پروانه سلحشوری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و  نماینده ادوار مجلس در یادداشتی نوشت: در مورد وفاق ملی و تشکیل کابینه‌ای مبنی بر همین شعار که از طرف اقای پزشکیان داده شده، باید در نظر داشته باشیم وقتی بحث وفاق ملی و انسجام مطرح می شود به کلیت جامعه بر‌می‌گردد. درجامعه ‌ای که تا حد زیادی خسته، ناامید و گسسته بوده است و اکنون دولتی می‌خواهد سر کار بیاید که دوباره مردم را به هم پیوسته و اعتماد متقابل و سرمایه اجتماعی را بین آنها افزایش دهد می‌تواند برای آحاد آن جامعه نویدبخش باشد. اما به‌نظر می‌رسد اینکه آیا دولتی که قرار است در مفهوم وفاق ملی تشکیل بشود به این معنی باشد که احزاب و گروه‌های سیاسی مختلف نیروهایی در دولت داشته باشند تاحدی این مفهوم مسبوق به سابقه نیست. البته قبلا نیز شاهد این موضوع بوده‌ایم، حتی در زمان دولت آقای روحانی هم دقیقا این مسئله مطرح می‌شد که در کابینه باید از نیروهایی که حتی حامی ایشان هم نباشند استفاده کنند.

اکنون هم این بحث مطرح می‌شود که وفاق ملی یعنی اینکه از نیروهایی که همراه ایشان نبودند در کابینه استفاده شود. با شناختی که بنده از حزب موتلفه دارم و یکی از قدیمی‌ترین احزاب کشور ما است و با کار حزبی بخشی از طیف اصولگرایی را نمایندگی می‌کنند به نظر می‌رسد حالا که موتلفه لیستی ارائه نداده شاید بخاطر این باشد که خود آنها می‌دانند که برای چینش کابینه بهتر است که دست دولت برای انتخاب باز باشد، اگر چه خود آقای دکتر پزشکیان از احزاب و گروه‌های مختلف دعوت کردند که لیست‌های مورد نظر خود را به کمیته مورد نظر بدهند و تا جایی که من اطلاع دارم اسامی تعدادی از اصولگرایان هم در این کمیته بوده است و ایشان در تلاش هستند تا آن وعده‌ای که داده اند را بطور عملیاتی انجام دهند اما بحثی که اینجا وجود دارد این است که آیا ما فقط این را بررسی کنیم که آیا اصولگرایان و اصلاح طلبان و یا احزابی که کم و بیش بین این دو حزب قرار می گیرند را شامل می‌شود و افراد میانه رو به تنهایی باید مورد نظر قرار بگیرند یا اتفاقا وقتی بحث انسجام و وفاق می‌شود آن گروه‌های رنجیده خاطر و گروه‌هایی که ممگن است در بین آنها کسانی باشند که آنها را نمایندگی کنند مدنظر هستند؟ اگر قرار بر وفاق است آیا آن 50 درصدی که اصلا در انتخابات حضور پیدا نکردند می‌توانند در این کابینه نماینده‌ای داشته باشند؟

به نظر من اگر قرار بر استفاده از گروه‌ها و افراد مختلف در کابینه است مهم‌ترین معیار باید شایسنگی باشد که آقای دکتر عارف به درستی به آن اشاره کردند و حتی درباره بعضی صحبت‌هایی که در مورد برخی از افراد شده من دیدیم که ایشان بواسطه شخصیت علمی که دارند چقدر مواضع علمی گرفتند.

نکته دیگر اینکه پس از شایسته‌سالاری و شایستگی فرد، تعهد، پاکدستی، سلامت اقتصادی،کارآمدی، مدیریت قوی و سابقه مبارزه با فساد و تن ندادن به فساد از شاخصه‌های اصلی هستند. هر فردی در هر حوزه‌ای که معرفی می‌شود  باید با آن حوزه آشنایی داشته باشد و در آن حوزه کار کرده باشد، اینها ملاک‌های اصلی هستند.

ما می‌توانیم در بین ملاک‌های اصلی که مطرح می‌شوند و ممکن است فراتر از این باشد اگر واقعا افراد در شایستگی مطرح شوند می‌توانند برای کابینه معرفی شوند، البته کابینه شرکت سهامی نیست که از آن سهم‌خواهی کنند. درست است که مردم به یک تفکر رای داده اند و انتظار دارند از همان تفکر افراد انتخاب شوند ولی در بین افراد میانه رو هم افراد خوشنامی هستند که سابقه مدیریتی خوبی دارند و به نظر من اگر معیارهایی که آقای دکتر پزشکیان و تیم‌شان تعریف کرده‌اند را داشته باشند اشکالی ندارد فردی که توانمندی لازم را دارد بخواهد در این رابطه معرفی شود.

در عین حال همان 50 درصدی که حضور نداشتند اگر کسانی باشند که آنها را نمایندگی کنند باز می توانند اینها در پایه وفاق ملی رزومه‌هایی داده باشند . اما در کل این کابینه اگر وقتی معرفی شد بتواند ملاک‌هایی را که بیشتر مدنظر مردم است و بروز و ظهور آن را مردم در عرصه اجتماعی ،اقتصادی و فرهنگی ببینند قطعا آن جمعیت ناراضی حتی اگر نمایندگانی در عرصه قدرت هم نداشته باشند حداقل رضایتی خواهند داشت ،یعنی اینکه اگر کابینه‌ای معرفی شود که بتواند آلام و مشکلات مردم را در عرصه‌های مختلف و خصوصا اقتصاد کاهش دهد قطعا رضایت هم گروه‌های سیاسی و احزاب را دربرمی‌گیرد و هم رضایت عمومی مردم را دربرخواهد داشت و منجر به انسجام اجتماعی و وفاق ملی و افزایش سرمایه اجتماعی و اعتماد بین مردم خواهد شد. چنین کابینه‌ای اعتماد بین مردم و حکومت و دولت را افزایش خواهد داد و فاصله بسیار زیاد و خطرناکی که در حال حاضر بین و مردم و دولت وجود دارد را کمتر خواهد کرد ،که هر چه این فاصله کمتر بشود موفقیت دولت بیشتر خواهد بود. من برای دکتر پزشکیان و تیم‌شان آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم بتوانند از افراد شایسته در کابینه‌شان استفاده بکنند.