آذر منصوری جبهه اصلاحات را به کدام سمت میبرد؛ مشارکت یا تحریم انتخابات؟
حسامالدین اسلاملو
از پس اعتراضات پاییز سال گذشته بود که به خاطر تفاوت بنیادین میان دو بیانیه خاتمی و موسوی، اختلافات درون جبهه اصلاحات عمیقتر شد تا جایی که درون آن شکاف انداخت. شکافی که نشانهاش کنارهگیری بهزاد نبوی بود. نبوی با اینکه به چریک پیر شهرت داشته و دارد اما در این شرایط تازه طرفدار مشی میانهرو و ماندن جبهه در گفتمان درونساختاری بود. گرچه این شیوه منتقدان و مخالفان سرسختی هم در درون خود جبهه داشت.
اواخر بهار امسال خبر رسید نبوی میماند اما حزب اتحاد ملت از جبهه اصلاحات جدا میشود. این نکته وقتی جالبتر میشود که بدانیم دبیرکل حزب اتحاد ملت همانا آذر منصوری است که حالا به ریاست جبهه اصلاحات رسیده است.
همان زمان محمدصادق جوادی حصار در گفتوگو با خبرآنلاین به این موضوع اشاره کرده بود که «با حضور اتحاد ملت و شخص آذر منصوری در جبهه اصلاحات از سوی برخی مقامات بالادست کشوری مخالفت شده است و برای رفع مشکل قرار شده ایشان به عنوان شخص حقیقی و بدون در نظر گرفتن جایگاه حقوقی به جلسات جبهه بیایند و حضور داشته باشند تا مشکل اینگونه حل شود!»
اما حالا که نه تنها آذر منصوری در جبهه اصلاحات مانده بلکه به ریاست آن نیز رسیده است، به نظر میرسد که یا جوادی حصار اطلاعات اشتباهی داشته و داده و یا اینکه پیام جبهه اصلاحات به مجموعهی در قدرت چیزی فراتر از مشی اعتدالگرای نبوی است.
چنانچه باید گفت جنبش پاییز گذشته در ایران به طور آشکاری بر جبهه اصلاحات تاثیر مستقیم گذاشته است. جدای از اینکه پس از یک جنبش با محوریت زن در ایران، برای اولین بار ریاست جبهه اصلاحات به یکی از فعال سیاسی زن این جبهه واگذار میشود، باید دقت داشت که منصوری از منتهاالیه جناح منتقد وضعیت موجود کشور در جبهه متکثر اصلاحات بالا آمده و در برابر کسانی در این جبهه قد کشیده که به درست یا به غلط همواره اهل مماشات و رای گرفتن و عمل نکردن به بهانه
قدرت نداشتن، بودهاند.
با توجه به اینکه منصوری به عنوان سخنگوی سابق جبهه اصلاحات، مواضعش در دو انتخابات اخیر، حول این محور بود که در هر شرایطی نمیتوان بر مشارکت و احتمال تاثیرگذاری قطعی آن امید بست و بدان تن داد، میتوان در ادامهی راه نیز حدس زد که در انتخابات پیش رو جبهه اصلاحات به چه سمت و سویی خواهد رفت و اگر جو عمومی جامعه تغییر چندانی نکند، بعید نیست شاهد تداوم قهر سیاسی جبهه اصلاحات از صندوق رای باشیم. هرچند سناریوی دیگری نیز در تحلیل ماجرا قابل تصور است. اینکه انتخاب منصوری به عنوان یکی از فعالان زن به ریاست جبهه برای نخستین بار، پاسخی باشد به همین جو عمومی جامعهی ایران از پس جنبش زنمحور اخیر. پس احتمال اقبال عمومی آن کم نیست و در صورت چراغ سبز نشان دادن حاکمیت برای افزایش مشارکت، چه بسا عقب رانده شدن میانهروهای جبهه اصلاحات یک تاکتیک انتخاباتی برای گرفتن بهارستان از اصولگرایان باشد.
اما از آنجا که درست پس از خبر انتخاب منصوری به ریاست جبهه اصلاحات، خبرگزاری فارس از قول محمدرضا باهنر دبیر جبهه پیروان خط امام و رهبری و دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین گوشزد میکند که: «جریان اصلاحات نباید به فتنهگری، اغتشاش و هنجارشکنی دچار شود و باید پایبند به انقلاب اسلامی و در چارچوب نظام فعالیت و به مسئله مشارکت کمک کند»؛ به نظر میرسد که جبهه اصلاحات روی آذر منصوری برای هر دو سناریو حساب ویژه باز کرده و اینکه در ادامه جبهه اصلاحات در انتخابات به چه سمت و سویی برود، باز هم به طور جدی به جو عمومی جامعه ایرانی و همچنین بسته به حرکت رقیب و مهرههایش در صفحه شطرنج سیاسی ایران دارد.
دیدگاه تان را بنویسید