جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان

ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران شیدالله ارکانه  

با سلام و تحیات؛ یکی دو روز دیگر بیشتر به سالگرد انقلاب و۲۲بهمن نمانده.نمیدانم درسالگردانقلاب درمیدان آزادی تصمیم دارید چه بگویید؟  فقط امیدوارم که همان حرفها وشعارهای همیشگی را تکرارنفرمایید. سخنان تکراری بتدریج تبدیل به سوهان روح شده‌اند. با نسل جوان و اطرافیانتان صحبتی بفرمایید واگرآنان به جنابعالی گفتند که هنوزعده‌ای برای این حرفها تره خرد میکنند، عرایض بنده را ناشنیده بگیرید. یکی ازمصیبت‌های نظام همین است که مسئولین گویی دریک دنیای دیگری زندگی میکنند و اصلا واقعیت‌های جامعه را نمی‌بینند. برای من مدتهاست این سوال بوجود آمده که آیا مسئولین ما، واقعاً نمی‌دانند جامعه و مردم درچه وضعیتی هستند؟ یا  میدانند اما معتقدند که چاره ای بجزعمل به تکلیف ندارند.

 اتفاقاً این دومی را بیشترمی‌توانم درک کنم چون به هرحال خودرا موظف به پیشبرد رسالتشان میدانند، صرف نظر از اینکه مردم درنتیجه سیاستهای آنان گرفتارچه وضعیتی شده‌اند. ۴۶ سال است که آن سیاست‌ها ادامه داشته و ۴۶ سال دیگر هم اگرعمری باشد بایستی ادامه پیدا کند. این را میتوان فهمید.آنچه فهمش دست کم برای من ثقیل است، آنست که نکند اصلاً خبر ندارند که درمملکت چه میگذرد و مردم در چه وضعیتی بسرمیبرند؟ غایت تصورشان آنست که مشکلاتی هست ولی انشالله به همت این مردم فداکار و مومن ومسئولین متعهد و انقلابی، مشکلات حل می‌شوند و جای نگرانی نیست. 

بعید بنظرم میرسد که رئیس‌جمهور مملکت نداند که کشور و مردم درچه وضعیتی هستند. اینکه جنابعالی در سخنرانی‌تان بمناسبت ۲۲ بهمن بفرمایید که ما کشورثروتمندی هستیم؛ما می‌توانیم؛ما بایدبتوانیم؛کلید حل مشکلات وفاق ملی است؛ کشورما سرشارازمنابع طبیعی وخداداد است،ایران  کشور ثروتمندی است،سرشار از منابع طبیعی و این دست سخنان که خلاصه‌اش آن است که ما می‌توانیم یا ما باید بتوانیم  و سایر مطالبی که ۴۶ سال است داریم تکرار می‌کنیم. جناب پزشکیان، مصیبت ازجایی شروع شد که ما بعد ازانقلاب، استکبارستیزی، دشمنی با آمریکا، خصومت با اروپا، نابودی اسرائیل و صدورانقلاب را جایگزین اهداف دمکراتیک انقلاب همچون حاکمیت قانون، انتخابات آزاد، پاسخگو بودن حاکمیت، آزادی بیان، نبود زندانی سیاسی، امکان انتقاد ازحکومت و آزادی مطبوعات کردیم.