ایران در کنار اقدام نظامی چگونه میتواند مانع تکرار عبور اسرائیل از خطوط قرمزش شود؟
ضرورت بازدارندگی چندوجهی
محبوبه ولی
سفر مسعود پزشکیان به قطر و وزیر خارجه او، عباس عراقچی به بیروت، آن هم به فاصله کمی پس از حمله نظامی ایران به اسرائیل؛ به نوعی در پیش گرفتن خط دیپلماسی به موازات واکنش نظامی بود.
در رأس آنها بیانات دیروز رهبر انقلاب در نماز جمعه تهران نیز در عین حال که از اقدام نظامی نیروهای مسلح علیه اسرائیل، با تعابیر «درخشان»، «کاملا قانونی و مشروع» حمایت کردند، حامل پیام آرامش و پرهیز از خشونت در منطقه بود.
احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی درباره آن نوشت: «خطبههای نماز جمعه امروز رهبری جمهوری اسلامی در تهران از نگاه من نوعی کمک به کاهش التهاب در منطقه است. اگر اسرائیل دست به اقدام ویرانگری در خاک ایران نزند، به نظرم این خطبهها میتواند مسیر خشونت فزاینده در خاورمیانه را به سمت دیپلماسی بچرخاند.»
زیدآبادی در عین حال اضافه کرده: «مشکل اما این است که هیچ ابتکار دیپلماتیک منصفانهای در دستور کار علنی جامعه جهانی قرار ندارد. امیدوارم به زودی چنین ابتکاری شکل گیرد.»
در نبود همین «ابتکار دیپلماتیک»، دو روز دیگر اولین سالگرد واقعه هفتم اکتبر است و حملات اسرائیل در این یک سال نه تنها متوقف نشده، بلکه حالا به لبنان هم کشیده شده است. گذشته از آن در طول این یک سال، اسرائیل چندین نوبت نیروها و موقعیتهای ایرانی را نیز هدف گرفته است. حمله به ساختمان دیپلماتیک ایران در دمشق و ترور اسماعیل هنیه در تهران از مصادیق تجاوز نظامی اسرائیل به یک نقطه از خاک ایران است.
ضرورت بازدارندگی نظامی
هفته گذشته با شدت گرفتن تقابل میان ایران و اسرائیل، خطر درگرفتن جنگ بین دو طرف، بیش از هر زمان دیگری مطرح شد. در این شرایط گمانهزنیها درباره اینکه ایران چگونه باید بازدارندگی خود در قبال اسرائیل را ارتقا دهد نیز شدت گرفته است.
یک ایران ثروتمند با اثرگذاری فوقالعاده در تجارت و اقتصاد جهانی، چنان پایگاه محکمی در محیط پیرامونی خود پیدا خواهد کرد که حمله به منافع آن، منافع بسیاری از کشورها و دولتهای دیگر را نیز تهدید خواهد کرد؛ به تبع ریسک تهدید آن نیز بالا خواهد رفت
طی روزهای گذشته یکی از بیشترین پاسخها به این سوال، حمله و واکنش نظامی بود. با عبور مکرر اسرائیل از خطوط قرمز ایران طی یک سال اخیر، ایران ناگزیر در این مدت، دو مرتبه نسبت به اسرائیل واکنش نظامی نشان داده است.
بسیاری تاکید میکنند که بیعملی در برابر اسرائیل، آن را نسبت به تکرار عبور از خط قرمز ایران گستاختر میکند؛ از این رو در اولین قدم ایران باید دست به قدرتنمایی نظامی بزند.
حتی کسانی که نسبت به اقدام نظامی موضع محتاطانه دارند، از این واکنش در صورتی که منجر به جنگ نشود و کارکرد بازدارنده داشته باشد، استقبال میکنند.
حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس در این باره به «رویداد 24» گفته است: «من معتقدم این حملات نشان داد که ایران خودش را برای یک جنگ تمامعیار آماده کرده است و اگر اسرائیل مقابله کند جنگ تمامعیار خواهد شد و کل منطقه را دربرمیگیرد. هرچقدر دور اول حملات ایران بیشتر جنبه تبلیغاتی داشت، این جنگ بیشتر جنبه عملیاتی دارد و به همین دلیل است که ایران هشدار میدهد اگر اسرائیل حرکتی انجام دهد، ایران آماده است جنگ را ادامه دهد. همچنین برخلاف حملات اسرائیل که با هدف گسترش جنگ صورت میگیرد، حمله دوم ایران هم بازدارنده بود.»
او اضافه کرده: «در این شرایط، همه بوی باروت جنگ را احساس میکنند و شاید به همین دلیل است که این موضوع میتواند تقویتکننده دیپلماسی؛ و ترمزی باشد بر گستاخیهای نتانیاهو.»
در واقع به تعبیر او و بسیاری دیگر از تحلیلگران، حملات اخیر ایران به اسرائیل با توجه به سطح هشداری که ایجاد کرده، میتواند مقدمه دیپلماسی باشد. به ویژه آنکه ایران همچنان بر قدرت نظامی خود مانور میدهد.
خبرگزاری تسنیم در همین راستا به نقل از برخی منابع مطلع نوشته: «علت عدم رهگیری بالای 90درصد از موشکهای ایران در عملیات وعده صادق 2 امکانات و فناوریهای جدیدی است که هنوز بخش مهمی از آن استفاده نشده است.»
حتی کسانی که نسبت به اقدام نظامی موضع محتاطانه دارند، از واکنش نظامی ایران نسبت به اسرائیل در صورتی که منجر به جنگ نشود و کارکرد بازدارنده داشته باشد، استقبال میکنند
این گزارش اضافه کرده: «سپاه پاسداران به فناوری و تجهیزات جدیدی دست پیدا کرده که در صورت اقدام رژیم صهیونیستی علیه کشورمان، میتواند آنها را با غافلگیریهای بزرگ مواجه کند.»
موج این دست اخبار و اطلاعات، در راستای افزایش قدرت بازدارندگی نظامی ایران است.
تنها «بمب» نجاتمان خواهد داد
در عین حال، برخی دیگر تاکید میکنند بازدارندگی اصلی و اساسی ایران برای اسرائیل و همپیمانانش، بازدارندگی هستهای است. دو سال پیش اظهارات سعید لیلاز مبنی بر اینکه «ایران با بمب اتم امنتر است»، سر و صدای زیادی به پا کرد. احمد بخشایش اردستانی، نماینده مجلس نیز گفته بود: «در چنین دنیایی باید بمب اتم به دست آوریم تا موازنه قدرت شکل بگیرد. بمب اتم گرچه نان و آب نمیشود اما حتما مانع از ادامه تهدیدهای غربیها میشود و باعث ایجاد موازنه قدرت خواهد شد.»
سر و صداها نسبت به این اظهارات از باب مغایرت آن با فتوای شرعی عدم ساخت بمب اتم بود. اما حالا با بالا گرفتن سطح تنش با اسرائیل، مسئله خروج از NPT و داشتن سلاح هستهای به عنوان اصلیترین بازدارنده برای ایران بار دیگر مطرح شده است.
فواد ایزدی، استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در گفتوگویی تلویزیونی اکنون را بهترین زمان برای تغییر دکترین هستهای ایران دانست. او اظهار کرد: «زمانی که صهیونیستهای مسلح به سلاح هستهای بدون محدودیت درحال نسلکشی هستند و همزمان میگویند دشمن اصلی ما ایران است، آیا نباید در این دکترین هستهای تغییری ایجاد شود؟ اکنون در جهان سلاح هستهای داشتن ایران مقبولیت دارد چرا که جهان میبیند طرف ایران یک رژیم نسلکش دارای سلاح هستهای است.»
دیاکو حسینی، کارشناس روابط بینالملل در همین باره در توئیتر نوشت: «تضعیف حماس و حزبالله اسرائیل سه دلیل معتبر در اختیار ایران قرار داده که اولین بمب اتم را آزمایش کند: اول ایجاد بازدارندگی در مرکز در فقدان بازدارنده بودن بازوهای پیرامونی. دوم، ابتکاری جایگزین برای ورود به جنگ تمام عیار با اسرائیل و سوم، نوسازی اهرمها و پرستیژ مذاکراتی.»
روزنامه جوان نیز در شماره روز پنجشنبه خود نوشت: «تجربه یکسال بعد از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نشان میدهد دیپلماسی مبتنی بر فشار افکار عمومی جهان، نتوانسته ابر ویرانگری اسرائیل را متوقف کند.»
این روزنامه با اشاره به اینکه گزینه پاسخ محدود نظامی از نوعی که در عملیات وعده صادق ۲ انجام شد، هرچند مؤثر است ولی احتمالاً به بازدارندگی کافی نینجامیده، افزوده: «در حالیکه دیگران، ممکن است راهحلهای خلاقانه دیگری هم برای مهار اوضاع تجویز کنند، یک راهحل فوری در دسترس، تغییر در دکترین هستهای ایران است.» البته توافق بر سر این راهکار وجود ندارد. مخالفان تصریح میکنند که چنین رویکردی، جامعه جهانی را نسبت به برنامه هستهای ایران حساستر خواهد کرد؛ به ویژه آنکه در همین مرحله نیز اسرائیل در حال ایرانهراسی از این طریق است. اخیرا رادیو ارتش اسرائیل به نقل از یواف کیش، وزیر کابینه نتانیاهو ادعا کرد که ایران در تلاش برای دستیابی سلاح هستهای است.
هر گامی که حاکمیت در جهت حل مسائلی چون محدودیتهای اجتماعی، فیلترینگ، نابهسامانیهای اقتصاد و دیگر موضوعاتی که مردم را به ستوه آورده، بردارد، بر قدرت بازدارندگی خود در برابر اسرائیل و هر دشمن خارجی دیگری میافزاید
در این شرایط، برخی برای رفع این چالش و حل تعارض ساخت بمب هستهای با فتوای شرعی مربوط به آن، راهکار میدهند که ایران میتواند صرفا سطح اورانیوم غنی شده و تولید آب سنگین را به میزان تولید بمب هستهای برساند اما فعلا دست به ساخت بمب نزند.
افزایش توان اطلاعاتی و امنیتی
توامان با این راهکارها، گروهی قویا معتقدند آنچه تمام رشتهها برای بازدارندگی اسرائیل را پنبه کرده، جریان و پروژه «نفوذ» است. حرکت خزنده نفوذ به ویژه در حوزههای امنیتی و اطلاعاتی طی سالها به قدری زیانها و هزینههای آشکار از خود به جا گذاشته که دیگر به موضوعی علنی و غیرقابل انکار تبدیل شده است.
انفجار پیجرها در لبنان، حمله به مقر سیدحسین نصرالله و هدف گرفتن شماری از کادر فرماندهی و رهبری حزبالله که یک فرمانده سپاه پاسداران نیز در میان آنان بود و ترور اسماعیل هنیه در تهران، بار دیگر نگاهها را متوجه نفوذ گسترده عوامل اسرائیل و موساد نه فقط در بدنه، بلکه در بالاترین سطوح محور مقاومت و ایران کرد.
بر این اساس بسیاری تاکید میکنند که برای حفاظت از سطح بازدارندگی نظامی و هستهای؛ قطع دست جریان نفوذ و افزایش توان اطلاعاتی و امنیتی، یک ضرورت است و همه اینها باید توامان با یکدیگر پیش بروند؛ چراکه در غیر این صورت قدرت شبکه نفوذ، قابلیت بازدارندگی دیگر ابزارهای ایران را سلب میکند.
قدرت اقتصاد
در کنار راهکارهای نظامی، اطلاعاتی و دیپلماتیک، یک ایده دیگر نیز وجود دارد که تبدیل ایران به کشوری با قدرت اقتصادی بالا را بهترین بازدارنده میداند.
رحمان قهرمانپور، تحلیلگر بینالملل در این باره معتقد است: «کسب قدرت اقتصادی در دنیای مدرن، کمهزینهترین و پایدارترین روش ایجاد بازدارندگی است. به کشورهایی مثل سنگاپور و مالزی نگاه کنید که از نظر نظامی هم قدرت آنچنانی ندارند، اما قدرت بازدارندگی زیادی دارند.»
او در گفتوگو با «انتخاب» اضافه کرده: «البته برخی از افراد معتقدند که چون ما در خاورمیانه زندگی میکنیم، اینجا محیط امنیتی است و بازدارندگی اقتصادی جواب نمیدهد. واقعیت این است که بازدارندگی نظامی در بلندمدت هم موفق نشده و کشورها را به مدار بقا میکشاند. مصر از جمله کشورهاییست که به واسطه تأکید بیش از حد به بازدارندگی نظامی، به مدار بقا افتاده و کشورهای غربی درباره مصر اصطلاحی دارند و میگویند باید کمک کنیم که این کشور زنده بماند. تجربه مصر، تجربه مهمی است. مصری که تلاش میکرد از طریق پان عربیسم و تقابل با اسرائیل، اتحاد اعراب را شکل دهد، نهایتاً به این جمعبندی رسید که نمیتواند این کار را انجام دهد.»
قهرمانپور البته تاکید میکند که اظهاراتش به معنای کنار گذاشتن گزینه نظامی نیست اما باید یک نگاه جامعتر به بازدارندگی داشت.
مبتنی بر این ایده، یک ایران ثروتمند با اثرگذاری فوقالعاده در تجارت و اقتصاد جهانی، چنان پایگاه محکمی در محیط پیرامونی خود پیدا خواهد کرد که حمله به منافع آن، منافع بسیاری از کشورها و دولتهای دیگر را نیز تهدید خواهد کرد؛ به تبع ریسک تهدید آن نیز بالا خواهد رفت. از سوی دیگر توسعه اقتصادی، توانایی برای تسلیح نظامی را نیز ارتقا خواهد داد.
سنگ بزرگ پیش پای بازدارندگی اقتصادی اما تحریمهای سنگین غرب علیه ایران است؛ کارشناسان معتقدند برداشتن چنین سنگی تنها از عهده دیپلماسی برمیآید. در کنار حکمرانی اقتصادی نیز نیازمند یک بازنگری جدی است تا موانع بر سر راه توسعه اقتصادی و چیدن میوه بازدارندگی از آن را بردارد.
«مردم»؛ ارزشمندترین سرمایه در برابر هر دشمن خارجی
در پایان اما عامل بازدارندهای که اهمیتش نه از حمله نظامی و بمب اتم کمتر است و نه از مسئله نفوذ و اقتصاد، رابطه حاکمیت با «مردم» است. پیام گستاخانه هفته پیش بنیامین نتانیاهو خطاب به مردم ایران و اینکه با کارنامهای مملو از جنایت و نسلکشی، خود را منجی ایران معرفی کرده! و به مردمش وعده آزادی میدهد، گویای این حقیقت است که «مردم» چه سرمایه ارزشمندی برای ارتقای قدرت بازدارندگی در برابر نیروی خارجی هستند.
از این منظر، یکی از مهمترین راههای بازدارندگی از مسیر بهبود رابطه ملت- دولت میگذرد. هر گامی که حاکمیت در جهت حل مسائلی چون محدودیتهای اجتماعی، فیلترینگ، نابسامانیهای اقتصاد و دیگر موضوعاتی که مردم را به ستوه آورده، بردارد، بر قدرت بازدارندگی خود در برابر اسرائیل و هر دشمن خارجی دیگری میافزاید.
دیدگاه تان را بنویسید