آنچه طغیان گروه واگنر در روسیه به روسوفیلهای وطنی نشان داد
آن روی سکه میدان دادن به خودسرها
طغیان گروه واگنر در روسیه ثابت کرد که ضربالمثل فارسی «چاقو دستهی خودش را نمیبرد»؛ چندان هم بر واقعیت منطبق نیست! چراکه روز شنبه سرآشپز مخصوص به ولینعمت خود خیانت کرد و گروه شبهنظامی تحت امر او که قرار بود بازوی راست پوتین باشد؛ در کوران جنگ اوکراین، علیه جناب پرزیدنت شورید و او را آشفته کرد.
موضوع شورش داخلی گروه واگنر و دردسر آن برای روسیه این روزها هم برای مردم ایران کنجکاویبرانگیز بوده و هم رسانهها و برخی فعالان سیاسی را واداشته که برای شبیهسازی این گروه خودسر به خودسرها و آتش به اختیارهای داخلی دست به کار تحلیل شوند.
در ادامه چند نمونه از این دست را از نظر میگذرانیم:
روزنامه جمهوری اسلامی در همین باره نوشت: شورش واگنر نشان داد آدمکشها و اراذل و اوباش هرگز قابل اعتماد نیستند و پشتوانه واقعی حکمرانان فقط مردم هستند کما اینکه توپ و تانک و تجهیزات نظامی نیز اگر با پشتوانه مردمی همراه نباشند، ارزش ندارند و کاری از آنها ساخته نیست.
روسوفیلها و بیشرمی در دفاع از یک قدرت بیگانه
احمد زیدآبادی نیز با اشاره به اینکه جنگ خارجی و دشمن بیرون مرزی داشتن همیشه موجب همبستگی داخلی نیست، به موضع شورش واگنرها اشاره کرده و نوشته است: شورش ارتش مزدور واگنر علیه کرملین را میتوان آغازی برای شیوع اعلام نارضایتی از ادامۀ جنگ اوکراین، بین مردم روس به حساب آورد.
زیدآبادی همچنین در کانل تلگرامی خود به موضوع روسوفیل بودن برخی رجال در دوران قاجارگریزی زده و با توصیه به برگشت به سیاست موازنه نسبت به رابطه با غرب و شرق با عینک منافع ملی، تاکید کرده که حتی همان رجال دوران قاجار نیز چنین آشکارا و رسوا سنگ منافع کشوری بیگانه را به سینه نمیزدند که امروز «برخی محافل و رسانهها حتی شرم دفاع از یک قدرت بیگانه را نیز از یاد بردهاند و در روز روشن سینهچاک رهبران قدرتهای جهانی شدهاند! طبعاً گریبان چاک دادن برای امثال ترامپ و بایدن همانقدر ننگ است که برای پوتین و شیجین پینگ!»
هشدار به روسگراهای درون نظام
علی مطهری نماینده پیشین و فعال سیاسی اصولگرا درباره ماجرای واگنر به روسگراهای ایران هشدار داد و نوشت: «ماجرای گروه واگنر در روسیه هشداری است به روسگراهای درون نظام جمهوری اسلامی که بیش از این منافع مردم ایران را به منافع روسیه گره نزنند و خود را از ماجرای اوکراین کنار بکشند؛ بدانند که روسیه تکیه گاه محکمی نیست و به سیاست "نه شرقی نه غربی" باز گردند.»
آیا درس عبرت میگیریم؟
همچنین سیدعباس صالحی، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات در واکنشی مشابه در توئیتر نوشت: «جماعت آتش به اختیار قانونگریز، روزی سلاح را به سوی جبهه خودی میگشایند. این سنت تاریخ است. امروز واگنرها نمونه آن هستند. آیا درس عبرت میگیریم؟»
غرق شدن برخی رسانهها
در نقش روسوفیل
نورنیوز اما شرایط روسیه را عادی دانست و ماجرای گروه واگنر را غلو و بزرگنمایی یک سرپیچی داخلی.
کیهان هم در نقش روسوفیل خود بیشتر غرق شده و از رسانههای منتشرکننده خبر حمله واگنر به ارتش روسیه انتقاد کرد! روزنامه حسین شریعتمداری با فراموشی اصل موضوع آن را بهانهای برای گشودن توپخانه خود به سمت اصلاحطلبان و رسانههای منتسب به آنها قرار داد!
در بخشی از تحلیلی کیهان آمده است: «طیف تندرو مدعی اصلاحات اینجا هم آنقدر غرق در کینههای خود از ایران اسلامی و روسیه بودند که خیال کردند یک گروه پیمانکار نظامی با ۲۵ هزار نیرو میتواند کار روسیه را تمام کند و به سراغ ایران بیاید! سالیانی تدبیر کشور در دست این طیف خائن و وطنفروش بوده است.»
نامه نیوز نیز در واکنشی مشابه کیهان از قول سیدحسین نقوی فعال سیاسی اصولگرا نوشت: «در شورش واگنرها شاهد بودیم که اصلاحطلبان و رسانههای داخلی منتقد دولت خوشحال بودند. خوشحالی شان در این حد بود که گویی کودتایی علیه دولت رئیسی شده است!»
ظاهرا حکایت اکثر نظامهای تمامیتخواهی مثل روسیه این است که حاضر نیستند صدای مطالبات واقعی مردم خود را بشنوند و گروهها و انجمنهای مردمنهاد را تحمل کنند؛ به جای گروههای فشار که باید کارکردشان فشار از پایین به بالای هرم قدرت باشد، گروههای فشار جعلی میتراشند تا در بزنگاه حوادث اعلام کنند، خواست و مطالبه مردم همانیست که راس هرم قدرت میخواهد و میگوید! غافل از آنکه میدان دادن به این نوع خودسری و بیقانونی میتواند روزی دامن خود راس هرم را نیز بگیرد. آنچنان که در ماههای اخیر در ایران در ابعاد ریزتر رخ نمود و جرقهای از آن را اخیرا در موضوع برهم زدن برخی کنسرتها -که مجوز وزارت ارشاد یک دولت اصولگرای انقلابی را دارند- شاهدیم.
دیدگاه تان را بنویسید