طهمورث حسینی

از امروز ثبت‌نام کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری آغاز می‌شود و گمانه‌زنی‌ها و تحلیل‌ها جای خود را به اخبار چهره‌هایی خواهد داد که با حضور در وزارت کشور پا به عرصه رقابت می‌گذارند. یکی از چهره‌هایی که در یک دهه اخیر نام او با انتخابات عجین شده و البته رنگ موفقیت و پیروزی را ندیده اما هنوز هوادارانش امیدوارند روزی در پاستور بر کرسی ریاست جمهوری بنشیند «سعید جلیلی» است. طرفدارانش شب گذشته برای او به اصلاح طوفان توئیتری راه انداختند و حتی لقب «شهید زنده» را برایش برگزیده‌اند و امیدوارند در سومین حضور خود در انتخابات ریاست جمهوری توفیقی به دست آورند.

یک مشهدی دیگر در ساختار قدرت

سعید جلیلی در ۱۵ شهریور ۱۳۴۴ در مشهد به دنیا آمده و در کنار ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور فقید، محمد باقر قالیباف، .رئیس کنونی مجلس و سردار قاآنی، فرمانده سپاه قدس یکی دیگر از سیاستمداران زاده مشهد در ایران است.

او که از نزدیکان طیف آیت‌الله مصباح یزدی است، از سال ۱۳۶۸ وارد وزارت امور خارجه شد و دو سال بعد یعنی در سال ۱۳۷۰ به ریاست اداره بازرسی این وزارتخانه رسید و تا سال ۱۳۷۵ در این سمت ماند. سپس تا سال ۱۳۷۶ معاون اداره اول آمریکا در وزارت خارجه ایران بود. در دوره ریاست‌جمهوری خاتمی از وزارت خارجه به بیت رهبری رفت و به عنوان مدیر بررسی‌های جاری دفتر رهبری فعالیت کرد تا با روی کار آمدن دولت محمود احمدی‌نژاد در سال ۱۳۸۴ با عنوان معاون اروپا و آمریکا به وزارت خارجه بازگشت.

سعید جلیلی از سال ۱۳۸۶ تا ۹۲ دبیر شورای عالی امنیت ملی و نماینده رهبر در این شورا، و رئیس گروه مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران با کشورهای غربی بود.

از سال 92 و پس از پیروزی حسن روحانی، هرچند با حکم مقام رهبری همچنان در شورای عالی امنیت ملی باقی ماند، اما روزهای خلوت‌تری را در عرصه سیاست پشت سرگذاشت و با راه‌اندازی دولت سایه تلاش کرد بخشی از کنشگری خود را حفظ کند.

مخالف سرسخت مذاکره، طرفدار چین و روسیه

پس از انتصاب به دبیری شورای عالی امنیت ملی، مسئولیت پرونده هسته‌ای را برعهده گرفت که در دوران مسئولیت او سه قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران (سال‌های ۸۶ تا ۸۹) تصویب و بر اساس آنها ایران به عنوان یک کشور مخل و تهدیدکننده صلح و امنیت جهانی شناخته شد.

در آن زمان علی باقری، سرپرست کنونی وزارت امور خارجه را معاون خود  در شورای عالی امنیت ملی کرد و این دو اتهامات شدیدی را علیه حسن روحانی، مسئول گفت‌وگوهای هسته‌ای در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی مطرح کردند.

جلیلی و باقری روش حسن روحانی را مخدوش‌کننده منافع ملی ایران می‌دانستند و از دوران خود  به عنوان گفت‌وگوهای «دوره مقاومت» نام می‌بردند که امکان و زمان لازم را برای پیشرفت برنامه هسته‌ای فراهم ساخته است.

در تیر ۱۳۸۷ یک اتفاق جدید و پر سر و صدا در روند مذاکرات هسته‌ای رخ داد و دولت جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، ویلیام برنز، معاون وزارت خارجه این کشور را برای شرکت در مذاکرات با ایران به ژنو فرستاد. این نخستین باری بود که آمریکا از زمان وقوع انقلاب اسلامی در ایران دست به چنین اقدامی می‌زد.

ویلیام برنز، رئیس وقت سازمان سیا که در زمان دولت اوباما مذاکرات با ایران را پیش می‌برد، در کتاب خود از ملاقاتش با سعید جلیلی در مذاکرات پنج به علاوه یک نوشته‌ است. او درباره یکی از نخستین دیدارها نوشت که «جلیلی یک سخنرانی ۴۰ دقیقه‌ای ایراد کرد که حاوی «فلسفه بافی» درباره فرهنگ و تاریخ ایران بود.» برنز همچنین نوشته است که جلیلی اظهاراتش را با تحویل دادن یک «Non-Paper» (یک توافقنامه دیپلماتیک غیررسمی) به پایان رساند. هرچند بالای نسخه انگلیسی آن به اشتباه نوشته شده بود «None paper» [برگه‌ای از هیچ] که البته توصیفی درست از محتویات آن بود.»

یکی از چهره‌هایی که نام او با انتخابات عجین شده و البته رنگ موفقیت و پیروزی را ندیده اما هنوز هوادارانش امیدوارند روزی در پاستور بر کرسی ریاست جمهوری بنشیند «سعید جلیلی» است. طرفدارانش شب گذشته برای او به اصلاح طوفان توئیتری راه انداختند و حتی لقب شهید زنده را برایش برگزیدند!

برنز در این کتاب می‌نویسد: «همان روز عصر در یادداشتى کوتاه خطاب به رایس نوشتم که مذاکره پنج ساعت و نیمه امروز با ایرانى‌ها آشکارا به من یادآورى کرد که احتمالاً در طول چند سال گذشته چیزى را از دست نداده‌ایم.»

شیوه مذاکرات جلیلی در انتخابات سال 1392 اعتراض علی‌اکبر ولایتی، وزیر پیشین امور خارجه و مشاور رهبری را هم به دنبال داشت. ولایتی در مناظره‌های انتخاباتی سال 1392 خطاب به جلیلی گفت: «دیپلماسی این نیست که انسان برود مقابل کشورهای دیگر خطابه بخواند و در مصاحبه مطبوعاتی مطالب خود را بیان کند. دیپلماسی این نیست که ما در یک طرف بنشینیم و آنها در طرف مقابل بنشینند و ما حرف مشخصی را بزنیم بدون آن که اقدامات دیگری در خارج از آن انجام دهیم.جناب آقای جلیلی، بحث دیپلماسی کلاس فلسفه نیست که شما بروید آنجا بگویید منطق ما قوی بود و آن‌ها هم محکوم شدند.»

پس از شکست گفتمان جلیلی و تلاش‌های روحانی برای امضای برجام، جلیلی همیشه یکی از منتقدان جدی بود و تلاش داشت از طریق رایزنی‌های پشت پرده بر تصمیمات تاثیر بگذارد. خروج آمریکا از برجام و تغییر دولت شرایط را کمی متفاوت کرد. با این حال در ابتدای دولت ابراهیم رئیسی هم تلاش فراوان صورت گرفت که احیای برجام صورت بگیرد. در بهمن ماه سال 1400 در حالی که رسانه‌های جهان از عنوان «دقایق پایانی» مذاکرات نام می‌بردند، سعید جلیلی، در توئیتر بدون مقدمه و بدون اشاره به تیم مذاکره‌کننده ایران نوشت:«اینکه رهبری در پایان دولت قبل گفتند این دولت (در مذاکره با آمریکا) مایه عبرت شد، یک راهنمایی دلسوزانه به همه بود.»

این موضع‌گیری همزمان با خبر نامه‌نگاری او به مقام رهبری در مخالفت با احیای برجام، مذاکرات را وارد دست‌انداز کرد. در دوازدهم بهمن‌ماه سال 1400 سخنگوی وقت وزارت خارجه ایران در پاسخ به سوالی درباره جزئیات این نامه، آن را تکذیب نکرد و گفت: «جزئیات نامه انتقادی سعید جلیلی در خصوص مذاکرات وین را از خود او بپرسید.» البته چند روز بعد جلیلی در حسینیه جماران توضیح داد که نامه‌ای 120 صفحه‌ای نوشته که به شش ماه قبل، در دولت حسن روحانی برمی‌گردد و تاکید کرد که «همیشه مکاتباتی داشتم و وظیفه خود می دانم نظراتم را بیان کنم» و «البته این مسائل ارزش پرداختن ندارد.»

البته رسانه‌ها همان زمان فاش کردند که جلیلی برای همین دور از مذاکرات هم نامه‌نگاری کرده و همان نامه شش ماه پیش را با تغییراتی ارسال کرده و در «دولت ابراهیم رئیسی نیز دوباره بر مواضع خود تأکید کرده است.»

عبدالرضا داوری، از مشاوران پیشین محمود احمدی‌نژاد، در توئیتی نوشت: «دیپلماسی جلیلی را باید در چارچوب یک درس سه واحدی، با عنوان «دیپلماسی بازنده»، در دانشکده‌های روابط بین‌الملل تدریس کنند.» و یادآوری کرد: «سعید جلیلی، پرونده‌ هسته‌ای ایران را با کمتر از ۵۰ تحریم از علی لاریجانی تحویل گرفت و با بیش از ۵۰۰ تحریم به محمدجواد ظریف تحویل داد.»

او باور عجیبی به گسترش رابطه با چین و روسیه دارد و می‌گوید: «مثلاً چین امروز یک قدرت بزرگ در دنیاست و رئیس‌جمهور آن می‌آید ایران می‌گوید من آماده‌ام با شما روابط راهبردی داشته باشم و در عرصه‌های مختلف اقتصادی پیشنهاد می‌دهد، این یک فرصت است دیگر. فرصت‌های زیادی داریم. خود روسیه یا همسایگان‌مان همین‌طور.»

سعید جلیلی،‌ اصلی‌ترین موتور محرک جریان تندرو در کشور است که آرزو دارند با نشستن بر مسند قوه مجریه آرزوهای خود در حکمرانی را پیاده کنند. او از مخالفان جدی مذاکره با غرب و برجام است و باور عجیبی به تعامل با روسیه و چین دارد. رئیس سابق مجلس افکار او را بازگشت به 3 هزار سال قبل می‌داند

کاندیدای همیشگی تندروها 

جلیلی تاکنون دوبار در انتخابات حاضر شده است. در سال 1392 تا انتها در انتخابات ماند و تنها 8 درصد آرا را به دست آورد. در سال 1396 از ابراهیم رئیسی حمایت کرد. در آن زمان شایعاتی شنیده می‌شد که اگر رئیسی به ریاست دولت برسد جایگاه ویژه‌ای برای سعید جلیلی در نظر خواهد گرفت. برخی‌ می‌گفتند که او معاون اول ابراهیم رئیسی خواهد شد اما برخی رسانه‌ها طبق شنیده‌های خود اعلام کردند که به نظر می‌رسد جلیلی دوست داشته باشد باز هم مدیریت پرونده هسته‌ای را به دست بگیرد و مسیری که ظریف و روحانی رفته‌اند را بازسازی کند.

در سال 1400 هم پس از حضور در مناظرات انتخاباتی به نفع ابراهیم رئیسی انصراف داد. جلیلی در دو دوره حضور در انتخابات برای ستادهایش نام «حیات طیبه»  را برگزید که گروه‌هایی همچون انصار حزب‌الله یا حتی بعضی از هواداران جبهه پایداری جزو حامیان این ستاد محسوب می‌شدند.

او که سعی می‌کند با رفتارهایی چون سوار شدن بر خودرو پراید یا تیبا و حمل چمدان‌های خود در هواپیما، تصویری کاملا مردمی از خود به جای بگذارد، تنها در سیاست خارجی تندروی ندارد. هرچند در امور داخلی کم صحبت می‌کند اما حصر کاندیداهای معترض به انتخابات سال 1388 و یا ممنوع‌التصویری رئیس دولت اصلاحات از جمله اقداماتش در زمان دبیری شورای عالی امنیت ملی است.

علی لاریجانی، رئیس پیشین مجلس افکار جلیلی را برگشت به 3 هزار سال پیش می‌داند و در جواب ایده جلیلی مبنی بر تهاتر برای اداره اقتصاد کشور ‌نوشت: «اگر شما توانستید یک ماه زندگی شخصی خود را با تهاتر اداره کنید، نسخه آن را برای کشور هم بپیچید. برخی مواضع خطرناک را چنان با اعتماد به نفس بیان می‌کنید که هر انسان عاقلی متعجب می‌شود.‌مملکت‌داری با تهاتر پوست بره و بز محال است آقا...محال!‌برگشتن به ۳هزار سال پیش که افتخار ندارد.»

می‌ماند یا باز هم پوششی است

اولین بار امیرحسین ثابتی، نماینده تندرو تهران اعلام کرد که «برگ برنده ما، شهید زنده ما، سعید جلیلی آمد.» و اینگونه از عزم این چهره برای حضور مجدد در انتخابات پرده برداشت. هرچند بسیاری معتقدند گزینه اصلی و نهایی دولت و طیفی از اصولگرایان نزدیک به پایداری پرویز فتاح است و اگر مجاب به حضور شود، بعید است جلیلی تا انتها بماند. هاتف صالحی، روزنامه‌نگار می‌گوید: «سعید جلیلی، اصلی‌ترین کاندیدای پوششیِ «پرویز فتاح» خواهد بود.» محمد مهاجری، فعال سیاسی و روزنامه‌نگار هم تاکید می‌کند: «ورشکسته‌های دولت سیزدهم که بانیان وضع نامطلوب موجود هستند و باعث تضعیف شهید رئیسی شدند، اکنون دنبال کاندیدا کردن سعید جلیلی یا پرویز فتاح هستند تا حکومت خودشان ادامه یابد. از نظر آنها تنها چیزی که اهمیت ندارد به فنا رفتن مملکت و ملت است.»

سعید جلیلی جدای از توافق احتمالی با فتاح، اصلی‌ترین موتور محرک جریان تندرو در کشور است که آرزو دارند با نشستن بر مسند قوه مجریه آرزوهای خود را در حکمرانی پیاده کنند.