این حجم آب هم نتوانست کینه کهنه دولت و سپاه را بشوید
تسویهحساب در بستر سیـل
محبوبه ولی
کدامیک میتواند هیولای سیل را مهار کند و مرهم شفابخشتری بر آلام مردم سیلزده باشد؛ دولت باتفنگ یا دولت بیتفنگ؟! دعوایی که کهنه است اما این روزها در بستر سیل دوباره نو شده است. رمضان 96، وقتی روحانی در ضیافت افطار اقتصاددانان لب به کنایه گشود و از دولت تفنگداری گفت که هم پول دارد و هم رسانه و زور و هم همه از آن میترسند و کسی جرأت رقابت با آن را ندارد، همه میدانستند که مقصودش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
پس از آن و پیش از آن هم، کم نیستند موارد مشابهی از طعن و کنایهها و اختلافات میان این دو؛ اختلافاتی که بیش از هر جای دیگری پای در سیاست و اقتصاد داشتند اما حالا چند روزی است که پای این اختلاف به خانه و گلیم روستاییان هم باز شده است.
سیل که آمد دولت روحانی، دولتی نیمه تعطیل بود با مقامات فرنگ رفته که خبر سیل را در ینگه دنیا شنیدند و با یک جهان آه و افسوس از سفر خارجه دل کندند و به وطن بازگشتند! هرچند که بازگشت دیرهنگامشان نیز شفای عاجلی نبود.
اساسا از دولت روحانی میتوان به عنوان دولت منحصربهفردی یاد کرد که همیشه به اندازه کافی «گزک» در آستین دارد که به منتقدانش بدهد تا آنها هر لحظه سوژه و دستاویزی برای نکوهش او و دولتش داشته باشند. به هر حال در کشوری که وزارت راه دارد و وزارت راهش سازمان هواشناسی دارد و وزارت کشور دارد و وزارت کشورش برای هر استان استانداری دارد و قس علی هذا، سیل آمد و بیاعتنا به همه مناقشات سیاسی داخلی و خارجی، در این شرایط سخت تحریم و اقتصاد، سقف بالای سر و مرکب زیر پای مردم را با خودش برد و خبری از دستگاه عریض و طویل دولت با آن همه خدم و حشم برای فریادرسی به داد مردم نبود.
انفجار امید در مقابل دولت امید!
در غیاب دولت، نهادهای نظامی وارد میدان شدند. محسن رضایی که از قضا از منتقدان جدی دولت حسن روحانی است، این بار هم منتقدانه گفته که «متأسفانه دولت، دائما در رویارویی با زلزله و سیل غافلگیر میشود و توانایی پیشبینی و پیشگیری حوادث را نیافته است.» بعد هم خبر داد که قرار است سپاه به منظور خروج آب از شهر آق قلا، خط آهن را منفجر کند.
شامگاه یکشنبه 4 فروردین، نیروی زمینی سپاه پاسداران از مسیر ریل راهآهن گرگان - اینچه برون در شمال شهر آق قلا را به علت رهاسازی آب انباشت شده در منطقه در سه نقطه منفجر کرد. رضایی از این اقدام به عنوان «انفجار امید» یاد کرد و در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «از دیشب تا به حال با این سه «انفجار امید» آب گرفتگی آققلا به سرعت در حال کاهش است و امید میرود ظرف 48 ساعت آینده، مردم محاصره شده از خانههای خود بیرون بیایند و تردد در شهر جاری شود.» او این را هم اضافه کرده که 48 ساعت طول کشید تا ستاد بحران استانداری به سپاه اجازه انفجار را بدهد.
انتقادی که تعبیر به «تهمت» شد
روحانی که در سفر قشم بود و داد منتقدانش را درآورده بود که چرا وقتی در شمال کشور، سیل شهر به شهر ویران میکند و پیش میرود، رئیس جمهوری به تفریح نوروزیاش پایان نمیدهد، بالاخره آمد و دید که در نبود دولتش، نظامیها، به شیوه خودشان به جنگ با سیل رفتهاند. او که همواره گلایهمند فعالیتهای اقتصادی سپاه و پروژههای عمرانی آنها در گوشه و کنار کشور و مداخلاتشان در تمام امور است، راهکار آنها برای خروج آب از آققلا را نیز نپسندید و گفت که جاده و خط راهآهن را هم شکافتهاند اما اتفاق خاصی نیفتاده است. استدلال او این بود که چون ارتفاع شهر سیلزده از دریا چندان بالاتر نیست و تقریبا با دریا همسطح است، این اقدام نمیتوانسته منجر به خروج آب از شهر به سوی دریا شود و درنهایت آب فقط از یک طرف به طرف دیگری رفته است.
این اختلاف و تنش در مدیریت سیل میان دولت با تفنگ و دولت بیتفنگ، بار دیگر آنجایی خود را نشان داد که فرمانده نیروی زمینی سپاه روز سیزدهم فروردین در بازدید از مناطق سیلزده پلدختر گفت که «هیچ مسئول دولتی جرات ورود به شهر را ندارد
با نقد او به آنچه که سپاه برای مهار سیل انجام داده بود، اختلافات بر سر اینکه بین دولت و سپاه کدام یک حضور موثرتری داشته را تشدید کرد و در هنگامهای که سیل جان و مال مردم را با خود میبُرد، این دعوای کهنه سیاسی خود را به میان انداخت.
شاید حق با روحانی باشد و سپاه نباید دست به چنین کاری میزده چراکه به هر حال نیروهای نظامی مرد عملیاتهای نظامیاند و تصمیمگیری در مورد چنین بحرانهایی با دولتها و نهادهای کارشناس و مسئول آنهاست که در این صورت نیز باید گفت انگشت اتهام به سوی دولت است که غایب میدان بوده و نهادی به میان آمده که شاید به قول عدهای صلاحیت و تخصص جمع و جور کردن چنین بلایی را نداشته است.
با این حال بهرغم انتقاد روحانی، سردار محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه که دستور انفجار دیگری در هفتم فروردین را نیز داده بود، از این اقدام سپاه حمایت کرد و در واکنش به اظهارات روحانی گفت: «امیدواریم با این کارهایی که انجام میشود و انفجارهایی که صورت میگیرد دیگر به ما تهمت اینکه آب را از این طرف به آن طرف انتقال میدهیم، نزنند.»
اظهارات «دشمن شادکن»
این اختلاف و تنش در مدیریت سیل میان دولت با تفنگ و دولت بیتفنگ، بار دیگر آنجایی خود را نشان داد که سردار پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه روز سیزدهم فروردین در بازدید از مناطق سیلزده پلدختر، با بیان اینکه مردم وضع بسیار اسفباری دارند و شرایط بسیار بدی است، گفته بود که «هیچ مسئول دولتی جرات ورود به شهر را ندارد؛ چراکه مردم عاصی هستند اما به ما احترام میگذارند و میگویند شما پاسدار هستید.» سردار در ادامه نیز به نقش بسیج در کمکرسانی به مناطق سیلزده اشاره کرده و از اعزام نیروهای بسیجی برای توزیع اقلام مورد نیاز سیلزدهها به این مناطق خبر داده بود.
سازمان مدیریت بحران این گفتههای سردار را موجب ناامیدی سیلزدگان و «شادی دشمنان» عنوان و طی اطلاعیهای اعلام کرد: «ایشان (سردار پاکپور) ساعتی پس از رفع موانع گسترده مواصلاتی ناشی از بارشهای طولانی مدت در منطقه و طغیان رودخانه کرخه در شهر پلدختر که به همت تمامی امدادگران حاضر صبح امروز بازگشایی شد وارد این شهر شدند.»
سیل که آمد دولت روحانی، دولتی نیمهتعطیل بود با مقامات فرنگ رفته که خبر سیل را در ینگه دنیا شنیدند! اساسا از دولت روحانی میتوان به عنوان دولت منحصربه فردی یاد کرد که همیشه به اندازه کافی «گزک» در آستین دارد که به منتقدانش بدهد
در پایان اطلاعیه این سازمان نیز آمده بود: «انتظار میرفت فرمانده محترم نیروی زمینی سپاه پاسداران پس از مشاهده کاستیها بلافاصله موضوع را به مسئولان ذیربط اعم از فرماندار، مسئولان هلال احمر، وزارت نیرو، وزرات جهاد کشاورزی، وزارت راه و شهرسازی، وزارت بهداشت و سایر دستگاههای امدادی بیان کرده و در صورت تشخیص عدم توانایی در حل مشکل در منطقه آن را به سازمان مدیریت بحران کشور منتقل میکردند.»
سیل عرصه انتخابات نیست
با این حساب به نظر میرسد حتی سیل و بلایایی طبیعی نیز نهتنها نمیتوانند پایانی بر جدالها و مناقشات کهنه و تکراری دولت و سپاه باشند، بلکه مانند برجام و FATF و انتخابات و روابط خارجی و مواردی از این دست، بستری برای تسویه حسابهای سیاسی میشوند.
روحانی که همواره منتقد پروژههای اقتصادی سپاه است نیز در روز عید مبعث در دیدار با وزرا و مدیران دستگاههای اجرایی، گفت: «تخریب محیط زیست، از بین بردن جنگلها، تصرف حریم رودخانهها و انجام ساخت و سازهای غیرمجاز در آن ازجمله عوامل جاری شدن سیل بوده و حالا فرصت خوبی برای وزارت کشور، شهرداریها و قوه قضائیه ایجاد شده تا با چنین تخلفات و غصبهایی که صورت گرفته برخورد کرده و مانع از تکرار آنها شوند.»
پُرواضح است که مسئولیت بخش عظیمی از آنچه که منجر به تخریب محیط زیست و بلایای ناشی از آن شده، بر دوش دولت و البته سپاه است که بزرگترین پروژههای عمرانی کشور را در دست دارند و مصیبتی که بر سر مردم آمده است، حاصل تصمیمات و عملکرد آنهاست اما حالا در میان سیلی که هنوز هم خطرش رفع نشده و هواشناسی هشدار بارشهای روزهای آتی را میدهد، هر یک سعی میکند خود را قهرمان میدان جلوه دهد و دیگری را عامل مصیبت و همه اینها در شرایطی است که مردم سیلزده بیش از هر زمان دیگری به وحدت و انسجام نهادهای مختلف برای کمک نیاز دارند؛ حال چه با تفنگ، چه بی تفنگ!
دیدگاه تان را بنویسید