تور منطقهای «عراقچی» با محور تنشزدایی و جنگ غزه و لبنان، از عربستان کلید خورد
دیپلماسی روی خط آتش
میرا قربانیفر
سید عباس عراقچی شاید در روزهای داغ مرداد که آماده حضور در قامت وزیر خارجه بود و همان روز که برای دفاع از خود و رای اعتمادش در صحن مجلس حاضر شد، تصور نمیکرد باید به زودی با چنین روزگار و شرایطی دست و پنجه نرم کند. او حالا سختترین روزهای خود را سپری میکند، روزهایی که از همان مرداد با ترور اسماعیل هنیه در تهران شروع شد و حتی تغییر فصل نیز از سوزان بودن آن نکاست.
مرور روزهای اخیر بعد از حضور عراقچی در نیویورک و سازمان ملل کافی است تا تصور کنیم گویا او بیشتر از روی زمین، این روزها را در هواپیما سپری کرده و گواهش سفرهای او به قطر، لبنان و سوریه است. به خصوص که عباس عراقچی در شرایطی به بیروت و دمشق رفت که فرودگاههای این شهرها زیر آتش سنگین ارتش اسرائیل بود و بسیاری این سفرهای عراقچی را دارای نشانههای مهم برای محور مقاومت نیز میدانستند. کما این که تنها چند روز پیش از این سفرها بود که وزیر خارجه ایران با همتایان خود در شورای همکاری خلیج فارس در حاشیه سومین اجلاس همکاری آسیایی در دوحه دیدار داشت. نشست وزرای امور خارجه اگر چه غیررسمی اما تاریخی بود؛ زیرا اولین گردهمایی شناخته شده بین وزرای خارجه ایران و شورای همکاری خلیج فارس قلمداد میشد. البته این دیدار به واسطه دلایل دیگری نیز قابل توجه بود، چرا که وزرای خارجه ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس در میانه افزایش تنشها در خاورمیانه به واسطه پاسخ موشکی ایران به اسرائیل برگزار شد.
سفر به بیروت در شرایط جنگی
اما شاید سختترین تصمیم همان بود که در اوج موشک باران بیروت و ترور سید حسن نصرالله، وزیر خارجه ایران تصمیم گرفت خود شخصا به بیروت برود. تصمیمی که البته بسیاری اجرای آن را ناممکن میدانستند کما این که تنها چند ساعت پیش از فرود هواپیمای عراقچی در بیروت، فرودگاه این شهر توسط ارتش اسرائیل مورد حمله قرار گرفت.
سفر عراقچی به طور جدی توجه رسانهها و افکار عمومی را برانگیخت، چنانچه رویترز در مطلبی با عنوان سفری غیرعادی در زمان جنگ، درباره سفر وی نوشت: «عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران چندی پیش در فرودگاه بینالمللی بیروت فرود آمد.»
یک کاربر مجازی از اسرائیل نیز در ایکس نوشت: «با وجود ممنوعیت اسرائیل، چندی پیش هواپیمای حامل عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران و همچنین کمکهای بشر دوستانه ایرانیان در فرودگاه بیروت به زمین نشست.»
باروخ یدید، روزنامهنگار و کارشناس اسرائیلی نیز نوشت که: «عقاب فرود آمد، وزیر امور خارجه ایران در حالی وارد بیروت شد که بخشهایی از آن تحت بمباران شدید نیروی هوایی اسرائیل قرار دارد.»
یونی بن مناخم، کارشناس امنیتی برجسته صهیونیست هم این سفر را با وجود بمباران شدید بیروت غیرمنتظره خواند.
نکته این جا بود که او در شرایطی برای دیدار با نخست وزیر لبنان وارد این کشور شد که از روزهای پیش از آن اسرائیلی هر نوع پرواز هواپیماهای ایرانی را ممنوع اعلام کرده بودند. در همین حال عراقچی بعد از بیروت، این بار راهی فرودگاه زیر آتش دمشق رفت تا شاید یک رکورد جدی را برای خود ثبت کند.
وزیر امور خارجه ایران در پاسخ به این سوال که «آیا در این شرایط نترسیدید که به لبنان سفر کردید»، گفت: «وقتی ماموریتی بر عهده انسان است، باید انجام شود. ما از این صحنهها هم در دوران جنگ و هم بعد از آن زیاد دیدهایم.»
سفر مسعود پزشکیان به قطر نیز البته از ابعاد دیگری توجههای بسیاری برانگیخت. مسافرت رئیسجمهور به قطر که بهطور تصادفی در یک موقعیت بسیار حساس و دقیقا فردای عملیات تلافیجویانه ایران علیه اسرائیل صورت گرفت، پیام روشنی ناظر بر ضرورت تغییر مواضع کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در برابر اسرائیل و ایران داشت.
عراقچی این بار در راه ریاض
حال اما تنها چهار روز پس از سفر وزیر خارجه به لبنان و سوریه، دو کشوری که اکنون در خط مقدم درگیری با رژیم صهیونیستی قرار دارند، دیپلمات ارشد ایران با آغاز تور منطقهای جدید که با حضور در ریاض پایتخت عربستان سعودی کلید خورد، تحولات منطقه در برابر جنگافروزیهای اتحاد غربی- عبری را هدف قرار داده است.
عراقچی طی روزهای اخیر و در حاشیه نشست «طوفانالاقصی؛ آغاز نصرالله» در جمع خبرنگاران اعلام کرد که برای ادامه رایزنیها درباره تحولات منطقه و بررسی راههای جلوگیری از حملههای رژیم صهیونیستی به لبنان و غزه به عربستان و برخی کشورهای منطقه سفر میکند.
در این شرایط که همه چیز برای پیمان ابراهیم میان اسرائیل و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و بهخصوص عربستان سختتر شده، شاید ماموریت مهم عراقچی باید عبور از مرحله چینی بودن رابطه ایران و سعودی و نزدیکی بیشتر و حقیقی دو کشور برای حل مسائل فیمابین باشد
وی گفت: «رایزنیهای ما در رابطه با تحولات منطقه و برای جلوگیری از جنایات بیشرمانه رژیم صهیونیستی در لبنان و در ادامه جنایات در غزه، ادامه دارد.
او افزود که پس از رایزنیها در نیویورک و دوحه، سفری به بیروت و دمشق داشتم، در ادامه هم به ریاض و برخی دیگر از پایتختهای منطقه خواهم رفت. تلاش ما برای اینکه یک حرکت دستهجمعی از سوی کشورهای منطقه و اسلامی و جامعه بینالملل به منظور توقف حملات وحشیانه به لبنان صورت بگیرد، ادامه خواهد داشت.»
به نظر میرسد عراقچی دستکم اکنون قصد عقبنشینی ندارد و فعلا قصد دارد برگزاری تور دیپلماسی را در منطقه ادامه دهد.
اهداف سفر به عربستان
از سوی دیگر وزیر خارجه هدف اصلی سفر خود به عربستان را مسائل لبنان و فلسطین عنوان کرده است. عراقچی در حاشیه سفر به عربستان گفت که روابط ما با عربستان یک روابط رو به رشد است و در مسیر خوبی جلو میرود.
وی خاطرنشان کرد: «هدف سفر من البته رایزنی در خصوص مسائل منطقه و تحولاتی که در منطقه در حال صورت گرفتن است. همچنین جنایاتی که رژیم صهیونیستی در حال انجام است و آوارگانی که اکنون در لبنان وجود دارند. بحث مسائل منطقهای هدف اول سفر بنده است البته برای مسائل دوجانبه حتما در یک سفر جداگانهای صحبت خواهد شد. امیدواریم این رایزنیها بتواند به شرایط بهتری برای فلسطین و لبنان در منطقه و همچنین صلح منطقه منجر شود.»
طبیعتاً جمهوری اسلامی هیچ مشکل و مانعی برای برقراری تعامل با دیگر کشورهای منطقه ندارد و این کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس هستند که باید برای گسترش همکاری در روابط دوجانبه با ایران پاسخ مثبت و شفافی داشته باشند
اهمیت کشورهای حوزه خلیج فارس در دیپلماسی ایران
عراقچی البته بر مساله لبنان و غزه در شرایطی تاکید دارد که موضوع بهبود و گسترش روابط تهران با همسایگان خود بهویژه در خلیج فارس طی چند سال اخیر در دستور کار دستگاه دیپلماسی کشورمان قرار دارد.
سوال اکنون این است که با توجه به این که در منطقه همواره میان همسایگان اختلاف نظرهایی وجود داشته، اما آیا میتوان با وجود این مسائل روابط دوجانبه با همسایگان گسترش یابد؟ طبیعتاً جمهوری اسلامی هیچ مشکل و مانعی برای برقراری تعامل با دیگر کشورهای منطقه ندارد و این کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس هستند که باید برای گسترش همکاری در روابط دوجانبه با ایران پاسخ مثبت و شفافی داشته باشند.
کما این که در گذشته، یکی از موضوعات مورد اختلاف نوع رویارویی دو طرف یعنی از یک سو جمهوری اسلامی ایران و سوی دیگر سعودی و متحدانش، با بحرانهای بینالمللی و منطقهای بود. در این بین اما شورای همکاری خلیج فارس مدتهاست که به دنبال تطبیق سیاستهای امنیتی خارجی و منطقهای خود بر اساس قوانین بینالمللی از جمله منشور سازمان ملل است. این به معنای احترام به حاکمیت کشورها، استقلال سیاسی، تمامیت ارضی و تخطیناپذیری مرزهای آنهاست. همچنین به معنای خودداری از توسل به زور یا تهدید و عدم مداخله در امور داخلی همسایگان است.
هوای تازه خلیج فارس
برای دیپلماسی ایران
حضور ایران در قطر و در شورای همکاری خلیج فارس از موارد مهم بوده که میتواند تا حد زیادی در بهبود سیاستهای منطقهای ایران موثر باشد.
از سوی دیگر عربستان سعودی و ایران در ماه مارس 2023 با مشارکت و میانجیگری چین توانستند روابط دیپلماتیک خود را احیا کنند، و هر چند چین در این میان به طور جدی برای آشتی طرفین تلاش کرد اما در نهایت طرفین فراتر از تبادل سفیران، پیشرفت در مسیر کاهش نگرانیهای خود گامی بر نداشتهاند.
همین مساله نیز باعث شد که روابط ایران و سعودی را حتی روابطی چینی بتوان خواند. این که دو طرف نه فقط با میانجیگری چین بهم پیوند خوردهاند که رابطه میان این دو چنان چینی ظریف است که بیم شکستن آن نیز وجود دارد. از سوی دیگر در فهم عمومی شهروندان ایرانی، اصطلاح چینی بودن بیشتر به کالاها و یا خدماتی که چندان مطئمن نیستند و حتی «فیک» دانسته میشوند، نیز گفته میشود و از همین باب میتوان رابطه این دو کشور را رابطه چینی ایران با
عربستان دانست.
حال و در این شرایط که همه چیز برای گسترش پیمان ابراهیم میان اسرائیل و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و به خصوص عربستان از همیشه سختتر شده، شاید ماموریت مهم عراقچی اکنون باید عبور از مرحله چینی بودن رابطه ایران و سعودی و نزدیکی بیشتر و حقیقی دو کشور برای حل مسائل فیمابین باشد.
ایران اکنون روابط دیپلماتیک خود را با همه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به استثنای بحرین احیا کرده و اکنون زمان تغییرات بنیادیتر در روابط است. این یعنی باید رابطه با عربستان ارتقا یابد و احیای روابط با منامه نیز طی ماههای آتی در اولویت قرار گیرد که به معنای رسیدگی به نگرانیهای بحرین است.
دیدگاه تان را بنویسید