادام‌العمر مهارت‌آموزی فرد و مراقبین سالمندان، ایجاد و توسعه محیط‌های توانمندساز و توسعه مشارکت اجتماعی سالمندان قابل دستیابی است. ایجاد و توسعه محیط‌های توانمندساز از طریق ترویج و حمایت از سیاست‌های محیط دوستدار سالمند و افزایش دسترسی سالمندان به خدمات درمانی و توانبخشی می‌تواند نقش مهمی در توانمندسازی سالمندان داشته باشد.

 آخرین هدف این سند که بسیار مهم است امنیت مالی نظام حمایت از سال‎مندان از طریق تأمین منابع مالی پایدار برای سال‎مندی، کاهش پرداخت از جیب مردم در برخورداری سال‎مندان از خدمات درمانی و توان‎بخشی و تخصیص عادلانه و بهینه منابع مالی است.

پنجم: بمب سالمندی پنجره جمعیتی را می‌بندد

اگر در سه دهه پیش بمب جمعیتی ایران که در حال انفجار تلقی می‌شد، به بخش جوان جمعیت مربوط بود، امروز این بمب به حوزه سالمندان منتقل شده است. وضعیت سالمندی در ایران را می‌توان به مثابه یک بمب جمعیت‌شناختی تصویر کرد. بمبی که کوچک است ولی به صورت تصاعدی در حال بزرگ‌شدن است و در زمانی که انتظار یا آمادگی آن‌را نداریم، منفجر خواهد شد.

دکترحسین حجت پناه جامعه‌شناس، چنین ادامه می‌دهد: یک سالمند علاوه بر یک همراه برای گذران دوران بیماری و سالمندی نیاز به یک ملازم دارد و گاهی دیده شده که برخی از سالمندان که کسی به آن‌ها نرسیده در تنهایی فوت می‌کنند، شاید ابزارهای حمایتی یا سازمان‌های غیردولتی و گروه‌های دوستی در این خصوص سالمند را همراهی کنند ،اما هیچ‌کدام جا و کیفیت خانواده را نمی‌گیرند.

 پیشنهاد حجت پناه با اشاره به مطالعات انجام شده، لزوم ایجاد یکسری کلوپ‎های سال‎مندی است،در حال حاضر آن‎چه اکنون به‎عنوان یک جامعه شناس می‎گویم این است که هر شهر باید حداقل یک کلوپ داشته باشد و الزاما این کلوپ‎ها نباید مجزا برای سال‎مندان باشد ،بلکه می‎تواند در کنار جوانان باشد .

ایران از سال 1385 وارد فاز پنجره جمعیتی شده است. در دوره پنجره جمعیتی، نسبت وابستگی به زیر  5درصد می رسد؛ در واقع پنجره جمعیتی دوره‎ای است که در آن کمتر از یک‎سوم جمعیت خارج از سنین اقتصادی (زیر 15 و بالای 65 سال) و بیش از دوسوم در سنین فعالیت هستند.  در دوره پنجره جمعیتی، تعداد جوانان یا افراد فعال در سنین کار یا به‌عبارتی جمعیت تولیدکننده در یک کشور به طور قابل توجهی بیشتر از افراد سالمند و کودک و نوجوان یا جمعیت مصرف‌کننده است.

این پنجره فرصت و پتانسیل بالقوه جمعیتی، نیازمند فراهم آوردن محیط و بسترهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و اتخاذ خط مشی‌های مناسب است و صرف باز بودن پنجره جمعیتی نمی‌تواند موجب رشد و توسعه اقتصادی شود. که البته مسئولین ما به این فرصت بی‌توجه بوده‌اند و این فرصت از دست رفته است.

هم اکنون کشور ما در دوره پنجره جمعیتی قرار دارد و در سال‌های اخیر،جوانان، گرایش بیشتری به تحصیلات دانشگاهی پیدا کرده‌اند و نرخ ورود به دانشگاه‌ها، سال به سال در حال افزایش است.