جنگ غزه و انتخابات پیشرو، بایدن را ناگزیر به تعیین استراتژی در برابر ایران میکند؟
روزنهای برای خروج برجام از وضعیت فریز
محبوبه ولی
پنجم نوامبر، برابر با 15 آبان سال جاری، انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا برگزار خواهد شد. تا پیش از جنگ غزه پیشبینی تحلیلگران و کارشناسان بر این بود که «بعید است برجام تا انتخابات 2024 آمریکا احیا شود.»
بخشی از این تحلیل به سیاست دولت بایدن در قبال ایران باز میگشت. بیش از سه سال از قدرت گرفتن دوباره دموکراتها در ایالات متحده میگذرد. در این مدت اما برنامه دولت بایدن درباره ایران «نه گامی به پیش و نه گامی به پس» بوده است. به عبارتی همه چیز در تعلیق نگه داشته شده و پرونده ایران به اندازه همان روزی که دونالد ترامپ کاخ سفید را ترک کرد، بلاتکلیف است.
ابتدای هفته پولیتیکو در یادداشتی به نقد این موضوع پرداخت که بایدن هیچ برنامه مشخصی در خصوص ایران ندارد.
نهال طوسی، خبرنگار این روزنامه نوشت: «وقتی از یک مقام آمریکایی پرسیدم استراتژی بایدن در قبال ایران چیست، بلافاصله با خنده او مواجه شدم. او گفت: «میدانی، خیلیها در داخل دولت همین سوال را میپرسند. گاهی آنها این سوال را در روز اول میپرسند. گاهی آنها این سوال را شش ماه بعد میپرسند. من یک پاسخ برای آنها دارم: دولت بایدن هیچ استراتژیای در قبال ایران ندارد.»
یادداشت مذکور یادآوری میکرد که «توافق هستهای بخشی از استراتژی باراک اوباما بود؛ دونالد ترامپ نیز گرچه با به خطر انداختن این توافق امیدهای دولت اوباما را از بین برد اما به هر حال خروج او از برجام و اعمال تحریمهای سنگین، از این جهت بود که ترامپ نیز حداقل استراتژی مشخصی برای خود داشت. در طول دوران ریاست جمهوری بایدن اما هدف اصلی دستیاران وی حل این پازل بدون گذاشتن آن روی میز رئیسجمهور بوده است.»
احتیاط بایدن برای اعمال تحریمهای جدید علیه ایران
مرور رویکرد و رفتار دولت جو بایدن نسبت به ایران، موید یادداشت پولیتیکو است؛ رویکردی که در فضای معلقی که گفته شد، نه پیشرفتی برای احیای برجام حاصل کرده و نه خواسته که مناقشه به سطح افزایش تنش برسد.
در امتداد همین سیاست است که بلومبرگ دیروز در گزارشی خبر داد که بایدن تحریمهای جدید تصویب شده علیه ایران را اعمال نمیکند.
این خبرگزاری در گزارش خود نوشت: «مجلس نمایندگان آمریکا، شنبه یکم اردیبهشت، به عنوان پاسخ به حمله ایران به اسرائیل، قوانینی تصویب کرد که مستقیما صادرات نفت ایران را هدف قرار میدهد؛ به طوری که وعده داده شد، دامنه محدودیتها بر صادرات نفت خام تهران گسترش یابد. اما بهرغم تصویب این قوانین، انتظار نمیرود که رئیسجمهوری ایالات متحده به این زودیها از اختیارات جدید خود به طور کامل استفاده کند.»
برنامه دولت بایدن درباره برجام «نه گامی به پیش و نه گامی به پس» بوده و پرونده ایران به اندازه همان روزی که ترامپ کاخ سفید را ترک کرد، بلاتکلیف است. رویارویی اخیر ایران و اسرائیل اما ناظران جهانی را با این سوال مواجه کرده که بیبرنامگی در قبال ایران تا کجا میتواند ادامه داشته باشد؟
البته این تصمیم بایدن دلایل اقتصادی نیز دارد. بلومبرگ در این باره با اشاره به اینکه بایدن از انجام هرگونه اقدامی که قیمت نفت خام یا بنزین را افزایش دهد، استقبال نمیکند، از قول مدیرعامل یک شرکت مشاورهای مستقر در واشینگتن، نوشته است: «اگر ایران به تجاوزات منطقهای خود ادامه دهد، از نظر سیاسی استفاده از معافیتها میتواند به اندازه قیمتهای بالای بنزین مخرب باشد.»
دور تازه هراس از ایران و بمب اتم
این شیوه برای «مدیریت ریسک» به نحوی که صرفا با تصمیمات مقطعی جلوی وقوع بحران را بگیرد و وضعیت را در حالت فریز نگه دارد، امیدها از یک برنامه منسجم برای احیای برجام را ناامید کرد.
جنگ غزه اما معادلات تازهای را رقم زده است. دولت بایدن علاوه بر شکستها و چالشهای سیاسی و اقتصادی، از هفتم اکتبر و بعد از حمله حماس به کیبوتصهای اسرائیلی، هشت ماه است که ناخواسته در جنگ غزه نیز گرفتار شده است. تلاشهای بایدن نتوانسته اسرائیل را مهار و خاورمیانه را آرام کند.
در خلال این جنگ، رویارویی ایران و اسرائیل، ناظران جهانی را با این سوال مواجه کرده که بیبرنامگی در قبال ایران تا کجا میتواند ادامه داشته باشد؟
پس از حمله موشکی ایران به اسرائیل و طرح دوباره ساخت بمب اتم، بحث هراس از ایران و ضرورت مهار آن بار دیگر در جهان غرب بالا گرفته است. بیبیسی اخیرا گزارشی از موشکهای ایرانی که به سوی اسرائیل شلیک شدهاند منتشر کرد و در آن این موشکها را «وحشتناک» خواند.
این «وحشت» وقتی سخن از دسترسی ایران به بمب اتم به میان میآید، بیشتر نیز میشود. پس از پرتاب 330 موشک و پرتابه دیگر از ایران به سوی اسرائیل، سعید لیلاز، فعال سیاسی اعتدالی در گفتوگویی تصریح کرد که «اگر اسرائیل و ایالات متحده آمریکا کوچکترین واکنشی از نظر حمله نظامی به خاک اصلی ایران انجام بدهند ایران، نخستین بمب اتمیاش را آزمایش خواهد کرد.»
توئیتهای جواد کریمی قدوسی، نماینده اصولگرای مجلس نیز در همین راستاست. او در توئیت جنجالی خود نوشته که «در صورت اذن تا انجام اولین آزمایش ارتقای برد موشکی به ۱۲ هزار کیلومتر یک هفته فاصله میباشد»؛ موشکهایی که برای حمل کلاهک هستهای طراحی شدهاند.
با وقایع اخیر، تضمین آمریکا برای «عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای» به خطر افتاده است. از سوی دیگر یک توافق ولو نیمهجان با ایران میتواند دست خالی بایدن و دموکراتها برای انتخابات نوامبر را کمی پُر کند
رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی دیروز در مصاحبه با دویچهوله ضمن آنکه نسبت به غنیسازی اورانیوم در ایران اظهار نگرانی کرده، مدعی شده که «ایران تنها «چند هفته» با در اختیار داشتن اورانیوم غنیشده کافی برای ساختن یک بمب اتمی فاصله دارد؛ نه چند ماه.»
به خطر افتادن یک «تضمین»
این دور تازه هراس از برنامه موشکی ایران و بمب اتم، ضرورت اتخاذ یک استراتژی مشخص درباره ایران در ایالات متحده را افزایش داده است. این استراتژی میتواند فشار و تحریم بیشتر باشد؛ گزینهای که در دولت دونالد ترامپ انتخاب شد.
دولت بایدن اما به نظر میرسد به دلایلی از جمله گمانهزنیها مبنی بر بلااثر بودن تحریمها در مهار تهران، ممانعت از افزایش تنش و دلایل اقتصادی که پیشتر از قول بلومبرگ به آن اشاره شد، امید چندانی به این گزینه ندارد.
راهکار نظامی را نیز از روی میز برداشته است. در این میان برخی منابع، از تصمیم کاخ سفید برای استفاده از دیپلماسی خبر میدهند.
هفته گذشته نشریه انگلیسی آی از قول یک منبع نزدیک به کاخ سفید نوشت که «بایدن در حال بررسی گزینه احیای برجام است.»
در گزارش این نشریه آمده: «رئیسجمهور جو بایدن همه گزینهها را «روی میز» نگه میدارد و در نظر دارد تا توافق برای جلوگیری ایران از تولید سلاحهای هستهای به عنوان بخشی از تلاشهای دیپلماتیک گستردهتر برای جلوگیری از جنگ همهجانبه در خاورمیانه را احیا کند.»
آی در ادامه نوشته: «سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به این سوال که آیا بایدن در حال بررسی مذاکرات دیپلماتیک برای احیای مجدد توافق هستهای با ایران است یا خیر، گفت: «همانطور که رئیسجمهور و وزیر امور خارجه [آنتونی بلینکن] به صراحت گفتهاند، ایالات متحده به هر طریقی تضمین خواهد کرد که ایران هرگز سلاح هستهای نخواهد داشت.»
با وقایع اخیر این تضمین به خطر افتاده است. از سوی دیگر یک توافق ولو نیمهجان با ایران میتواند دست خالی بایدن و دموکراتها برای انتخابات نوامبر را کمی پُر کند. البته رسیدن به یک توافق میان دو طرف با چنان پیچیدگیهایی در مسیر خود مواجه است که امید بستن به شکلگیری آن تا موعد انتخابات کماکان دور از دسترس به نظر میرسد.
اما نکته اساسی این است که در این وضعیت، یک دیپلماسی فعال میتواند از موقعیت فعلی و امتیازاتش استفاده کرده و گامی به جلو بردارد.
دیدگاه تان را بنویسید