روایتهایی از یک «خودکشی» در دانشگاه تهران
هیچ یک از دانشجویانی که تا پیش از ساعت ۱۰ صبح روز شنبه وارد دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر دانشگاه تهران شده بودند، هیچگاه تصور نمیکردند که بناست تا دقایقی دیگر با چه خبر دردناکی مواجه شوند، شاید آن دانشجوی مقطع دکتری رشته برق، یعنی «زهرا» هم انتظار چنین سرانجامی را در زندگیاش نداشت، اما تصمیمی که احتمالا در یک لحظه گرفت، در نهایت به زندگیاش پایان داد و نام این دانشکده را با یک «خودکشی» بر سر زبانها انداخت. آنچه در ادامه آمده است، روایات ایسنا از شاهدان و افراد مرتبط با این حادثه است.
«ظهر روز شنبه، ۱۲ آذر ماه امسال بود که خبری مبنی بر خودکشی یک دانشجو در دانشگاه تهران در فضای مجازی منتشر شد. خبری که به سرعت فراگیر شده و به رسانههای رسمی هم راه یافت. کمکم جزئیات خبر نیز منتشر و مشخص شد فردی که اقدام به خودکشی کرده مشغول تحصیل در مقطع دکتری رشته برق بوده و بر سر اختلافاتی که با استادش داشته دست به این اقدام زده است. در خبر اولیه از این حادثه اینطور آمده بود:« بر اساس اطلاعات منتشر شده در فضای مجازی، استاد از دانشجو میخواهد که نام یک فرد را که هیچ ارتباطی با مقاله نداشته در مقالهاش ثبت کند، اما دانشجو زیربار نمیرود و در اعتراض به این تصمیم استاد، اقدام به خودکشی میکند.»
این دانشجو که حدود ۳۰ سال داشت، به بیمارستان شریعتی که در مجاورت دانشکده فنی دانشگاه تهران قرار دارد منتقل شد. با انتقال او به بیمارستان رئیس دانشگاه تهران دستور بررسی حادثه خودکشی را صادر کرد. دستوری که به گفته برخی از دانشجویان و اساتید این دانشکده منجر به تشکیل کمیته حقیقتیاب این حادثه شده است. رئیس دانشگاه تهران دستور داده بود تا «کمیته بررسی حادثه تشکیل شود تا ضمن تماس با خانواده دانشجو و گفتوگو با شاهدان عینی، ابعاد مختلف موضوع روشن شود.» همچنین در این پیام وعده داده شد که «در اولین فرصت (نتایج بررسیها)به ذینفعان دانشگاه و مراجع ذیصلاح اطلاعرسانی شود.»
مدتی بعد از اعلام خبر دستور رئیس دانشگاه تهران بود که اعلام شد، این دانشجو تحت عمل جراحی قرار گرفته و در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده است، اما در نهایت این فرد به دلیل شدت آسیبدیدگی جان خود را از دست داد. مرگی که روابط عمومی دانشگاه تهران آن را تایید و در اطلاعیهای اعلام کرد:«بدینوسیله درگذشت دانشجوی دانشکده مهندسی برق و کامپیوتر دانشکده فنی که در پی حادثه تلخ خودآسیبرسانی صبح روز شنبه، ۱۲ آذر ماه ۱۴۰۱ مصدوم گردید و تحت عمل جراحی قرار گرفت را به اطلاع میرساند.دانشگاه تهران ضمن قدردانی از تلاشهای بیشائبه همکاران در دانشگاه علوم پزشکی تهران بخاطر تلاش برای نجات جان دانشجوی مزبور، درگذشت این دانشجو را به خانواده و همکلاسیهای وی تسلیت میگوید و از درگاه ایزد منان برای آن مرحومه مغفوره، رحمت و غفران الهی و برای بازماندگان ایشان، صبر جمیل مسئلت مینماید.»
با مرگ این دانشجو امکان بیان روایت وی از این ماجرا برای همیشه از بین رفت. با این وجود افراد دیگری نیز وجود دارند که بیان روایت آنها از آنچه که رخ داده میتواند به روشن شدن ابعاد بیشتری از این موضوع کمک کند، البته توضیح این نکته ضروری است که پیگیری موضوع از سوی دستگاهها و نهادهای مسئول نیز در حال انجام بوده و طبیعتا این دستگاهها به سبب دسترسی به منابع و افراد بیشتر و نیز اختیارات گستردهتر، امکان یافتن ابعاد بیشتری از این ماجرا را دارند. نخستین روایت مربوط به استاد راهنمای این دانشجوی دختر است.
روایت اول؛ استاد راهنما
در حالی که در خبرهای اولیه گفته شده بود که استاد از دانشجو خواسته تا «نام یک فرد را که هیچ ارتباطی با مقاله نداشته در مقالهاش ثبت کند»، اما فایل صوتی منتشر شده از استاد راهنمای این دانشجو در کانال تلگرامی وابسته به دانشگاه، خلاف این ادعا را روایت میکند. در اظهارات این استاد دانشگاه آمده است:«ما مقالهای را در ژورنال علمی نیچر کامیونیکیشن ثبت کردیم. این کار در عصر چهارشنبه هفته گذشته انجام شد. در آن مقاله چکیده کار خانم زهرا.ج در طول سه چهار سال و مخصوصا ۹ ماه گذشته وجود داشت. این مقاله کار بسیار جذابی بود و از نظر من به عنوان یک محقق این کار بهترین کار زندگی من بوده و میتوانم این حرف را ثابت کنم. خانم زهرا.ج بسیار دقیق بود و برای این مقاله وقت گذاشته بود و علاوه بر اینکه کار پایه تجربی داشت در مبحث تئوری هم نویسنده دوم وارد شد.»
در ادامه این فایل صوتی به نقل از استاد این دانشجوی فوت شده آمده است: «نویسنده دوم این مقاله آقای (...) جزو نویسندگان این مقاله بود و اتفاقا بیشترین کارش هم در بحث تئوری بود. در نتیجه با مباحث تئوری آشنایی داشت. البته خانم زهرا.ج علاوه بر موضوعات تجربی با موضوعات تئوری هم آشنایی داشت و آنها با هم و با کمک هم کار را جلو بردند. این مقاله بخش تجربی و تئوری خوبی داشت و ما هم این را بر اساس همین اطلاعات ثبت کردیم. ما با هم تا حوالی ساعت هشت و ۹ شب وقت گذاشتیم و هم من خوشحال بودم و حتی کیک خریدم و هم خانم زهرا.ج خوشحال بود و این خوشحالی را هم بیان کرد.»
این استاد دانشگاه ادامه داد:«اما ظاهرا بین این دو نفر (زهرا و نویسنده دوم) صحبتی پیش آمد که حالا اینکه حضوری یا تلفنی بود نمیدانم. گویا نویسنده دوم به نویسنده اصلی گفته بود که تو از من سوءاستفاده کردی و این خانم زهرا را خیلی ناراحت کرده بود. ایشان این موضوع را به من منتقل کرد و من هم گفتم که بگذار با هم جلسه میگذاریم. این مقاله خوبی است و آن آدم در آینده قطعا به حضورش در این مقاله افتخار خواهد کرد و نویسنده اول هم این کار را قبول دارد.»
استاد راهنمای زهرا.ج با اشاره به حضور این دانشجو در روز شنبه (روز خودکشی) در دانشکده نیز گفت: «دوباره نمیدانم چه شد که این خانم به هم ریخت. به او گفتم امروز امتحان فیزیک الکترونیک داریم و من سوالات را طرح کردم، بگذار برویم بخش مجازی را تو برگزار کن و من هم بخش حضوری را برگزار میکنم به سالن (...) رفتیم. در اتاقی که دم در سالن هست، او دوباره گفت که اصلا اسم من را حذف کنید و من گفتم تا مقاله ریجکت نشود، نمیشود هیچ کاری انجام داد. به او گفتم صبر کن، این مقاله خوبی است. گفت این مقاله بدون نام من انجام شود. این را گفت و رفت و در را باز کرد و خودش را به پایین انداخت. من به او گفته بودم که مشکلاتش را با آن آقا حل میکنیم. اصلا نمیدانم یعنی چی که به خاطر یک اسم آن هم بعد از ثبت مقاله این کار را کرد. امکان تغییر نام بعد از ثبت مقاله مانند این است که ما برویم و نامهای را پست کنیم و بعد بخواهیم محتوایش را عوض کنیم.»
روایت دوم؛ نویسنده دوم
روایت دوم اما مربوط به نویسنده دوم مقاله است. جوانی که دانشجوی کارشناسی ارشد رشته برق در همان دانشگاه است. او در پیگیریهای خبرنگار ایسنا اعلام کرد که فعلا تمایل دارد تا آنچه را رخ داده در اختیار کمیته حقیقتیاب دانشگاه قراردهد و تاکنون نیز بخشی از مستندات را به این کمیته ارائه کرده است. با این وجود یکی از نزدیکان این دانشجوی جوان که در اینجا به جای نام از عنوان نویسنده دوم برای وی استفاده شده است، در گفتوگو با ایسنا روایتی از این ماجرا را منتشر کرده است.
این فرد گفت: «روال در دانشکده برق اینگونه است که دانشجویان دوره دکتری با یکی از دانشجویان دوره کارشناسی ارشد همکاری علمی داشته باشد. نویسنده دوم و خانم زهرا.ج هم با معرفی استاد راهنما وارد این پروژه شدند. همکاری آنها از خرداد ماه امسال آغاز شد و نویسنده دوم در بخش نظری و تئوری اقداماتی را انجام داد که مستندات آن موجود است. پس اینطور نیست که این فرد به مقاله ارتباطی نداشته و با فشار استاد نامش در آن ثبت شده باشد. این دو نفر در آزمایشگاه دانشگاه هم با یکدیگر همکاری داشتند که نتایج و دادههای آن موجود است.»
فرد نزدیک به نویسنده دوم ادامه داد: «به خانواده خانم زهرا.ج تسلیت عرض میکنیم. این اتفاق برای همه دانشکده و به خصوص استاد راهنما و نویسنده دوم بسیار ناراحتکننده بود. ایشان یک چهره علمی و جزو دانشجویان پرتلاش دانشکده بوده است. اما لازم بود که با توجه به برخی موضوعات مطرح شده توضیحاتی در این خصوص داده شود تا خدای نکرده باعث سوءبرداشت نشده و آینده علمی نویسنده دوم را نیز تحتتاثیر قرار ندهد. ماجرای اختلاف بر سر درج نام آنطور که در برخی رسانهها طرح شده نیست. این مقاله همانطور که گفته شد در روز چهارشنبه به ثبت رسید. قبل از آن خانم زهرا.ج و نویسنده دوم اختلافی در مورد مقاله داشتند و این پیشنهاد از سوی دانشجوی خانم مطرح شده بود که مقاله دو قسمت شده و بخش تجربی آن فقط به نام خانم دانشجو و بخش تئوری آن به نام هر دو نویسنده منتشر شود. در نهایت دو طرف مشکلات خود را حل کرده و بنا شد تا مقاله به شکل یک پارچه و با اسم هر دو نفر منتشر شود.»
این فرد مطلع از ماجرای نویسنده دوم «با بیان اینکه موضوع مقاله این دو دانشجو درباره ادوات برقی بود» اضافه کرد: «مقاله در عصر روز چهارشنبه به ثبت رسید. در روز پنجشنبه خانم دانشجو با نویسنده دوم تماس گرفته و هم خبر ثبت مقاله را به او داده و هم از او خواست که در پروژهای دیگر نیز با هم همکاری کنند، اما با توجه به اینکه نویسنده دوم باید به سرعت و در زمان کوتاهی از پایاننامهاش در مقطع ارشد دفاع میکرد، با این پیشنهاد مخالفت کرده بود. دیگر بحثی به میان نیامد که حوالی ساعت ۱۰ صبح روز شنبه این فرد متوجه صدای بلند دانشجوی خانم شده و بعد متاسفانه او از طبقه اول خود را به پایین پرتاب کرد و به بیمارستان منتقل شد.»
به گفته این فرد نزدیک به نویسنده دوم «تمامی اسناد و مدارک موجود در این زمینه وجود دارد و از سوی نویسنده دوم به کمینه حقیقتیاب ارائه شده است. این ادعا که دانشجوی مذکور هیچ ارتباطی با موضوع نداشته صحیح نیست و این یک پروژه مشترک علمی میان این دو دانشجو بوده است.»
خودکشی به خاطر مقاله؛
روایتی که دانشجویان نمیپذیرند
«شبکه شرق» اما در گزارشی با این عنوان که "همه ماجرا «مقاله» است؟!" درباره «خودکشی» زهرا جلیلیان، دانشجوی دکتری دانشگاه تهران روایت دیگری دارد: «دو دانشجوی مقطع دکتری در رشته برق دانشگاه تهران در گفتوگوهای جداگانه با «شبکه شرق» روایت ارائه شده از سوی معاون دانشجویی دانشگاه تهران مبنی بر اینکه تمام اختلاف دانشجو و استاد بر سر مقاله بوده را رد کردند. در فضای دانشگاه تهران، دانشجویان موضوعی شخصی را عامل اختلاف استاد و دانشجو میدانند که رد یا تایید آنان از سوی «شبکه شرق» امکانپذیر نیست اما از قرار معلوم دانشگاه و خانواده جلیلیان نیز چندان به روایت بروز اختلاف بر سر یک مقاله اعتقاد ندارند که اگر چنین بود، نه نیازی به تشکیل کمیته حقیقتیاب از سوی مسئولان دانشگاه بود و نه پنهان شدن استاد و پرهیزش از دیدار با اقوام و برادران دانشجوی جان باخته دانشگاه تهران. آنچه روایت معاون دانشجویی را غیرقابل باورتر میکند، آن است که در فضای دانشگاهی ایران، حذف و اضافه اسامی افراد در مقالات با صلاحدید اساتید به امری عادی بدل شده و تقریبا تمام دانشجویان در مقاطع تحصیلی مختلف با آن مواجه شدهاند اما دانشگاه تهران اصرار دارد تا زمان اعلام نظر کمیته حقیقتیاب، از سناریوپردازی خودداری کند. خانواده جلیلیان نیز فعلا سکوت کردهاند. از این رو فعلا چارهای نیست جز صبر برای انتشار گزارش کمیته حقیقتیاب و بررسی موارد ذکر شده در آن.
دیدگاه تان را بنویسید