هشدارهای تند سردار به آلسعود و مذاکراتی که به تعویق افتاده؛
آشتی تهران- ریاض همچنان در برزخ
محبوبه ولی
فرمانده سپاه پاسداران ایران هشداری که 25 مهر به عربستان سعودی داده بود را دو روز پیش در مراسم تشییع شهدای اقدام تروریستی حرم شاهچراغ، رسما به تهدید بدل کرد و گفت: «به آلسعود و رسانههای تحت سیطره و کارگردان فتنهها میگوییم مواظب باشید؛ به سراغتان میآییم، اما زیاد آرام نباشید، نمیتوانید برای ملت ایران التهاب ایجاد کنید و خودتان در آرامش باشید.»
سردار حسین سلامی اواخر مهر هم در مراسم رزمایش سپاه در ارس گفته بود: «به رژیم آلسعود هشدار میدهم مراقب رفتارتان باشید و بنگاههای سخنپراکنی و رسانههایی که فقط شیطنت ترویج میکنند و آشکارا به دنبال تحریک جوانان ما هستند، را کنترل کنید وگرنه دود آن به چشم شما خواهد رفت. ما با شما اتمام حجت میکنیم. شما از طریق این رسانهها در امور داخلی ما وارد شدهاید ولی بدانید آسیبپذیرید. ما به شما گفتیم مراقب باشید.»
این تهدید سردار سلامی در حالی است که صحنه سیاسی منطقه تا همین چندی پیش در انتظار ششمین دور مذاکرات تهران- ریاض در بغداد بود تا شاید با بازگشت روابط سیاسی این دو کشور به حالت عادی و یافتن راهحل برای اختلافات دیرینه دو رقیب سنتی، اندکی آرامش به منطقه بازگردد.
حال اما با اعتراضات خیابانی که نزدیک به یک ماه و نیم است در شهرهای کشور جریان دارد، فعالیت بیوقفه رسانههای خارجی در خصوص این اعتراضات- مشخصا ایراناینترنشنال که ازسوی مقامات ایران به عربستان سعودی منتسب میشود- و انتقادهای تند و بیپرده فرماندهان نظامی از رژیم سعودی که عمدتا نیز با تهدید همراه است، تکلیف طرحی که «آشتی» میان تهران و ریاض را دنبال میکرد، چه خواهد شد؟
یک پیشگویی سیاسی پس از هاشمی رفسنجانی
پنج - شش سال پیش، علی هاشم، روزنامهنگار عرب و رئیس اسبق دفتر شبکه خبری المیادین در تهران پس از درگذشت علیاکبر هاشمیرفسنجانی، ذیل عکسی از مصافحه او و ملک عبدالله، نوشت: «دو مرد در دو سوی خلیج فارس، یکی با لباس روحانیت شیعه و دیگری با لباس سنتی اعراب، یکی ایرانی و دیگری سعودی، یکی رئیسجمهور و دیگری پادشاه، شاید تنها کسانی بودند که میتوانستند پلی را برای گفتوگو میان کشورهایشان ایجاد کنند. با رحلت آیتالله هاشمیرفسنجانی، دو سال پس از درگذشت ملک عبدالله، پادشاه پیشین عربستان سعودی، ارکان اصلی ایجاد ارتباط و گفتوگو میان دو کشوری که در دو سوی خلیج فارس قرار دارند، برای همیشه از بین رفت.»
این تحلیل با توجه به حملهای که یک سال قبل از درگذشت هاشمی رفسنجانی به بهانه اعدام شیخ نمر، فقیه شیعه عربستانی به سفارت عربستان در تهران صورت گرفت، اعتبار بیشتری یافت. سفارت عربستان در تهران تعطیل شد و تمام سالهای پس از آن، تنش میان دو کشور رو به فزونی گذاشت.
بهار پارسال اما وقتی رسانههای خارجی از دیدارهای محرمانه هیأتهای ایرانی و سعودی در بغداد خبر دادند، بارقه امیدی پیدا شد که میتوانست خط بطلانی باشد بر آنچه که علی هاشم پیشبینی کرده بود.
ششمین دور مذاکرات؛ شاید وقتی دیگر
دو کشور مسلمان منطقه که هر دو مدعی رهبری مسلمانان خاورمیانه هستند، پس از سالها خصومت سیاسی و عقیدتی، قدمی به سوی صلح برداشته بودند و بغداد میاندار این قدم بود. مذاکرات پنج دور برگزار شد و آنطور که رسانهها نوشتند در رأس هیأتهای دو طرف نیز مقامات ارشد نظامی و امنیتی حضور داشتند؛ از عراق خالد بن علی الحمیدان، رئیس اطلاعات سعودی و از ایران علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی.
تابستان امسال، در آستانه برگزاری ششمین دور مذاکرات اما وزارت خارجه عراق اعلام کرد که دور ششم این مذاکرات به درخواست ایران و عربستان و به این دلیل که اوضاع سیاسی موجود در عراق مناسب برگزاری چنین مذاکراتی در سطح وزیران نیست به تعویق افتاده است.
زمانی عربستان با تمام افتراقات عقیدتی و سیاسی، سرزمین ظهور اسلام و خانه خدا بود و این امر مایه اشتراکاتی با ایران هم میشد. اکنون اما به نظر میرسد همان نیمچه اشتراکات فرهنگی و مذهبی در حال دگرگونی است
برخی دیگر اما معتقدند که این تعویق لزوما به دلیل اوضاع سیاسی عراق نیست. احمد دستمالچیان، سفیر اسبق ایران در اردن و لبنان چندی پیش در این باره به خبرآنلاین گفته بود: «به نظر میرسد عربستان هنوز به تصمیم قطعی برای بهبود رابطهاش با همسایگان به خصوص با ایران نرسیده است.»
بدین ترتیب مذاکراتی که شاید میتوانست در نبود برجام، دست کم دیپلماسی منطقهای ایران را بهبود ببخشد و فشار عربستان و متحدانش را از دوش ایران بردارد نیز مانند برجام متوقف شده و مسکوت مانده است.
آنچه این مذاکرات را با چالش مواجه کرده اما صرفا تردید عربستان نیست. مقامات نظامی و امنیتی دست عربستان را در آنچه که طی یک ماه و نیم اخیر در ایران رخ داده، میبینند و همین موضوع بر سردی روابط دو کشور خواهد افزود.
غیر از فرمانده سپاه ایران، احمد وحیدی، وزیر کشور نیز دو هفته پیش در مراسمی با اشاره به نقش رسانههای خارجی در اعتراضات خیابانی اخیر تاکید کرد: «جالب است کسانی که به ایران ایراد میگرفتند که چرا از غزه و لبنان حمایت میکند، امروز کارهای خود را با شبکه فارسیزبان وابسته به عربستان سعودی تطبیق میدهند! آل سعود که در یک روز ۸۲ نفر را گردن زد و یا اینکه به خاطر قطعه قطعه کردن یک خبرنگار آنقدر افتضاحات بالا گرفت که حتی آمریکاییها هم نتوانستند آن را لاپوشانی کنند. به هر حال باید دید چه میشود که عده ای به دستور یک شبکه وابسته به عربستان سعودی عمل میکنند. این همان مسئله مهم است. ما باید ببینیم دشمن چه میکند و ما باید چه کاری را انجام دهیم.»
آنچه مذاکرات تهران- ریاض را با چالش مواجه کرده صرفا تردید عربستان نیست. مقامات نظامی و امنیتی ایران دست عربستان را در آنچه که طی یک ماه و نیم اخیر در ایران رخ داده، میبینند و همین موضوع بر سردی روابط دو کشور خواهد افزود
یاد کردن تلویحی از عربستان به عنوان «دشمن» در این اظهارات، نشانی از کمرنگ شدن امیدها برای برقراری روابط عادی میان دو کشور است.
از اشتراکات مذهبی تا افتراقات فرهنگی
موضوع دیگری که رابطه تهران و ریاض را به چالش خواهد کشید، عربستان نویی است که بن سلمان در حال ساخت آن است. سه سال پیش وقتی نیکی میناژ، خواننده رپ آمریکایی قرار شد در عربستان سعودی کنسرت برگزار کند، بسیاری به او تاختند که چگونه حاضر شده در کشوری که زنانش از حقوق اولیه خود هم محروم هستند، ترانه بخواند؟
کنسرت نیکی میناژ لغو شد اما بنسلمان در فاصله این سه سال، تلاش بسیاری کرده تا در شکلدهی به یک عربستان جدید، قوانین بسیاری را در حوزه آزادی زنان، گردشگری و برنامههای فرهنگی تغییر دهد. یک نمونه آن باز کردن درهای عربستان به روی گردشگران آمریکایی و اروپایی است که با تیتر «جنجال زنان بیکینیپوش در سواحل عربستان» بسیار خبرساز شد.
بسیاری معتقدند آنچه بن سلمان برای عربستان تصور میکنند اما آیندهای است که محمدرضا پهلوی برای ایران در نظر داشت و در امتداد همین سیاست است که دیروز نیز عکسهای جشن هالوین در عربستان تعجب خیلیها را برانگیخت؛ مردانی دشداشهپوش که در جشن هالوین ترسناک شدهاند! و البته زنان هم در این جشن مشارکت داشتند.
آنچه بن سلمان در عربستان در حال پیادهسازی آن است، در ایران مخالفان سرسختی دارد. حال باید دید رویکرد ایران در مذاکره با عربستانی اینچنین متحول که در حال فاصله گرفتن از عربستان سنتی است، چیست؟ زمانی عربستان با تمام افتراقات عقیدتی و سیاسی، سرزمین ظهور اسلام و خانه خدا بود و همین امر مایه اشتراکاتی هم میشد. اکنون اما به نظر میرسد همان نیمچه اشتراکات فرهنگی و مذهبی در حال دگرگونی است و هیچ بعید نیست که چندی دیگر مقامات به جای «تهاجم فرهنگی غرب»، از «تهاجم فرهنگی سعودی» استفاده کنند!
دیدگاه تان را بنویسید