راهبرد ایران برای امتیازگیری از این برگ برنده چیست؛
تنگه هرمز؛ انسداد یا وضع عوارض سنگین؟
محبوبه ولی
تقریبا میتوان گفت تا امروز هر خصومتی که دولت ترامپ در قبال ایران به خرج داده، بیپاسخ مانده است. اقدامات ایران در برابر رفتارهای واشنگتن محدود بوده است به شکایت بردن به لاهه، رایزنی با دیگر کشورها برای یارکشی در این منازعه، چشم انتظار اروپا بودن و تهدیدهایی که رنگ و بوی عمل نگرفتند. تا امروز دولت ترامپ به صورت مداوم به ایران فشار تحمیل کرده، بدون اینکه ایران پاسخی همتراز با این فشارها برای آمریکا داشته باشد.
این روزها اما زمزمههای بلندی درباره اقدام متقابل در برابر واشنگتن به گوش میرسد؛ زمزمههایی که بعد از تروریستی خواندن سپاه از سوی کاخ سفید، شدت گرفتهاند. 52 نماینده مجلس طرحی در همین باب نوشتهاند. همانطور که آمریکا برای وادار کردن دیگر کشورها به پیروی از سیاستهای خود، تهدید و فشار را در پیش گرفته است، این طرح نیز در جهت تنبیه کشورهای همکار آمریکا در اعمال تحریم علیه ایران نوشته شده تا ایران نیز به نوبهخود بتواند کشورهای تابع تحریمهای آمریکا را تحتفشار بگذارد.
تغییر چهره ایران صبور
در ماده اول این طرح آمده است: «کلیه کشورهایی که به تبعیت از ایالات متحده آمریکا از خرید و فروش نفت یا هر کالای دیگر از ایران خودداری و یا با اعمال محدودیت در معاملات شهروندان یا دولت متبوع خود با دولت و شهروندان جمهوری اسلامی ایران در تحریم جمهوری اسلامی ایران با آمریکا همکاری نمایند «کشورهای همکار آمریکا در اعمال تحریم علیه ایران»محسوب میشوند و مشمول تنبیهات مقرر شده در این قانون میگردند.»
ماده دوم دولت را مکلف کرده که هر شش ماه یک بار فهرست کشورهای همکار آمریکا در اعمال تحریمها را به گمرکات کشور و مناطق آزاد ابلاغ و از طریق رسانهها منتشر کند.
ماده سوم هرگونه واردات کالاهای مصرفی آمریکا و کشورهای همکار آمریکا در اعمال تحریم علیه ایران از طریق گمرکات یا مناطق آزاد را ممنوع کرده و ماده چهارم نیز فروش نفت و گاز ایران به کشورهای موضوع این قانون را به مدت 10 سال از آخرین باری که هر کشور در فهرست کشورهای همکار آمریکا قرار گیرد، ممنوع کرده است.
هر چند که طرح مذکور با چهار مادهاش، طرح خامی به نظر میرسد که حتی ممکن است نوعی خودزنی نیز باشد؛ اما به هر حال خیز مجلس و دیگر نهادهای تصمیمگیر برای اقدامات متقابل در برابر تحریمها و رفتارهای واشنگتن نشانه تغییر چهره ایران صبور به ایرانی است که قدم در راه تلافی گذاشته است، اما اینکه این اقدامات متقابل و تلافیجویانه تا چه حد منطقی و به دور از هیجانات باشد، موضوعی است که باید با دقت و وسواس بسیار بررسی شود. در همین راستا، کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس این روزها با حضور مسئولان ذیربط در حال بررسی پیشنویس طرحهای نمایندگان برای مقابله با اقدامات خصمانه آمریکاست.
شوخی با بشکه باروت
در طرح چهار مادهای که 52 نماینده مجلس ارائه کردهاند، تاکید شده که ایران باید با توجه به امکانات و ابزاری که در اختیار دارد، به کشورهای دشمن فشار وارد کند تا بتواند درخصوص خصومتهایی که نسبت به ایران روا داشته میشود، اقدامی درخور انجام داده باشد.
یکی از همین امکاناتی که ایران در اختیار دارد، تنگه هرمز به عنوان یکی از چهارآبراه اصلی جهان در تجارت نفت است؛ تنگهای که از زمان خروج ترامپ از برجام، مقامات ایرانی بارها تهدید به بستن آن کردهاند و هرچه راه مصالحه و مذاکره با آمریکا بستهتر میشود، این تهدید هواداران بیشتری پیدا میکند. روزنامه کیهان، هفته گذشته بعد از تروریست اعلام شدن سپاه از سوی آمریکا، در شماره بیست و دوم فروردین خود «تصمیم آمریکا را در تروریستی اعلام کردن سپاه؛ فرصتی طلایی برای بستن تنگه هرمز» اعلام کرد و در شماره دو روز بعد خود نیز سخن از به صفر رساندن صادرات نفت عربستان به میان آورد. در سرمقاله این روزنامه به قلم حسین شریعتمداری آمده بود: «تنگه هرمز باید به روی برخی کشورهای عربی نظیر عربستان، بحرین و امارات که با این تصمیم آمریکا همراهی کردهاند نیز بسته شود.»
بسیاری از خوانندگان شماره آن روز کیهان، آنچه در این روزنامه نوشته شده بود را سرشار از هیجانات عاری از منطق خواندند. نصرتالله تاجیک، سفیر پیشین ایران در اردن پیشنهاد شریعتمداری برای صفر کردن صادرات نفتی عربستان را از منظر اجرایی شوخی خواند و گفت: «نه در جو داخلی کشور و نظر مردم و نه از نظر منطقه اصلا ظرفیت اجرای چنین پیشنهادهایی وجود ندارد.»
او ادامه داد: «واقعا منطقه در حال حاضر کشش چنین کارهایی را ندارد. اکنون منطقه درست روی بشکه باروت قرار دارد و فقط منتظر یک جرقه است. لذا به عقیده من از منظر سیاسی، ظرفیتی برای عملی کردن این قضیه وجود ندارد.»
فارغ از ظرفیت سیاسی، پیش از این هر بار که موضوع بستن تنگه هرمز از سوی مقامات ایرانی مطرح شده، بر سر اینکه اساسا چنین تهدیدی به لحاظ حقوقی قابلیت عملیاتی شدن دارد یا خیر و اینکه هزینههای آن بیش از فایدههایش خواهد بود، حرف و حدیثهای بسیاری بوده است.
تنگه گران
اما در کنار بستن تنگه هرمز که برخی به دلیل محدودیتهای حقوقی و سیاسی، آن را منتفی میدانند، موضوع وضع عوارض بر این تنگه نیز مطرح میشود؛ بدین ترتیب که ایران از آن دسته کشورهایی که آمریکا را در تحریم ایران همراهی میکنند و در عین حال از تنگه هرمز نیز تردد دارند، عوارض سنگین دریافت کند و با گران کردن تجارت در تنگه هرمز، به آنها فشار آورد.
بر اساس ماده 26 کنوانسیون حقوق دریاها، کشور ساحلی میتواند برای خدماتی خاص از قبیل تأمین امنیت و فانوس دریایی و مبارزه با آلودگیهای زیستمحیطی کشتیها و علیالخصوص نفتکشها از کشتیهای عبوری عوارض اخذ کند.
آبراههای بینالمللی متعددی در دنیا وجود دارند که عوارض سنگینی هم دارند. کانال سوئز یکی از همان آبراههاست که اتفاقا عوارض دریافتی بابت آن یکی از منابع مهم درآمدی برای مصر است. عوارضی که کشتیهای نفتکش غول پیکر (VLCC) دو سال پیش باید برای عبور از کانال سوئز میپرداختند، 155 هزار دلار بود. همچنین اداره کانال سوئز مقرر کرده بود که VLCCها در سفر بازگشت خود، چنانچه با آب توازن سفر کنند باید 230 هزار دلار بپردازند. حتی پیشبینی میشود این کانال پس از توسعه، درآمد سالانه خود را تا سال 2023 میلادی به 13 میلیارد دلار برساند.
در کنار بستن تنگه هرمز که برخی به دلیل محدودیتهای حقوقی و سیاسی، آن را منتفی میدانند، موضوع وضع عوارض بر این تنگه نیز مطرح میشود؛ بدین ترتیب که ایران از آن دسته کشورهایی که آمریکا را در تحریم ایران همراهی میکنند عوارض سنگین دریافت کند
ایران هفت سال پیش کوشید که تنگه هرمز نیز به یکی از همین آبراههای گران بپیوندد. تیرماه 91 طرح وضع عوارض برای تنگه هرمز در مجلس مطرح و اتفاقا 150 امضا نیز پای آن ثبت شد. قرار شد بعد از تصویب آن، ممنوعیت عبور کشتیها و نفتکشهای متعلق به تحریمکننده جمهوری اسلامی ایران در دستور کار قرار بگیرد. علاوه بر مسئله تحریم، چنین اقدامی با توجه به وجود مشکلاتی از قبیل دزدان دریایی و ناامنی آبهای خلیجفارس، میتوانست به امنیت حمل و نقل در خلیج فارس نیز کمک کند و گذشته از تمام اینها میتوانست منبع درآمدی بسیار خوبی برای ایران باشد؛ اما درنهایت این طرح به جایی نرسید و عوارضی هم بر تنگه هرمز وضع نشد.
عمان، شریک ایران
و متحد آمریکا
دلایل متعددی برای نافرجام ماندن این طرح وجود داشت که یکی از مهمترین آنها مسائل حقوقی بوده و هست. یکی دیگر از مشکلات بر سر راه این تصمیم، اشتراک عمان با ایران در مالکیت تنگه هرمز است. تنگه هرمز بین استان هرمزگان ایران و استان مسندم عمان است؛ بدین ترتیب در داخل تنگه هرمز سه قسمت آبهای سرزمینی ایران با وسعت 12 مایل دریایی یا 22 کیلومتر از ساحل ایران، آبهای سرزمینی عمان شامل 12 مایل دریایی یا 22 کیلومتر از ساحل عمان و آبهای آزاد وجود دارد. هرچند که عمان همواره کوشیده تا چهره کشوری میانجی و بیطرف را در منطقه داشته باشد، اما با توجه به نزدیکی عمان و آمریکا، به نظر نمیرسد بتوان انتظار داشت که این کشور با تصمیمات ایران در تنگه هرمز همراهی کند.
توافق اخیر آمریکا و عمان در مورد اعطای تسهیلات نظامی از سوی مسقط به ایالات متحده درخصوص استفاده از بنادر و فرودگاههای عمان موید همین ادعاست. نفوذ آمریکا در عمان و تقویت روابط این دو تا جایی پیش رفته که تحلیلگران میگویند متغیرهای منطقهای و بینالمللی مسقط را وادار کرده تا محاسبات قدیمی خود را تغییر دهد و بهرغم اینکه همواره نقش میانجی بین دولتهای شورای همکاریهای خلیج فارس را داشته، این توازن را به نفع آمریکا تغییر دهد.
هرچند که عمان همواره کوشیده تا چهره کشوری میانجی و بیطرف را در منطقه داشته باشد، اما با توجه به نزدیکی عمان و آمریکا، به نظر نمیرسد بتوان انتظار داشت که این کشور با تصمیمات ایران در تنگه هرمز همراهی کند
حتی برخی دیگر معتقدند نزدیکی آمریکا به عمان در راستای برنامههای جدید این کشور برای تامین سلامت دریانوردی از طریق تنگه هرمز است تا از خطرات احتمالی که ممکن است ایران در پاسخ به تحریمها ایجاد کند، در امان باشد. به ویژه که بخش عمده طرحهای تفکیک تردد کشتیها در داخل تنگه هرمز در طرف عمانی تنگه قرار گرفته است.
بیل اوربن، یکی از سخنگویان مرکز فرماندهی ارتش آمریکا چندی پیش در واکنش به تهدید ایران برای بستن تنگه هرمز، گفته بود: «ملوانان نیروی دریایی آمریکا و متحدان منطقهای این کشور برای تضمین باز ماندن راه عبور کشتیهای تجاری طبق قوانین بینالمللی آمادهاند.»
چالش امتیازگیری
از برگ برنده
با تمام این احوال تنگه هرمز در کنار کانال سوئز، تنگه مالاکا و بابالمندب، یکی از چهار گلوگاه اصلی جهان برای تجارت نفت است که روزانه شاهد عبور 19 میلیون بشکه نفت است و علاوه بر ایران، صادرات نفت عراق، کویت، بحرین، قطر، امارات متحده عربی و عربستان سعودی نیز از این تنگه عبور میکند. با توجه به این ویژگیها، قطعا تنگه هرمز یکی از برگهای برنده ایران در اقدام متقابل علیه تحریمهای واشنگتن است اما اینکه این برگ برنده چقدر بتواند امتیاز برای ایران بگیرد، کاملا وابسته به این است که ایران چه تصمیمی درباره آن اتخاذ کند؛ تصمیمی با کمترین هزینه و بیشترین عواید یا اشتباهی که این برگ ارزشمند را بسوزاند. به طور کلی میتوان گفت سختترین کار دولت، مجلس و دیگر نهادهای بالادستی برای اقدامات متقابل در برابر آمریکا و کشورهای همکار آن، چالش امتیازگیری از برگهای برنده است؛ به ویژه که ایران برگهای برنده چندانی ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید