حسام‌الدین اسلاملو

سال گذشته دولت ایران به امید زمستان سخت اروپا نشسته بود که خود با پاییز و زمستان سخت اجتماعی و اقتصادی روبرو شد و چه بسا از پس همین شرایط بود که ایران فراری از مذاکره، کفتری جلد شد و به میز مذاکره بازگشت. اما در اولین ماه‌های سال جاری و در میانه‌ تایید و تکذیب‌های متعدد پیرامون خبر مذاکرات مستقیم و غیرمسقیم جمهوری اسلامی ایران و دولت‌های غربی، شاید نخستین نشانه آشکاری که اتفاق افتاد تا تاییدی بر خبر مذاکرات و توافقات جاری میان ایران و غرب باشد، همین چند روز پیش بود که مقر مجاهدین خلق در آلبانی با محاصره پلیس این کشور و ضبط رایانه‌های این گروه روبرو شد و در فرانسه نیز از برگزاری تجمع آنها از سوی دولت فرانسه ممانعت شد. آیا این ماجرا بخشی از روند توافقی است که جمهوری اسلامی با اروپا و آمریکا در پیش گرفته است و این نخستین نشانه‌های توافق ایران و غرب است که نمایان شده؟  بررسی تحلیل‌های ارائه شده در میان رسانه‌های مختلف از طیف‌های گوناگون کشور، تأییدی بر فرضیه فوق است.

ذوق‌زدگی از رانندگی بن‌زاید!

این روزها اصولگرایان در دوران حاکمیت یکدست خود تا بدان اندازه دچار تناقض میان حرف‌های دیروز با عمل امروز شده‌اند که به تعبیری مشخص نیست چرا مانند لیوانی که یکباره از آب سرد خالی و با آب داغ پر شده، ترک نمی‌خورند؟!

در تازه‌ترین نمونه از این دست، وزیر خارجه دولتی که نمی‌خواست اقتصاد و معیشت داخلی را به توافق خارجی گره بزند، به تحرکات دپیلماتیک امیدآفرین و ثمربخش در راستای احیای توافق برجام و تنش‌زدایی با همسایگان پرداخته و درپی سفر به قطر، عمان و کویت، به امارات رفت و در این کشور اعلام کرد خبرهای خیلی خوبی در راه است. جالب آنکه همزمان مقام ارشد انگلیس نیز با محوریت ایران به امارات سفر کرد.

شیخ عبدالله بن زاید، وزیر امور خارجه امارات در میزبانی از امیرعبداللهیان در اقدامی دوستانه از محل کاخ رئیس امارات تا وزارت امور خارجه شخصاً رانندگی کرد و به گفت‌و‌گوی خصوصی با وزیر امور خارجه ایران پرداخت.

اما نشستن حسین امیرعبداللهیان با وزیر خارجه امارات در یک خودرو ‌چنان موجب ذوق‌زدگی تندروهای دیروز شده تا یادشان برود چگونه تیترهایی نظیر «امارات را چنان می‌زنیم که به چند دهه قبل بازگردد» و «شلیک موشک انصارالله به ریاض؛ هدف بعدی دوبی»؛ توئیت می‌زنند: «بدرقه یک وزیر خارجه توسط شخص حاکم امارات تقریبا بی‌سابقه بود؛ سطح احترامی که برای امیرعبداللهیان قائل شدند در حد روسای جمهور بود؛ تا جایی که وزیر خارجه امارات خود رانندگی را به عهده گرفت و همراه با وزیر ایرانی به گشت‌زنی پرداخت. یادش به خیر وزیری هم داشتیم به هواپیمایش بنزین نمی‌دادند.!»

جلب نظر ایران با گوشمالی مجاهدین

به نظر می‌رسد اروپا و غرب به تازگی برای جلب نظر و رضایت جمهوری اسلامی درراستای اجرای توافق، تغییر رفتار داده‌اند و ظاهرا این تغییر رویه اولین قربانی‌ قربانی خود را از میان اپوزیسیون برانداز گرفته است.  

با  گشوده شدن دریچه‌ی مذاکرات، کشورهای فرانسه و آلبانی که سال‌ها بود علاوه بر پناه دادن به مسعود و مریم رجوی و دار و دسته‌شان در خاک خود تامین مالی و حمایت‌های لجستیکی، سخت‌افزاری و نرم‌افزاری متعددی را در همراهی از گروهک تروریستی داشته و حمایت از آنها را با امضای توافقنامه‌های مختلف جزو تعهدات قانونی خود می‌دانستند؛ به سازمان مجاهدین به عنوان یکی از گروه‌های برانداز خارج‌نشین که سال‌ها چوب در چرخ هرگونه توافق صلح‌آمیز غرب با جمهوری اسلامی می‌گذاشتند، پشت کرده‌اند.

صبح روز سی‌ام خرداد ۱۴۰۲ خبرگزاری رویترز در خبری اطلاع داد که دولت فرانسه بعد از ۱۵ سال برای اولین بار مجوز برگزاری تجمعات سالانه منافقین در پاریس را صادر نکرده است.

خبرگزاری رویترز با ارائه تحلیلی درباره تصمیم پلیس فرانسه، نوشت: «این اقدام در پی تلاش غرب برای کاهش تنش‌ها با ایران انجام شده است که یک نمونه از آن، تبادل اخیر زندانیان میان ایران و کشورهای اروپایی بوده است.» دولت آلبانی نیز همزمان به مقر سازمان مجاهدین حمله و اقدام به از بین بردن و مصادره وسایل الکترونیکی اعضای سازمان کرد که در پی این اقدام یک نفر کشته و تعدادی مجروح شدند. فاکس نیوز نیز نوشت: «پس از این اقدام پلیس آلبانی، یک سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفت که «ما از حق دولت آلبانی برای تحقیق درباره هرگونه فعالیت غیرقانونی بالقوه در خاک آن حمایت می‌کنیم.»

تا دیروز حقوق بشری و امروز ضد حقوق بشر!

آشکار شدن نشانه‌های توافق از آنجا درست می‌نماید که با بررسی خبرهای رسیده از آلبانی و فرانسه متوجه تناقضی در رفتار دولت‌های غربی شبیه تناقض اصولگرایان تندرو داخل ایران می‌شویم تا همچنان سیاست ماکیاولیستی را بر سیاست غرب نیز حاکم بدانیم که پشت نام‌هایی تزیینی دیگر پنهان می‌شود. تا دیروز فعالیت سازمان مجاهدین در چارچوب حقوق بشری غرب تعریف می‌شد اما امروز به یکباره دولت‌های غربی یادشان آمده که گروهی تروریستی و خشن نمی‌تواند با حقوق بشر سازگار باشد. آیا این چیزی جز تغییر شیوه نسبت به نظام سیاسی در ایران است؟

وزارت کشور آلبانی عملیات پلیس این کشور را به این دلیل دانسته که گروهک منافقین برخلاف توافق و تعهدهای داده شده در سال ۲۰۱۴ عمل کرده‌اند. منافقین در سال ۲۰۱۴ پذیرفته بودند که تنها برای «اهداف بشردوستانه در این کشور مستقر شوند و به هیچ فعالیت دیگری نپردازند.

اگرچه وزارت کشور آلبانی در اینباره هم‌چنین گفت: «متاسفانه این گروه به تعهدهای خود عمل نکردند و توافق‌شان را زیرپا گذاشتند. مداخله پلیس آلبانی نیز مطابق با قانون بوده است» اما مشخص نیست چرا تاکنون کشورهای غربی نسبت به فعالیت این سازمان و با توجه به سوابق آن، همین نگاه حقوق بشری را نداشته‌اند؟!

موضوعی که از نظر خبرگزاری ایسنا واکنشی بوده به جدی‌تر شدن آمریکا و کشورهای غربی در مذاکرات سیاسی و دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران که در برخی کشورهای عربی و غربی در جریان است.

پایان یک گروه مدعی خلق مردم‌ستیز

اتفاقات پیش آمده برای این گروه در آلبانی و فرانسه، چنین تحلیل می‌شود که: «این نیروها نیستند که از آن کشورها به نفع اهداف خود استفاده کرده‌اند، بلکه آن کشورها هستند که از این نیروها برای رسیدن به مقاصد خود و توافق و سازش با تهران استفاده کرده‌اند.»    

اینگونه است که بسیاری از تحلیلگران ایران وابستگی خارجی این گروه مدعی خلق را آفت آن می‌دانند که موجب می‌شود نه در دوران تشکیل و ابراز وجود و تداومش در چارچوب منافع ملی ورای منافع خاص گروهی اقدام کند و نه به هنگام تار و مار شدن کسی حاضر باشد برای تشکیلات آن دل بسوزاند که روزگاری دست در دست صدام، به نام جمهوری‌ اسلامی ستیزی در واقع ایران‌ستیزی و مردم‌ستیزی می‌کردند.

اینگونه است که حالا از پس سال‌ها جدال خونریز و دشمنی این گروه با نظام جمهوری اسلامی، به نظر می‌رسد حمله به مقر سازمان مجاهدین و در پی آن استرداد اعضای آن به ایران،‌ پیش‌شرط ایران برای یک توافق جدی با غرب باشد.