تصویری روشنتر از وضع آب کشور:
بحر ان آب میتواند ایر ان را نابود کند
بحران آب نشاندهنده وضعیتی است که میزان سرانه یا میزان دسترسی به آب تجدیدپذیر برای مصرف افراد طی سال، کمتر از میزان استاندارد جهانی است بخش کشاورزی ۹۲ درصد آب کشور را مصرف میکند. محصول به دست آمده نیز متناسب با میزان آب مصرف شده نیست. میزان هدررفت آب در بخش کشاورزی ۳۰ درصد است و بنابه آمار فائو، راندمان آبیاری کشاورزی در ایران ۴۰ درصد است
گروه اجتماعی: بحران آب تا چه حد جدی است؟ عیسی کلانتری، بالاترین مقام محیط زیست در ایران هشدار داده بود که 70 درصد مشکلات کشور از آب است و بیتوجهی به بحران آب میتواند ایران را نابود کند. رئیس سازمان محیط زیست اعلام کرد که برخلاف گذشته، موضوع آب در اولویت برنامههای سازمان حفاظت محیط زیست خواهد بود. به عنوان نمونه او میگوید مصرف آب تجدیدپذیر در ایران 110 درصد است یعنی ایران هر سال خشکتر میشود.
اما ارزیابیهای دقیقتر به ما چه میگویند؟ شاخصهای بحران آب کدامند؟ وضعیت ایران در چه مرحلهای است؟ و سیاستهای دولت تا چه حد موفق بوده است؟ این پرسشها را در ادامه پی میگیریم.
بحران آب نشاندهنده وضعیتی است که میزان سرانه یا میزان دسترسی به آب تجدیدپذیر برای مصرف افراد طی سال، کمتر از میزان استاندارد جهانی است. شاخصها و مدلهای گوناگونی برای ارزیابی میزان بحران آب در کشورها به کار رفته است. اما سه شاخص بیش از همه در سطح جهانی به کار میروند یعنی شاخص سازمان ملل، شاخص فالکن مارک و شاخص موسسه بینالمللی مدیریت آب.
الف) شاخص سازمان ملل
با توجه به شاخص سازمان ملل، میزان درصد برداشت از منابع آب تجدیدپذیر هر کشور، ملاک تعیین میزان بحران آب است. بر طبق این شاخص، اگر میزان برداشت آب یک کشور بیشتر از 40 درصد کل منابع آب تجدیدپذیر باشد، این کشور با بحران شدیدی مواجه است. اگر این رقم بین 20 تا 40 درصد باشد، بحران متوسط است و اگر کمتر از 10 درصد باشد، نشان دهنده عدم بحران است.
ب) شاخص فالکن مارک
با توجه به شاخص فالکن مارک، میزان سرانه سالیانه منابع آب تجدیدپذیر در هر کشور ملاک ارزیابی است. بر طبق این شاخص، سرانه 1700 متر مکعب و بیشتر از آن در سال نشاندهنده عدم بحران آب و سرانه 1000 تا 1700 مترمکعب در سال نشاندهنده وجود بحران در آن کشور است و سرانههای پایینتر از 1000 مترمکعب شدت بحران آب را نشان میدهند.
ج) شاخص موسسه بینالمللی مدیریت آب
این مؤسسه از دو ملاک برای ارزیابی بحران آب استفاده میکند یعنی ۱) درصد برداشت کنونی نسبت به کل منابع آب سالانه و ۲) درصد میزان برداشت آب در آینده نسبت به برداشت آب در حال حاضر.براساس پژوهشهای صورت گرفته و بر اساس شاخصهای فوق روشن میشود که ایران در مرحله بحران آب قرار دارد و اگر برنامهریزی و سیاستگذاری مناسبی در نظر گرفته نشود، بحران آب در ایران میتواند بسیار وخیمتر شود. به بیان دقیقتر، منابع آب تجدیدشونده برای مصرف در ایران 130 میلیارد مترمکعب و سرانه 1600 مترمکعب بوده است. براساس این پژوهش، کاهش سالیانه منابع آب شیرین در ایران 3.6 برابر بیشتر از استاندارد جهانی است. از این 130 میلیارد مترمکعب تا سال 2020 این رقم به بیش از 90 درصد خواهد رسید. همچنین پیشبینی شده است در همین سال سرانه آب برای هر ایرانی 1300 مترمکعب و در سال 2050 کمتر 1000 مترمکعب خواهد بود که این ارقام نشان دهنده بحران آب در کشور است. متأسفانه پیشبینی بانک جهانی نیز نشان میدهد که تا سال 2050 و در خوشبینانهترین حالت تا سال 2100 میزان سرانه مصرف آب در ایران به کمتر از 1000 مترمکعب و حتی 700 مترمکعب کاهش خواهد یافت که نشان دهنده بحران شدید است.
اقدامات صورت گرفته و نتایج آن
برای مقابله با این بحران اقدامات گوناگونی نظیر انتقال آب، سدسازی، تغییر الگوی آبیاری و نظایر این صورت گرفته است. اما این اقدامات چندان مؤثر نبوده است. به عنوان مثال، سدسازی یکی از اقداماتی بوده است که دولتهای قبلی برای مدیریت آب، بحران خشکسالی و بحران آب انجام دادهاند.
با نگاهی گذرا به سدهای ایران میتوان فهمید که اغلب آنها دچار مشکلات زیر هستند:
انتخاب رودخانه اشتباه برای ساخت سد، بیتوجهی به تغییرات جریان آب پایین دست، غفلت از تنوع زیستی و از بین بردن زنجیره اتصال غذایی موجودات آبزی و حیوانات اطراف آن، سیاستها و محاسبات اقتصادی اشتباه، ناتوانی در جلب رضایت عمومی مردم منطقه، سوءمدیریت در خطرات و تاثیرات و ساخت و ساز بیرویه. علاوه بر این، ساخت سد با توجه به «کاهش 10 درصدی میزان بارشها در ایران»، «افزایش حدود 1.5 درجهای دمای هوا»، «تبخیر حدود 25 میلیارد مترمکعب از منابع آب کشور»، «کاهش حدود 20 درصدی روانآبها و آبهای سطحی»، «کاهش 15 درصدی تغذیه آبهای زیرزمینی»، «کاهش بارش برف و ناپایداری منابع آب» و «افزایش بارشهای ناگهانی و ملحقنشدن این منابع آبی به آبهای زیرزمینی و جریان آبهای سطحی» نتوانسته است بحران آب در ایران را حل کند. از سوی دیگر، زیادهروی در سدسازی طی سالهای گذشته ادامه داشته است. حجم ساخته شده بالغ بر ۷۶ میلیارد مترمکعب است در حالی که تنها 46 میلیارد مترمکعب آب برای تنظیم وجود دارد. تعدادی از سدهای ساخته شده نیز ارتفاعشان بیش از حد آب موجود منطقه است و همچنین سدهایی نیز وجود دارند که مخزنشان آب کافی نیز ندارد تا وارد نیروگاه شود.یکی دیگر از اقدامات دولت، پروژههای انتقال آب بوده است: انتقال آب زایندهرود به کاشان، آران و بیدگل، انتقال آب زایندهرود به اصفهان، انتقال آب زایندهرود به چغارت، بافق و تفت، انتقال آب کرخه به آبادان و خرمشهر و غیره. به نظر کارشناسان، انتقال آب شاید برای مدتی کوتاه مسأله بحران آب را حل کرده باشد و در برخی از نقاط محدود کارآمد بوده باشد، اما اثرات نامطلوب و طولانی مدتی بر حوضه مبدأ و مقصد انتقال آب داشته است. از جمله پیامدهای آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تغییر در کیفیت خاک و کاربری اراضی و کشاورزی، اشباع شدن خاک، فشار بیشتر بر آبهای زیرزمینی و عمیق تر شدن چاههای کشاورزی، افزایش درگیریها و آشفتگیهای سیاسی، مدیریتی و اجتماعی و غیره.
یکی از اقدامات دیگر دولت در این زمینه، بالا بردن راندمان آبیاری بوده است. به نظر محققان، علت بحران آب در ایران را میتوان مصرف بیش اندازه آب در بخش کشاورزی دانست. بخش کشاورزی 92 درصد آب کشور را مصرف میکند. محصول به دست آمده نیز متناسب با میزان آب مصرف شده نیست. میزان هدررفت آب در بخش کشاورزی 30 درصد است و بنابه آمار فائو، راندمان آبیاری کشاورزی در ایران 40 درصد است. همچنین تصرف سهم محیط زیست از آب تجدیدپذیر توسط سایز بخشها و به ویژه بخش کشاورزی باعث خشک شدن تالابها، دریاچهها، افت سطح آب سفرهها، وقوع طوفان ریزگردها و غیره شده است.مساله بحران آب و به تبع آن کشاورزی به عنوان بخش اصلی مصرف و اخیراً محیط زیست از زوایای مختلف مورد بحث قرار گرفته و راه حلهای گوناگونی نظیر یکپارچه سازی اراضی، مکانیزاسیون کشاورزی، تصویب قوانین، ایجاد نظامهای یکپارچه تولید، مشارکت اجتماعی، بالا بردن راندمان آبیاری و غیره برای رفع این بحران مطرح شده است که تأثیرگذاری آنها با تردید کارشناسان مواجه است. برای مثال، عمده برنامهها برای کنترل بحران آب، بر بالا بردن راندمان آبیاری از طریق جایگزینی روشهای سنتی با روشهای تحت فشار متمرکز شده است که ارتباط چندانی به کمبود آب در مقیاس حوضه ندارد و حتی ممکن است وضعیت آن را وخیمتر هم بکند.
دیدگاه تان را بنویسید