به بهانه «ژنهای خوب» و تشتهایی که از بام میافتند
یک داماد پردردسر
پسلرزههای انتصاب داماد روحانی به عنوان رئیس سازمان زمینشناسی و معاون وزیر صمت، طی دو روز گذشته با ریشتر قویتری به این ماجرا واکنش نشان داد به طوری که جعفر سرقینی از معاونان قدیمی این وزارتخانه در اعتراض به آن و دیگر انتصابهای آقای وزیر استعفا کرد، فراکسیون امید وزیر را احضار کرد، دبیرکل اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان محصولات معدنی ایران نامه تبریکی کنایهآمیز برای وزیر نوشت و کروکی سازمان زمینشناسی را هم پیوستش کرد تا رئیس جدید این سازمان، بتواند محل کار جدیدش را پیدا کند!
محبوبه ولی، روزنامه نگار
کمتر از دو ماه پیش چهار وزیر در کابینه دولت تغییر کردهاند، قانون منع به کارگیری بازنشستگان نیز در حال اجراست و این یعنی کلی انتصاب و تغییر و تحول در صندلیهای خدمت! انتصابهایی که حتی گاهی در خفا انجام میشوند تا دردسرساز نشوند اما باز هم چندتاییشان از بام میافتند و رسوایی به بار میآورند.
با بررسی این تشتهای رسوایی مشخص شده که علی رغم همه طعن و لعنهایی که عدهای نثار «ژن خوبها» در کشور و انحصارطلبی آنها کردند، اتفاقا ژن خوب نه تنها انحصارطلب نیست بلکه خیلی هم سخاوتمند است و آنهایی که ژن معمولی دارند میتوانند به وسیله وصلت با ژن خوبها، بدون هیچگونه دستکاری در دی ان ای یا کروموزومهایشان، ژن خود را ارتقا دهند و بشوند مثلا داماد خوب.
«از خودشان بپرسید»!
وقتی به این مرحله رسیدند، آن وقت میتوانند از تمام مواهبی که ژن خوبها برخورداند، آنها نیز برخوردار شوند. مثل سید حسین میرخلیلی که گفته میشود داماد حجت الاسلام و المسلمین احمد خاتمی است و همین اواخر به سمت مشاور محمد باقر نوبخت و رئیس حوزه ریاست در سازمان برنامه و بودجه رسیده است. روز گذشته رسانهها با سید احمد خاتمی تماس گرفتند تا از این نسبت و انتصاب اطمینان حاصل کنند اما وی در پاسخ به این سوال که آیا اینکه آقای میرخلیلی دامادتان است را تایید میکنید یا نه، گفته است: «از خودشان بپرسید.» البته گویا آقای میرخلیلی، برادر همسر توحید نوبخت، فرزند ارشد محمدباقر نوبخت نیز هست.
سخنگوی حزب اعتدال: «طبق شنیدهها روحانی حکم دامادش را ابطال کرده است» حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهور: «از روابط عمومی بپرسید»
داماد شهرآشوب
بعد از حسین میرخلیلی، انتصاب کامبیز مهدیزاده، داماد حسن روحانی به عنوان معاون وزیر صمت، نمونه جدید «دامادسالاری» در کشور است. مهدیزاده هر چه جشن عروسیاش در سال گذشته بی سر و صدا برگزار شده بود، انتصاب تازهاش به عنوان معاون وزیر صنعت شهر را به هم ریخته است.
مهدیزاده در مصاحبهای گفته که دانشجوی دکترای زمینشناسی با گرایش نفت است و علت انتصابش بهعنوان معاون وزیر و رئیس سازمان زمینشناسی هم همین بوده است. اما منتقدان تاکید میکنند که او پارسال پس از دامادیاش، دبیر ستاد توسعه فناوریهای حوزه انرژی معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری شد و حالا هم بدون هیچ تجربهای در وزارتخانه و سازمان زمینشناسی به سمت ریاست این سازمان منصوب میشود تنها به صرف دانشجوی زمین شناسی بودن؟!
خوب خدا را چه دیدید شاید حالا که مجلس روی دور استیضاح کردن است، رحمانی، وزیر صمت به زودی استیضاح شود، جانشینش از بین معاونانش انتخاب شود و اتفاقا همان معاونی که داماد رئیس جمهور است، سرپرست وزارتخانه تعیین شود و بعد هم به عنوان وزیر به مجلس پیشنهاد شود و رأی اعتماد هم بگیرد و بدین ترتیب داماد بشود وزیر پدرزنش!
وزیر تازهکار و خشم بهارستان
رضا رحمانی، وزیر صنعت که حکم معاونت او را صادر کرده، یکی از چهار وزیری است که کمتر از دو ماه پیش از مجلس رأی اعتماد گرفت. اتفاقا او با 203 رأی موافق بیشترین رأی را نیز نسبت به سه وزیر دیگر آورد اما هنوز دو ماه نگذشته با این انتصاب و انتصابهای دیگرش مغضوب بهارستان شده است. دیروز حکم تازه او برای داماد رئیس جمهوری، نقل نطقهای نمایندگان بود.
رضا رحمانی، وزیر صنعت که حکم معاونت او را صادر کرده، یکی از چهار وزیری است که کمتر از دو ماه پیش از مجلس رأی اعتماد گرفت اما هنوز دو ماه نگذشته با این انتصاب مغضوب بهارستان شده است
قاسم جاسمی، نماینده کرمانشاه در نطق میان دستورش گفت: «آقای وزیر صنعت به جای اینکه دنبال صنعت و معدن کشور و ارتقاء سطح بازرگانی کشور باشید به دنبال این هستید که آقای رئیسجمهور دامادش را به شما معرفی کند یا یک جانبه وی را معرفی کنید وقتی هم که ماجرا لو رفت بگویند که رئیسجمهور نظر نداشته است.»
حسین مقصودی، نماینده سبزوار هم تاکید کرد که «اگر نمایندگان مجلس واقعا نماینده ملت در خانه ملت باشند، استیضاح رضا رحمانی، وزیر صنعت و معدن و تجارت را باید در برنامه قرار دهند.» البته او غیر از این انتصاب فامیلی، افزایش بیش از حد و خارج از تصور قیمت خودرو که به گفته خودش توسط رحمانی اعلام شد را نیز نشانه دیگری بر عدم شایستگی رحمانی در وزارت صنعت عنوان کرد.
واکنش پدرزن
بسیاری در این بین منتظر بودند تا ببینند واکنش حسن روحانی که بارها گفته در این دولت عمو و عمه و خاله و دایی نداریم و «بگذارید شایستگان کشور را اداره کنند»، به حکم تازه دامادش در وزارت صمت چیست.
از خود او که واکنشی دیده نشد اما افرادی خبر دادند که او وزیر را توبیخ کرده و حکم مهدیزاده را نیز باطل کرده است. با اینکه این خبر تکذیب شد، روز گذشته رمضانعلی سبحانیفر، عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس و سخنگوی حزب اعتدال و توسعه مجددا گفت که طبق شنیدهها رئیسجمهور دستور داده تا حکم دامادش به عنوان معاون وزیر صنایع باطل شود.
حسامالدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیس جمهور که معمولا مرجع تایید و تکذیب این گونه خبرهاست نه این خبر را تایید کرد و نه تکذیب و آنطور که سایت انتخاب نوشته بود، بسنده کرد به اینکه بگوید: «درباره این موضوع باید از روابط عمومی ریاست جمهوری سوال کنید.»
از برکات قانون منع به کارگیری بازنشستگان
خوب همانطور که پیشبینی میشد، این انتصابات از برکات قانون منع به کارگیری بازنشستگان است. نمونه بارز آن انتصاب محمد کبیری 30 ساله، فرزند رئیس سازمان نظام کشاورزی و معاون اسبق وزارت کشاورزی از سوی محمد شریعتمداری، وزیر تازه کار به عنوان معاون تعاون وزیر کار است. دو روز پس از این حکم، پدر کبیری از ریاست سازمان نظام کشاورزی کنار رفت.
یعقوب شیویاری، نماینده مردم میانه روز گذشته با اشاره به ارتباط قانون منع به کارگیری با انتصابهای فامیلی جدید، در نطق میان دستور خود در مجلس گفت: «این موضوع تداعیگر این مساله است که آقایان رفتند و آقازادگان آمدند.»
از تشتهای رسوایی دیگری که قرار نبود از بام بیفتد اما افتاد، مربوط به حکمی است که اوایل ماه جاری یکی دیگر از وزرای تازه دولت روحانی برای یکی از آقازادهها زد. فرهاد دژپسند، وزیر جدید اقتصاد، اوایل ماه جاری هادی رحمانی فضلی، فرزند وزیر کشور را به سمت مشاور جوان خود منصوب کرد و البته برای اینکه آب از آب تکان نخورد، در حکم او نام کاملش درج نشده بود بلکه مشاور جدید آقای وزیر به عنوان «هادی رحمانی» معرفی شده بود اما کاشف به عمل آمد که او همان هادی رحمانی فضلی است که البته پدرش، پدر انتصابات فامیلی در دولت نیز است تا جایی که بهمن پارسال گفته شد گزارشی 58 صفحهای از انتصابات فامیلی وی در وزارت کشور به همراه مدارک و مستندات به دست نمایندگان مجلس رسیده است. چندی بعد برخی از آن انتصابات رسانهای شد.
به نظر می رسد دولت و دولتمردان یا از شرایط کشور و وضعیت قرمز اعتماد عمومی بی خبرند یا آن را شوخی گرفتهاند یا منافع فردی و فامیلی را بر مصالح ملی ارجح میدانند؛ البته فرقی نمیکند کدام یک از اینها باشد، آنچه که مهم است این است که صدای این تشتهای رسوایی بسیار بلند است.
دیدگاه تان را بنویسید