جمعی از اندیشمندان و صاحبنظران:
روان جمعی ما پریشان است
شرایط حساس کنونی ایجاب میکند که ما ایرانیان همه و همه مرزبندیهای جناحی، سیاسی، قومی را کنار گذاشته و با وحدت و انسجام حول منافع و مصالح و امنیت ملی، کشور را از خطرات پیش روی نجات بخشیم.اکنون وقت آن است که با صداقت، صراحت و شفافیتِ تمام و با عذرخواهی از ملت بزرگ ایران برای کوتاهیها در بهرهگیری از فرصتها و امکانات، با گفتمان اصلاحی و ملی در حل مشکلات کشور اهتمام ورزیم. فساد سیستمی در جامعه ما فقط مالی نیست. در تمام روابط این فساد را میبینید. هر کجا روابط به جای ضوابط قرار بگیرد، فساد بهوجود میآید در جامعه ما، دولتمردان، پاسخهای سیاسی و امنیتی به مسائل اجتماعی میدهند. اگر جامعه به رسانه بیگانه میل پیدا کرده، راه حل را در امنیتیکردن عرصه میبینیم، به جای اینکه پاسخ اجتماعی بدهیم
آذر فخری، روزنامهنگار
بعد از مدتها و هر چند پس از رسیدن کارد به استخوان، بالاخره صدایی از سوی اندیشمندان و کارشناسان ذیصلاح، به گوش رسید. صدایی گرچه ضعیف، گرچه سرشار از مماشات و بازی یکی به نعل و یکی میخ، اما مهم. بگذارید بگوییم و یا تصورکنیم که این صدا و این بیانیه مهم است؛ شاید شنیده شود... شاید پاسخ بگیرد... پاسخ بگیریم.
اندیشمندان و کارشناسان ذیصلاح حوزههای مختلف در بیانیهای که این روزها منتشر کردهاند، تاکید دارند که: « در بیشتر حوزههای حیاتی زیست ملت ایران، با چالشهای بنیادینی در رابطه با کمآبی، خشکسالی، ریزگردها، فقر، رکود تورمی، ناامنیهای اقتصادی و اجتماعی، شکلگیری انتظارات تخریبی، تنش در عرصه سیاست خارجی، کیفیت همبستگی دولت-ملت و سطح اعتماد ملی روبهرو شدهایم. گرچه پرداختن به آنها درجای خود بسیار حایز اهمیت است، اما در اینجا در صدد واکاوی و چرایی آنها نیستیم. همه ما امروز نشانهها، پیشآگهیها، ضربانها و شاخصهای بحراناشاره شده را با تمام وجود حس میکنیم. نباید گذاشت کام ملت با برشمردن دوباره این دشواریها و بحرانها، تلختر شود. متاسفانه یکی از خطاهای امروز ایرانیان این است که روزاروز با انتشار اخبار درست یا نادرست به کم و کیف مشکلات، بهویژه در شبکههای اجتماعی دامن زده و روان جمعی جامعه را پریشان، نگران و ناآرام میکنند. اکنون در نخستین گام بهعنوان یک تعهد اخلاقی، بیاییم تصمیم بگیریم، کمتر به این پریشانیها دامن زده و تکیهگاه عمومی ملت را بر پایههای امید و تلاش برای حل و فصل مسائل پیش روی بگذاریم.»
این بیانیه ضمن اشاره به نکاتی در رابطه با مواردی همچون «عدم شفافیت»، «فساد و ناکارآمدی»، «گسست اجتماعی»، «افول در سرمایه اجتماعی و امید»، «بحران آب و محیط زیست»، «نابسامانی تولید» و «بحران معیشت خانوار» و «بحران در سیاست خارجی»، تصریح کرده است: «شرایط حساس کنونی ایجاب میکند که ما ایرانیان همه و همه مرزبندیهای جناحی، سیاسی، قومی را کنار گذاشته و با وحدت و انسجام حول منافع و مصالح و امنیت ملی، کشور را از خطرات پیش روی نجات بخشیم.اکنون وقت آن است که با صداقت، صراحت و شفافیتِ تمام و با عذرخواهی از ملت بزرگ ایران برای کوتاهیها در بهرهگیری از فرصتها و امکانات، با گفتمان اصلاحی و ملی در حل مشکلات کشور اهتمام ورزیم.»
این بیانیه، کمابیش صدای همه مردم ماست. مردمی که اکنون بدون هیچ چشماندازی، روزهای خود را در آونگ ناکوک اقتصادی و سیاستگذاریها و سیاستمداریهای غلط و شتابزده، سپری میکند و کمترین امیدی به دولتمردان خود ندارد.
آیا جامعه ایران
در حال فروپاشی است؟
دکتر تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس و استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، معتقد است جامعه ایران، جامعهای در حال فروپاشی نیست، بلکه جامعهای است که مشکلات اجتماعی بسیار متکثر، موقعیتی، حوزهای، دورهای، فردی و متعلق به یک گروه اجتماعی خاص دارد که همه اینها با همدیگر حضور هم زمان دارند و قیل و قالی در این جامعه در مورد این مسائل و مشکلات وجود دارد ولی این مشکلات اجتماعی نیست که به هم پیوند بخورد و به سرعت حادثهای بزرگ تولید کند، به نظرم این مشکلات درهم تنیده، نشان از فربه و چاق شدن و قدرتمند شدن جامعه دارد. اگر چنانچه این مشکلات در هم تنیده، امکان برونرفت نداشته باشند و رفع نشوند، آنوقت جامعه به سمت یک ساحت خطرناک پیش میرود. ولی اگر به جامعه اجازه داده شود در هر کدام از این مشکلات، از موقعیت خودش تصمیم بگیرد، یعنی راه حلهای اجتماعی برای مشکلات اجتماعی ارائه شود و نه راه حلهای سیاسی برای مشکلات اجتماعی، آنوقت این جامعه، خودش میتواند در مقابل جایی و به نفع جایی و یا علیه جایی عمل کند. در این راستا راه حل این است که پاسخ اجتماعی به مشکلات اجتماعی داده شود.
در حالیکه در جامعه ما، دولتمردان، پاسخهای سیاسی و امنیتی به مسائل اجتماعی میدهند. اگر جامعه به رسانه بیگانه میل پیدا کرده، راه حل را در امنیتیکردن عرصه میبینیم، به جای اینکه پاسخ اجتماعی بدهیم. اگر تعداد دختران ما در دانشگاهها بیشتر شده است، راه حل را در تغییر سهمیهها میبینیم و ... هر مشکل اجتماعی را باید از طریق ساحت اجتماعی حل کرد، یعنی اینکه باید هر مشکلی را به حوزه خاص خودش ارجاع بدهیم. هوشمندترین دولتها و نظامهای سیاسی و بازیگران نظام اجتماعی آنها هستند که بحرانهای بزرگ را تبدیل به مشکلات ریزتر میکنند، ما در جامعه خودمان برعکس عمل میکنیم. به نظر من، راه حل برگرداندن مشکلات به ساحت خودشان و غیرامنیتی کردن آنهاست و اینکه باید هر مشکلی را در موقعیت خودش حل کرد، باید مشکل را به نیروی اجتماعی و نیرویی که معطوف و مربوط به اوست واگذار کنیم.
دکتر آزاد ارمکی معتقد است: مشکلات اجتماعی ایران به دلیل توجه بیش از اندازه به «امر سیاسی» در لایههای نهان جامعه پنهان شده بودند که با ضعف و خستگی امر سیاسی قدرت بروز و ظهور پیدا کردهاند و امروز خود را به شکل چالش و بحران اجتماعی نشان میدهند. ارمکی جامعه ایران را در حال یک دگردیسی بزرگ ارزیابی میکند و معتقد است: مهمترین دگردیسیهای جامعه ایران در سه ساحت خانواده، دین و سیاست صورت خواهد گرفت. ارمکی، دوران کنونی را دوران طلایی و بهترین دوران جمهوری اسلامی تلقی میکند و تصریح میکند: جمهوری اسلامی باید نشان بدهد که توانایی حل این بحرانها و چالشهای اجتماعی را دارد.
انسان ایرانی
کوتاه مدت شده است
دکتر حسن حسینی جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به چند عنصر مهم در زمینه مسائل اخیر اشاره میکند و توضیحاتی در این مورد میدهد.
وی معتقد است مردم ما در حال حاضر «انسجام اجتماعی» ندارند. انسجام اجتماعی، سرمایه اجتماعی مهم و اولین اولویت در مسائل اجتماعی است؟ جامعه ما جامعه با ثباتی نیست و تلاطمهای زیادی را پشت سر گذاشته است؛ انقلاب، هشت سال جنگ و... ما تحولات عمده ملی در جامعه داشتیم که همچنان اثراتشان بر جامعه قابل مشاهده است. ضمن اینکه بعد از جنگ نظامی خودمان جامعه را در حالت جنگ سرد نگاه داشتیم. مخصوصا در حوزه اقتصاد. اقتصاد مبنای زندگی است. وقتی اقتصاد به مشکل برمیخورد، خود به خود زمینههای دیگر را هم تحت تاثیر قرار میدهد. یکی از دلایل اصلی عدم انسجام ملی مشکلات اقتصادی بهخصوص در سالهای اخیر است. وقتی کشور تحریم میشود، کارخانهها، مزارع و.. میخوابند، تعداد بیکاران بالا میرود و بهداشت و درمان مردم دچار مشکل میشود. اثرات روانی این اتفاقات در روحیه جامعه اثر میگذارد و این اثرات روحی در روابط اجتماعی بین افراد بروز میکند. چه تاثیری بر روابط اجتماعی خواهد گذاشت؟ در این شرایط جامعه دچار «اگوئیسم» میشود؛ نوعی گلیم خود را از آب بیرون کشیدن، خودپرستی و دیگران را ندیدن. در این شرایط افراد منافع خود را به هر چیزی ترجیح میدهند و سعی میکنند از امکاناتی که در دسترسشان است به هر نحوی به نفع خود استفاده کنند. الان چنین شرایطی بر جامعه ما حاکم است. اطمینان مردم به قیمت کالاها کم شده و در روابط اقتصادی با یکدیگر مشکل دارند. تزلزل و تلاطم فکری، انسانها را در تصمیمگیری بیثبات میکند و آنها را دچار زندگی کوتاه مدت میکند. به این خاطر است که ما ایرانیان انسانهای کوتاه مدت شدهایم. در حالیکه در یک جامعه آرام میتوان برای یکسال آینده تصمیم گرفت. وقتی مردم در دسترسی به نیازهای روزمره زندگی دچار مشکل باشند و نا امنی فکری داشته باشند سرمایه اجتماعی کم میشود.
مورد مهم دیگری که دکتر حسینی بر آن تاکید دارد، «فساد سیستمی» است. در گزارش آینده پژوهی ایران، فساد سیستمی بهعنوان مهمترین مشکل جامعه نام برده شد. در کجای روابط اجتماعی میتوان تاثیرات این فساد را دید؟ فساد سیستمی در جامعه ما فقط مالی نیست. در تمام روابط این فساد را میبینید. هر کجا روابط بهجای ضوابط قرار بگیرد، فساد بهوجود میآید. نسل مسئولین کشور ۴۰ سال است در یک دایره بسته نهایتا ۲۰۰۰ نفری در حال گردش است. این چرخاندن مدیران قبلی تحقیر نسلهای بعدی است. این چرخش افراد در احزاب غربی هم وجود دارد، اما احزاب با نقد همدیگر اصلاحات تدریجی و مداومی در سیستمها بهوجود آوردهاند. از طرف دیگر هرقدر روابط اداری از صورت رسمی خودش خارج شود و به صورت خانوادگی دربیاید، آن سیستم حتما دچار فساد میشود. وقتی حکومت خانوادگی شد همه نسبت به هم کوتاه میآیند و در کیک قدرت سهیم میشوند. حالا مقداری دست اصولگرا و یک مقدار دست اصلاحطلب. در چنین شرایطی مردم فقط ناظر نیستند. وقتی این پدیدهها را میبینند بیاعتمادی اولین موردی است که به وجود میآید. بیاعتمادی مردم نسبت به حاکمان جامعه و همچنین در روابط با افراد دیگر گسترش می یابد. یکی از دلایل مشکلات اجتماعی ما «ضعف اخلاقی جامعه است» که آنهم ناشی از فساد سیستمی است. در جامعهای که ضعف اخلاقی- ارزشی و نظام گسیختگی هنجاری داریم دچار مشکلات خرد (مثل اختلافات زن و شوهر، فرد با محله و...) تا مشکلات کلان (مثل رابطه مردم با حکومت) میشویم. نظام پزشکی و درمانی ما نمونه بارز تاثیر فساد سیستمی بر اخلاق یک طبقه است. نظام پزشکی و درمانی ما بسیار سودخواهانه است.
دیدگاه تان را بنویسید