آرون دیوید میلر، پژوهشگر ارشد در بنیاد کارنگی برای صلح بین‌المللی، و لورن مورگان‌بسر، پژوهشگر جوان در این بنیاد، در نشریه فارن پالیسی نوشتند: هنوز برای پیش‌بینی‌های قاطع درباره آن‌چه که دولت دوم ترامپ برای سیاست ایالات متحده در منطقه پیچیده‌ای مانند خاورمیانه به ارمغان خواهد داشت، زود است. با این حال، بخشی از این منطقه پر از نزاع در نظر ترامپ امیدبخش‌تر از بقیه ظاهر شده و از هم‌اکنون توجه رئیس‌جمهور منتخب را به خود جلب کرده است. 

به گزارش سرویس بین‌الملل انتخاب، در ادامه این مطلب آمده: گام اول ترامپ باید تضمین کاهش تنش‌های منطقه‌ای باشد. بعید است در حالی که جنگ در غزه ادامه دارد و وضعیت انسانی بدتر می‌شود سعودی‌ها به توافق روی خوش نشان دهند. در اسرائیل نیز جلب حمایت عمومی بدون حل بحران گروگان‌گیری، بعید به نظر می‌رسد. به طور همزمان، لازم است که هر گونه آتش‌بس بین اسرائیل و حزب‌الله پایدار باشد. حتی مهم‌تر از آن، تنش‌های بین اسرائیل و ایران باید مدیریت شود. عربستان، با وجود کاهش تدریشجی تنش‌ها با ایران، هنوز ممکن است ایران را به عنوان تهدیدی وجودی ببیند. در عین حال، محمد بن سلمان قصد ندارد رهبری یک ائتلاف سنی علیه ایران را بر عهده بگیرد و از یک رویارویی بزرگ بین اسرائیل و ایران که به راحتی می‌تواند به حملاتی علیه عربستان منجر شود، استقبال نمی‌کند.

با توجه به مخالفت تهران، در صورت نزدیک شدن ریاض به یک توافق اسرائیلی-سعودی مشخص نیست که عربستان و ایران چگونه رابطه خود را مدیریت خواهند کرد، همانطور که محمد بن سلمان امیدوار است تجارت، رشد و گردشگری را به عربستان بیاورد، از تشدید تنش‌های منطقه‌ای بیم دارد و هر کاری که بتواند برای جلوگیری از قرار گرفتن ریاض در خط آتش کشور‌های دیگر انجام خواهد داد. دولت ترامپ مجبور به گرفتن تصمیمات دشوار در قبال ایران خواهد شد، اما هرگونه امید به توافق بین اسرائیل و عربستان نیاز به کاهش تنش‌ها بین ایران و اسرائیل دارد. قابل پیش‌بینی نیست که آیا ترامپ سعی خواهد کرد به نوعی توافق دیپلماتیک با ایران در مسئله هسته‌ای دست یابد یا خیر.

پیچیده‌ترین بخش پازل اسرائیلی-سعودی و بزرگترین مانع برای عادی‌سازی، مسأله فلسطین است. حتی قبل از ۷ اکتبر و با وجود تمایل محمد بن سلمان به کنار گذاشتن فلسطینی‌ها سعودی‌ها سخت می‌توانستند بدون هیچ گونه ارتباط معناداری با تشکیل دولت فلسطینی، به اسرائیلی‌ها نزدیک شوند. او هنوز پادشاه نشده، و پدرش، ملک سلمان دیدگاه سنتی‌تری نسبت به حمایت از قضیه فلسطین دارد.

پس از ۷ اکتبر، محاسبات تغییر کرده است. حتی اگر بتوان به نحو هوشمندانه‌ای راهی برای ایجاد مسیری قابل توجه به سوی تشکیل دولت فلسطینی پیدا کرد، احتمال پذیرش آن توسط دولت فعلی اسرائیل بسیار کم است. در صورتی که نتانیاهو به فرض محال به ایجاد صلح روی بیاورد، می‌تواند دولت خود را گسترش دهد، اسموتریچ و ایتامار بن‌گویر، وزیر امنیت ملی را کنار بگذارد و میانه‌رو‌ها را وارد کند، که به اسرائیل اجازه انعطاف‌پذیری بیشتری می‌دهد. با این حال، نتانیاهو [در حال حاضر]دلیلی نمی‌بیند که با احزاب مخالف که او را دوست ندارند یا به او اعتماد ندارند این ریسک را بپذیرد، آن هم برای توافقی با عربستان سعودی که هرچند مهم است، اما به اندازه حفظ قدرت و اجتناب از زندان رفتن اهمیتی ندارد.