چرا خبردرمانیها مرهمی بر ترومای جمعی مردم نمیشوند؟
اشباع جامعه و بازار از «پروپاگاندا»
محبوبه ولی
رئیسی از سفر پر سر و صدای ونزوئلا بازگشته و کسی نمیداند در چمدانش با خود چه برای کشور آورده است. سخنگوی دولتش چندی پیش گفته بود مردم بگذارند دولت کارش را بکند. محمد حسینی، معاون پارلمانی او هم گفته است نتایج اقدامات دولت در سیاست خارجی به تدریج حاصل میشود!
انتظار برای این حصول تدریجی در حالی است که عمر هر دولت در ایران، نه چهل سال، بلکه چهار سال است و دولت سیزدهم امروز دو سال از این چهار سال را خرج کرده و اکنون در آستانه سومین سال خود است.
درباره اظهار سخنگوی دولت اما باید گفت که مردم اساسا کاری به کار دولت ندارند. یک گوشه نشستهاند نان و ماستشان را میخورند که البته با توجه به اینکه دو روز پیش اعلام شد ماست بار دیگر 30 درصد گران شده! احتمالا آن را هم نمیخورند.
اصلا نان و ماست را هم که نخورند، آنقدر مشغولیت از کرایه خانه، حقوقهای عقبافتاده، دردهایی با درمانهای پرخرج، شهریههای نجومی مدرسه فرزند و قس علیهذا دارند که باز هم مجالی برایشان نمیماند که کاری به کار دولت داشته باشند!
دولت اما چه میکند؟ سال اول دولت ابراهیم رئیسی به نوپایی و تازهکاری گذشت؛ نیمه اول سال دوم هم به التهابات و اعتراضات مربوط به مرگ مهسا امینی.
در شش ماهه دوم سال دوم اما دولت سخت مشغول بوده و هست؛ مشغول توافق با عربستان، توافق با آژانس، آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران، سفرهای پرهیاهو به ویژه به آمریکای لاتین و ...
دولت سیزدهم ظاهرا اکنون میکوشد از خود چهره دولتی فعال در دیپلماسی را به نمایش بگذارد؛ گره کار اما اینجاست که هیچ یک از این تلاشها تا به امروز منجر به بازگشت آرامش به بازار و جامعه نشده است.
تورم کماکان سرسامآور است. مرکز پژوهشهای مجلس دو ماه پیش اعلام کرد که قیمت مسکن طی پنج سال، 10 برابر افزایش یافته است. بخشی از این افزایش در دولت ابراهیم رئیسی بوده است. همین طور نرخ اجارهبها، اقلام خوراکی، خودرو، دارو، ارز، طلا و اساسا هرچه قابل خرید و فروش است نیز همین حکایت را دارند.
در بعد اجتماعی نشانی از کاهش نارضایتیها در جامعه دیده نمیشود و آمار روزافزون مهاجرتها نیز موید همین است که مطابق خواست سخنگوی دولت بخش بزرگی از مردم آنقدر کاری با دولت ندارند که اصلا چمدانشان را میبندند و میروند!
اشباع بازار از یک خبر تکراری
ناکامی دولت در ساماندهی به اقتصاد تحریمی ایران و ایجاد آرامشی هرچند نسبی در میان بازار و جامعه، حاکی از این است که آنچه دولت تا امروز انجام داده صرفا سرگردانی از این ستون به آن ستون بوده تا شاید در این میانه فرجی حاصل شود؛ از ستون توافق با عربستان به ستون توافق با آژانس؛ از ستون اخبار تکراری آزادسازی ارزهای بلوکه شده به ستون هیاهوی سفرهای رئیسجمهور!
در این میان برخی از این ستونها مانند آزادسازی ارزهای بلوکه شده از فرط استفاده نخنما شدهاند و دیگر ظرفیت و پتانسیل اثرگذاری بر بازار را ندارند. اواسط ماه جاری، همزمان با انتشار اخبار آزادسازی این داراییها، برخی حتی به محاسبه سهم هر ایرانی از این داراییها پرداختند و نتیجه گرفتند که مثلا اگر همین یک قلم هفت میلیارد دلار ایران در کره جنوبی آزاد شود، به هر ایرانی چهار میلیون و 700 هزار تومان میرسد!
بلافاصله اما ویدئوی اظهارات عبدالناصر همتی منتشر شد که میگفت زمستان سال 98، وقتی دولت دیگر بودجهای نداشت، سران قوا نشستند و تصمیم گرفتند بانک مرکزی، ارزهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی را بخرد و در ازایش پول در اختیار دولت بگذارد تا دولت بتواند، حقوقها و هزینههای آخر سال را بدهد.
همتی میگوید سران قوا تایید آنچه تصویب کرده بودند را از رهبری هم گرفتند و آن را به بانک مرکزی تحمیل کردند؛ در نتیجه امروز که برای آن هفت میلیارد دلار زندانی در کره نقشه میکشند، در واقع آن پول متعلق به بانک مرکزی است، نه دولت و اگر هم آزاد شود بانک مرکزی باید آن ارزها را در بازار بفروشد و به واسطه آن نقدینگی را از بازار جمع کند.
گذشته از این اخباری که از منابع خارجی میرسد نیز خبردرمانیها درباره ارزهای بلوکه شده را خنثی میکند؛ اخباری از این دست که با آزاد شدن داراییهای بلوکه شده ایران، ارزی داخل کشور نمیآید، بلکه ایران صرفا میتواند از محل این داراییها، اقلام بشردوستانه و غذا را تامین کند؛ آنچنانکه همین اخیرا حدود سه میلیارد دلار از پول بلوکه شده ایران در عراق، صرف تامین نیازهای حجاج و کالاهای اساسی شد.
ناکامی دولت در ساماندهی به اقتصاد تحریمی ایران و ایجاد آرامشی هرچند نسبی در میان بازار و جامعه، حاکی از این است که آنچه دولت تا امروز انجام داده صرفا سرگردانی از این ستون به آن ستون بوده تا شاید در این میانه فرجی حاصل شود
آش همان آش است و کاسه همان کاسه
گذشته از خبر آزادسازی ارزها، اخبار توافقات نیز رفته رفته بازار را خسته میکند. اواخر سال گذشته خبر ناگهانی توافق با عربستان، بازار را تکان داد. همزمان اخباری از روان شدن محمولههای ارز به سوی کشور منتشر شد. مدتی بعد اما آن اخبار اثر خود را از دست داد و بازار همان راه سابق خود را در پیش گرفت.
طی هفتههای اخیر اخبار توافق موقت به سرنوشت مشابهی دچار شدند. موضوع «توافق موقت» نرخ دلار را جا به جا کرد اما بلافاصله با رد اخبار منتشر شده درباره توافق موقت از سوی منابع آمریکایی، دلار دوباره خود را به نقطه قبلی بازگرداند.
تحلیلگران و کارشناسان اقتصاد و سیاست معتقدند بیحاصلی اقدامات دولت برای کنترل بازارها و لگام زدن بر تورم، موید همین واقعیت است که تا وقتی دولت نتوانسته سایه تحریم را از سر کشور رفع و اصلاحات اساسی اقتصادی ایجاد کند، آش همین آش است و کاسه همین کاسه
محمد مهدی، کارشناس اقتصاد سیاسی چندی پیش در خصوص همین خبردرمانیها به سایت فردا گفته بود: «دولت رئیسی و هر دولت دیگری به واسطه در اختیار داشتن رسانههای رسمی و غیررسمی گوناگون که مهمترین آن صداوسیما است، توانایی دارد با تمرکز بر هر موضوعی، برای زمان کوتاهی تاثیرات مثبت و منفی بر بازارها داشته باشد، ولی ادامه شرایط مثبت بازار، مشروط به همخوانی اخبار با نتایج واقعی تصمیمات و گفتگوها است.»
مطالعه رویدادهای ماههای اخیر نشان میدهد که هم بازار و هم جامعه حساسیت خود را نسبت به هیاهوهای رسانهای که توخالی هستند از دست دادهاند و قیمتها در صورت واکنش آنی نیز به سرعت به مسیر قبلی خود بازمیگردند.
این هیاهو را در سفرهای ابراهیم رئیسی نیز میتوان دید. غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی، نماینده مجلس دهم با اشاره به همین موضوع، در مصاحبهای گفته است: «سفر آقای رئیسی به ونزوئلا را آنقدر بزرگ کردند که گویی آقای رئیسی نخستین رئیسجمهور ایران است که آمریکای جنوبی را کشف کرده اما به اخبار دو دهه گذشته که برگردیم، میبینیم آقای خاتمی، آقای احمدینژاد و آقای روحانی نیز در دوره ریاست جمهوری خود به آمریکای جنوبی و ونزوئلا سفر کرده بودند بنابراین سفر رئیسجمهور ایران به ونزوئلا خیلی اتفاق تازهای نیست.»
بدین ترتیب از این ستون به آن ستون شدنهای دولت رئیسی، تاکنون نتوانسته فرجی بر کار ایران تحریمزده حاصل کند و هیچ یک از بزرگنماییها و پروپاگانداهای رسانهای نتوانستهاند، اثری پایدار و مثبت بر بازار و اجتماع بگذارند. اثرگذاری آنها صرفا شوکهای آنی بوده که اتفاقا ثبات بازار را نشانه گرفته و به نوبه خود آسیب بزرگتری به آن وارد کرده است.
تحلیلگران و کارشناسان اقتصاد و سیاست معتقدند بیحاصلی این اقدامات دولت برای کنترل بازارها و لگام زدن بر تورم، موید همین واقعیت است که با وجود تحریمهای کمرشکن، این دست توافقات و خبردرمانیها راه به جایی نخواهد برد و مادامی که دولت نتوانسته سایه تحریم را از سر کشور رفع و اصلاحات اساسی اقتصادی ایجاد کند، آش همین آش است و کاسه همین کاسه.
دیدگاه تان را بنویسید