موقعیت جدید منطقه و رفتار سوریه، وفاداری دمشق نسبت به تهران را با تردید مواجه کرده است؛
از «حلقه مقاومت» به کنج عافیت؟
محبوبه ولی
«روابط با ایران برپایه وفاداری است و ایران دائما در کنار ملت و ارتش سوریه ایستادگی کرده است؛ بنابراین سوریه وفاداری ایران را با خیانت پاسخ نخواهد داد، سوریه وفاداری را با وفاداری پاسخ میدهد. این غربیها و آمریکاییها هستند که پشت همپیمانان خود را خالی میکنند. اما پایه روابط سوریه براساس وفاداری است»؛ این اظهارات سه سال پیش لونا الشبل، مشاور ویژه بشار اسد، رئیسجمهور سوریه در مصاحبه با شبکه آر تی روسیه است؛ ماهها پیش از آنکه حماس واقعه 7 اکتبر را رقم بزند و ایران و اسرائیل برای اولین بار مستقیما یکدیگر را مورد حمله نظامی قرار دهند.
الشبل در آن مصاحبه اشاره کرده بود که رابطه ایران و سوریه جدید نیست، بلکه ریشهدار و تاریخی است و به چهار دهه پیش بازمیگردد.
سرنخ اشاره تاریخی او به جنگ ایران و عراق بازمیگردد. در جریان حمله صدام حسین به ایران، حافظ اسد که بر سر حزب بعث با صدام اختلافات عمیق داشت و او را خائن به حزب بعث میدانست، از ایران حمایت کرد.
حتی از آن جایی که حافظ اسد با پشتیبانی شوروی به قدرت رسیده بود و روابط خوبی با آنها داشت، واسطه خرید تسلیحات از بلوک شرق برای ایران میشد تا ایران در طول جنگ با صدام، علیرغم تحریمها بتواند نیازهای تسلیحاتیاش را تامین کند.
سالها بعد وقتی اعتراضات و جنگ داخلی دامن پسرش، بشار اسد را گرفت، این ایران بود که ادای دین کرد و صندلی قدرت او را در جای خود محکم کرد.
حالا اما موقعیت تازهای پدید آمده که اسد را در آزمون ادای دین قرار داده است!
یک تهدید تند و یک پیشنهاد وسوسهانگیز
شبکه آی 24نیوز اسرائیل گزارش داده که اسرائیل، بشار اسد را تهدید کرده تا از حمایت خود از ایران دست بکشد. این شبکه اسرائیلی ادعا کرده در پیام رژیم اسرائیل به اسد آمده که اگر به حمایت از ایران و حزبالله ادامه دهد، دولت سوریه را سرنگون خواهد کرد.
در عین حال اما این پیشنهاد را هم داده که در مقابل، اگر از این حمایت دست بکشد، روابطش با کشورهای عربی بهبود خواهد یافت.
این اولین بار نیست که اسرائیل، دولت اسد را اینگونه تهدید میکند. اسرائیل در طول حکمرانی دولت اسد، بارها و بارها به پایگاههای نظامی، مراکز تحقیقات هستهای، فرودگاه و بسیاری اهداف دیگر در سوریه حمله و به کرات نیز اسد را تهدید کرده که همپیمانیاش با حزبالله و ایران، حیات و موجودیت دولتش را به مخاطره خواهد انداخت.
یکی از این دفعات، حدود سه سال پیش بود که نیروی هوایی اسرائیل مواضع سپاه پاسداران ایران در بوکمال در نزدیکی مرز سوریه و عراق را بمباران کرد. پس از آن منابع خبری اعلام کردند که اسرائیل به بشار اسد هشدار داده که اگر همچنان به حکومت ایران اجازه دهد که سلاح و مهمات به سوریه یا لبنان برای حزبالله منتقل کند، قصر او آماج بمباران بعدی اسرائیل خواهد بود.
در تمام آن سالها اما دولت اسد چنان در گرداب منازعات داخلی گیر افتاده بود و برای حفظ قدرتش در سوریه، به قدری متکی به ایران و حزبالله بود که نمیتوانست از این همپیمانی صرف نظر کند. در عین حال اما از هرگونه مواجهه رو در رو با اسرائیل نیز اجتناب میکرد؛ کمااینکه در جریان جنگ جاری میان اسرائیل و حماس، بسیاری اشاره میکردند که اگر اسد نیز به عنوان بخشی از حلقه مقاومت، جبهه جدیدی از داخل مرزهایش به روی اسرائیل باز کند، فشار از روی حماس تا حدودی برداشته خواهد شد.
دولت اسد موقعیتی متفاوت از یک دهه قبل را طی میکند و در حال بازیابی خود است. در شرایط جدید سوریه، بسیاری این سوال را مطرح میکنند که آیا اساسا اسد دیگر آنقدر به ایران نیاز دارد که به آن وفادار بماند؟
اما دولت اسد در تمام این سالها ثابت کرده که سیاستش در قبال اسرائیل، سکوت و انفعال است؛ حتی زمانی که خودش مورد حملات مکرر اسرائیل قرار میگیرد.
تحلیلگران اشاره میکنند که از سوی دیگر اسرائیل نیز علیرغم تمام دردسرهایی که اتحاد اسد با تهران برایش دارد، تعرضات و حملات پیاپی به سوریه را به سرنگونی دولت مستقرش ترجیح میدهد؛ چراکه دولت اسد، همان دولت ضعیفی است که یارای مقابله با اسرائیل را ندارد اما در صورت سقوط اسد، جانشینانش از اخوانالمسلمین و سلفیها گرفته تا حزبالله سوریه به مراتب تهدید بزرگتری برای اسرائیل خواهند بود.
بازگشت به آغوش برادران عرب
شرایط جدید در منطقه اما ممکن است تمام این قواعد را تغییر دهد. گذشته از اینکه رویارویی ایران و اسرائیل به مرحله حساسی رسیده، دولت اسد نیز موقعیتی متفاوت از یک دهه قبل را طی میکند و در حال بازیابی خود است.
بهار پارسال اتحادیه عرب با بازگشت سوریه به این اتحادیه پس از 12 سال موافقت کرد و بدین ترتیب دولت اسد که از نوامبر 2011 و همراه با جرقه اعتراضات و جنگ داخلی در کشورش، از میان کشورهای عرب رانده شده بود، به جمع آنان بازگشت.
این بازگشت برای اسد که کشوری فقیر و زخمخورده از سالها جنگ و نزاع داخلی را در دست دارد، بسیار مغتنم است و باز شدن مسیری برای توسعه روابط سوریه با اعراب منطقه، بسیار وسوسهانگیز است.
همین دیروز موسسه خطوط هوایی سوریه اعلام کرد، پروازهای میان فرودگاه بینالمللی دمشق و فرودگاه جده عربستان از هفتم نوامبر پس از وقفه هشتساله از سرگرفته میشوند.
حاتم کباس، مدیرکل شرکت هواپیمایی سوریه توضیح داده که از سرگیری پروازها میان دمشق و جده، حمل و نقل و ارتباطات در تمامی سطوح را فعال خواهد کرد.
با این موقعیت جدید برای دمشق و هشدارهایی که اسرائیل داده، بسیاری این سوال را مطرح میکنند که آیا اساسا سوریه و اسد دیگر آنقدر به ایران و حزبالله نیاز دارند که بخواهند به آنان وفادار بمانند؟
رفتار سوریه در بیش از یک سالی که از جنگ غزه میگذرد و همینطور پس از حمله اسرائیل به ایران، این گمان را در میان تحلیلگران تقویت کرده که دمشق ممکن است در حال فاصله گرفتن از حلقه مقاومت باشد
مواضع سوال برانگیز دمشق
دولت اسد در برابر جنایت اسرائیل در غزه، سکوتی طولانی در پیش گرفت. تحلیلگران و مفسران سیاست خارجی بخشی از دلایل سکوت او را به سیاست ثابتش در برابر اسرائیل و پرهیزش از تنشزایی شدید با آن و بخشی دیگر را به اختلافاتش با حماس مربوط دانستند.
اسد 12-13 سال پیش، حماس را به دلیل حمایت از شورشیان و مخالفان مسلح بشار اسد از سوریه بیرون راند. حماس از مخالفان اسد حمایت کرد و روابط میان این گروه و دولت اسد به شدت رو به تیرگی گذاشت.
سه سال پیش جنبش حماس اعلام کرد که پس از 10 سال روابطش با بشار اسد را احیا میکند. گفته میشد که این از سرگیری روابط با میانجیگری ایران است. مواضع اسد اما حاکی از این بود که کماکان موضع مثبتی نسبت به این گروه ندارد.
درباره حزبالله اما مسئله متفاوت بود. حزبالله در تمام سالهای جنگ اسد با مخالفانش، در کنار ارتش سوریه برای بقای اسد جنگیده بود. اما واکنش اسد به ترور حسن نصرالله، رهبر حزبالله نیز واکنشی انفعالی و همراه با تاخیر ارزیابی شد.
به طور کلی رفتار سوریه در بیش از یک سالی که از جنگ غزه میگذرد و همینطور پس از حمله اسرائیل به ایران، این گمان را در میان تحلیلگران تقویت کرده که دمشق ممکن است در حال فاصله گرفتن از حلقه مقاومت باشد.
در این میان برخی دیگر به شرایط خاص سوریه به عنوان کشوری جنگزده اشاره میکنند که نمیخواهد تبدیل به غزه و لبنان شود و اولویتهایش را باید مبتنی بر اقتضائات داخلیاش تنظیم کند.
این سیاست دمشق اما تا جایی پیش رفت که بهار امسال، در حالی که پس از 12 سال به اتحادیه عرب بازگشته بود، از ادعای امارات بر سر جزایر سهگانه ایرانی حمایت کرد و امضایش را پای بیانیهای که این جزایر را متعلق به امارات میدانست، گذاشت.
آن اقدام، برای بسیاری از تحلیلگران، نشانهای آشکار از عدم وفاداری اسد به تهران بود و با انتقادات بسیاری رو به رو شد.
حشمتالله فلاحتپیشه، دربارهاش نوشت: «سال ۹۷، هنگام خروج از اتاق نشست با بشار اسد، نماینده دولت از من پرسید: نظرت در مورد او چیست؟
گفتم: «روزی از پشت به ایران خنجر خواهد زد. به گونهای یکه خورد که چند قدم از من عقب ماند. کم از این عقبماندگیها در سیاست خارجی نداریم»!
دیدگاه تان را بنویسید