نظریه‌پرداز سیاسی اصلاح‌طلب گفت: این قشر خاکستری به اصطلاح فزون‌خاکستری یا حاد خاکستری، دیگر با محرک‌های عادی، شعارهای تکراری، وعده‌ وعیدها و گفتمان‌های زیبا به حرکت درنمی‌آید، بلکه نیاز به محرک‌های بسیار قوی‌تر و جدی‌تر دارد، محرک‌هایی که بازیگران این صحنۀ تسابق سیاسی را وارد منطقه قرمز می‌کند.

محمدرضا تاجیک در گفت‌وگو با جماران، افزود: قشر خاکستری، اکنون دیگر خاکستری کدر شده است. این قشر خاکستری، همانی نیست که در گذشته تجربه کرده‌ایم، بدنش کرخت شده است، آحاد این قشر، کنشگران مختلف و آستانه‌های انتخابات بسیاری را تجربه کرده‌اند، وعده‌های بسیار شنیده‌اند، گفتمان‌های زیبایی را به تماشا نشسته‌اند، شعارهای بسیار فریبایی را از این و آن شنیده‌اند، اما در فردایش چیز دیگری را تجربه کرده‌ا‌ند. در نهایت، به این تجربۀ تاریخی رسیده‌اند که از ماست که بر ماست. 

تنها محرک جامعه، شورش وضعیت است

وی ادامه داد: به نظر من، تنها محرکی که می‌تواند جامعه را به حرکت دربیاورد، «شورش وضعیت» است. بدین معنا که وضعیت چیز دیگری را طلب کرده؛ شور و شورشی برپا کرده، و انسان‌ها را به رقص تغییر با خود می‌خواند. اینجا دیگر با آن پدیدۀ دیرآشنا مواجه نیستیم که این انسان‌ها هستند که شور و شورش تاریخی ایجاد می‌کنند، بلکه خود وضعیت تاریخی شورش و قیام می‌کند و انسان‌ها را به درون خود می‌طلبد. روزنه‌ای را می‌گشاید، نه به سوی «بهاران»، بلکه به سوی«شاخه‌ای گل در یکی گلدان» (به تعبیر اخوان ثالث). موقعیت چون شورش می‌کند، رایحۀ یک شاخه گل، حتی یک شاخه گل پژمرده در یک گلدان نیز، می‌توان شور و شوقی برپا کند. پس، این شرایط بی‌قرار است که مردم را به حرکت درمی‌آورد، نه لزوما کاریزمای یک کنشگر، و نه محرک‌های تیز. 

پنج کاندیدا اساسا نمی‌خواهند قشر خاکستری به حرکت دربیاید

تاجیک تصریح کرد: طبیعی است که پنج نفر از کاندیداها اساسا نمی‌خواهند در شرایط کنونی قشر خاکستری به حرکت دربیاید. بنابراین، هیچ نیازی به این ندارند که فضا را داغ کنند و قشر خاکستری را به حرکت دربیاورند، بلکه هرچه قدر خموده‌تر، بهتر. تنها یک بازیگر است که نیازمند این است که قشر خاکستری را به حرکت دربیاورد؛ در غیر این‌صورت شرایط به سود او نیست. او و تیمش باید بتوانند حرف نو و جدیدی را مطرح کنند، اما چه باید کرد زمانی که از یک سو، فضای کنشگری فضای محدود و محصوری است، و از سوی دیگر، خودِ کنشگر نمی‌خواهد یا نمی‌تواند خارج از چارچوب حرکت کند، نمی‌خواهد یا نمی‌تواند در و دریچه‌ای را بگشاید، نمی‌خواهد یا نمی‌تواند گسستی ایجاد کند، نمی‌خواهد یا نمی‌تواند گفتمان و جریان متفاوت و نویی ارائه کند، بلکه می‌خواهد تنها آنچه مغفول و مسکوت مانده و بالفعل نشده را فعال کند. اینکه در این سطح چگونه می‌توان آن قشر خاکستری خاص را به حرکت درآورد، برای من اکنون قابل تحلیل نیست.

نظریه‌پرداز سیاسی اصلاح‌طلب، با بیان اینکه اگر چنین رخدادی (پیروزی کاندیدای اصلاح‌طلب) اتفاق بیافتد، باید آن را نه به تدبیر کنشگر، بلکه به قیام و شورش شرایط دلالت داد، یادآور شد: قشر خاکستری امروز ما که هر بازی را نوعی بازی در بازی بزرگ‌تر می‌بیند و بر این فرض است که بازی کوچک‌تر درون بازی بزرگ‌تر محصور و محدود است، تنها زمانی می‌تواند از وضعیتِ تماشگر منفعل به وضعیتِ تماشاگر-بازیگر گذر کند که بتوان از آنچه تاریخ در این دوران آستانه‌ای در اختیار گذارده است، بهره لازم و کافی را برد.