سیاسیون نسبت به فرجام نحوه انتصابات در دولت هشدار میدهند؛
مرز باریک «وفاق» و تسلیم
محبوبه ولی
پر بیراه نیست اگر بگوییم در میان روسای جمهور این چهار دهه و اندی که از انقلاب میگذرد، مسعود پزشکیان سختترین دوره ریاست جمهوری را دارد. او در شرایطی وارد پاستور شد که ته مانده سرمایه اجتماعی خرجش شد و بار سنگین حفظ این سرمایه روی دوشش افتاد.
او در وضعیتی رئیس جمهور ایران شده که معیشت و اقتصاد قریب به هفت سال است که در باتلاق تحریم فرو رفتهاند. چشم میلیونها رأی دهنده و حتی آنهایی که رأی ندادهاند به دولت اوست تا سیاست خارجیاش معجزهای کند برای بیرون کشیدن کشور از باتلاق تحریم.
پزشکیان پس از آبان 98 و یک دوره ناآرامیهای سراسری بر سر حجاب، رئیس جمهور شده است و حالا وارث تبعات همه آن التهابات نیز هست. فارغ از زمین مینگذاری شدهای که میراث سالهای گذشته است، در این چند ماهی که از ریاست جمهوری پزشکیان میگذرد، وقایع و رویدادهایی از سر گذشته که منحصر به دوره ریاست جمهوری اوست؛ از جنایت اسرائیل در تهران و ترور اسماعیل هنیه، آن هم تنها ساعاتی پس از تحلیف پزشکیان تا اقدام بیسابقه اروپاییها در اشغالگر خواندن ایران! و هجمه به حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه جنوبیاش.
در دولت او، ایران و اسرائیل به بالاترین و بیسابقهترین سطح تنش رسیدهاند و سایه این نزاع خارجی، تمام مسائل داخلی را نیز تحتالشعاع خود قرار داده است. در همین شرایط است که پزشکیان دیروز در مراسم روز ملی صادرات، گفت «آمریکا و اروپاییها ما را در وضعیتی قرار دادند که نگذارند ایرانمان را بسازیم اما ما مصمم هستیم که ایران را بسازیم.»
دولت چهاردهم اما در این مسیر، نه فقط متاثر از کارشکنیها و خباثتهای خارجی، بلکه سخت گرفتار اختلافات داخلی نیز هست؛ اختلافاتی که به نظر میرسد ایده «وفاق» نیز حریف آنها نشده است.
الاکلنگ وفاق به یک طرف خوابیده!
دولت پزشکیان با شعار وحدت و وفاق، راه را برای حضور عناصر و وابستگان همه جریانهای سیاسی باز گذاشت. حالا اما در همین ابتدای راه از سوی جناح رقیبش که به مدد رویکرد تکثرگرایی مسعود پزشکیان وارد دولت شدهاند، تهدید میشود به اینکه اگر محمدجواد ظریف را عزل نکند دادگاهی و زندانی خواهد شد!
بسیاری معتقدند بنایی که پزشکیان در تعامل با دیگر جناحهای سیاسی گذاشته، یک رابطه نابرابر و زیانبار برای او و دولتش است. غلامحسین کرباسچی در این باره معتقد است که دولت بعدها از این نوع انتصابات پیشیمان میشود و حتما مسائل و مشکلاتی در پی خواهد داشت
مبتنی بر همان دیدگاه همزیستی مسالمتآمیز جریانهای سیاسی در کنار یکدیگر و در نهادهای حاکمیتی و دولت، در این چند ماه تعداد قابل توجهی از اصولگرایان از اصولگرایان میانه تا راست افراطی وارد پستهای حساس در دولت شدهاند؛ یکی از آخرین نمونههایش انتصاب مهدی جمالینژاد، از اعضای جبهه پایداری به استانداری اصفهان که با واکنشهای بسیاری مواجه شد.
البته دولت تاکید میکند که افراد را نه بر اساس گرایش سیاسیشان، بلکه بنا بر عملکردشان بسنجید و در عین حال اضافه میکند که فعلا برای قضاوت درباره عملکرد آنان زود است.
بسیاری اما معتقدند که دولت مسعود پزشکیان در مرز باریک وفاق و تسلیم، به وادی تسلیم افتاده و مغلوب فشارهای جریان مقابلش شده است؛ آنچنانکه در واگذاری صندلی به مخالفانش گشادهدستی میکند اما همان مخالفان جایی که میخواهد یک نماینده اهل سنت از مجلس را برای معاونت خود منصوب کند، سنگ پیش پایش میاندازند و اصولگرایان دوآتشه مجلس اجازهاش را نمیدهد.
پزشکیان قریب به دو ماه پیش عبدالکریم حسینزاده، نماینده اهل سنت نقده و اشنویه را به سمت معاون خود در امور توسعه روستایی و مناطق محروم کشور منصوب کرد اما مجلس اوایل ماه جاری با استعفای حسینزاده مخالفت کرد. رئیس جمهور حالا برای بار دوم به مجلس نامه نوشته و بهارستان یکشنبه ششم آبان، بار دیگر تقاضای استعفای حسینزاده را بررسی کند.
اصلاحطلبان معتقدند بنایی که پزشکیان در تعامل با دیگر جناحهای سیاسی گذاشته، یک رابطه نابرابر و زیانبار برای او و دولتش است. محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب در همین باره نوشته: «پایداریچیها و مخالفان پزشکیان. نیروهای خالصسازی این روزها از دو جهت نانشان در روغنه و بشکن میزنند. یکی به خاطر دعوت به کار در بنیادهای بزرگی مثل مستضعفان و ستاد اجرایی و یکی به خاطر دستپاچگی خیلی وزرای پزشکیان که عجله دارند به همانها پست بدهد و یا همانها را نگه دارند. الاکلنگ وفاق در خیلی از وزارتخانهها به یک طرف خوابیده.»
هرچه پزشکیان کوتاه بیاید،
آنها یک قدم جلوتر میآیند
غلامحسین کرباسچی نیز در این باره به خبرآنلاین گفته است: «من نمیفهمم وفاق به چه معنی است و فکر هم نمی کنم که آقای پزشکیان هم مفهوم وفاق را برای خود روشن کرده باشد. ایشان اگر بخواهند وفاق را با ملت خود ایجاد کنند، یک بحث است و اگر بخواهند با نهادهای مختلف در یک مسیر قرار بگیرند یک بحث دیگر. خود آقای پزشکیان باید تفسیر کند که وفاق به چه معنی است؟ با چه کسانی می خواهد موافق باشد و نظرات چه افرادی را میخواهد اعمال کند؟ بالاخره ایشان شعارهایی را در زمان انتخابات داده اند که مخالف عملکرد و رویکرد دولت گذشته بوده است. الان مشخص نیست که با این انتصابات میخواهد از آن شعارها بازگردد و مسیر دیگری را انتخاب کند، یا خیر.»
او در واکنش به این احتمال که پزشکیان بدین طریق قصد دارد سطح مخالفت با دولت را کم کند، بیان کرده: «معلوم نیست. او اگر بخواهد به مخالفان تندروی خود جایگاه ویژهای بدهد، پس باید از شعارهای خود هم دست بکشد. نمیشود که به ملت وعده یا وعدههایی را بدهیم و بعد که سر کار آمدیم بگوییم که باید به مخالفین هم جایگاه بدهیم.»
تا جایی که انتصابات مربوط به گزینههای تندروهاست، شیفته وفاق هستند اما هر گاه انتصاب گزینهای نزدیک به رویکرد و تفکر رئیس جمهور در میان باشد، با هزار انگ امنیتی و سیاسی به دولت هجمه میکنند و معنای وفاق را از ظن خود برای رئیس دولت تفسیر میکنند
این چهره سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به اینکه آیا میتوان خوشبین بود که این افراد در دولت و جایگاه جدید هماهنگ با طیف فکری خود عمل نکنند، گفته: «آنها میخواهند اهداف خود را پیش ببرند و هیچگاه هم کوتاه نخواهند آمد. هرچقدر هم که پزشکیان کوتاه بیاید آنها یک قدم جلوتر میآیند.»
او با تاکید بر اینکه انتخاب وزیر کشور و استانداران و معاونانی که انتخابات میشوند، اشتباه بوده، پیشبینی کرده که دولت بعدها از این نوع انتصابات پیشیمان میشود و حتما مسائل و مشکلاتی در پی خواهد داشت.
نکته آنکه در جریان انتصابات، تندروها بیش از جریان نزدیک به پزشکیان او را تحت فشار میگذارند. تا جایی که انتصابات مربوط به گزینههای آنهاست، شیفته وفاق میشوند اما هر گاه انتصاب گزینهای نزدیک به رویکرد و تفکر رئیس جمهور و دولتی وعدهاش را داده در میان باشد، تندروها با هزار انگ امنیتی و سیاسی از جمله اینکه فرد مذکور التزام به نظام ندارد و محکوم امنیتی بوده و قس علی هذا، به دولت هجمه میکنند و معنای وفاق را از ظن خود برای رئیس دولت تفسیر میکنند.
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا در مصاحبهای با ایلنا نسبت به این وضعیت هشدار داده و گفته: «در فضای سیاسی کشور، به دلیل عدم وجود یک تعریف جامع از وفاق، افراد مختلف از منظر خود به ارزیابی این موضوع پرداختهاند. آقای پزشکیان به دنبال این بوده که در سیستم مدیریتی خود به گونهای عمل کند که هیچ دعوایی ایجاد نشود و از افراد با دیدگاههای مختلف، صرفنظر از گرایش سیاسیشان استفاده کند. همین رویکرد به نظر میرسد تاکنون نقاط ضعفی را به وجود آورده است. اگر ایده وفاق قرار باشد به انتصاب افرادی بینجامد که در عمل به این ایده اعتقادی ندارند، منظور من افرادی هستند که در دولت گذشته نیروهای دولت قبل از خود را بانیان وضع موجود دانسته و حالا این افراد میخواهند در دولت فعلی تحت عنوان دولت وفاق همچنان حضور داشته باشند، این موضوع با اصل وفاق تناقض دارد.»
ارزیابی و پیشبینی او نیز این است که «انتصاب استانداران از جریان رقیب میتواند به پوست خربزهای زیر پای دولت تبدیل شود.»
حال باید دید پزشکیان در میان انبوه بحرانهای سیاست خارجی و ترکشهایی که در پی تنشهای منطقهای به سوی کشور سرازیر میشود، برای این گرفتاری داخلی تمهیدی خواهد اندیشید یا فرجام کار همان «پشیمانی» خواهد شد که گروهی پیشبینی میکنند!
دیدگاه تان را بنویسید