سومین ماه اعتراضات در ایران با آخر هفتهای خونین آغاز شد؛
زخمی که عمیق میشود؛ بدون نسخهای شفابخش
محبوبه ولی
مهمترین اقداماتی که طی دو ماه اخیر برای پایان دادن به وضعیت بحرانی امنیت و آرام کردن معترضان انجام شده عبارتند از فیلتر پلتفرمهای خارجی، محدود کردن اینترنت، خط و نشان کشیدنهای مجلس، گزارش برخی خبرگزاریها از آرام بودن شهرها و پایان اغتشاش، حمله به اقلیم کردستان عراق و اعزام یک هیأت از سوی رهبر انقلاب به سیستان و بلوچستان.
آخر هفته خونینی که در ایذه و اصفهان رقم خورد و تسری اعتراضات خشونتبار و بحرانیتر شدن هر روزه وضعیت امنیت در شهرهای مختلف، کارآمدی این اقدامات را با تشکیک مواجه میکند. حتی تنها استانی که هیأت رسمی رهبر انقلاب به آن فرستاده شد نیز کماکان شاهد تظاهرات اعتراضی پس از نماز جمعه است.
از شروع اعتراضات در ایران، زاهدان صحنه خونینترین درگیریها بود؛ درگیریهایی که عمدتا همزمان با نماز جمعه به امامت مولوی عبدالحمید رخ میداد.
تدبیری که برای بازگرداندن آرامش به زاهدان و پایان دادن ناآرامیها در سیستان و بلوچستان اندیشیده شد، اعزام هیأتی از سوی رهبر انقلاب به زاهدان بود. محمدجواد حاجعلیاکبری، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کل کشور با توجه به ماهیت مسئولیتی که دارد، ریاست این هیأت را نیز برعهده داشت. او و همراهانش شنبه گذشته وارد فرودگاه زاهدان شدند.
حاج علیاکبری در همان روز اول ورودش به زاهدان گفت که حامل پیام اندوه و ناراحتی مقام معظم رهبری بابت حوادث پیش آمده در زاهدان است. او ادامه داد که تدابیر تکمیلی را با بزرگان استان و گروههای مختلف در میان گذاشته و ضمن دلجویی از خانواده عزیزانی که در این حوادث شهید و جانباخته شدهاند، با جانبازان و مجروحان این حوادث هم دیدار خواهد داشت.
نخستین تفسیرها از این سفر «دلجویی» بود. یک روز بعد اما حاجعلیاکبری در لحنی هشدارگونه با بیان اینکه برخیها دوست دارند موضوع امتداد به بیرون داشته باشد و به بهانههای واهی، قضایا به درازا کشیده شود، افزود: «ما برای تصمیمگیری نیامدیم، بلکه برای ایجاد فضای تلطیف در استان، اتمام حجت ازجهت شنیدن مطالب و انتقال آنها، ارائه پیامهای جدی به بعضی افراد که ارائه گردیده و تکمیل خواهد شد، دادن پیامهایی به برخی دیگر که باید در مطالب و دیدگاهشان مراقب باشند، آمدهایم و هدف اطاعت امر مقام معظم رهبری میباشد.»
او یک روز بعد اضافه کرد که «سخنرانی برخی در حوادث استان تحریککننده بود و آنها باید پاسخگو باشند. آنها حتماً در خونهای بیگناهی که به زمین ریخته شد، سهیم هستند.»
عبدالحمید با انتظاراتی که برآورده نشد
همزمان با این اظهارات تصاویر و اخبار جلسات هیأت اعزامی با بزرگان و علمای اهل سنت استان نیز مخابره میشد. روابط عمومی دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در امور اهل سنت سیستان و بلوچستان، اظهارات مولوی عبدالحمید در جلسه با هیأت اعزامی رهبر انقلاب را منتشر کرد.
در سومین روز حضور این هیأت در زاهدان اما این غیبت عبدالحمید در جلسات نمایندگان رهبری با علمای اهل سنت و تشیع زاهدان بود که خبرساز شد.
نهایتا او چهارشنبه گذشته در توئیتی موضع خود را درباره این هیأت اعزامی به اشتراک گذاشت و نوشت: «انتظار از هیأت اعزامی رهبری دیدن واقعیتها، محکومیت جمعه خونین زاهدان، دلجویی از خانوادههای شهدا و آسیبدیدگان این حادثه و احقاق حق بود، نه تهدید و ارعاب مظلوم.»
مصطفی محامی، نماینده ولی فقیه در استان سیستان و بلوچستان در نشستی با حاجعلیاکبری در همین ارتباط تلویحا مولوی عبدالحمید را متهم به فرصتسوزی کرد. او با بیان اینکه «شاهد تدبیر قابل تقدیر و حکیمانه مقام معظم رهبری از اعزام هیأت جهت ابلاع سلام ایشان به مردم سیستان و بلوچستان هستیم»، گفت: «برخی در استان بداخلاقی کرده و از این فرصت استفاده نکردند و به عبارتی فرصتسوزی کردند.»
توئیت مولوی عبدالحمید و اظهارات مصطفی محامی موید این بود که ظاهرا هیأت اعزامی در مذاکره عبدالحمید و همراهان او به توافق نرسیده است. به ویژه آنکه امام جمعه اهل سنت زاهدان که در این دو ماه مدام نسبت به خطبههایش در نمازهای جمعه هشدار دریافت کرده، در نماز جمعه دیروز زاهدان نیز گفته است: «ما نه تهدید را میپذیریم و نه تطمیع را. اگر کره خاکی را هم به ما بدهند، اهل معامله نیستیم. ما از واقعیت نمیگذریم. ما حق همه را در نظر میگیریم و حتی حق دشمن را هم نمیخواهیم ضایع کنیم. پیشداوریها و گمانها همه افترا بود.» همچنین گزارشها از زاهدان حاکی است که دیروز نیز مانند جمعههای پیشین جمعیتی از نمازگزاران در زاهدان و خاش اقدام به تظاهرات و سردادن شعارهای اعتراضی کردهاند.
شهرهای کردستان و چهلمهای ملتهب
علاوه بر زاهدان، کردستان نیز طی دو ماه گذشته وضعیت خاصی را پشت سر گذاشته است. شهرهای کُردنشین به عنوان کانون و آغازکننده اعتراضات پس از فوت مهسا امینی، درگیریهای خشونتبار زیادی را تجربه کردهاند که منجر به مرگ شماری از شهروندان نیز شده است.
در قبال مسئله کردستان، سپاه با این استدلال که احزاب تجریهطلب کرد محرک این ناآرامیها هستند، دو بار طی هفتههای گذشته اقلیم کردستان عراق را هدف حمله پهپادی و موشکی قرار داده است. این راهکار هم اما منجر به کاهش اعتراضات و التهابات در کردستان نشده و شهرهای کُردنشین کماکان صحنه اعتراض و درگیریهای خشن است.
نام بوکان در کنار سنندج در گزارش برخی خبرگزاریها، نشانی از این است که نه تنها تدابیر اجرا شده، تاکنون نتوانسته آرامش را به شهرهای کردنشین بازگرداند، بلکه آنچه در این شهرها رخ میدهد به سرعت در حال تسری به سایر شهرها نیز هست
مهاباد کردستان دیروز ناآرام بود. این ناآرامی حتی در رسانههای رسمی نیز انعکاس یافت. خبرگزاری تسنیم دیروز نوشت: «از صبح جمعه با حضور برخی مردم در مراسم خاکسپاری یکی از اهالی مهاباد-که ادعا میشود توسط نیروهای حکومتی کشته شده-، شرایط شهر با حضور چند صد نفر در خیابانهای اصلی به سوی ناامنی کشیده شد.» این رسانه به انسداد معابر، حمله به اماکن و اموال عمومی و خصوصی و حتی تهدید مردم با سلاح گرم اشاره کرده است.
روز پنجشنبه نیز، مراسم خاکسپاری سالار مجاور و محمد حسنزاده، بوکان در آذربایجان غربی و سنندج در کردستان به اعتراضات خیابانی کشیده شد. خبرگزاری فارس و دولت ویدئوهایی از وضعیت این شهرها منتشر کردند؛ ویدئوهایی که حاکی از یک جنگ خیابانی تمام عیار بود؛ خودروهایی که به آتش کشیده میشدند، جمعیت خشمگین و شعارهای تند.
نام بوکان در کنار سنندج در گزارش این خبرگزاریها، نشانی از این است که نه تنها تدابیر اجرا شده، تاکنون نتوانسته آرامش را به شهرهای کردنشین بازگرداند، بلکه آنچه در این شهرها رخ میدهد به سرعت در حال تسری به سایر شهرها نیز هست.
تداوم مرگهای مشکوک، گزارشهای بیاثر و تسری ناامنی
علاوه بر بوکان در آذربایجان غربی، تبریز در آذربایجان شرقی نیز دیروز شاهد اعتراضات به مرگ یک دختر جوان بود که گفته میشود او نیز در درگیریها و توسط ماموران کشته شده است. شایعات روایت میکنند که دختر جوان، دانشجوی پزشکی بوده و از پشت سر هدف گلوله قرار گرفته است.
همزمان که رسانههای اصولگرا با انتشار تصویر کیان پیرفلک به خونخواهی او برخاستهاند، مادرش دیروز در مراسم خاکسپاری کیان، عامل تیراندازی به فرزندش را ماموران انتظامی و امنیتی عنوان کرده است
پلیس و مقامات قضایی آذربایجان شرقی اما اعلام کردهاند که این دختر جوان به محل یک گودبرداری سقوط کرده و جان خود را از دست داده است. گزارش نهادهای رسمی درباره این دست فوتیها اما ظاهرا تاثیری در تغییر روند اعتراضاتی که شهر به شهر تسری مییابند ندارد.
تازهترین نمونه مشابه مربوط به فوت کودک ایذهای است. همزمان که رسانههای اصولگرا نیز با انتشار تصویر کیان پیرفلک به خونخواهی او برخاستهاند، مادرش دیروز در مراسم خاکسپاری کیان، عامل تیراندازی به فرزندش را ماموران انتظامی و امنیتی عنوان کرده است.
خبرگزاری فارس دیروز در این خصوص نوشت: «خانم مولایی، مادر کیان معتقد است فرزندش را ماموران کشتهاند. او میگوید ماموران برای امنیتشان به آنها توصیه کردهاند که به سمت اغتشاشگران نروند و هنگامی که دور زدند همانها به ماشینشان تیراندازی کردهاند.»
در حادثه تیراندازی چهارشنبهشب ایذه، هفت نفر جان خود را از دست دادهاند. حادثه مشابهی که همان شب در اصفهان رخ داد نیز سه جانباخته داشت. همزمان نهادهای امنیتی و انتظامی از شهادت ماموران خود نیز خبر میدهند. پنجشنبه گذشته برخی رسانهها به نقل از منبع آگاه خبر دادند که «طی اغتشاشات شب گذشته در بوکان دو نیروی حافظ امنیت به دست اغتشاشگران تروریست به شهادت رسیدند.»
مجموع این اخبار و وقایع نسبت به وضعیت بحرانی امنیت هشدار میدهند. آیتالله حسین نوری همدانی در پیامی به دنبال حوادث ایذه و اصفهان نوشت: «امروز حل مشکل معیشت مردم در اولویت کار مسئولین باشد و با وحدت و اتحاد، خدمت به این مردم را سرعت بخشند و زمینه را برای نفوذ دشمن مسدود نمایند.»
علیرغم این دست درخواستها، اما به نظر میرسد راهکار عاجل و کارسازی برای پایان دادن به این شرایط تاکنون در پیش گرفته نشده و آنچه انجام شده نیز به در بسته خورده است. باید دید مسئولان طی روزهای آتی چه تدبیری برای تکرار نشدن حوادث ایذه و اصفهان و آرام کردن معترضان در کشور خواهند اندیشید.
دیدگاه تان را بنویسید