رئیس بعدی چگونه به اختلافات مجمع پایان خواهد داد؟
صندلی خالــی مصلحت
محبوبه ولی، روزنامه نگار
ماهها تنها نام آیتالله هاشمی شاهرودی بر صندلی ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام بود و خودش نبود. وی مدتها درگیر بیماری بود و حتی پارسال همین ایام برای معالجه در آلمان به سر میبرد اما بیماری رفته رفته چنان بر وی غالب شد که از 16 تیر امسال دیگر در جلسات مجمع تشخیص حاضر نشد.
با توجه به بیماری آیتالله هاشمی شاهرودی و نبود ایشان به عنوان رئیس، مجمع تشخیص در ماههای اخیر به حاشیهها و جنجالهای بی سابقهای کشیده شد که مهمترین آنها اختلافات بر سر دخالت هیأت عالی نظارت مجمع تشخیص بر مصوبات مجلس بود.
این اختلافات از آن جایی بالا گرفت که شورای نگهبان مصوبه مجلس درباره لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم (CFT) که از لوایح چهارگانه FATF بود را به هیأت عالی نظارت مجمع تشخیص فرستاد تا این هیأت نیز نظرش را درباره این مصوبه اعلام کند. این اقدام شورای نگهبان، اعتراضات تند و ادامهدار نمایندگان مجلس را در پی داشت که تاکید میکردند مطابق قانون مسئولیت مجمع تشخیص حل اختلاف میان مجلس و شورای نگهبان است و اساسا اینکه شورای نگهبان این نهاد را وارد فرایند قانونگذاری کند، نوعی بدعت است. در نبود رئیس مجمعی که بیماری امکان حضور و ریاست را از او گرفته بود، این اختلاف به قدری پیش رفت که به دعواهای توئیتری و رسانهای محسن رضایی، دبیر مجمع با نمایندگان مجلس و وزرای دولت و فعالان سیاسی نیز رسید. علی مطهری او را متهم کرد که «به اقتضای طبیعت نظامیگری یعنی کشورگشایی و گسترش دادن قلمرو، در حال افزایش اختیارات مجمع و ورود به حوزه قانونگذاری است.»
علیرضا رحیمی، عضو هیأت رئیسه مجلس و فراکسیون امید نیز به نبود آیتالله هاشمی شاهرودی در جایگاه ریاست مجمع اشاره کرده و گفته بود: «ماههاست که مجمع بدون ریاست اداره میشود. خلاء ریاستی موجب شده که هم دبیرخانه در امورات مجمع تفوق بیابد و هم کمیسیونهای نظارتی ممکن است فراتر از تکالیف و وظایفشان عمل کنند. آن چنان که این وضعیت به معضلی برای خود نظام تبدیل شده است.»
ریاست تشخیص مصلحت با غیرروحانی نخواهد بود
در میانه این کشمکشها، آیتالله شاهرودی بعد از ماهها تحمل رنج بیماری، هفته گذشته در سوم دی ماه فوت کرد. حالا صندلی او در مجمع تشخیص مصلحت نظام کاملا خالی است و طرفین دعواها و مناقشات در این مجمع، منتظرند ببینند چه کسی روی صندلی او نشسته و رئیس جدید چگونه به این مناقشات و اختلافات پایان میدهد.
از 17 بهمن 1366 که مجمع تشخیص مصلحت نظام تاسیس شده، دو رئیس بیشتر نداشته است؛ یکی اکبر هاشمی رفسنجانی که از ابتدا تا زمان فوتش رئیس مجمع بود و دیگری محمود هاشمی شاهرودی که از 23 مرداد 96 برای یک دوره پنج ساله رئیس مجمع تشخیص شد اما با رحلت او این دوره پنج ساله ناتمام ماند.
در چند روزی که از رحلت او میگذرد، نامهای متعددی به عنوان جانشین آیت الله شاهرودی در مجمع تشخیص مطرح میشود که ویژگی مشترک همه آنها روحانی بودنشان است. حسین مظفر که خودش نیز عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، در گفتگو با سایت انتخاب به این موضوع اشاره کرده و درباره احتمال تعیین یک فرد غیرروحانی به عنوان رئیس مجمع گفته است: «شرطی در قانون اساسی تعیین نشده اما بعید است این اتفاق بیفتد چون فقها، علما و شخصیتهای بزرگ روحانی و روسای قوا در مجمع حضور دارند، ضمن آنکه یکی از دستور کارهای مجمع تشخیص مصلحت عمل برمبنای احکام فقهی است بنابراین بعید میدانم که فرد غیرروحانی این منصب را بپذیرد یا حضرت آقا انتخاب کنند.»
«نه» موحدی کرمانی
در میان گزینههای مطرح شده، اولین نام، آیت الله موحدی کرمانی است که در فاصله فوت رئیس قبلی مجمع یعنی هاشمی رفسنجانی تا شروع ریاست هاشمی شاهرودی، به مدت هفت ماه سرپرست این مجمع بود و موقتا ریاست جلسات را بر عهده داشت. اکنون نیز پس از فوت آیت الله هاشمی شاهرودی، اداره جلسات مجمع با اوست. اما خودش درباره احتمال ریاستش بر مجمع تشخیص گفته است: اگر از من بپرسند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام میشوی یا نه خواهم گفت نه. او در واکنش به اینکه برخی تلاش میکنند تا شما رئیس مجمع شوید، تصریح کرده: «فکر نمیکنم، برنامه ندارم. آقا باید تصمیم بگیرند ولی من تصور نمیکنم. اگر رهبر انقلاب حکم کنند، میپذیرم اما اگر ایشان نظر خودم را درباره ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام بپرسند میگویم نه.»
آیتالله موحدی کرمانی میگوید: اگر از من بپرسند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام میشوی یا نه خواهم گفت نه. برخی چهرهها و رسانهها هم با اشاره به پایان ریاست آملی لاریجانی بر قوه قضائیه، او را محتملترین گزینه برای ریاست بر مجمع تشخیص عنوان کردهاند
گزینه دیگر آیتالله احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان است. هنوز خبر فوت آیتالله هاشمی شاهرودی قطعی نشده بود که برخی رسانهها نوشتند: «از آن جایی که آخرین جلسه مجمع تشخیص مصلحت را آیتالله جنتی، دبیر شورای نگهبان اداره کرده است، او بالاترین شانس را دارد که حکم ریاست مجمع را از رهبر انقلاب دریافت کند.»
جوانتر و محتملتر
اما برخی دیگر گزینه محتملتری را مطرح کردند؛ صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه قضائیه. مدت ریاست او بر قوه قضائیه رو به پایان است و حدود هشت ماه دیگر تمام خواهد شد. از سوی دیگر مدتی است زمزمههایی برخاسته مبنی بر اینکه قرار است ابراهیم رئیسی، جایگزین آملی لاریجانی در قوه قضائیه شود. برخی چهرهها و رسانهها در روزهای گذشته با اشاره به نزدیک شدن روزهای پایانی ریاست آملی لاریجانی بر قوه قضائیه، او را محتملترین گزینه برای ریاست بر مجمع تشخیص مصلحت نظام عنوان کردهاند.
گمانهزنیها در حال حاضر راه به جایی نخواهد برد اما برای ناظرانی که در انتظار رئیس جدید هستند، آنچه مهم است این است که رویکرد رئیس جدید و نحوه مشی و سلوک او با جریانات و نهادهای مرتبط با مجمع چگونه خواهد بود
شرایط سنی این سه گزینه نیز باعث شده تا آملی لاریجانی محتملترین آنها باشد؛ چراکه وی با 58 سال سن بسیار جوانتر از موحدی کرمانی 87 ساله و جنتی 92 ساله است.
با این حال حجت الاسلام حسین ابراهیمی، سیاستمدار اصولگرا در مورد این احتمال میگوید: «هر احتمالی وجود دارد ولی الان گمانهزنی درست نیست چراکه هنوز این دو جابجا نشدهاند. باید دید مقام معظم رهبری در وقت خودش چه تصمیمی میگیرند. این که بخواهند هرکسی را در این جایگاهها بگذارند از اختیارات مقام معظم رهبری است.»
سیدرضا اکرمی، عضو جامعه روحانیت مبارز نیز در واکنش به این گمانهزنیها به ایلنا گفته است: «این قصه اصلا مربوط به مردم و افراد و حتی خود اعضای مجمع هم نیست این مشخصا مربوط به رهبری است و ریاست آن را رهبری باید تعیین کنند.»
مشی رئیس سوم چه خواهد بود؟
همان گونه که این چهرهها میگویند، گمانهزنیها در حال حاضر راه به جایی نخواهد برد اما برای ناظرانی که در انتظار رئیس جدید هستند، آنچه مهم است این است که رویکرد و گرایش سیاسی رئیس جدید و نحوه مشی و سلوک او با جریانات و نهادهای مرتبط با مجمع چگونه است، به ویژه که اکنون لوایح مربوط بهFATF که به شکافی عمیق میان دو جریان سیاسی تبدیل شده، در مجمع تشخیص به سر میبرند.
از رئیس قبلی به عنوان چهرهای فراجناحی یاد میشود. هرچند که روزنامه کیهان در شماره روز چهارشنبه خود به این دیدگاه اعتراض کرد و نوشت که «چرا میگویید هاشمی شاهرودی معتدل و نوگرا بود» اما به هر حال اغلب جریانات او را فردی معتدل و میانهرو معرفی میکنند و اکنون که رحلت کرده نیز گروههای سیاسی مختلف سعی دارند او را به نفع خود مصادره کنند.
وجود این ویژگی برای ریاست نهادی که حلقه اتصال و پایانبخش اختلاف میان مجلس و شورای نگهبان است، ویژگی تعیین کنندهای است چراکه گرایش رئیس مجمع به سوی یکی از جریانات سیاسی، میتواند تشدیدکننده اختلافات باشد و از سوی دیگر «مصلحت نظام» را نیز دستخوش اهداف سیاسی کند. حالا دولت، مجلس، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام منتظرند تا ببینند سومین رئیس این نهاد، فارغ از اینکه چه کسی باشد، تا چه میزان قدرت و تدبیر ایجاد وفاق میان مجمع تشخیص و نهادهای مرتبط با آن را دارد و چگونه به اختلافات خاتمه خواهد دهد.
دیدگاه تان را بنویسید