حضور در کف خیابان، دستاوردی ندارد
میرلوحی: راهی جز بازگرداندن اعتماد عمومی نداریم
محمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است که علت اصلی رخ دادن ناآرامیهای دی ماه سال گذشته، انباشت نارضایتی در بطن جامعه بوده است. وی در گفتوگو با روزنامه «توسعه ایرانی» تفاوت سال 97 و سال 96 را در این واقعیت میداند که هر چند فشارهای اقتصادی در سال 97 بیشتر به مردم وارد شده است، اما مردم پس از اتفاقات دی ماه سال گذشته، به این نتیجه رسیدهاند که راه بهبود امور از کف خیابانها نمیگذرد.
علت اصلی ناآرامیهای دی ماه سال گذشته که شهرهای زیادی از کشور را درگیر خود کرد، چیست؟
اعتراضات دی ماه پارسال، محصول ایجاد نارضایتی در جامعه بود که این امر خود دلایل مختلفی دارد. با این حال معتقدم جلب اعتماد عمومی، راه پیشگیری از چنین دست اعتراضات است.
در شرایط فعلی و با توجه به شکاف دولت - ملت، جلب اعتماد عمومی از چه راهی امکانپذیر است؟
در ابتدا باید دید اعتماد چیست که عمومی بودن آن چه باشد. اعتماد وقتی شکل میگیرد که احساس شود توانمندی پاسخگویی به حق و حقوق میتواند تأمین شود. به عنوان مثال قانون اساسی ما زمانی میتواند اعتماد عمومی را جلب کند که حقوق عمومی را تأمین کرده و یک حزب بتواند این احساس را القا کند که میتواند منافع و مطالبات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی را پاسخگو باشد، در غیر این صورت اعتماد عمومی نمیتواند شکل بگیرد.
به دی ماه 96 بازگردیم. آیا امکان تکرار چنین حوادثی با توجه به ادامه وضعیت ناگوار اقتصادی مردم وجود دارد؟
مطالبات وقتی انباشته میشود یکجا سر باز میکند. ما طبیعتا باید مسیر بروز مطالبات را تسهیل میکردیم تا مجتمع نشود. استارت اعتراضات دی ماه پارسال با بحثهای اقتصادی خورد. مطالعات هم نشان میدهد که عموماً حاشیهنشینها آن را ادامه دادند، یعنی جریان هدایت این اعتراضات را احزاب تشکیل نداده بودند. سلطنتطلبها و منافقین هم میخواستند که دخالت کنند اما آمدن آنها هم شاید دلیلی بود بر اینکه این اعتراضات فروکش کرد یعنی وقتی جامعه احساس کرد که آنها دارند میآیند و میخواهند اعتراضات را هدایت کنند، کنار کشید و اعتراضات فروکش کرد. در این اعتراضات جنبههای اقتصادی و نارضایتیهای اقتصادی بیشتر بود و شهرهایی که بیشتر مشکلات اینچنینی داشتند، ورود کردند و جنبه سیاسی اعتراضات ضعیفتر از جنبه اقتصادی آن بود.
معتقدم اگر نتوانیم اعتماد عمومی را در این شرایط جلب کنیم، میبازیم. جلب اعتماد عمومی هم با مدلهای جدید قابل کسب است. اعتماد عمومی در سایر کشورهای دنیا از مسیر صندوق رأی ایجاد شده است و دیگر با شیوههای گذشته قابل کسب نیست. باید اعتماد عمومی را با ابزار جدیدش در حوزههای مختلف مثل فرهنگ جلب کرد. حتی از نظر جغرافیایی ممکن است جلب اعتماد حاشیهنشینهای شهر با مرکزنشینان مدلهای مختلفی نیاز
داشته باشند.
در اینجا بد نیست مثالی بزنم. رئیسجمهور درباره صندوقهای مالی اعلام میکند ۳۵هزار میلیارد از جیب ملت داده شد که متاسفانه تمامشدنی هم نیست و هنوز هم سر دراز دارد. باید بررسی شود که این صندوقها مال چه کسانی بودند و چه کسانی با چه شعارهایی این صندوقها را تأسیس کردند. خوشحالیم که عامل هیچکدام از این صندوقها جریان اصلاحات نبوده اما بالاخره اتفاقی هست که افتاده و به جامعه فشار وارد میکند. یا جریانی میآید در انتخابات میبازد، ولی باز هم قدرت دارد و به دولت فشار میآورد. همین جریان ناکام را دیدیم که نگذاشتند مرحوم هاشمی، ریاست خبرگان را به عهده بگیرد. این جریان بعد از شکست در انتخابات، آنچنان مرحوم هاشمی و آقای روحانی را زیر منگنه قرار داد که آقای هاشمی تقریباً منصرف شود.
با این حال معتقدم جامعه ما الان تقریباً متقاعد شده که اگر بخواهد در کف خیابان حضور پیدا کند، سودش را ترامپ میبرد در نتیجه این کار را انجام نمیدهد. سال گذشته این حس وجود نداشت و یک عده به خیابانها آمدند.
دیدگاه تان را بنویسید