حامیان وطنی روسیه و چین، چرا در مواجهه با پیروزی ترامپ مقلد آنان نیستند؟
فریاد وامذاکره از اردوگاه تندروهای اصولگرا
نهال فرخی
دونالد ترامپ در شرایطی به قدرت رسید که جهان با چالشهای پیچیده و متعددی روبهروست. در خاورمیانه، تنشها به اوج خود رسیده و بحرانهای سیاسی و نظامی بهطور مداوم بر ثبات این منطقه سایه انداخته است. از سوی دیگر، جنگ میان اوکراین و روسیه، که به تنشهای بینالمللی دامن میزند، به عنوان یکی از بحرانهای جدی در عرصه جهانی مطرح است. در این بین مساله این است که به قدرت رسیدن مجدد دونالد ترامپ در آمریکا از نظر عدهای از صاحبنظران یک تهدید برای کل جهان است ولی عدهای آن را یک فرصت تلقی میکنند. این تفاوت دیدگاه به میزانی که حکایت از تضاد کامل در ارزیابیها داشته باشد، در عالم سیاست پدیدهای کمسابقه است.
این فقط روسیه نبود که به عنوان رقیب دیرین آمریکا به ترامپ تبریک گفت. یک روز پس از پیروزی ترامپ وزارت خارجه چین نیز خبر داد شی جین پینگ، رئیسجمهور این کشور، روز پنجشنبه پیامی به دونالد ترامپ ارسال کرده و انتخاب او به عنوان رئیسجمهور آمریکا را تبریک گفته است
بازی دوگانه با کارت فشار یا مذاکره!
اما همزمان با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و بازگشت او به کاخ سفید بناگاه بازار بحث و گمانهزنیها درباره سیاستهای او و آثارش بر ایران نیز داغ شد. در همین حال اگرچه مقامات رسمی در ایران میگویند که بین ترامپ و هر فرد دیگری در مقام ریاست جمهوری آمریکا تفاوتی قائل نیستند و این تغییرات در سیاستهای ایران اثری ندارد؛ اما تحلیلگران باور دارند که رویکردهای ترامپ میتواند بر همه دنیا و مشخصا خاورمیانه و بهویژه ایران اثرگذار باشد.
جریان اصولگرا اما از همان ابتدا و در حالی که هنوز ترامپ حتی کابینهاش را نیز نچیده، بر طبل افراطیگری کوبید و دلواپس طرح گزینه مذاکره شد و مخالفتش را بیان و اعلام کرد. آنچنان نیز فریاد این افراطیون و صدای طبل بلند است که گوش فلک را نیز کر میکند. در سوی دیگر، اما بودند کارشناسان و تحلیلگرانی نزدیک و یا حامی دولت که باور دارند بهتر است فرصتهای دوران ترامپ را شناخت و وارد عمل شد.
معاون روحانی چراغ اول را روشن کرد
اما در این بین برخی نیز سکوت را شکستند و از جمله حمید ابوطالبی، مشاور روحانی وضعیت کنونی را یک بزنگاه حساس تلقی نامید و نامش را «یا حالا یا هیچ وقت» میگذارد، از همین رو توصیه میکند که کار را با پیام تبریک به ترامپ شروع کنیم.
او در نامهای به رئیسجمهور، با اشاره به پیروزی ترامپ و تغییر موازنه قدرت جهانی، خواستار اتخاذ رویکردی جدید در روابط با آمریکا شد.
ابوطالبی در بخشی از نامه خود مینویسد: «راه نخست، پیوستن به جرگه روسایجمهور پشیمانِ ایران است؛ و راه دوم، گشودن مسیر آینده و بازسازی اقتصاد و رفاه ملت و تثبیت قدرت ایران در منطقه و جهان. جناب آقای رئیسجمهور مصلحتِ کشور انتخاب راه دوم است. پس در آغاز راه و در جهت رعایت آداب دیپلماتیک، همچون تسلیت آمریکا در خصوص رئیسجمهور پیشین، در یکی از سخنرانیهایتان پیروزی آقای ترامپ را تبریک بگویید؛ سخنگوی دولتتان نسبت به حل مشکلات ایران و آمریکا ابراز امیدواری نماید؛ و کنترل روابط ایران و آمریکا را خودتان در دست بگیرید.»
راه مذاکره از روحیه تاجرمآب ترامپ میگذرد؟
مشاور روحانی اما در حالی پیشنهاد جسورانه تبریک به ترامپ از سوی مسعود پزشکیان و مساله کنترل سیاست خارجی و روابط با آمریکا را پیشنهاد کرد که آماج حملات قرار گرفت و عجیب نبود که از کیهان شریعتمداری تا عبدالله گنجی و حتی برخی نمایندگان تندروی مجلس به او بتازند اما این پیشنهاد ابوطالبی گویا نقطه آغازی بود بر درخواستهایی که حالا مطرح میشود و در این بین اما برخی کارشناسان نیز معتقدند که باید از روحیه تاجرمآبانه ترامپ استفاده کرد و برای تامین منافع ملی کشور گامی برداشت.
اما شاید یکی از مهمترین درخواستها برای مذاکره و ارتباط با آمریکای ترامپ را باید در یادداشت جسورانه حسین مرعشی بازخوانی کرد.
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران نوشت: «آقای ترامپ، آن رئیسجمهور دوره اول آمریکا نخواهد بود که با خامی و با یک امضا از برجام خارج شد. ما هم البته در همان شرایط قبلی نیستیم که بین دولت مثل دولت آقای روحانی و نهادهای حاکمیتی شکاف وجود داشته باشد. شعار آقای پزشکیان وفاق است. در وفاق ملی، همراهی همه نهادها برای حفظ منافع ملی است.» او در بخش دیگری از یادداشت یادآور شد: «اصولاً دلیلی ندارد که یک نظام سیاسی خودش، کشور، دولت یا ملتش را در یک منطقه امن مستقر نکند. دلیلی ندارد که ما با یک کشوری مثل آمریکا که بالاخره دارای قدرت اقتصادی دنیاست، تکنولوژیهای برتر دنیا را در اختیار دارد، بازار بسیار بزرگی دارد، نسبت به تمام کشورها قدرت نظامی برتری دارد و در منطقه خاورمیانه هم اثرگذار است، برای همیشه درحال مخاصمه باشیم.»
بازی روسیه در زمین ترامپ
در همین حال علی ماجدی، دیپلمات و سفیر سابق ایران در آلمان هم گفت که ایران باید به فکر راههای ارتباطی با آمریکا باشد: «باید ببینیم ترامپ در آن ۴ سال با کدام کشورها رابطه نزدیکتری داشته است. اگر مذاکره مستقیم هم نمیخواهیم، باید از طریق این کشورها وارد شویم. ما فرصت مذاکره مستقیم داشتیم، اما استفاده نکردیم. عربستان در بهبود مسیر ارتباطی ایران و غرب میتواند مؤثر باشد. ژاپنیها هم راحتتر با جمهوریخواهان کار میکنند. روسیه هم رابطه خوبی با ترامپ دارد. عربستان و روسیه و ژاپن میتوانند مقداری وضعیت روابط را
بهتر کنند.»
البته این پیشنهاد دیپلمات سابق در حالی مطرح میشود که بسیاری بازی دوگانه روسیه در دوران مذاکرات هستهای و بعدتر البته مذاکرات احیای برجام را به یاد میآورند. برخی از کارشناسان در هر دو نوبت این مذاکرات بهدرستی یکی از عوامل اختلال را نمایندگان روس حاضر در مذاکرات میدانستند.
از سوی دیگر کمتر کسی است که از ابعاد روابط پوتین و ترامپ بیخبر باشد و بسیاری این برد ترامپ را بردی برای پوتین در اوکراین نیز میدانند، چرا که به نظر نمیرسد امریکای دوران ترامپ همراهی چندانی با زلنسکی از خود نشان دهد و جالبتر این که با این همه ولودیمیر زلنسکی که همه تقریبا از مخالفت دونالد ترامپ با وی آگاه هستند از نخستین کسانی بود که به ترامپ تبریک گفت.
پیام های چین و روسیه به ترامپ
هر چند خود پوتین پیامی رسمی برای تبریک به ترامپ نداد اما دولت روسیه از اولین دولتهایی بود که به طور رسمی پیروزی ترامپ در انتخابات را به او تبریک گفت و پوتین نیز سه روز بعد از پیروزی ترامپ در یکی از نخستین اظهارنظرهای خود گفت: «روسیه هیچگاه به دنبال کنار گذاشتن دلار نبوده و نخواهد بود. ما از دلار دست نکشیدهایم و این کار را هم نخواهیم کرد؛ آنها ما را از استفادهی سادهی دلار به عنوان ابزاری برای پرداخت محروم کردند. بارها و بارها ما را رد کردند؛ اما به نظر من، این یک حماقت بزرگ از طرف مقامات مالی آمریکا است، زیرا تمام قدرت ایالات متحده امروزه به دلار وابسته است؛ آنها خودشان همه چیز را نابود کردند.»
چطور میشود همان گروهی که فقط به خاطر انتقاد به رفتارهای روسیه و چین در قبال ایران؛ به هموطنانشان حمله و اتهامزنی میکردند بناگاه در برابر پیامهای تبریک رهبران این کشورها به ترامپ و درخواست رفتار مشابه از سوی تهران، باز هم به هموطنان خودشان اتهام میزنند؟
بسیاری این سخنان را به نوعی همراهی پوتین با امریکای دوران ترامپ و البته به فراموشی سپردن رویای واحد پول بریکس دانستند.
البته این فقط روسیه نبود که به عنوان رقیب دیرین آمریکا به ترامپ تبریک گفت. یک روز پس از پیروزی ترامپ وزارت خارجه چین خبر داد شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، روز پنجشنبه پیامی به دونالد ترامپ ارسال کرده و انتخاب او به عنوان رئیسجمهور آمریکا را تبریک گفته است. در اهمیت این پیام همین بس که بدانید پرتنشترین دوران روابط چین و آمریکا بعد از جنگ سرد را باید 4 سال ریاستجمهوری دوران ترامپ دانست. کما این که مایک پمپئو، وزیر خارجه وقت دولت ترامپ در یکی از سخنرانیهایش در کتابخانه نیکسون مردم چین را به قیام علیه حزب کمونیست فراخوانده بود و این شخصیت نزدیک به ترامپ بعد از کنارهگیری نیز از استقلال تایوان
حمایت کرد.
یکی از بزرگترین جنگهای اقتصادی میان امریکا و چین نیز باز در توسط تغییرات گمرکی ترامپ بود که رقم خورد و تقریبا فاصله سالهای 2016 تا 2020 را این دو کشور در تنش و بحران با هم گذراندند و اما در نهایت پیام تبریک چینی صادر شد.
با بررسی این موارد از مورد زلنسکی تا روسیه و چین و نوع تعاملشان با آمریکا شاید دیگر عجیب نباشد که معاون دولت روحانی از پزشکیان بخواهد که او نیز پیام تبریک به ترامپ بدهد.
اتفاقا اکنون عجیب این است که چطور میشود همان گروهی که فقط به خاطر انتقاد به رفتارهای روسیه و چین در قبال ایران؛ به هموطنانشان حمله و اتهامزنی میکنند بناگاه در برابر این پیامهای تبریک و درخواست رفتار مشابه از سوی تهران، باز هم به هموطنان خود اتهام میزنند؟
پالس مذاکره از سوی نزدیکان ترامپ به ایران
در این میان باید توجه داشت که گویا این بار میل به مذاکره، صرفا در ایران دیده نمیشود. به نظر میرسد که در دولت هنوز تشکیل نشده ترامپ نیز شاهد رویکردی متقابل خواهیم بود. شاهد آن که روزنامه لبنانی اورینت تودی نوشت: «پدر داماد ترامپ میگوید: رئیسجمهور منتخب آمریکا در حال آمادهسازی توافقی هستهای با ایران است که مورد قبول تهران، کشورهای همسایه و واشنگتن باشد.»
وال استریت ژورنال نیز نوشت با وجود دشمنیهای متقابل بین ایران و امریکا، برخی افرادی که با ترامپ کار کردهاند احتمال یک توافق دیپلماتیک آمریکا با ایران را در دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ منتفی نمیدانند و به گفته این افراد، ترامپ دوست دارد توافقهایی انجام دهد، اما تنها «اگر این توافق متعلق به خود او باشد.»
البته این شاید بخشی از همان تحلیلی است که کارشناسان در تهران ارائه میدهند. محور اصلی در این تحلیلها آن است که ترامپ با افزایش فشارها به ایران، ما را به سوی مذاکرهای دوباره پیش خواهد برد. منتها معلوم نیست که ترامپ دنبال چه جور توافقی خواهد بود؟ وضعیت منطقه و درگیری اسرائیل نیز میتواند بر خواستههایی که امریکا در دوران جدید از ایران داشته باشد، اثرگذار باشد و باید دید که مسائل موشکی و منطقهای در کنار موضوع هستهای که قطعا محل بحث قرار خواهد گرفت، چه نتایجی دارد.
در این شرایط آنچه که مهم است، نوعی از دیپلماسی فعال است. اینکه مذاکره به ذات خود در راستای منافع ملی نه تنها خطا نیست بلکه لازم است؛ هیچ مذاکرهای به معنای تسلیم و پذیرش همه شرایط نیست و ایران میتواند خود در روند مذاکره فعال و پیگیر و خواستار تغییر باشد
در این بین شاید اما آن چه که مهم است و در تحلیلهای ابوطالبی و مرعشی نیز به آنان اشاره شده، لزوم نوعی از دیپلماسی فعال است. اینکه مذاکره به ذات خود در راستای منافع ملی نه تنها خطا نیست بلکه لازم است؛ و البته که به جای انتظار برای واسطهگری دیگر بازیگران، اکنون ایران خود باید بازیگر فعالی برای منافعش باشد. هیچ مذاکرهای به معنای تسلیم و پذیرش همه شرایط نیست و ایران میتواند خود در روند مذاکره فعال و پیگیر و خواستار تغییر باشد. برای منافع ملی ایران روزگاری لازم بود با صدام حسین، قاتل هزاران جوان ایرانی مذاکره شود و امروز باز برای منافع ملی کشور لازم است با نمایندگان آمریکا در دوران ترامپ بر سر میز مذاکره بنشیند، همانگونه که بدون تردید روسیه و چین نیز مقدمات مذاکره با آمریکا را
فراهم میکنند.
دیدگاه تان را بنویسید