مدیر پیامرسان داخلی سروش متهم، زندانی و سپس آزاد شد؛
از فیلترینگ تا محتوای مستهجن!
طهمورث حسینی
در سالهای اخیر موضوع حمایت از پیامرسانهای داخلی برای مقابله با آنچه آسیبهای اخلاقی و البته امنیتی شبکههای اجتماعی خارجی نامیده میشود، جزء برنامههای رسمی حاکمیت بوده است. پس از حوادث پاییز سال گذشته، سیاست فیلترینگ گسترده ،توسط دولت سیزدهم با شدت بیشتری ادامه یافت. با این حال روز گذشته رسانهها خبر دادند که فرهاد مرادی، مدیرعامل «پیامرسان سروش»، به اتهام «فراهمکردن بستر انتشار محتوای غیراخلاقی در فضای مجازی» بازداشت و پس از چند ساعت با قید وثیقه آزاد شده است.
پیامرسان سروش، از رانت ویژه تا محتوای مستهجن
«سروش» یکی از چند پیامرسانی است که پس از فیلترینگ تلگرام، تلاش شد تا جایگزین این شبکه اجتماعی شود و تمامی تبلیغات و امکانات حاکمیتی برای کوچ مخاطبان ایرانی به آن بسیج شد.
«پیامرسان سروش» نسخه آزمایشی خود را در بهمن ۹۴ عرضه کرد و تحت حمایت سازمان صداوسیما گسترش یافت؛ به گونهای که به صورت هماهنگ تا مدتها تمامی برنامههای تلویزیونی به تبلیغ آن میپرداختند.
این پیامرسان توسط شرکت «توسعه فناوری رسانه سروش» پشتیبانی میشد که مدیرعامل این شرکت محمدرضا علیعسگری، پسر عبدالعلی علیعسگری، رئیس صداوسیما بود. «پیامرسان سروش» اسفند سال ۹۶ برای توسعه اقدامات خود ۵ میلیارد تومان وام کمبهره از دولت دریافت کرد، اما مدیران آن خواستار دریافت ۱۰۰ میلیارد تومان وام بودند.
سرافراز، مدیرعامل اسبق صداوسیما در کتاب خاطرات خود به رانت ویژه این پیامرسان اشاره میکند و آنطور که خبرگزاری ایسنا گزارش داده مینویسد: «زمانی که اخوان (معاون فنی سازمان) گفت این اپلیکیشن آماده بهرهبرداری است، راستیآزمایی کردم چند میلیون مخاطب همزمان میتوانند در آن پیام مکتوب، صوتی و تصویری ردوبدل کنند؟ جواب منفی بود و پیامرسان سروش نواقص زیادی داشت. با توجه به گزارشی که از سوی بازرس ویژه در مورد مشکلات این پیامرسان و نحوهی هزینهکرد آن تهیه شده بود، متوجه شدم این پول در جای درستی خرج نشده است.»
پیامرسانهای داخلی نماد دیگری از شکست سیاست تحمیل فرم یا محتوا به مخاطبان هستند. رسانههایی که با هزینه هنگفت از بیتالمال فربه میشوند و با ادعاهای پرطمطراق سعی میکنند عملکرد خود را برای نهادهای حاکمیتی فاکتور کنند؛ اما در روز مبادا هیچ نشانی از اثرگذاری آنها نیست
وی اضافه میکند: «آقای اخوان در کنار شرکت «سروش رسانه»، بدون مجوز یک شرکت دیگر به نام «توسعه فنآوری سروش» تأسیس کرده بود تا کارهای پیامرسان را انجام دهد. ۴۹ درصد سهام این شرکت مربوط به سه فرد حقیقی از جمله محمدرضا علیعسگری فرزند رئیس جدید صداوسیما بود و آن شرکت هم اغلب پولها را به کارکنان «شرکت مُهیمن» میداد که مربوط به مدیرکل خود ایشان (اخوان) بود. پس از محرز شدن تخلف، شکایتی از سوی رئیس صندوق بازنشستگی صداوسیما تسلیم دادسرای فرهنگ و رسانه در قوهی قضائیه شد. ظاهراً آقای اخوان متوجه نبود که من برای مبارزه با فساد و زدوبند ملاحظهی هیچکس را نمیکنم. ایشان از طریق ارتباط با نزدیکان آقای حدادعادل و عوامل هلدینگ یاس یک پشتوانه برای خودش ساخته بود. پس از تغییر رئیس سازمان شنیدم این شکایت هم پس گرفته شده است».
قوهقضاییه اعلام کرده که مدیرعامل «پیامرسان سروش»، پس از تفهیم اتهام درباره «تسهیل دسترسی به محتوای مستهجن و فراهم کردن موجبات فساد از طریق بسترسازی و عدم نظارت منتهی به اشاعه فحشا»، با وثیقه آزاد شده است.
در این اطلاعیه اعلام شده که «پیامرسان سروش» به «تذکرهای مکرر و چندین باره» درباره «انتشار محتوای غیراخلاقی و انتشار تصاویر مستهجن» بیتوجهی کرده است. بر اساس این گزارش، «مقام قضایی در دو نوبت از مدیرعامل این پلتفرم دعوت کرد که با بیتوجهی» مواجه شده و او پس از دریافت احضاریه نیز از مراجعه به مرجع قضایی امتناع کرد.
همزمان با بازداشت چند ساعته مدیرعامل «پیامرسان سروش»، امین تجملیان، قائممقام پیامرسان داخلی «بله»، از حذف آگهی موزیکویدیوی جدید ساسی مانکن با نام «برادران لیلا» از کانالهای این پیامرسان خبر داد.
او گفت که این پیامرسان «پلتفرمی برای تولید و انتشار محتوا است و روزانه دهها هزار کانال در آن محتوا تولید و منتشر میکنند.»
سیاست فیلترینگ،شکست در شکست
دهم اردیبهشت سال 97 تلگرام به عنوان یکی از محبوبترین شبکههای اجتماعی توسط بیژن قاسمزاده، بازپرس و قاضی دادسرای فرهنگ و رسانه فیلتر شد و این حکم تا امروز نیز ادامه دارد. قاسم زاده البته بعدها در پرونده طبری به 10 سال زندان محکوم شد. هرچند که در آبان 1400 و بنابر اعلام دیوان عالی کشور پرونده او را به شعبه صادرکننده جهت رفع نقص در پرونده، اعاده و مراحل دادرسی پرونده وی در جریان است.
«سروش» یکی از چند پیامرسانی است که پس از فیلترینگ تلگرام، تلاش شد تا جایگزین این شبکه اجتماعی شود و تمامی تبلیغات و امکانات حاکمیتی برای کوچ مخاطبان ایرانی به آن بسیج شد. حالا مدیر آن با طعنه گفته که «برادران قرارگاهی» به دنبال حذف ما از مدار هستند. دعوایی که ریشه در اختلافات پس از خالصسازی جریان درون حاکمیت دارد
این حکم آغازگر مسیر فیلترینگ شبکههای اجنماعی بود. هرچند دولت حسن روحانی تلاش کرد که دامنه فیلترینگ گسترده نشود و در مقابل فشارهایی برای فیلترکردن واتساپ و اینستاگرام مقاومت کرد، اما دولت ابراهیم رئیسی، حوادث سال گذشته را فرصت مناسبی دید تا باقی شبکههای اجتماعی را هم فیلتر کند.
دولت البته بارها موضوع رفع فیلتر را منوط به اجازه نهادهای امنیتی کشور دانسته است. نهادهایی که اصلیترین اعضای آن را مقامات دولت تشکیل میدهند و تنها تلاش دارد از بار مسئولیت خود بکاهد. هم زمان با این محدودیت گسترده، موضوع ساخت و فروش فیلترشکن توسط فرزند یکی از معاونان رئیس جمهور تا مدت نقل محافل بود و تایید و تکذیبهای مختلفی پیرامون آن صورت گرفت؛ اما اصل موضوع تغییری نکرد و دولت تصمیم به ادامه پروژه فیلترینگ گرفته است.
خرداد ماه امسال گزارش تحلیلی بیگ دیتای رفتار کاربران ایرانی نشان داد که علی رغم محدودیتهای مختلف بر اینترنت، میزان فعالیت ایرانیان روی شبکههای اجتماعی خارجی افزایش یافته است.
بر اساس این گزارش تلگرام در ایران بین ۵۸ تا ۶۱ میلیون کاربر و اینستاگرام نیز بین ۴۲ تا ۴۶ میلیون کاربر دارد. همچنین تعداد کاربران ایرانی توییتر نیز بین ۳.۵ تا ۴ میلیون است.
همچنین تحلیلها نشان داد که یوتیوب فارسی طی دو سال گذشته و با وجود فیلتر بودن، شاهد افزایش تولید محتوا و میزان بازدید ویدئوها بوده است. براساس این گزارش تولید محتوا و بازدید ویدئوهای یوتیوب فارسی طی دو سال گذشته ۱۰ برابر شده است.
البته برای فهم شکست این سیاست، شاید خیلی نیازی به این آمارها نباشد. بیشتر مقامهای دولتی و حاکیتی ترجیح میدهند ولو کنترل شده در پیامرسانهای خارجی حضور داشته باشند و ارتباط واقعی با مخاطب را از دست ندهند.
معضلی به نام رسانههای تعاملی
رئیس پیامرسان سروش با طعنه گفته که «برادران قرارگاهی» به دنبال حذف ما از مدار هستند. دعوایی که قطعا ظاهری نیست، ولی ریشه در اختلافات پس از خالصسازی جریان درون حاکمیت دارد و خیلی مورد اقبال مخاطبان قرار نگرفته است. بسیاری در شبکههای اجتماعی مطالبی را با این مضمون نشر دادهاند که جریان قدرتمندی در کشور، مخالف هرگونه پیامرسان و رسانه تعاملی است. چه داخلی باشد و چه خارجی.
عدهای نیز شکست پروژههای محتواسازی حاکمیتی را مورد بررسی قرار دادند و گفتهاند که سرنوشت پیامرسانهای داخلی بهتر از سرنوشت جذب مخاطب در صداو سیما نخواهد بود.
بخشی از پاسخ ساسی مانکن به یکی از مجریان تلویزیون نیز دوباره مورد بحث قرار گرفت:« بازی رو که نباید به من ببازی»
پیامرسانهای داخلی نماد دیگری از شکست سیاست تحمیل فرم یا محتوا به مخاطبان هستند. رسانههایی که با هزینه هنگفت از بیتالمال فربه میشوند و با ادعاهای پرطمطراق سعی میکنند عملکرد خود را برای نهادهای حاکمیتی فاکتور کنند؛ اما در روز مبادا هیچ نشانی از اثرگذاری آنها نیست. به قول عباس عبدی، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی «موفقیت و شکست هر ساختاری در رسانه رسمی آن دیده میشود.»
دیدگاه تان را بنویسید