کیفرخواست سنگین علیه تهیه کننده شهرزاد قرائت شد
«عیش و نوش» ۱۰۷ میلـیاردی
سیدمحمدهادی رضوی، مدیرعامل یک گروه اقتصادی به نام «فاطمی» است. «فاطمی»؛ نامی آشنا از دسته و رسته «ثامن» و «مولیالموحدین» و ولیعصر(عج) و نامهایی از این دست است که به راحتی میتوان پشت قداست آنها پنهان شد و شگفتی آفرید!
گروه اقتصادی «فاطمی» هادی رضوی چندین مجموعه دارد ازجمله شرکت صنایع سازندگان فاطمی، ماشینهای اداری فاطمی و کارخانجات فاطمی. البته فعالیت این گروه فقط به اینجا ختم نمیشود، بلکه یک باکس فرهنگی هم دارند که محصولش شد «شهرزاد» پر حرف و سخن در شبکه نمایش خانگی با دستمزدهای آنچنانی که با تسهیلات بانکی ساخته میشوند و از «معافیت مالیاتی به دلیل فعالیت فرهنگی» هم برخوردار میشوند و اسمشان هم میشود «بخش خصوصی!» و بعد هم جماعتی باید بدوند به دنبال این بخش خصوصی برای وصول طلب بیتالمال!
شاگرد مکتب موتلفه
گذشته از تمام اینها سید محمدهادی رضوی، داماد محمد شریعتمداری، وزیر کار، هم هست. او که دیروز اولین جلسه دادگاهش را میگذراند؛ تاکید میکرد او را نه به عنوان «داماد وزیر» بلکه با هویت خودش محاکمه کنند و در برابر کیفرخواست تند و تیز نماینده دادستان هم به کنایه گفت که «داماد شریعتمداری هستم نه داماد نتانیاهو!»
البته استدلال رضوی در اینکه پولداریاش ربطی به پدر همسرش ندارد، این است که در مدرسه موتلفه درس خوانده و در اتمسفر موتلفه بزرگ شده؛ حزب موتلفهایها هم که معروفند به «تجارت و بازرگانی!» و همین فضا باعث شده تا در وانفسایی که بانکها برای دادن وام مسکن و ازدواج شیره جان جوانان را میکشند، او به عنوان جوانی دهه شصتی، دارای سرمایهگذاری میلیاردی با تسهیلات بانکی میلیاردی باشد.
رضوی: من را داخل خودرویی بدون پلاک بردند. اینها رابط عملیات ویژه آگاهی با یکسری از بدهکاران کلان بانکی بودند. به من گفتند چقدر میدهی تا پروندهات را تمام کنیم؟ من استرس دارم که مبادا برای من اتفاقی بیافتد، چون دائماً به من میگفتند مبادا بخواهی چیزی را بگویی
خودش پیشتر قبل از اینکه حضور در دادگاه را تجربه کند در گفتگویی با «آی سینما» گفته بود: خانواده مادری بنده و پدر بزرگ بنده «ناظمزادگان» هستند؛ از قدیمیترین مبارزان قبل از انقلاب، ساکن در خیابان ایران و 17 شهریور. پدر بنده قبل از انقلاب دو سال آمریکا بودند و با وقوع انقلاب به ایران برمیگردند. مدتی در جنگ بودند و بعد از سال 64 در بخش خصوصی کارخانه تولیدکننده ماشینهای اداری و تجهیزات رسانهای به راه انداختند. قبل از اینکه داماد آقای شریعتمداری شوم، همه من را میشناختند. پدر من از سال 70 با همین صدا و سیمای جمهوری اسلامی خرید و فروش تجهیزات داشته است. پس وضع مالی ما از همان ابتدا مشخص بوده است. طوری درباره بنده حرف میزنند که انگار قبل از اینکه داماد آقای شریعتمداری بشوم، در یتیمخانه بودهام بعد یکهو آمدهام و با چند میلیارد سرمایهگذار سریال شهرزاد شدهام.»
به هر حال او فرزند و داماد هر که باشد، صد میلیارد از بانک سرمایه وام گرفته و داستان وام گرفتن و وثیقه سپردن و تسویه کردنش نیز آنطور که در جلسه دادگاه او شرح داده شد، ماجرای جالب و در عین حال شگفتی است!
107 میلیارد تسهیلات بدون وثیقه
دیروز اولین جلسه دادرسی به پرونده اتهامی موضوع فساد در بانک سرمایه با ۲۱ ارکان اعتباری و ۸ تن از مدیران و سیدمحمدهادی رضوی برگزار شد. اولین کیفرخواست مورد رسیدگی در این جلسه هم مربوط به محمدهادی رضوی بود.
رسول قهرمانی، نماینده دادستان شروع به قرائت کیفرخواست کرد و گفت که محمدهادی رضوی از طریق شرکتهای آیندهسازان و رهپویان کوثر 60 و 20 میلیارد تومان به نام شرکتهای فوق و بدون تودیع وثیقه تسهیلات دریافت کرده و از طریق شرکت شایگان تجارت آتیه با ٣ فقره ضمانتنامه هم ٢٧میلیارد و ٥٠٠ میلیون تومان بدون اعتبارسنجی و تودیع وثیقه تسهیلات گرفته و اقدام به خرید گوشت و مرغ از شرکت پشتیبانی دام استان تهران کرده و بعد در بازار به فروش رسانده و بانک مذکور را با چالش جدی مواجه کرده است.
نماینده دادستان: سیدهادی رضوی ١٢٠ میلیارد تومان به بانک سرمایه بدهکار بوده و از طریق گراننمایی ملک مذکور به مبلغ ١٢٥ میلیارد تومان از بانک سرمایه ٥ میلیارد تومان هم طلبکار شده و با آن طلب خود به شهرداری را هم پرداخت کرده است
در همین ابتدای کیفرخواست، مشخص میشود که درس خوانده مدرسه موتلفه، حوزه کاری خود را محدود به صنایع و ماشینآلات و کار فرهنگی از نوع «شهرزادسازی» نکرده، بلکه شم اقتصادیاش را به حوزه گوشت و مرغ هم تسری داده است!
تسویه بدهی بانکی به سبک «گراننمایی»
آنطور که نماینده دادستان دیروز گفت، رضوی غیر از خرید گوشت و مرغ، با تسهیلات دریافتی ملک هم میخریده و بعد برای تسویه بدهیهای میلیاردی خود به بانک از روش «گراننمایی» استفاده میکرده است. قهرمانی در این مورد توضیح داد: «رضوی اقدام به خرید چندین ملک در نقاط مرغوب تهران کرده که ملک موسوم به «صبا» را در خیابان اندرزگو به مبلغ ١٩ میلیارد تومان خریداری کرده و در اسفندماه سال ٩٤ قصد داشته تا از طریق گراننمایی به مبلغ ١٢٠ میلیارد تومان بدهی خود را به بانک سرمایه تسویه کند.»
وی ادامه داد که «رضوی در این خصوص از شخصی به نام محسن پارسائیان کمک میخواهد و کارشناسان پیرو یک تبانی ملک را به میزان بیش از چهار برابر ارزش واقعی یعنی ١٢٥ میلیارد تومان ارزیابی میکنند؛ در حالی که چند ماه پیش از ارزیابی، از قبال تسهیلات بانک سرمایه این ملک را خریداری و برای خوشخدمتی هم به محسن پارسائیان ٣٠٠ میلیون تومان پاداش پرداخت کرده است.»
رشوهخواری که سر از اسپانیا درآورد
رضوی اما این اظهارات را از اساس تکذیب کرد و گفت: «بنده کارم تولید سالنهای آمفیتئاتر و سالنهای کنفرانس رسانهای است و تصمیم داشتم این ملک را به (بانک سنتر) و بیمه تبدیل کنم، این ملک یک ملک بیارزش نبوده است که مثلاً بگویم در جهرم یک ملک را به عنوان وثیقه معرفی کردهام؛ بلکه وثیقه من بَرِ خیابان اندرزگو که یکی از خیابانهای شلوغ و جزء خیابانهای پولداری تهران بوده، واقع شده است.»
متهم پرونده بانک سرمایه ادامه داد که برای این ملک هفت طبقه جواز تجاری به مساحت دو هزار متر مربع گرفته بوده و سه کارشناس از بانک نیز آن را 125 میلیارد تومان ارزیابی کرده بودند. او میگوید: «نهایتاً در تاریخ 20/12/95 به ما ابلاغ شد که آقای رضوی بیا و بدهیات را مشخص کن که همان ۸۰ میلیارد تومان را قبول داریم.»
رضوی ادامه میدهد: «یکی از مدیران وقت بانک سرمایه (حیدرآبادی) به من گفت که بیا ما ملک تو را ۱۲۰ میلیارد ارزیابی میکنیم که ۸۰ میلیارد بدهی تو را تسویه میکند و ۵۰-۴۰ میلیارد هم به تو داده میشود اما تو باید ۵ میلیارد تومان نقد به من بدهی و یک ملک را هم بدهی تا حسابت تسویه شود که من این موضوع را قبول نکردم و نمیدانم که چرا این آقا از (اسپانیا) سر درآوردند.»
چگونه یک بدهکار بانکی، طلبکار هم میشود؟
شرحی که نماینده دادستان از ماجرای این ملک و تسویه تسهیلات بانکی از طریق آن داد اما کاملا متفاوت بود. قهرمانی گفت که «سیدهادی رضوی ١٢٠ میلیارد تومان به بانک سرمایه بدهکار بوده و از طریق گراننمایی ملک مذکور به مبلغ ١٢٥ میلیارد تومان از بانک سرمایه ٥ میلیارد تومان هم طلبکار شده و چندین چک بابت طلب خود از بانک سرمایه دریافت و بابت طلب خود به شهرداری ارائه کرده است!»
او تصریح کرد که «ملک صبا در خیابان اندرزگو، حسب ارجاع بازپرس ناحیه تهران به مبلغ ۷۱ میلیارد تومان ارزیابی شده و هیأت کارشناسی سازمان بازرسی و کمیته تحقیق و تفحص مجلس ملک را به ۲۶ میلیارد و ۳۰ میلیارد تومان ارزیابی کردهاند!»
من را در خودروی بدون پلاک بردند
در پاسخ به کیفرخواست قهرمانی، رضوی چندین بار به درخواست رشوه و تهدیدها اشاره کرد و گفت: «در برج ۵ سال ۹۵ اکیپی از آگاهی عملیات ویژه و فردی به نام آقای فرجی نزد من مراجعه کردند و من را به داخل خودرویی بدون پلاک بردند و گفتند که بیا تا تکلیف بدهی تو را مشخص کنیم و من را نزد فردی به نام شادان بردند که اخراجی قوه قضاییه بود. اینها رابط عملیات ویژه آگاهی با یکسری از بدهکاران کلان بانکی بودند که به من گفتند چقدر میدهی تا پروندهات را زودتر تمام کنیم؟ آنها تا برج ۱۰ من را بازی دادند و بالاخره در این ماه من را احضار کردند. در آنجا آقای فرجی به من گفت که من تو را در تاریخ 13/10/95 به دادسرا میبرم و کسی هم تو را نمیبیند و همین هم شد! یعنی در تاریخ 3/12/95 من را دوباره احضار کردند و دیدم بازجویی تاریخ 3/12/95 را به تاریخ 13/10/95 ثبت کردهاند. آنها به من گفتند که باید پول را پس بدهی و من را نزد شخصی به اسم آقای پسندیده بردند.»
در اولین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات هادی رضوی، بخش بزرگی از دفاعیات او، اختصاص به همین روایتهای پراکنده از افراد و جلسات مشکوک داشت و او در بخشی از اظهارات خود رو به قاضی مسعودی مقام، رئیس دادگاه گفت: «آقای قاضی، من استرس دارم که مبادا برای من اتفاقی بیفتد و حتی در چندین نوبت این مطلب را هم اعلام کردهام چون دائماً به من میگفتند که مبادا بخواهی چیزی را بگویی.»
عیش و نوش خودروهای لوکس و ملک
نکته دیگری که در کیفرخواست نماینده دادستان مورد تاکید بود، اخلال در نظام اقتصادی و تحصیل مال نامشروع از سوی هادی رضوی بود. رسول قهرمانی در این بخش از کیفرخواست، گفت: «متهم سید هادی رضوی از مجرای پرداخت رشوه به مدیران بانک سرمایه بدون تودیع وثیقه در حدود ۱۰۷ میلیارد تومان را در سال ۹۱ تا ۹۴ از شبکه بانکی خارج و صرف عیش و نوش، سفرهای خارجی، خودروهای لوکس و ملک کرده است.»
او ادامه داد: رضوی متهم به مشارکت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور از طریق تحصیل مال از طریق نامشروع به مبلغ ۱۰۷ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان آزاد با قرار وثیقه است و اتهامات دیگری دارد که در دادگاه صالح رسیدگی خواهد شد.
رضوی اما تاکید دارد که اولا بنا بر استعلام بانک مرکزی تسهیلگیرندگان مشمول بند «ه» قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی نمیشوند. دوما او مدعی است که پنهانکاریای صورت نگرفته و در تمام فرایندهای بانکی برای دریافت تسهیلات همه روال را قانونی و با شفافیت طی کرده است. موضوع دیگری که او به آن اشاره میکند، قراردادهای سفید امضاست. او در پاسخ به اتهام جعل قرارداد توضیح میدهد که تسهیلات را به عنوان وام امور جاری میخواسته اما بانک میخواسته وام مشارکت مدنی به او بدهد که به دنبال مخالفت او، قراردادهای سفید را پیش روی او میگذاشتند.
تمسک به «جشنواره مدافعان حرم»!
او همچنین درباره بخش دیگری از کیفرخواست گفت: «بیش از ۱۰ مورد ادعا در کیفرخواست من وجود دارد که جواب دادهام، مثلا میگویند با دادن چک و سفته وام گرفتهام و یا برای اعطای تسهیلات اعتبارسنجی نشده است دلیلش این است که اعتبار داشتم و خوشپرداخت بودهام»!
به استدلالهای او دادگاه باید رسیدگی کند اما آنچه در دادگاه دیروز دیده شد، این بود که او خود را نماینده قشر حزبالهی میداند و بسیاری از آنچه در پروندهاش است را دسیسه میانگارد؛ آنچنانکه گفت: «حالا این رضوی کیست که سر زبانها افتاده است، به طوری که شبکه voa آمریکا سه ویژهبرنامه برای مسخره کردن درست میکند. چون زورشان آمده برای مدافعان حرم جشنواره برگزار کردم. حالا طوری شده است که حرف از قاچاق خودرو میشود میگویند کار داماد فلانی است.»
حال باید دید که ادعای «بچه حزبالهی» بودن و سابقه برگزاری «جشنواره مدافعان حرم» و دامادی محمد شریعتمداری بر بررسی پرونده او سایه خواهد انداخت یا اینکه صرفا مستندات پروندهاش حکم او را تعیین خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید