قاضیزاده رفت، نمکی آمد
بخت نوی نوبخـت
درنهایت استعفای قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت در دوئلی سرنوشتساز با محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه پذیرفته شد و این یعنی شکست وزیر در برابر مرد متنفذ دولت. اما وقتی معاون فرهنگی، علمی و اجتماعی همان مرد متنفذ جای خالی قاضیزاده را پُر کرد و با حکم رئیسجمهوری شد سرپرست وزارت بهداشت، ماجرا دیگر برای نوبخت، بُرد در دوئل با آقای وزیر نیست، بلکه اضافه شدن یک بخت تازه به انبوه بختهای او در دولت روحانی است.
محبوبه ولی، روزنامه نگار
او در جریان این دوئل، زمانی که هفت تیر خود را پر کرده و در میان خبرنگارانی که او را دوره کرده بودند تا واکنشش به استعفای قاضیزاده را ببینند، به ماجرای اختلاف وزیر مستعفی و وزیر برکنار شده یعنی علی ربیعی اشاره کرد و گفت: «یک مدتی همواره وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی، «دکتر ربیعی عزیز و زحمتکش» مورد خطاب بود. تا اینکه سازمان بیمه سلامت کنده شد و برده شد به وزارت بهداشت و درمان. اگر میخواهید سازمان برنامه و بودجه را هم بکنیم ببریم وزارت بهداشت. میخواهید ما هم استعفا کنیم!»
حالا با سرپرستی وزارت بهداشت از سوی معاون نوبخت، میتوان گفت که به واقع سازمان برنامه و بودجه به وزارت وزارت بهداشت رفته است! دست کم جای پای تازهای برای خود در این وزارتخانه باز کرده است.
محبوبی که محبوب نماند
آخرین وزیر مستعفی کابینه روحانی، حریف کوچکی برای دوئل کردن نبود. او از نزدیکترین چهرهها به روحانی بود. در دولت یازدهم با 260 رأی موافق از مجلس رأی اعتماد گرفت و در دولت دوازدهم نیز با 253 رأی موافق، رتبه دوم رأی اعتماد مجلس به کابینه روحانی را از آن خود کرد. اوایل دولت اول روحانی از او به عنوان «وزیر محبوب» یاد میکردند. در نظرسنجیها او همواره پس از محمدجواد ظریف، محبوبترین وزیر روحانی در میان مردم، مجلس و سیاستمداران بود. به واسطه همین محبوبیت و اعتماد هم بود که با طرح پرخرج او یعنی «طرح تحول نظام سلامت» موافقت شد؛ طرحی که حالا استخوانی شده در گلوی دولت که نه میشود فرو دادش و نه میشود بیرونش آورد.
اما این روزهای خوش وزیر محبوب دیری نپایید. از وقتی که ترامپ از برجام خارج شده، این تنها اقتصاد و سیاست نیست که دارند هزینه بدعهدی او را میدهند، جایگاه چهرههای سیاسی و دولتی نیز دستخوش شرایط پیچیده جدید شده است. برای قاضیزاده، این تزلزل جایگاه زمانی خود را نشان داد که در مراسمی خطاب به مردم گفت که فعلا وضع همین است؛ رأی دادهاید و باید تحمل کنید» یا درباره داروی بیماریهای خاص گفت که نمیشود در شرایط محدودیت مالی برای دو سال عمر بیشتر بیماران خاصی که در هرصورت عمر کوتاهی خواهند داشت، میلیاردها تومان هزینه کرد.
او در این ماهها اظهارنظرهای جنجالی از این دست بسیار داشته است. رفته رفته محبوبیت سابقش را از دست داد، اما نفوذ و قدرت او در کابینه روحانی دست کم تا همین چند ماه پیش به قوت خود باقی بود تا جایی که توانست بیمه سلامت را از وزارت کار جدا کند و به وزارتخانه تحت سرپرستی خود ببرد و حتی به باور بسیاری، استیضاح علی ربیعی را نیز در مجلس کلید بزند. نمیتوان در این باره قضاوت قاطعی کرد اما اختلافات او با علی ربیعی، موضوع آشکاری است. این اختلافات و نشانههای دیگر خیلیها را به این نتیجه رساند که استیضاح ربیعی و برکناری او از وزارت کار، حاصل لابیگریهای قاضیزاده علیه او بوده است.
سایه بزرگِ دولت در سایه
گرچه او دوئل با ربیعی را برد، اما دوئل آخر وزیر محبوب با کسی بود که احتمال شکستش را بالا میبرد. او این بار رودر روی محمدباقر نوبخت ایستاد؛ مردی که از او به عنوان دولت در سایه یاد میکنند. بسیاری از سیاسیون معتقدند که دولت روحانی در این سالهای اخیر روی رئوس مثلث نوبخت، واعظی و نهاوندیان چرخیده است و میچرخد. نوبخت یکی از رئوس این مثلث است که نه تنها از همان ابتدای کاندیداتوری حسن روحانی در سال 92، بسیار به او نزدیک بوده، بلکه قدرت بالایی نیز در کابینه او دارد تا جایی که سرنخ بسیاری از رفت و آمدها در کابینه روحانی به او میرسد.
قاضیزاده آشی را که پخته است همین طور رها کرد و رفت و هنگام رفتن هم با هشدار درباره بلایی که پس از او بر سر بهداشت و درمان خواهد آمد، توی دل کسانی که شاهد رفتنش بودند را حسابی خالی کرد
نگاهی به انتصابها و تغییر و تحولات در وزارتخانهها و نهادهای وابسته به دولت، حاکی از سهم پررنگ نوبخت در این جابهجاییهاست، چراکه بسیاری از آنها از نزدیکان نوبخت، در دایره دوستان او و همحزبیهایش در حزب اعتدال و توسعه هستند. یکی از آخرین نمونه انتصابات نزدیک به او در آموزش و پرورش است. امیرعلی نعمتی که پیشتر رئیس امور حقوقی سازمان برنامه و بودجه بود، شهریور ماه به عنوان معاون حقوقی و امور مجلس به وزارت آموزش و پرورش رفت و چند روز پیش هم قائم مقام این وزارتخانه شد. او نیز مانند بسیاری دیگر از کسانی که چنین فرایندی را برای دستیابی به پستهای بالای مدیریتی در وزارتخانهها طی کردهاند، عضو حزب اعتدال و توسعه است و گمانهزنان را به این نتیجه رسانده که نوبخت در حال ایجاد شبکهای عنکبوتی از اعتدال و توسعهایها در تمام بدنه دولت است.
به نظر میرسد روحانی نیز در ایجاد چنین شبکهای به او اعتماد دارد چراکه با دستان خودش حکم سرپرستی سعید نمکی، چهره معتمد و نزدیک به نوبخت بر وزارت بهداشت را امضا کرده است.
همه ربانهایت را از من داری
در این میان، قاضیزاده هاشمی، آخرین تیرهای ترکش خود را هم انداخت و در جلسه خداحافظیاش گفت که آدم کمتحملی نیست، اما کارد به استخوانش رسیده است. در نامه استعفایش که دیروز در رسانهها منتشر شد نیز مستقیما سازمان برنامه و بودجه را هدف قرار داده و به روحانی نوشته است: «طی چند سال گذشته تلاش کردم که به واسطه ناهماهنگی و خلف وعدههای مکرر مدیریت سازمان برنامه و بودجه کشور به این مرحله نرسیم. اما آن روال ادامه یافت و حتی دستورهای مکرر حضرتعالی در طول سالهای گذشته (مکاتبات حضرت عالی با سازمان مدیریت به پیوست تقدیم حضور میگردد) همچنان معطل مانده و یا ناقص اجرا شده است و به یقین سلامت هموطنان را در آینده نه چندان دور با چالشهای فراوان مواجه خواهد نمود. لذا ادامه کار را امکانپذیر نمیبینم و به ناچار بدین وسیله استعفای خود را از ادامه مسئولیت تقدیم مینمایم.»
روحانی در میان دعوای دو تن از نزدیکان محبوبش در کابینه که یکی وثیقه هفت میلیاردی برای آزادی برادرش گذاشته و دیگری دست راستش است، سکوت کرده بود. اما واعظی، مسئول دفتر او میگفت که رئیسجمهوری در برابر استعفای وزیر بهداشت مقاومت کرده و تلاشها برای ماندن او در کابینه است. همزمان به نظر میرسید که نوبخت چنین نظری ندارد، چراکه مطالبه بودجه بیشتر از سوی قاضیزاده را نادرست دانست و به خبرنگاران گفت که نباید ناراحتیهای وزیر را از نظر سیاسی پیگیری کرد.
نوبخت نه تنها از همان ابتدای کاندیداتوری حسن روحانی در سال 92، بسیار به او نزدیک بوده، بلکه قدرت بالایی نیز در کابینه او دارد تا جایی که سرنخ بسیاری از رفت و آمدها در کابینه روحانی به او میرسد
از واکنش او به استعفای وزیر بهداشت، چنین برمیآمد که او معتقد است، حتی بیش از حد معمول به وزارت بهداشت توجه شده اما وزیر زیادهخواه است. او در واکنشش که پاتکی آمیخته با کنایههای بسیار بود، گفت: «سوال من این است ربانهایی که هر پنجشنبه به عنوان افتتاح بیمارستان پاره میشود، از کجا تامین میشود؟ این افتتاحها نتیجه همراهی سازمان مدیریت است.»
نوبخت گفت که «وزارت بهداشت 3 هزار میلیارد تومان از اعتبار طرحهای عمرانی را علیالحساب برای بدهی دارو دریافت کرده و حالا باید این پول را که متعلق به هزینههای عمرانی است، برگرداند.» پنداری که این بازگرداندن پول تهدیدی برای وزیر باشد و شاید از همین رو بود که آقای وزیر گفت موضوع دیگر از حالت عرفی خارج و شخصی شده است.
من اشتباهی بودم!
در این مجادله شخصی قاضیزاده هم بیپاسخ ننشست و همکارانش در دولت را متهم کرد به اینکه «35 هزار میلیارد تومان صرف موسسات مالی و اعتباری فاسد کردند ولی برای طرح تحول سلامت فقط 16 هزار میلیارد تومان دادند؛ آن هم با چه منتی!»
از سوی دیگر 35 نماینده در بهارستان، استیضاح او را امضا کرده بودند و علی نوبخت، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس که اتفاقا برادر محمدباقر نوبخت نیز هست، وزیر مستعفی را به باد انتقاد گرفت که «بودجه زیادی گرفته است، از ترس استیضاح دارد میرود، حسابهایش باید بررسی و رسیدگی شود، باید بماند و آشی را که پخته عمل بیاورد.» هیچ کدام اینها نشد؛ قاضی زاده هاشمی با توجه به اتهاماتی که میان او و سازمان برنامه و بودجه رد و بدل شد، رفت و کسی پاسخگوی آنچه کاشته نشد. حاصل این بازی تنها قدرتنمایی سیاسی بود تا مشخص شود که در دوئلهای درون دولتی اکنون چه کسی دست بالا را دارد.
او، وزیر بهداشت، آشی را که پخته است همین طور رها کرد و رفت و هنگام رفتن هم توی دل کسانی را که شاهد رفتنش بودند حسابی خالی کرد. او هشدار داد که بعد از او چه بر سر بهداشت و درمان خواهد آمد؛ گفت که «آنها» میخواهند زیر میزی را دوباره برگردانند، مردم را بفرستند برای خرید وسائل و تجهیزات، دارو و تجهیزات پزشکی بیکیفیت را وارد بازار کنند و یک عده افراد رانتخوار را دوباره وارد سیستم کنند.
دست آخر هم بعد از قریب به شش سال وزارت در دولت روحانی گفت که «خوب ما اصلا از این جنس نیستیم. اصلا ما از این کارها نمیکنیم. اشتباهی آمدیم و همکارشان شدیم اما خداوند هوش و ذکاوت بهمان داده است. من این مدل اداره بخش بهداشت و درمان را قبول ندارم و اشتباهی که کردم این بود که اعتماد کردم.» قاضیزاده رفت و جعبه سیاهی را که میتوانست تکلیف اتهاماتی که در این مدت متوجه دو طرف این دعوا شده روشن کند هم با خود برد. حالا نوبخت مانده است و معاونی که در وزارت بهداشت دارد و در بیرون از دولت، مردمی که به دوا گلی و گل گاو زبان امیدوارترند!
دیدگاه تان را بنویسید