دولت علت استعفای بطحایی را کاندیداتوری انتخابات مجلس اعلام کرد؛
ترک وزارت به هوای وکالت!
نه به آن استعفانامه بلندبالای عباس آخوندی برای ترک وزارت راه و شهرسازی، نه به این استعفای گنگ و مهآلود وزیر معلمان و دانشآموزان! رفتن هریک از وزرایی که تا به امروز کابینه دوازدهم را ترک کردهاند در نوع خود منحصر به فرد بوده است؛ از استعفای پر از گوشه و کنایه قاضیزاده هاشمی و اختلافاتش با محمدباقر نوبخت و تودیعی که هنوز هم برای او برگزار نشده تا استعفای مصلحتی محمد شریعتمداری، وزیر صمت که درست در یک قدمی استیضاح اتفاق افتاد و فردای پذیرش استعفا به وزارت کار منصوب شد!
استعفای جنجالی آخوندی با آن استعفانامه مبسوط و مفصلش از حیث شفافیت جزو نوادر روزگار بود! و حالا هم استعفای ناگهانی محمد بطحایی که کج سلیقگی در پیدا کردن بهانه برای آن، او را آماج طعن و کنایهها کرده است.
تمام این استعفاها یک سناریوی مشترک دارند و آن اینکه ابتدا خبرهای غیررسمی از استعفای وزیر مربوطه در گوشه و کنار منتشر میشود، بعد وزارتخانه مربوطه به شکلی دوپهلو تکذیب میکند، بعد چند نماینده مجلس تایید میکنند، چند نفر هم اظهار بیاطلاعی؛ و خلاصه درست زمانی که تعلیق به خوبی شکل گرفته است، نقطه اوج قصه اتفاق میافتد و اعلام میشود که ریاستجمهوری با استعفا موافقت کرده است!
دیروز هم همین اتفاق تکرار شد. از دو روز قبل خبر استعفای بطحایی در توئیتر در سطور حدس و گمان رسانهها پیچیده بود و هر کس از ظن خود پر و بالی به این خبر غیررسمی میداد و خبری هم از اطلاعرسانی دولت نبود. وزارت آموزش و پرورش صرفا به صورت دوپهلو آنچه در سایتها منتشر شده را تکذیب کرد اما جبار کوچکینژاد، نایبرئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در صفحه توئیتری خود نوشت: «وزیر آموزش و پرورش به علت عدم همکاری هیأت دولت با ایشان در جهت حل مشکلات فرهنگیان استعفا داد.»
متن استعفای بطحایی امروز منتشر میشود
این تایید و تکذیبها برای دو روز ادامه داشت تا اینکه درنهایت علی ربیعی، وزیر سابق و استیضاح شده کار که به تازگی سخنگوی دولت شده، ناگزیر مجبور شد اولین حضور خود به عنوان سخنگویی دولت در صدا و سیما را با خبر استعفای بطحایی تجربه کند. او دیروز در مصاحبهای با بخش خبری ساعت 14 سیما گفت که «بطحایی استعفایش را ابتدای هفته تقدیم ریاستجمهوری کرده و علت آن را هم حضور در مجلس نوشته است!»
سخنگوی دولت ادامه داد که بطحایی روز سه شنبه نیز با محمود واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهوری تماس گرفته و خواسته که تا قبل از آنکه مدت زمان قانونی برای استعفا تمام شود، با استعفای او موافقت شود.
پایان مدت زمان قانونی مورد اشاره نیز در واقع روز پنجشنبه بوده است چراکه مطابق قانون وزرا جزء مقامات و مسئولانی هستند که برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس باید از سمت خود کنارهگیری کنند و همه مدیران مشمول این قانون تا 16 خرداد برای استعفا از مسئولیت خود فرصت داشتند. ربیعی با اشاره به خواسته بطحایی برای موافقت با استعفایش پیش از پایان این مهلت قانونی، درنهایت خبر داد که رئیسجمهوری با استعفای او موافقت کرده است. او همچنین اعلام کرد که سرپرست وزارت آموزش و پرورش شنبه تعیین میشود، متن استعفای بطحایی نیز شنبه یعنی امروز منتشر میشود.
وزارت نقد و وکالت نسیه!
این تمام چیزی بود که سخنگوی دولت درباره استعفای نابهنگام وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد و گفت «علیرغم همه گمانهزنیهایی که از سوی طیفهای مختلف میشود، آنچه که اتفاق افتاده همان بود که من اعلام کردم.»
اما آنچه ربیعی به عنوان سخنگوی دولت گفت برای بسیاری قانعکننده نبود و حکایت سیلی نقد و حلوای نسیه را به یادها آورد. عبدالله گنجی در صفحه توئیتری خود نوشت: «سراغ دارم که یک نماینده را برای وزارت از مجلس بیرون بکشند اما سراغ ندارم یک وزیر به عشق نمایندگی وزارت را ترک کند. منابع، اختیارات و مواهب قابل قیاس نیست. یا بطحایی راه موجهی برای فرار یافته است که طبیعی جلوه کند یا واقعیت به جامعه گفته نمیشود.»
برخی دیگر این سوال را مطرح میکردند که چگونه رئیسجمهوری سخن از جنگ و طلب اختیارات ویژه به دلیل شرایط جنگی میگوید و همزمان وزیرش کابینه او را در این شرایط جنگی ترک میکند و انتخاب یک وزیر جدید و گرفتن رأی اعتماد برای او را به لیست گرفتاریهای رئیسجمهوری اضافه میکند؛ آن هم به یک بهانه عجیب!
نایب رئیس کمیسیون آموزش: دلیل اصلی این استعفا، مشکلاتی بود که در مسیر آموزش و پرورش وجود داشت از جمله طرح رتبهبندی فرهنگیان که باید طبق قانون اجرا میشد و وزیر هرچه تلاش کرد موفق نشد مصوبه برای انجام آن را از دولت بگیرد
پشت پردههای ابهام
همزمان که چنین استعفایی با عقل جور درنمیآمد، برخی اختلافات بطحایی با دولت را دلیل این استعفا اعلام کردند. جبار کوچکینژاد، نایب رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفت: «دلیل اصلی این استعفا، مشکلاتی بود که در مسیر آموزش و پرورش وجود داشته از جمله طرح رتبهبندی فرهنگیان که باید طبق قانون اجرا میشد و وزیر هرچه تلاش کرد موفق نشد مصوبه برای انجام آن را از دولت بگیرد.» مطالبات فرهنگیان و بازنشستگان از جمله موارد دیگری است کوچکینژاد به عنوان چالشهای بطحایی مطرح کرد و ادامه داد: «دولت باید 1600 میلیارد به آموزش و پرورش میداد تا مطالبات فرهنگیان را پرداخت کند و این کار هم انجام نشد و همکاری دولت با بطحایی در شب عید هم همکاری خوبی نبود.»
گذشته از اینها حواشی متعدد نیز بطحایی را تحتفشار قرار داده بود؛ ماجرای همخوانیهای گروهی با ساسی مانکن در مدارس، جا به جایی تاریخ کنکور در پی وقوع سیل، جنجال اخلاقی در مدرسه معین، اعتراضات هرازگاهی معلمان در گوشه و کنار کشور، صفآرایی مافیای کنکور در برابر او که پارسال به دفتر مراجع تقلید قم هم کشیده شد و البته فشار بهارستان بر او که دل خوشی از وزارت او ندارد و بارها استیضاح او را کلید زده است.
کنایههای بهارستانی
او مرداد 96 با 238 رأی موافق، 35 رأی مخالف و 13 رأی ممتنع وزیر آموزش و پرورش شد اما سال 97 برای او سال استیضاح بود؛ استیضاحی که درنهایت به دلیل همزمانی با بازگشایی مدارس انجام نشد و به زمانی دیگر موکول شد اما عزم آن همچنان وجود داشت و بهارستانیها فروردین امسال دوباره استیضاح او را کلید زدند اما در آستانه استیضاح، استعفا کرده است.
نمایندگان مجلس هم استعفای بدون پاسخگویی را از طعن و کنایه مصون نگذاشتند. بهرام پارسایی نماینده شیراز در توئیترش نوشت: «آقای وزیر آموزش و پرورش! حتی اگر قصد شرکت در انتخابات مجلس را داشتید، بهتر بود در واکنش به فجایعی همچون مدرسه غرب تهران و زاهدان و تاکستان، یا برای عذرخواهی از فرهنگیانی که پاسخی برای مطالباتشان نداشتید، استعفا میکردید، تا لااقل به عنوان فردی مسئولیتشناس، شانس رأی آوردن داشته باشید.»
حمیده زرآبادی، نماینده قزوین هم نوشت: «آقای رئیسجمهور! شاید وزیر صنعت، وزیر علوم و وزیر ورزش هم تصمیم بر حضور در انتخابات دارند...!!! با استعفایشان موافقت کنید... به همین سادگی؛ به پاسخگویی هم نیازی نیست.»
«یکی از احزاب سیاسی که خود را اثرگذارترین حزب در روی کار آمدن روحانی میداند و در سالهای اخیر تلاش کرده تا از دولت اصلاحطلبزدایی کند این بار هم در تلاش است تا با تحت فشار دادن وزرای دولت نیروهای نزدیک به خود را وارد کابینه کند.»
تکاپو برای پر کردن کرسی خالی کابینه
به هر حال با تمام اینها، بطحایی ناکام از تحقق وعدههایی که در زمان رأی اعتماد گرفتنش داده بود، از وزارت کنار رفت و اکنون تکاپو برای انتخاب وزیر بعدی آموزش و پرورش در دولت به راه افتاده است.
خبرگزاری ایلنا دیروز به نقل از یک منبع آگاه نوشت: «برخی اعضای کابینه درصدد صحبت با وزیر آموزش و پرورش برای پس گرفتن استعفا هستند، اما گویا ارادههایی در دولت و در دفتر رئیسجمهور در حال بررسی گزینههای جانشین بطحایی هستند.»
این منبع همچنین با نام بردن از یکی از معاونان وزیر آموزش و پرورش که سال ۹۶ نیز به عنوان گزینه وزرات مطرح میشد، گفت: یکی از احزاب سیاسی که خود را اثرگذارترین حزب در روی کار آمدن حسن روحانی میداند و در سالهای اخیر تلاش کرده تا حد ممکن از دولت اصلاحطلبزدایی کند این بار هم در تلاش است تا با تحت فشار دادن وزرای دولت نیروهای نزدیک به خود را وارد کابینه کند.
اما پیش از آنکه مشخص شود جانشین بطحایی چه کسی خواهد بود و کدام گروه سیاسی این کرسی خالی را پر خواهد کرد، امروز سرپرست این وزارتخانه بیوزیر معرفی میشود. در میان گزینههای احتمالی برای سرپرستی نام معاونان سابق و فعلی او دیده میشود.
نامهای مهدی نوید ادهم، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرور؛ علی زرافشان، معاون سابق وزارت آموزش و پرورش؛ امیرعلی نعمتاللهی، قائم مقام فعلی وزارت آموزش و پرورش؛ حسین خنیفر، رئیس دانشگاه فرهنگیان؛ علیرضا کاظمی، معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش و مجتبی زینیوند، رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی.
دیدگاه تان را بنویسید