جنجال باهنر و انتظار تهدیدآمیزی که از اصلاحطلبان دارد؛
آکسسوار صحنه انتخابات
محبوبه ولی
اینکه کسی چون محمدرضا باهنر که خود دستی بر سیاست دارد، گمان کند که اصلاحطلبان واقعا در رقابت سیاسی اسفند شرکت نخواهند کرد، جای تعجب است. این دیگر برای اصلاحطلبان یک رسم و سنت شده که هر بار، چند ماه مانده به انتخابات، با سکوت و دلسردی، بانی حرف و حدیثهایی مبنی بر تحریم انتخابات از سوی آنها در محافل سیاسی و رسانهای شوند. دَم دَمهای انتخابات اما در رقابت شرکت میکنند، در نظارت استصوابی قلع و قمع میشوند، نقش آکسسوار صحنه را به عهده میگیرند، دست آخر سنگ روی یخ هم میشوند و دو سه سالی را غر میزنند تا انتخابات بعدی و تکرار دوباره همین داستان!
امسال هم دوباره سال انتخابات است و با اینکه حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی دو هفته پیش گفت که «فعلا در جبهه اصلاحات، خبری در مورد انتخابات مجلس دوازدهم نیست»، محمدعلی وکیلی، چهره اصلاحطلب دیگر دیروز گفته است احتمالا جهانگیری سرلیست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس شود و بعضی از وزرای سابق و جوانانی مثل آذری جهرمی و تعدادی از بانوان نیز در این لیست قرار خواهند گرفت.
او به فارس گفته است: «علی رغم اینکه مردم از بعضی مسائل ناراحت هستند، اما همین مردم در این شش هفت ماهه سال گذشته فهمیدند که جمهوری اسلامی هیچ آلترناتیوی ندارد و هویت اپوزیسیون منفعتطلب خارجنشین برایشان روشن شد و مردم به درستی فهمیدند که محکوم به حفظ جمهوری اسلامی هستند و جمهوری اسلامی هم محکوم به اصلاحات است.»
بنابراین از شواهد و قرائن پیداست که اتفاقا در جبهه اصلاحات خبری از انتخابات هست؛ به ویژه که بسیاری انتصاب آذر منصوری به عنوان رئیس جدید را آمادهسازی این جبهه برای ورود به انتخابات تعبیر میکنند؛ ولو این آمادگی با رویکردی متفاوت باشد.
آنچه از آن به عنوان تحریم انتخابات یاد میشود، بیشتر مربوط به دودستگی اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات است که تجربه سالهای پیشین نشان داده دسته مخالف نیز در نهایت به موافق تبدیل میشود.
اظهارات اخیر محمدرضا باهنر اما تاکید دوبارهای شده است بر نقش تزئینی اصلاحطلبان در سفره انتخابات؛ نقش قاشق چنگالهای تجملاتیای که فقط به هنگام ضیافت از کشو بیرون میآیند تا صرفا سفره را چشمنواز کنند و میل آمدن پای سفره را برانگیزند.
اظهارات اخیر محمدرضا باهنر تاکید دوبارهای شده است بر نقش تزئینی اصلاحطلبان در سفره انتخابات؛ نقش قاشق چنگالهایی چشمنواز که در این اختناق سیاسی و حاکمیت یکدستی که بر کشور حاکم است، حکم ریخت و پاشی تجملاتی در سفره انتخابات را دارند!
البته اصلاحطلبان ایرانی از آن قاشق چنگالهای شیک نقره نیستند؛ اما در این اختناق سیاسی و حاکمیت یکدستی که بر کشور حاکم است، حکم ریخت و پاشی تجملاتی در سفره انتخابات را دارند!
تفاوت اصولگرای معتدل با اصولگرای تندرو!
«اصلاحطلبان اگر در انتخابات شرکت نکنند باید جوابگوی هسته سخت نظام باشند!» این بخشی از اظهارات واکنشبرانگیز محمدرضا باهنر است.
او در گفتوگویی با روزنامه جوان جبهه اصلاحات را به گفته خود نصیحت کرده که به صندوق رأی بازگردند و با تاکید بر اینکه «راه حیات در عرصه سیاسی صندوق رأی است»، اضافه کرده که اصلاحطلبان با لشکرکشی در خیابان و اغتشاش راه به جایی نمیبرند.
عضو اصولگرای مجمع تشخیص مصلحت همچنین تاکید کرده که تحریم انتخابات، خروج از نظام است. او توضیح داده: «خارجیهای گردن کلفت به جایی نرسیدند و اینها (اصلاحطلبان) هم در این صورت رقیب خود را نظام تعریف کرده و خارج از نظام خواهند بود. در این صورت دیگر باید جوابگوی هسته سخت نظام باشند.... هیچ حکومتی با دشمنان خود رودربایستی ندارد. اصلاحطلبان اگر میخواهند داخل نظام باشند باید در انتخابات شرکت کنند.»
این اظهارات و لحن تهدیدآمیز او اما بیش از هر چیز ناظر بر تفاوت اصولگرای معتدل با اصولگرای تندروست؛ بدین معنا که اصولگرای تندرو اساسا به دنبال حذف رقیب است، اصولگرای معتدل اما میخواهد رقیب را به عنوان «مجلسگرمکن» در بزم انتخابات نگه دارد و به منافع حضور او آگاه است و اتفاقا همین نگاه است که دیروز داد اصلاحطلبان را درآورد.
جلیل رحیمی جهانآبادی گرچه از اندک اصلاحطلبانی است که توانسته در این حاکمیت یکدست به مجلس راه پیدا کند اما در واکنشی طعنهآمیز به گفتههای باهنر در توئیتر نوشت: «خلاصه پیشنهاد باهنر به اصلاحطلبان: شما در انتخابات شرکت کنید، بعد شما را رد صلاحیت کنیم اما شما مردم را تشویق کنید تا مشارکت بالا برود چون مردم به حرف ما پای صندوق نمیآیند بعد ما اصولگرایان با خودمان رقابت کنیم و پیروز شویم و شما شکست مفتضحانه خود را بپذیرید و از ما تشکر کنید.»
اینکه باهنر میپندارد، اصلاحطلبان میتوانند مردم را پای صندوق رأی بکشانند یا توانایی لشکرکشی خیابانی دارند، احتمالا از جهت اعتبار بالایی است که برای اصلاحات قائل است؛ وگرنه خود اصلاحطلبان نیز واقفند که مدتهاست دیگر چنین توانی را ندارند و در بهترین حالت، همان آکسسوار صحنه انتخاباتند!
ادامه دعوای حیدری نعمتی
برای گرمتر شدن تنور انتخابات!
تهدید و توصیههای اصولگرای معتدل نزدیک به علی لاریجانی، چنان داغ دل اصلاحطلبان را تازه کرد که واکنشها ختم به یکی و دو تا نشد. جواد امام او را مورد سوال قرار داد و پرسید: «آقای باهنر به کجا چنین شتابان؟!شما باید به جای تهدید پاسخگو باشید. در شرایطی که در آن حق انتخاب شدن و انتخاب کردن توسط همفکران شما با اهرم نظارت استصوابی و برخلاف اصول مسلم قانون اساسی از مردم سلب شده و اصلاحطلبی نیز جرم محسوب میشود جامعه را چه کسی به سمت تحریم سوق میدهد؟»
حسن رسولی، عضو دیگر جبهه اصلاحات نیز با بیان اینکه «باهنر اظهارنظر سطحی نکند»، به طرح سوال دیگری درباره جایگاه مجلس و خدشهای که بر آن به واسطه نهادهایی چون شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا و نظارت استصوابی وارد شده، پرداخت.
اظهارات تهدیدآمیز باهنر به مصاحبه با جوان ختم نمیشود. او یک روز قبلتر در گفتوگوی دیگری درباره شروط ششگانه اصلاحات و سعید حجاریان برای شرکت در انتخابات تصریح کرده بود: «آقای حجاریان برای آمدن شما حاکمیت شرط میگذارد، نه آنکه شما برای حاکمیت شرط بگذارید. اگر خواستید وارد انتخابات شوید یکسری شرط و شروط است، اینها را بپذیرید بعد تشریف بیاورید.»
واکنشها به آن اظهار او نیز زیاد بود. رحمتالله بیگدلی خطاب به وی نوشت: «آقای باهنر ملت نهضت مشروطه و انقلاب اسلامی را علیه سلطنت به پا کرد تا ملت حاکمیت را مشروط کند، نه اینکه حاکمیت ملت را مشروط کند. شما جمهوریت را با سلطنت مطلقه اشتباه گرفتهاید!»
تجربه نشان داده که این دعوای حیدری نعمتی برای گرمتر شدن تنور انتخابات، حالا حالاها ادامه دارد. در میان تمام آنچه به آن پرداخته شد اما یک نکته جالب توجه است؛ اینکه باهنر میپندارد، اصلاحطلبان میتوانند مردم را پای صندوق رأی بکشانند یا توانایی لشکرکشی خیابانی دارند. این پنداشت او احتمالا از جهت اعتبار بالایی است که برای اصلاحات قائل است؛ وگرنه خود اصلاحطلبان نیز واقفند که مدتهاست دیگر چنین توانی را ندارند و در بهترین حالت، همان آکسسوار صحنه انتخاباتند!
دیدگاه تان را بنویسید