فشارهای پشتپرده، اولین چراغ استعفا را در دولت جدید روشن کرد؛
ظریف تحمل نشد یا تحمل نکرد؟
میرا قربانیفر
«ظریف استعفا داد»؛ شوک این خبر چنان سنگین بود که حتی توانست کل روند معرفی کابینه پزشکیان به مجلس و البته اسامی نه چندان مقبولش را توامان تحتتاثیر قرار دهد و این پرسش را مطرح کند که آیا ریشههای اصلی استعفای ظریف همین مساله انتخاب وزرا و به خصوص وزیر کشور بوده یا فشارهای پشت پرده برای حذف و عزل او به نتیجه رسیده است؟
به این ترتیب در حالی که تنها ۹ روز از انتصاب محمدجواد ظریف، وزیر پیشین امور خارجه ایران در دولت روحانی، به عنوان معاون راهبردی در دولت چهاردهم میگذشت؛ او روز گذشته ۲۱ مرداد و تقریبا همزمان با اعلام وصول اسامی کابینه به مجلس، در شبکه اجتماعی اکس نوشت که از سمت خود استعفا داده است. هر چند که شایعه نهایی شدن استعفای ظریف دستکم از دو روز پیش از آن نیز در محافل سیاسی و شبکههای اجتماعی شنیده و دست به دست میشد، بالاخره تیر خلاص را شلیک کرد و او که کتش را برای پیروزی پزشکیان از تن درآورده بود خبر داد که گویا بار دیگر ردای دانشگاه را به تن کرده است.
فراموش نکنیم که در اهمیت نقش ظریف در انتخابات 1403 همین بس که حضور او به همراه پزشکیان در صداوسیما بود که توانست تاحدی فضای یخ زده انتخابات را درهمبشکند و در نهایت نیز جنجالی که بر سر سخنان تند و تیز و نطق 8 دقیقهای او در رسانه ملی به پا شد، این وزیر امور خارجه اسبق را به اصلیترین عضو ستاد مسعود پزشکیان نزد افکار عمومی تبدیل کرد.
کابینه پزشکیان
دلیل استعفای ظریف بود؟
ظریف در پستی که منتشر کرد، نوشت: «از نوزده وزیری که معرفی شدند، سه نفر نامزد نخست، ۶ نفر نامزد دوم یا سوم و یک نفر نامزد پنجم کمیتهها و یا شورای راهبری بودند.»
او البته تاکید کرد که: «بارها گفتهبودم که انتخاب اعضای دولت حق رئیسجمهور است و شورای راهبری و کمیتهها نهاد مشورتی هستند. از ایشان سپاسگزارم که این افتخار را به بنده دادند که در این تجربه جدید و ابتکار شجاعانه، مشارکت داشته باشم.»
در واقع بعد از جدایی محمدجواد آذری جهرمی به عنوان یکی از بالهای ستاد مسعود پزشکیان، میتوان این طور ارزیابی کرد که ظریف به عنوان بال دوم نیز راه خود را از دولتی که بیشترین تلاش را برای به قدرت رسیدن آن کرده بود، جدا کرد؛ آن هم در حالی که اکنون شایعاتی فراتر از زمزمه درباره جدایی علی طیبنیا، که به عنوان ژنرال اقتصادی برای دولت پزشکیان مطرح شده بود، نیز شنیده میشود.
جدال بر سر وزیر کشور
چقدر جدی بود؟
در این میان اما دلایل استعفای ظریف هم چنان از اصلیترین پرسشهاست.
او در نامه نخست تلویحا نشان داده که چندان رضایتی از آرایش کابینه ندارد. کما این که مینو خالقی، در شبکه ایکس نوشت که شب قبل از معرفی وزرا، ظریف برای گزینه وزارت کشور «جنگیده» اما موفق نشده است.
به نظر میرسد اشاره این فعال سیاسی، مربوط به معرفی اسکندر مومنی برای پست وزارت کشور در صبح روز یکشنبه باشد که سابقه طولانی خدمت در نیروی انتظامی را دارد. کما این که با توجه به مساله گشت ارشاد و انتقادات زیادی که از آن در فضای عمومی وجود دارد، و حمایت مومنی از مساله طرح نور و حتی ملزم دانستن پلیس راهور برای اجرای آن، این انتخاب با واکنش بسیار منفی در افکار عمومی مواجه شد و تقریبا ناامیدی حداکثری را میان حامیان و رایدهندگان به پزشکیان رقم زد.
در این میان آذری جهرمی نیز در واکنش به استعفای ظریف نوشت: «شهادت میدهم که او برای ایران از خود و خانوادهاش گذشت. ظریف خار چشم صهیونیستهاست و آمریکا تحریمش کرد تا اثرگذاریش برای ایران را بکاهد؛ چرا باید با خودتحریمی، ایران از خدماتش محروم شود؟»
نامه دوم و رمزگشایی
از قانون تابعیت مضاعف
اما محمدجواد ظریف در نامه دوم به فاصله چند ساعت پس از متن استعفا به موارد دیگری اشاره میکند که به شایعات درباره فشارهای پشت پرده برای عزل و یا استعفای او دامن میزند.
او در بخشی از این متن توضیحی مینویسد: «برخی مردودین از جانب مردم، با تفسیر عجیبی از قانون مصوب ۱۴۰۱، اشتغال بنده در مشاغل حساس را به بهانهای برای فشار بر دولت چهاردهم تبدیل کرده بودند. بنده نیز برای جلوگیری از هرگونه شائبه یا بهانه برای کارشکنی در کار دولت دکتر پزشکیان عزیز، هفته گذشته طی نامهای از معاونت راهبردی رئیس جمهور انصراف داده بودم.»
ظریف در نامه دوم بار استعفا و جداییاش از کابینه را از روی دوش مسعود پزشکیان برمیدارد و به صراحت بر گردن بازندگان در انتخابات میاندازد.
او همچنین در بخشی دیگر از این متن توضیح داده که: «۱) بهرغم تولد فرزندانم حدود ۴۰ سال قبل و در دوران تحصیل (و نه مأموریت) در آمریکا و قوانین خاک محور آمریکا برای تابعیت قهری، به لطف خدا بنده، همسر و فرزندانم ساکن ایران عزیز هستیم و یک متر مسکن در خارج از ایران در تملک و یا حتی اجاره خود نداریم. خودم هم تحت دو تحریم آمریکا (ذیل تحریم رهبری) و یک تحریم کانادا قرار دارم و خود و همسرم حتی امکان سفر توریستی به ایالات متحده، کانادا و برخی کشورهای دیگر را نداریم.
۲) هیچ نهاد نظارتی مخالفتی با معاونت بنده اعلام نکرده است؛ ۳) دکتر پزشکیان بزرگوار با شجاعت و صراحت اصرار بر ادامه کار بنده داشتهاند. این بهانه برای دیگران که فرزندانشان تابعیت مضاعف اکتسابی (و نه قهری) همراه با اقامت در خارج از کشور دارند، بیش از بنده قابلبهرهبرداری است.»
در بیان اهمیت نقش ظریف در انتخابات 1403 همین بس که حضورش به همراه پزشکیان در صداوسیما و نطق غرای 8 دقیقهای او بود که توانست تاحدی فضای یخزده انتخابات را درهمبشکند و همین اندازه گرم شدن تنور انتخابات بعد از تحریم61 درصدی جامعه و رای به پزشکیان نیز منوط به وجود ظریف بوده است
ظریف در انتهای نامه مینویسد: «هنوز به تمام آنچه در مورد ایشان در دوران انتخابات گفتم باور دارم. با تمام توان از دانشگاه برای ایران در خدمت شما و ایشان خواهم بود و از همه ایرانیان میهنپرست و توسعهخواه تقاضا دارم که بر پشتیبانی خود از ایشان بیفزایند و ایشان و دولتشان را تنها نگذارند.» اما در عین حال اشاره تلویحی دارد که او مشمول قانون مصوب سال 1401 درباره بهکارگیری افراد با اقوام درجه یک دو تابعیتی نمیشود.
پس چرا ظریف این گونه استعفا را برای خود رقم زده و خواسته از مسئولیت این دولت دور شود؟ آیا باید به همان لیست پیشنهادی کابینه توجه کرد که به نظر میرسد ترکیب آن مخالف وعدههای داده شده در انتخابات توسط مسعود پزشکیان است؟
واکنشهای گسترده به استعفا
انتشار خبر استعفای محمد جواد ظریف، با واکنش گسترده کاربران در شبکههای اجتماعی مواجه شد. اکبر اعلمی، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده ادوار مجلس، در خصوص استعفای او نوشت: «ظاهرا دستگاههای نظارتی از پزشکیان خواستهاند که مطابق قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس، او را بهخاطر دوتابعیتی بودن احتمالی یکی از بستگانش برکنار کند.»این همان مسالهای بود که ظریف تلاش کرد در نامه دوم خود به آن پاسخ بدهد.
حسامالدین آشنا نیز در دلایل طرح این استعفا در شبکه ایکس خود نوشت: «قانون کشور را از خدمات این افراد در مشاغل بالای دولتی محروم کرد؛
۱. سفیران، دانشجویان، مأموران دولتی و کارآفرینانی که در برخی کشورهای خارجی صاحب فرزند شدهاند.
۲. ایرانیانی که در برخی کشورهای خارجی متولد شدهاند.
این قانون قابل اصلاح است، اما آثار سرمایهسوز آن قابل جبران نیست.»
در واقع آشنا نیز به قانون مصوب سال 1401 و فشارها به دولت پزشکیان اشاره میکند، اما در عین حال از آسیبهای آن نیز سخن میگوید.
طعنه و حمله به ظریف برای استعفا
اما شاید یکی از عجیبترین واکنشها مربوط به فرزند مسعود پزشکیان بود که بسیاری آن را واکنشی به استعفای ظریف دانستند. یوسف پزشکیان، پسر رئیسجمهوری در یک استوری که بعد از استعفای ظریف منتشر شد، نوشت: «آن چه امروز مهمتر از منتقد صریح دلسوز و متملق تاییدگر چاپلوس است، وجود افرادی است که اولا واقعبین باشند، ثانیا جامعنگر باشند و ثالثا به اجماعسازی معتقد باشند.»
بسیاری در این میان اما خطاب این طعنه و کنایه یوسف پزشکیان را محمدجواد ظریف دانستند اما سوالی که بعد از این نوشته برای بسیاری مطرح شد این بود که اگر ظریف برای کم کردن فشار از دولت چهاردهم استعفا داده، پس چرا باید آماج حمله قرار بگیرد؟ آن هم در شرایطی که تنها یک روز پیش از این امیرحسین ثابتی، نماینده جنجالی تهران نیز بار دیگر در حضور پزشکیان به ظریف حمله کرده و گفت: «میانگین کابینه پیشنهادی پزشکیان بالای ۶۰ سال است که تکرار اشتباه کابینه روحانی است. نمیشود دم از وحدت ملی زد و نماد شکاف ملی (محمد جواد ظریف) را در دولت سمت داد. ظریف دوگانه جعلی دیپلماسی و میدان را ساخت و شهید سلیمانی را مزاحم کار خود میدانست.»
او در این نطق در حالی ظریف را نماد شکاف ملی دانست که بسیاری معتقد بودند همین اندازه گرم شدن تنور انتخابات بعد از تحریم61 درصدی جامعه و رای به پزشکیان و شکست طیف ثابتی نیز منوط به وجود ظریف بوده و ظریف شکاف جدی در این طیف ایجاد کرده است.
در هر حال ظریف در ششمین استعفای خود در دوران کاریاش(5 استعفا در دوران ریاست جمهوری روحانی از فاصله 1392 تا 1399) این بار اعلام کرده از قطار دولت پزشکیان پیاده میشود و بار دیگر به دانشگاه باز میگردد و در این شرایط باید منتظر ماند و دید تکلیف علی طیبنیا، آخرین ژنرال ستادهای انتخاباتی پزشکیان و کابینهای این همه مورد انتقاد چه خواهد شد.
سوتیتر : شوک خبر استعفای ظریف چنان سنگین بود که توانست کل روند معرفی کابینه پزشکیان به مجلس و البته اسامی نه چندان مقبولش را توامان تحتتاثیر قرار دهد و این پرسش را مطرح کند که آیا ریشههای اصلی استعفای ظریف همین مساله انتخاب وزرا و به خصوص وزیر کشور بوده یا فشارهای پشت پرده برای حذف و عزل او به نتیجه رسیده است؟
دیدگاه تان را بنویسید