دو صندلی در شورایعالی انقلاب فرهنگی خالی شد؛
عاقبت دو پادشاه در اقلیم فرهنگ
محبوبه ولی
دو صندلی خالی برای دو عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی؛ یکی برای عزتالله ضرغامی و دیگری برای حسن رحیم پورازغدی؛ این عاقبت دولت و شورایی است که آبشان در یک جوی نمیرود و همهجا از توئیتر گرفته تا جلسات شورایعالی انقلاب فرهنگی، محمل تاخت و تاز آنها به یکدیگر است.
دو روز پیش خبرگزاری دولت، خبری منتشر کرد مبنی بر اینکه ضرغامی و رحیم پورازغدی از سوی مقام معظم رهبری از شرکت در جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی منع شدهاند. گرچه ساعاتی بعد این خبر تکذیب شد، اما ظاهرا پیشدرآمد خبر دیگری بود که دیروز منتشر شد و اتفاقا این بار دفاتر این دو عضو شورا تایید کردند که برای شرکت در جلسه دیشب شورایعالی انقلاب فرهنگی دعوت نشدهاند.
شش سال جنگ اعصاب
خوب این پرده تازهای است از فراز و فرودهای شورایی که شش سال تمام درگیر یک جنگ تمامعیار با رئیسجمهوری است. دولت روحانی تازه روی کار آمده بود که اولین نشانههای این جنگ بروز کرد. در جلسه بهمن ماه سال 93 این شورا، یکی از اعضا نوک پیکان انتقادات خود را به سوی روحانی، دستگاه سیاست خارجی او و مشخصا پیادهروی ظریف با جانکری نشانه رفت و اظهارات او چنان روحانی را برافروخت که کار به مشاجره لفظی کشید. روحانی انتقادات او را «عوامانه» و «از روی کم اطلاعی» خوانده و درنهایت هم با قهر جلسه شورا را ترک کرده بود.
محمدباقر نوبخت که آن زمان سخنگوی دولت بود نیز انتقادات مربوط به پیادهروی ظریف و کری را «سخیف» خواند. ظاهرا این اتفاقات به رویه ثابت شورا تبدیل میشود و کار به جایی میرسد که خبرنگاران فروردین امسال از واعظی، رئیس دفتر روحانی پرسیدند آیا رئیسجمهوری علاقهای به برگزاری جلسات شورایعالی انقلاب فرهنگی ندارد؟!
گرچه واعظی این ادعا را تکذیب کر، اما نگاهی به تعامل دولت و شورای عالی انقلاب فرهنگی و خبرهای مشاجرات و تنشهایی که از این شورا به بیرون درز میکند، موید بیمیلی رئیسجمهوری به این شورا و مصوبات و جلساتش است.
ازغدی چندی پیش گفته بود که شنیده است رئیسجمهوری اعلام کرده چند نفر از جمله او نباید به شورای عالی انقلاب فرهنگی بیایند و اگر این دو نفر یعنی ضرغامی و ازغدی به جلسات شورا بیایند، او در این جلسات شرکت نخواهد کرد
براساس آییننامه شورای عالی انقلاب فرهنگی، جلسات این شورا باید حداقل هر دو هفته یک بار برگزار شود، در حالی که در دولت روحانی برگزاری این جلسات به هر دو ماه یک بار میرسد. با قهرهای مکرر رئیسجمهوری از این شورا نیز به نظر میرسد که جلسات شورایعالی انقلاب فرهنگی جنگ اعصابی برای روحانی است که تحملش را ندارد.
جلسهای که طاقت روحانی را طاق کرد
اما آنچه که بسیاری آن را پیشزمینه خبرهای دیروز درباره عدم دعوت ضرغامی و ازغدی به جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی میدانند مربوط به اتفاقات آخرین جلسه این شوراست.
بهمنماه پارسال روحانی در دیداری با مدیران وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، حرفهایی مبنی بر اینکه «حجاب را چماق روی سر زنان کردهایم» و «در ایران رسانه آزاد نداریم» زد که به مذاق بسیاری خوش نیامد؛ از مراجع تقلید تا امامان جمعه و برخی چهرههای سیاسی و فرهنگی به او تاختند. یکی از جاهایی که روحانی مورد تاخت و تاز مخالفانش بابت آن اظهارات قرار گرفت، همین شورایعالی انقلاب فرهنگی بود.
آنطور که ضرغامی گفته است قانون نانوشتهای میان اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی است که از جزئیات درون جلسه، حرف و سخنی به بیرون درز نکند؛ اما با این حال روایتهای متعددی از جلسه بهمن ماه پارسال منتشر شد که میگفتند کار مشاجره ضرغامی و روحانی بر سر حرفهایی که روحانی درباره حجاب زده بود، چنان بالا گرفت که روحانی باز هم از جلسه شورا قهر و آن را ترک کرد.
ضرغامی بعدتر به کنایه گفت: «فیلترینگ، آن است که در یک جلسه تخصصی میخواهید حرفتان را بزنید، اما اجازه ندهند و تحمل یک نقد سازنده را در یک جلسه کارشناسی نداشته باشند، این فیلترینگ است.»
دولت خود را متولی امور فرهنگی میداند، از سوی دیگر مصوبات شورایعالی انقلاب فرهنگی را نیز باید اجرا کند. اما دردسرها از جایی شروع میشوند که دولت به عنوان متولی فرهنگی، قرابتی با قرائتهای این شورا از مسائل فرهنگی ندارد
سیاسیکاری در مسائل فرهنگی
بعد از آن جلسه خبر تاییدنشدهای منتشر شد مبنی بر اینکه عزتالله ضرغامی از سوی دفتر یکی از «مقامات عالیرتبه» از ادامه حضور در جلسات شورایعالی انقلاب فرهنگی و شورایعالی فضای مجازی منع شده است. از آن جلسه تا دیروز، این شورا جلسه دیگری نداشته است و آن مشاجره و حواشی اطرافش آمیخته با گَرد زمان رو به فراموشی میرفت اما خبرهای دیروز بار دیگر نشان داد که جنگ در شورای عالی انقلاب فرهنگی، قصد پایان و صلح ندارد.
ضرغامی از منتقدان پر و پاقرص دولت و شخص حسن روحانی است. صفحه توئیتری او تریبونی برای افشاگری علیه حسن روحانی است؛ چه آن زمان که نوشت روحانی با حصر موافق بوده و چه آن زمان که در توئیترش ادعا کرد روحانی دستور فیلتر تلگرام را داده است. دعوای او با روحانی نیز حرف امروز و دیروز نیست؛ همان ابتدای دولت حسن روحانی که قرار بود رئیسجمهوری در سیمای ملی گزارش صد روزه دولتش را منتشر کند و ضرغامی اصرار داشت که خودش باید مجری گفتگو را تعیین کند و روحانی هم تاکید داشت که با مجری مدنظر خودش گفتگو کند، مشاجرات آنها آغاز شده بود؛ مشاجراتی که در ظاهر بر سر مسائل جزئی است، اما در باطن زورآزمایی سیاسی و از میدان به در کردن رقیب است.
شورا را تعطیل کردهاند
به غیر از ضرغامی، صندلی ازغدی هم در جلسه آخر شورایعالی انقلاب فرهنگی خالی است. هر چقدر که ضرغامی در صفحه توئیترش به روحانی و دولتش میتازد، ازغدی در نشستها و سخنرانیهایش در دانشگاهها و مجامع فرهنگی، علیه روحانی و دولتش داد سخن میدهد.
او طی سالهای اخیر مکرر با اشاره به بینظمی به کاهش چشمگیر جلسات شورا و لغو جلسات از سوی روحانی، گفته است که «شورای عالی انقلاب فرهنگی را تعطیل کردهاند.» از دیگر انتقادات جدی او به دولت، عدم اجرای مصوبات شوعالی انقلاب فرهنگی است. ازغدی همواره گلایه دارد که مصوبات شورا در دفتر رئیسجمهوری معطل میماند، اما دستورات سازمان ملل و مواردی چون سند 2030، یکی یکی و بی صدا و باصدا اجرا میشوند.
ازغدی چندی پیش گفته بود که شنیده است رئیسجمهوری اعلام کرده چند نفر ازجمله او نباید به شورایعالی انقلاب فرهنگی بیایند. او افزوده بود که رئیسجمهوری گفته است اگر این دو نفر یعنی ضرغامی و ازغدی به جلسات شورا بیایند، او در این جلسات شرکت نخواهد کرد. حالا کاشف به عمل آمده که آنچه ازغدی شنیده پُر بیراه نبوده است.
بیچاره فرهنگ
حالا بحث بر سر قانونی یا غیرقانونی بودن این اقدام است؛ اینکه براساس قانون روحانی به عنوان رئیس شورایعالی انقلاب فرهنگی میتواند مانع حضور برخی از اعضا شود یا خیر؛ به ویژه که اعضای این شورا از سوی مقام معظم رهبری منصوب میشوند.
ضرغامی دیروز در واکنش به این ماجرا، آن را غیرقانونی خوانده بود و در صفحه فعال توئیتریاش، نوشته بود: «ممانعت غیرقانونی رئیسجمهوری از حضور من در جلسات شورایعالی انقلاب فرهنگی و فضای مجازی در برابر دهها اقدام غیرقانونی مهمتر ایشان در سطح ملی خیلی مهم نیست. فیلترینگ نوظهور رئیسجمهوری راه به جایی نخواهد برد.»
آنچه که از توئیت او برمیآید همان معنی «بچرخ تا بچرخیم» است! و آنچه که از ماجراهای روحانی و شورایعالی انقلاب فرهنگی، حکایت دو پادشاه در یک اقلیم.
دولت خود را متولی امور فرهنگی میداند، از سوی دیگر مصوبات شورایعالی انقلاب فرهنگی را نیز باید اجرا کند. اما دردسرها از جایی شروع میشوند که دولت به عنوان متولی فرهنگی، قرابتی با قرائتهای این شورا از مسائل فرهنگی ندارد و این گونه میشود که میان دو پادشاه در اقلیم فرهنگی کشور، چنین نزاع درمیگیرد و صدای طبل این نزاع وقتی بلندتر میشود که درگیریها و رقابتها و محاسبات و منازعات سیاسی نیز به آن افزوده میشود. و در این میانه بیچاره فرهنگ که او نیز مانند اقتصاد، قربانی سیاست است.
دیدگاه تان را بنویسید