ضعف انسان ایرانی، در اعتماد و احساس امنیت و رفاه اجتماعی و اقتصادی
نزول اخلاق مدنی در سراشیبی سرمایه اجتماعی
اگر دلار، آنچنان که پیشبینی میشود، ارزان شود، اگر قیمتها به ثباتی نسبی برسند و جو اقتصادی و بازار، تا حدودی آرام بگیرد، بر سر این همه دلار و طلا و روغن و پوشک و ربی که گران خریداری شدهاند، چه خواهد آمد؟ آیا با ادامه این روند، شاهد سکتههای «۵۹۸» خواهیم بود؟ سکتههایی که خبرش اکنون جسته و گریخته از شهرهای مختلف میرسد؛ برای مثال سکته ۳۰ نفر در شهر یزد، بهخاطر سقوط قیمت دلار! منظور از سرمایه اجتماعی، املاک، داراییهای شخصی یا پول نیست. منظور آن چیزی است که باعث میشود این اشیاء محسوس در زندگی روزمرهمان، بیشتر به حساب آیند؛ یعنی حسن نیت، دوستی، احساس همدردی و مراودات اجتماعی بین گروهی از افراد یا خانوادهها که یک واحد اجتماعی را تشکیل میدهند بنابر تحقیقات صورت گرفته موسسه لگاتوم، سرمایه اجتماعی در ایران مدام سیر نزولی داشته است و امروز در بین ۱۴۹ کشور جهان، رتبه ۱۱۸ از نظر توجه به سرمایههای اجتماعی را داراست که این مساله با توجه به اتفاقات اخیر اقتصادی و پیامدهای اجتماعی آن، بسیار قابل تامل است
آذر فخری، روزنامهنگار
با بالا گرفتن تب دلار و طلا و گران شدن تقریبا تمام کالاهای اساسی و غیراساسی، نگرانی عمومی نسبت به آینده و احساس نا امنی، بر فراز تمام شهرهای کشور و بر ذهنیت اغلب مردم، سایه گسترد.
یک نگاه کلی بر رفتارهای مردم در طول این چند ماه و بهخصوص در این دو سه هفته اخیر، نشان داد که ما، بهعنوان انسانی ایرانی، درگیر یک جامعه بهشدت شخص و فرد مدار هستیم. در واقع جامعهای اتمیزه هستیم که هر فرد در آن، تنها به فکر سود شخصی، منافع آنی و بیرون کشیدن گلیم خود از گردابهای موجود و محتمل بود.
همه ما، چه بهعنوان خریدار و چه بهعنوان تماشاگر، شاهد هجوم بیامان، حریصانه و گاه خشن همدیگر به سوی فروشگاهها و بازارهای خرید و فروش ارز و طلا بودیم. هر چه منقول و غیرمنقول داشتیم، تبدیل کردیم به طلا و ارز و روغن و پوشک و رب!
حالا، اگر دلار، آنچنان که پیشبینی میشود، ارزان شود، اگر قیمتها به ثباتی نسبی برسند و جو اقتصادی و بازار، تا حدودی آرام بگیرد، بر سر این همه دلار و طلا و روغن و پوشک و ربی که گران خریداری شدهاند، چه خواهد آمد. آیا با ادامه این روند، شاهد سکتههای «598» خواهیم بود؛ سکتههایی که خبرش اکنون جسته و گریخته از شهرهای مختلف میرسد؛ برای مثال سکته 30 نفر در شهر یزد، بهخاطر سقوط قیمت دلار!
این رفتارها، برخاسته از نوعی احساس نا امنی نهادینه شده و عدم اعتماد به دولت در توانایی کنترل اوضاع و تامین مردم است. عدم اعتمادی که البته دو سویه است؛ رفتار هم مردم و هم دولتمردان، در این مدت نشان داد که تقریبا هیچ ارتباط معناداری بین دولت و مردم وجود ندارد. مردم که بماند، دولتمردان، با زبان نیش و کنایه تا توانستند، مردم را به سخره گرفتند؛ زندگی که از آن فقط دو سال مانده به صرف هزینهاش نمیارزد، لنگ بستن و نان خشک خوردن، ماساژ معمولی به جای فیزیوتراپی... انگار مسئولان ما با مردمی از عصر حجر مواجهند که چنین نسخههای عجیب و غریب و دور از شان انسان ایرانی میپیچند. اینها بماند که کار بزرگان را به بزرگان بسپاریم بهتر است و برویم سراغ خودمان که مردم باشیم.
همه چیز به جز سرمایه اجتماعی
ما مردمان ایرانی، دارا و ندار، هر چه و هرچهقدر که میتوانستیم خریدیم و انبار کردیم. البته، این کارها را پنهان و دور از چشم در و همسایه و فامیل هم انجام دادیم و خیلیهایمان حتی انکار کردیم که اصلا مرتکب چنین رفتار ناپسندی شدهایم. اما حالا، در هر خانهای انباری از کالاهای مختلف برای مصرف بیش از یک سال، انبار شده است. مهم همین پنهان کاری است. این پنهان کردن، یعنی همسایه، دوست، فامیل عزیز، هر وقت تو نیاز داشته باشی، من چیزی ندارم که به تو بدهم. روی من حساب نکن!
انسان ایرانی، الان همهچیز دارد، به جز «سرمایه اجتماعی»، تعبیری که جامعهشناسان، برای بررسی کیفیت و کمیت روابط اجتماعی در جامعه از آن استفاده میکنند. دکتر ارمکی، جامعه شناس در مورد سرمایه اجتماعی میگوید: سرمایه اجتماعی، آن منابعی است که افراد و گروهها از طریق «پیوند با یکدیگر» میتوانند بهدست آورند.
منظور از سرمایه اجتماعی، املاک، داراییهای شخصی یا پول نیست. منظور آن چیزی است که باعث میشود این اشیاء محسوس در زندگی روزمرهمان، بیشتر به حساب آیند؛ یعنی حسن نیت، دوستی، احساس همدردی و مراودات اجتماعی بین گروهی از افراد یا خانوادهها که یک واحد اجتماعی را تشکیل میدهند. اگر کسی با همسایهاش ارتباط برقرارکند و آنها نیز با همسایههای دیگر در ارتباط باشند، انباشتی از سرمایه اجتماعی بهوجود خواهد آمد که نیازهای شخصی آنها را برآورده میکند و حتی میتواند باعث بهبودی چشمگیر کیفیت زندگی در کل اجتماع شود. دراین حالت است که کل اجتماع از همکاری اجزای خود نفع میبرد و افراد هم از مزایایی مانند مساعدت، همدردی و دوستی با همسایگان بهره میبرند.
بنابر تحقیقات صورت گرفته موسسه لگاتوم، سرمایه اجتماعی در ایران مدام سیر نزولی داشته است و امروز در بین 149 کشور جهان، رتبه 118 از نظر توجه به سرمایههای اجتماعی را داراست که این مساله با توجه به اتفاقات اخیر اقتصادی و پیامدهای اجتماعی آن، بسیار قابل تامل است. روابط مناسب در بین افراد، هنجارها و سنتها به تسهیل هماهنگی و همکاری کمک میکند که همین موجب افزایش بهرهوری اجتماعی میشود. سرمایه اجتماعی با اعتماد مردم به همدیگر و به دولت ایجاد میشود و چنین اعتماد دوسویهای موجب افزایش رشد اقتصادی میشود.
در واقع اهمیت دادن به سرمایههای اجتماعی، موجب رفاه و امنیت اجتماعی میشود. ایران در بخش سرمایه اجتماعی به مثابه مهمترین اندوخته و ثروت معنوی ملتها دچار چالش و لغزش بسیاری است. تنها با یک با مرور ساده و اجمالی بر اخبار رسانههای مجازی و غیر مجازی، این واقعیت روشن میشود که در جامعه ایرانی، آسیبهای اجتماعی با سرعتی بیش از پیش در حال رشد است: ریا، بیاخلاقی، افسردگی، ارتشا و اختلاس، تخریب محیط زیست، جرم و جنایت و... سیر صعودی دارد. شاخصهای سرمایه اجتماعی با موارد متعددی مانند همبستگی و وحدت ملی، مشارکت و مسئولیتپذیری اجتماعی، توسعه نهادهای مدنی و آزادی بیان، سنجیده و اندازه گیری میشود .
سرمایه اجتماعی و رفاه اقتصادی
پژوهشگران به رابطهای معنادار میان سرمایه اجتماعی و موفقیت اقتصادی و رفاه شخصی رسیدهاند. براین اساس هرچه در یک جامعه، سرمایه اجتماعی مطلوبتر باشد، آن جامعه، توفیق اقتصادی و نیز رفاه بیشتری خواهد داشت. آمارها نشان میدهند کشورهایی که هر سه شاخص روابط محکم فامیلی، وجود گسترده مؤسسات خیریه و نیز اعتماد بالای اجتماعی را به گونهای مطلوب در اختیار دارند، از نظر اقتصادی ثروتمندتر از کشورهایی هستند که تنها در یک یا دو شاخصه موفق بودهاند.
سرمایه اجتماعی، بعد معنوی یک اجتماع است، میراثی تاریخی است که از طریق تشویق افراد به «همکاری» و «مشارکت» در تعاملات اجتماعی، می تواند میزان زیادی از معضلات موجود در آن جامعه را حل کرده و حرکت به سوی رشد و توسعه شتابان اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... را امکانپذیر کند .
ارمکی تاکید دارد که در واقع، سرمایه اجتماعی، در کنار سرمایههای اقتصادی و انسانی ، بخشی از ثروت ملی است که بستر مناسبی برای بهرهبرداری از سرمایه انسانی و فیزیکی (مادی) و راهی برای دست یابی به موفقیت محسوب میشود. بدون سرمایه اجتماعی، هیچ اجتماعی به هیچ سرمایهای نمیرسد. بسیاری از گروهها، سازمانها و جوامع انسانی هستند که بدون سرمایه اقتصادی و فقط با تکیه بر سرمایه انسانی و اجتماعی توانستهاند به موفقیت دست یابند، اما هیچ مجموعه انسانی، بدون سرمایه اجتماعی نمیتواند به راه حل مفید و هدفمندی برسد.سرمایه اجتماعی، به زندگی فرد، معنا و مفهوم میبخشد و زندگی را سادهتر و لذت بخشتر میکند . هر چه سرمایه اجتماعی ملتی بیشتر باشد، آن ملت، خوشبختتر و ثروتمندتر خواهد بود.
مقداری سرمایه اجتماعی مورد نیاز است
برخی از ابعاد جنبهها و اشکال سرمایه اجتماعی که گاه از آنها بهعنوان ارزشهای اجتماعی نیز یاد میشود، عبارتاند از: اعتماد، صداقت، حسن تفاهم، سلامتی نفس، همدردی، دوستی، همبستگی، فداکاری و ... . این ابعاد از طریق جریانهای اطلاعرسانی مثل آموزش مربوط به مشاغل، تبادل عقاید، تبادل اطلاعات، هنجارهای مربوط به معاملات در شبکههای اجتماعی، مشارکتهای مردمی، گروههای خودیاری و نوع دوستی و روحیه جمعگرایی در برابر فردگرایی، و ... بین اعضای شبکههای اجتماعی شکل میگیرد.
با یک حساب سرانگشتی و با مرور رفتارهای اخیر انسان ایرانی، پیمیبریم که تا چه حد، این انسان، از نظر سرمایههای اجتماعی، فقیر است. و اگر رتبه 118 را در بین 149 کشور به دست آورده، دقیقا بهخاطر همین فقر در مشارکتها و همدلیهای اجتماعی است. علت چنین مشکلی را ارمکی چنین بررسی میکند: در جوامعی که امروزه به نام جوامع توسعه یافته شهرت دارند، سلطه بخشهای غیررسمی و رسمی کم شده و مشارکت مدنی مردم افزایش یافته.
در حالی که در جوامع در حال توسعه، مردم گسسته از بخشهای رسمی علیرغم گرایش به مشارکت مدنی، با خلاء حاصل از فقدان نهادهای مدنی روبهرو هستند و در نتیجه نابسامانی و عوارض آن از جمله نارضایتی نظام اجتماعی، خشونت و انواع آسیبهای اجتماعی افزایش مییابد. در جامعه در حال گذار امروز ایران به موازات فروپاشی نظام سنتی، نظام نوین و نهادهای مدنی و جامعه مدنی شکل نگرفته و جامعه و مردم دچار «آنومی» یا نابسامانی شدهاند.
اعتماد، ارتباط و پیوند
اساس سرمایه اجتماعی
اولین گام برای حرکت به سوی تجمیع سرمایه اجتماعی، اعتماد است؛ شامل اعتماد به همسایه ، همکار، فروشنده، پلیس و خلاصه همه کسانی که در زندگی روزمره با آنها در ارتباطیم.شرکت در فعالیتهای جمعی برای تحکیم ارتباطهای اجتماعی؛ افراد جامعه تا چه اندازه در انواع گروههای مذهبی، باشگاههای ورزشی، سازمانهای جوانان، انجمنهای مربوط به والدین، گروههای و مؤسسات خیریه، تعاونیها و اتحادیههای کارگری، فرهنگسراها و ... فعالیت میکنند .
تنوع معاشرتها و دوستیهای مردم تا چه حد است؟ این حد در میزان ارتباط آنها با افراد، طبقات و گروههای بیشتر و متعلق به نژادها و مذاهب مختلف و رابطه دوستی و فرهنگی با آنها مشخص میشود.
ما کجاییم؟
ما همان جاییم که موسسه لگاتوم، اشاره کرده، در کمترین و نازلترین و ضعیفترین میزان مشارکت با همدیگر.
کافی است یک دوره اجمالی بر رفتارهای اخیر خودمان داشته باشیم. تجمع نفرادی و اتمیزه افراد را در میدان فردوسی برای خریدن یا فروختن ارز، تصورکنیم. سبدهای پر از کالایی را که از فروشگاهها خارج میشدند، بهخاطر بیاوریم. آنوقت شاید به اهمیت «سرمایه اجتماعی» و میزان فقر خود در این زمینه پی ببریم.
دیدگاه تان را بنویسید