فعال سیاسى اصلاحطلب:
حاکمیت باوری به «گفتوگو» با معترضان ندارد
فعال سیاسى اصلاحطلب معتقد است: حاکمیت باوری به «گفت و گو» با معترضان ندارد و آنچه از تحلیل محتوای بیانات مسئولان کشور در سطوح مختلف به صورت آشکار می شنویم، چیزی جز این نیست که آنها اصلاً احساس خطر نمی کنند.
سیدحسن رسولى، در گفتوگو با «نواندیش» با اشاره به طرح مباحثی درباره «اهمیت گفت و گو» اظهار داشت: طرفینى که در موضوعهای مرتبط به یکدیگر با هم اختلافنظر دارند، میتوانند بهعنوان کارآمدترین ساز و کار از گفتگو استفاده کنند. این روش در قیاس با سایر شیوهها میتواند اثرگذارتر و کارآمدتر باشد. بنابراین در ضرورت و اهمیت گفتوگو هیچ تردیدی نیست.
وی افزود: بهباور من گفتوگو در شرایط واقعی حداقل 2 طرف را دربرمیگیرد که در اوضاع کنونی کشور یکطرف جنبشی اعتراضی فراگیر در سطح ملی و البته با بازتابی در سطح بینالمللی است. در سمت دیگر دولت بهمعنای نظام حکمرانی است.
عضو سابق شوراى شهر تهران افزود: آنچه که بهصورت واقعی امروز در صحنه سیاسی، اجتماعی و حکمرانی کشور هویدا است این است که این جنبش و کل معترضینِ بالقوه و بالفعل ناراضی از شیوه اداره کشور بهروش کنونى، یکطرف گفتوگوی احتمالی هستند و طرف دوم، دولت به معنای نظام حکمرانی، صاحبان قدرت و ادارهکنندگان کشور هستند.
رسولی ادامه داد: طبیعتا در صورتی امکان گفت و گو برای مبادله پیام فراهم میشود که طرفین اختلاف اولاً ضرورت مبادله پیام بین یکدیگر را باور داشته باشند ، ثانیاً سازوکار انتقال پیام را هم تعریف کنند، و ثالثاً محتوای پیام و البته نقاط تمرکز اختلاف درباره نحوه اداره کشور در قالب چارچوب گفت و گو پیشاپیش روشن شده باشد و اراده ای جدی از هر دو طرف نزاع نیز به عنوان ضمانت اجرایی آغاز گفت و گوها را پشتیبانی کند. عضو هیات مدیره بنیاد باران اظهار داشت: درست است که آقای خاتمی سالهای گذشته که هنوز چالشهاى داخلى تا این حد عمیق نشده بود، در عرصه بینالمللی گفت و گوی تمدنها را مطرح کردند و سپس در عرصه داخلی نیز آشتی ملی را که ترجمان دیگری از گفت و گو است، مطرح کردند؛ اما برخلاف سالهای گذشته می توان به راحتی حدس زد که امروز کثیری از اصولگرایان حقیقی و حقوقی نیز به جمع هوادران و باورمندان این باور که کلیدیترین راه کاهش سطح نزاع گفت و گو است، پیوسته اند. وی توضیح داد: بنابراین پیش از آنکه علاقه مندان به برقراری گفت و گو بین حاکمیت و معترضین دنبال ساز و کار عملیاتی باشند، باید ببینند اساسا انگیزه و اراده ای بین طرفین وجود دارد یا خیر؟ اگر انگیزه و اراده ای وجود داشته باشد، در آنصورت گامهای بعدی عبارت خواهند بود از موضوع یا سرفصلهای گفت و گو، سازمان و نظام اجرایی گفت و گو؛ و همچنین اینکه کدام مراجع حقیقی و حقوقی به ویژه از طرف جنبش اعتراضی امروز، از نظر برخوردار بودن از سرمایه اجتماعی، واقعیت و ظرفیت نمایندگی گفت و گو مى تواند از طرف اکثریت معترضین سخن بگوید. سپس فرایندهای بعدی این ایده، جدی گرفتن گفت و گو و رایزنی به جای تخاصم و بعضاً پرخاشگریهای خیابانی در دستور کار دلسوزان کشور قرار بگیرد.
او خاطرنشان کرد: هیچ شواهد و قرائنی مشاهده نمیشود که این «مهم» به صورت عینی و عملی شکل گرفته باشد. پس می توان گفت، ورود به مراحل بعدی و اجرایی برای گفت و گو ورودی عبث است. در واقع آنچه معترضین در خیابانها شعار می دهند، در حد متوسطش اصلاح نظام حکمرانی ایران و در حد بالاتر، فراتر از اصلاحات است. از طرفی آنچه از تحلیل محتوای بیانات مسئولان کشور در سطوح مختلف به صورت آشکار میشنویم، چیزی جز این نیست که آنها اصلاً احساس خطر نمیکنند. بنابراین تا زمانی که اختلاف حداکثری در حوزه نظری دو دیدگاهِ حاضر در صحنه ادامه دارد، هر صحبتی از تعیین سازمان گفت و گو و نمایندگانی که گفت و گو را با هدف کاهش سطح تنشها دنبال می کنند، بیهوده است. حسن رسولی در پایان گفت: تاکید می کنم، حاکمیت باوری به گفت و گو با معترضان ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید